در حال حاضر گرچه پشتوانههای دیگری نظیر تولید، قدرت و ثبات اقتصادی و سیاسی کشورها عملا بهعنوان پشتوانه پول مورد توجه است، اما هنوز هم اصل قدیمی پشتوانهدار کردن چاپ پول با فلزات گرانبها (بهویژه طلا) و ارز مورد توجه اغلب کشورهای جهان است. آمارها نشان میدهد قدرتهای جهانی اشتهای عجیبی در افزایش موجودی یا ذخایر ارزی و طلای خود دارند، بهطوری که در سال 2018 میلادی میزان ذخایر طلای پنج کشور آمریکا، آلمان، ایتالیا، فرانسه و روسیه بیش از 91 هزار تن است. در این بین، افزایش 176 تنی ذخایر طلای روسیه نیز از نکات قابل تاملی است که تحلیلگران اقتصادی این تصمیم را در راستای استقلال مالی و فرار از هژمونی دلار میدانند. همچنین در اهمیت ذخایر طلا گفته میشود ذخایر طلا در زمان تحریم میتواند بهنوعی برای تسویه معاملاتی خارجی مورد استفاده قرار گیرد. اما برخلاف سیاست افزایش ذخایر طلا در اقتصادهای پیشرو، دو تصمیم غلط دولت در ماههای اخیر منجر به حراج بخش قابل توجهی از ذخایر ارزی و طلای کشور شده است، بهطوری که طی چند ماه اخیر دولت در قالب بسته ضدالتهاب ارزی با پیش فروش هفت میلیون و ۶۵۰ هزار قطعه سکه، حدود 60 تن از ذخایر طلای کشور را آب کرده است. آب شدن این میزان ذخایر طلای کشور در حالی است که بررسیها نشان میدهد سیاست جذب نقدینگی دولت از طریق سکهپاشی فقط یک درصد از نقدینگی 1530 هزار میلیارد تومانی در سال 97 را جذب کرده است.
نکته قابل تامل این است که سیاست سکهپاشی دولت با وجود اینکه در سال 90 هم شکست خورده بود، در ماههای اخیر نیز برخلاف نظر کارشناسان اقتصادی همچنان ادامه دارد. همچنین تصمیم دولت برای عرضه دلار 4200 تومانی نیز منجر به ثبت سفارش بیسابقه 20 میلیارد دلاری واردات کالا در70 روز اول سال شد که این تصمیم نیز موجب تخصیص ارز به موارد غیرضروری و ایجاد رانتهای قابلتوجه برای عدهای خاص شد. حال اگر بخشی از این ثبت سفارشها صوری باشد، باز هم مقادیری قابل توجه از ذخایر ارزی با این ترفند از کشور خارج شده است. در کنار ثبت سفارش بیسابقه کالا، تخصیص ارز 4200 تومانی نیز رانتهای قابلتوجهی را نیز برای مسافران و گردشگران خارج شده از کشور ایجاد کرد که هنوز هم با وجود هشدارهای کارشناسی، دولت به رویه غلط خود ادامه میدهد.
در چند ماه اخیر دولت در قالب بسته ضدالتهاب ارزی حدود هفت میلیون و ۶۵۰ هزار قطعه سکه پیشفروش کرد که این میزان معادل 60 تن از ذخایر طلای کشور است. هدف دولت از پیشفروش سکه جذب نقدینگی از سطح جامعه بود که بر اساس آنچه در ماههای اخیر و بهویژه در روزهای اخیر اتفاق افتاده است، بهخوبی معلوم میشود که طرح دولت برای جذب نقدینگی از طریق پیشفروش سکه در بازار آتی، جز هدررفت 60 تن از ذخایر طلای کشور نتیجه ملموسی نداشته است. کارشناسان اقتصادی معتقدند سیاست پیشفروشسکه پاسخ به تقاضاهای کاذب است و این امر نهتنها نقدینگی را جذب نکرد، بلکه موجب ایجاد نقدینگی بالایی در کشور شد و مردم دچار حس توهم پولی شدند. در این زمینه نکته قابل تامل این است که جمعآوری نقدینگی با پیشفروش سکه در سال 90 و 91 نیز تجربه شد و نتایج این سیاست دولت نشان داد که علاوهبر اینکه پیشفروش سکه نتوانست نقدینگی را مهار کند، خود آثار بسیار مخربی روی افزایش تورم داشت، بهطوری که به گفته محمود بهمنی، رئیس وقت بانک مرکزی کشور (تاریخ 20 شهریور 1391)، طی سال 90 دولت 9 میلیون و 600 هزار قطعه سکه پیشفروش کرده بود که از این طریق فقط پنج هزار و 600 میلیارد تومان نقدینگی جذب شد!
