حدود یک ماه پیش، نخستین قرارداد فروش گاز طبیعی جهت تولید گاز مایعشده (LNG) صادراتی، بین شرکت ملی نفت ایران و شرکت IFLNG (تحت مالکیت شرکت پالایش گاز خارک و شرکت نروژی Hemla) امضا شد، قراردادی که برخلاف مزایای بی شمارش عمداً یا سهواً از سوی دلواپسان «کرسنت2» خوانده شد. رسانههای مخالف دولت به نقد آن پرداختند و حتی یکی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی نامهای به وزیر نفت نوشت و طی آن از بیژن زنگنه خواست که «قرارداد غیرقانونی فروش گاز به شرکت نروژی ایرانی را فوراً متوقف کنید» دلایل ذکر شده در این نامه هم به این شرح بود: «فروش گاز به یک شرکت اروپایی براساس نرخ گاز برای مصرف صنایع داخلی وجاهت قانونی ندارد؛ در شرایطی که قیمت گاز صادراتی ایران به ترکیه در قیمت نفت 50 دلار حدوداً 20 سنت است، فروش گاز به این شرکت با قیمتی که به پتروشیمیها فروخته میشود بسیار اندک است؛ گاز را به جای فروختن به شرکت نروژی به میادین نفتی تزریق کنید تا ضریب بازیافت نفت خام از مخازن افزایش یابد.»
رسانهها نیز در قالب گفت و گو و یادداشت مطالبی را عنوان کردند که مضمون آنها به خطر افتادن منافع ملی در نتیجه امضای این قرارداد تولید گاز مایعشده (LNG)بود، حتی در یکی از گزارشها خبرنگار برای مخالفت با این قرارداد نوشته بود که «وزیر نفت علاقهای به تزریق گاز ندارد و توجهش بر صادرات گاز متمرکز است، آن هم از