بر این اساس اگر میزان نقدینگی جذبشده از طریق پیشفروش سکه را بر میزان کل نقدینگی سال 90 نسبت بگیریم، این میزان نقدینگی جذبشده فقط معادل 6/1 درصد از کل نقدینگی 354 هزار میلیارد تومانی سال 90 است. حال گرچه آمار دقیقی از میزان جذب نقدینگی از طریق پیشفروش سکه در سال 97 در دست نیست، با این حال اگر هر قطعه سکه پیشفروش شده را بهطور میانگین معادل دو میلیون تومان در نظر بگیریم، عرضه هفت میلیون و ۶۵۰ هزار قطعه سکه میتواند 15هزار و 300 میلیارد تومان از نقدینگی را جذب کند که این میزان فقط یک درصد از کل نقدینگی 1530 هزار میلیارد تومانی در سال 97 است. درنهایت مساله این است که پیشفروش سکه در قالب بسته ضدالتهاب ارزی با وجود اینکه حدود 60 تن از ذخایر باارزش طلای کشور را آب کرد، هیچتاثیر مثبتی روی جذب نقدینگی نداشت و با عرضه سکه در قالب بازار آتی، روند قیمتگذاری سکه در بازار آزاد را تحت تاثیر خود قرار داد و با افزایش قیمت سکه، موجب افزایش نرخ تورم انتظاری شد.در این زمینه کیومرث سهیلی و همکارانش در پژوهشی با عنوان «ارزیابی اثر تورم انتظاری، رشد نقدینگی، تورم وارداتی، شکاف تولید و نرخ ارز بر نرخ تورم در ایران» با بررسی برخی دادههای اقتصادی کشور در یک دوره 47 ساله به این نتیجه دست یافتهاند که نرخ تورم انتظاری یکی از مهمترین عوامل موثر بر افزایش نرخ تورم در یک دوره 47 ساله بوده است.
12 درصد از ذخایر طلای کشور آب شد؟
«ترازنامه و حساب سود و زیان بانک مرکزی» تنها منبع قابل استناد در زمینه میزان ذخایر طلای کشور است. در این ترازنامه که دارایی و بدهیهای بانک مرکزی مشخص است، طلای آزاد یا ذخیره طلای کشور در قالب داراییهای این بانک به صورت ریالی ذکر میشود. بررسی آماری نشان میدهد میزان ذخایر ریالی طلای بانک مرکزی از 327 میلیارد تومان در سال 1382 به 1577 میلیارد تومان در سال 85، به 2952 میلیارد تومان در سال 88، به چهار هزار و 461 میلیارد تومان در سال 90 و با کاهش 88 درصدی در سال 91 به سه هزار و 926 میلیارد تومان رسید. گرچه طی دو سال اخیر بانک مرکزی گزارش ترازنامه و حساب سود و زیان را منتشر نکرده، اما آمارها نشان میدهد میزان ذخایر طلای بانک مرکزی از هفت هزار و 918 میلیارد تومان در سال 92 به 10هزار و 274 میلیارد تومان در سا ل 94 رسیده است.
همانطور که گفته شد بانک مرکزی میزان ذخایر طلای خود را با معادل ریالی منتشر میکند و از تناژ آن اطلاع دقیقی در دست نیست، با این حال در سال 90 محمود بهمنی، رئیسکل پیشین بانک مرکزی از ذخایر 500 تنی طلای بانک مرکزی خبر داده بود، حال اگر اظهارات محمود بهمنی یعنی 500 تن طلای بانک مرکزی و فرض سال 90 بدون افزایش ذخایر در سالهای اخیر مدنظر قرار گیرد، با مصرف 60 تن طلا در قالب پیشفروش سکه در سال 97، حدود 12 درصد از ذخایر طلای کشور آب شده است.
اشتهای عجیب قدرتهای جهانی برای ذخیره طلا
گرچه آمار دقیقی از میزان ذخیره طلای ایران در دست نیست و بر این اساس نمیتوان قضاوت کرد که جایگاه جهانی ایران در ذخیره طلا کجاست، با این حال آمارهای بینالمللی نشان میدهد در بین کشورهای جهان، آمریکا با ذخیره هشت هزار و 133 تن در رتبه اول، آلمان با ذخیره سه هزار و 373 تن در رتبه دوم، ایتالیا با ذخیره دو هزار و 451 تن در رتبه سوم، فرانسه با ذخیر دو هزار و 435 تن در رتبه چهارم، روسیه با ذخیره دو هزار تن در رتبه پنجم و چین با ذخیره هزار و 842 تن در رتبه ششم جهان قرار دارند. گرچه برخی از تحلیلگران اقتصادی اصل قدیمی تاریخ پول کاغذی، یعنی پشتوانهدار کردن آن با فلزات گرانبها (بهویژه طلا) در شرایط فعلی را رد میکنند، با این حال در سالهای اخیر تلاش کشورهایی همچون روسیه، چین، ترکیه و هند برای افزایش ذخایر طلای خود نمیتواند بیربط به ایجاد پشتوانه برای نظام مالی کشور نباشد. برای مثال طی سالهای اخیر روسیه ذخایر طلای خود را از هزار و 828 تن به دو هزار تن در ماه اخیر میلادی رساند که این میزان، روسیه را یک پله بالاتر از چین قرار داده است. تحلیلگران روسی میگویند تلاش این کشور برای افزایش ذخایر طلا در جهت استقلال مالی و فرار از هژمونی دلار است. حال شاید این سوال مطرح شود که چرا با وجود اشتهای قدرتهای جهانی برای ذخیره طلا، ذخایر طلای کشور در قالب پیشفروش 60 تنی سکه آب میشود، این موضوع در زمان محدودیت ارزی کشور نیز بسیار بااهمیت است.
حواس دولت به ذخایر ارزی و طلای کشور باشد
سید مرتضی افقه، اقتصاددان اصلاحطلب در گفتوگو با «فرهیختگان» در مورد سیاست پیشفروش سکه برای جذب نقدینگی میگوید: «بسیاری از اقتصاددانان معتقدند که سرعت رشد نقدینگی نسبت به سرعت رشد اقتصادی باعث ایجاد تورم میشود، بهویژه اینکه در چند سال اخیر نقدینگی مخصوصا پس از برجام بدون رشد اقتصادی اتفاق افتاده است. اما عدهای که پیشبینی میکردند این فضا به هم بخورد، به این نقدینگی هجوم میآوردند و باعث تورم شدند.»
به نظر من افزایش نرخ ارز و طلا در حال حاضر چندان ربطی به مسائل اقتصادی ندارد. البته اشتباه دولت یا در واقع بانک مرکزی سال گذشته که نرخ سود بانکی را کاهش داد، بسیار مهلک بود و پس از آن هم که آمریکا از برجام خارج شد، فضای روانی نسبت به آینده برای صاحبان سرمایه و برای توده مردم تشدید شد. اشتباه دیگر دولت این بود که فکر میکرد با اقداماتی از جمله عرضه طلا یا دلار میتواند تاثیرگذار باشد اما التهاب در فضای سیاسی و روانی بهقدری زیاد است که متاسفانه فقط آنهایی که صاحب درآمد بالا بودند توانستند سکههای پیشفروش را تهیه کنند.
الان شرایط، شرایط جنگی است و دولت شامل قوه قضائیه و تمامی دستگاههای امنیتی باید کنترل خروج ذخایر ارزی و طلای کشور را تشدید کنند تا سرمایهها از کشور خارج نشوند. اگرچه تا به حال این اشتباهات انجام شده است، اما از حالا به بعد باید با احتیاط بیشتری منابع و سرمایههای کشور حفظ شود. این نقدینگی سرگردان در شرایط فعلی طبیعتا به سمت فعالیتهای دلالی از جمله خرید و فروش ارز، سکه و... میرود، لذا عرضه طلا چارهکار نیست و دولت باید بیش از گذشته در مورد ذخایر ارزی و طلای کشور احتیاط کند.»
قیمت طلا و سکه تاثیر روانی روی تورم دارد
کامران ندری، کارشناس پولی و بانکی در گفتوگو با «فرهیختگان» میگوید:«در حال حاضر پشتوانه پولی کشور طلا نیست، اما نکته قابل توجه این است که قیمت طلا و سکه بهنوعی انتظارات مردم را نسبت به آینده شکل میدهد. وقتی قیمت کالاها و بهطور اخص قیمت طلا، سکه و ارز در بازار افزایش پیدا میکند، این ذهنیت برای مردم ایجاد میشود که احتمالا در آینده، بهای کالا و خدمات زیاد خواهد شد. به عبارت دیگر، تاثیر افزایش قیمت ارز سکه و طلا یک تاثیر روانی است.»
اما این سوال مطرح میشود که چرا وقتی که قیمت سکه و طلا و ارز افزایش مییابد، دولت سعی میکند در بازار مداخله کند؟ به این دلیل است که دولت بتواند قیمت طلا و سکه و ارز را کنترل کند تا این قیمتها به صورت جهشی افزایش پیدا نکند. با این کار در واقع توانسته است انتظارات تورمی را در اقتصاد کنترل کند. بنابراین اینکه دولت برای کنترل قیمتها و جلوگیری از افزایش بیش از حد در بازار دخالت کند اقدام درستی است، اما شیوه مداخله دولت بسیار مهم است.
با توجه به اینکه بازار سکه و طلا و ارز بازارهای ساختارمند و سازمانیافته نیستند، بنابراین نتیجه مدنظر دولت به دست نیامده است. در حالی که دولت میتوانست مقداری نرخ ارز را روی پایه قرار داده و اجازه بدهد اوراق مشتق منتشر شود. در این صورت شاید نیازی هم به تحمیل فیزیکی طلا یا سکه نباشد، زیرا این احتمال وجود دارد که اگر به مرور زمان تبوتاب بازار سکه و طلا فروکش میکرد، عدهای از تحویل گرفتن سکه منصرف میشدند.
به هر حال مشکل اصلی این است که از یک سو بازار متشکل و سازمان یافته وجود ندارد و از سوی دیگر مداخله دولت، مداخله کارسازی نبود، بنابراین به این ذخایر نباید بهعنوان پشتوانه پول ملی نگاه کرد، اما داشتن این ذخایر برای دولت مهم است زیرا میتواند انتظارات تورمی را با تنظیم قیمت طلا و سکه و ارز مهار و مدیریت کند.
ذخایر طلا در زمان تحریم بسیار مهم است
ندری در پاسخ به این سوال که اگر ذخایر طلای کشور پشتوانه پول ملی نیست پس چرا کشوری مانند روسیه طی سالهای اخیر ذخایر طلای خود به میزان قابل توجهی افزایش دادهاند، میگوید:«اینکه میگوییم طلا دیگر پشتوانه پولی نیست، دلیل بر بیاهمیتی به ذخایر طلا نیست، بلکه کشورهایی مانند ایران که تحریم هستند، گاهی میتوانند برخی مبادلههای خود را با طلا انجام دهند. ذخایر طلا میتواند به نوعی برای تسویه معاملاتی که انجام میشود مورد استفاده قرار گیرد. مثلا کالایی را وارد میکنیم و میتوانیم معادل آن را طلا بدهیم، بنابراین طلا از این جهت هم میتواند مورد استفاده قرار گیرد.»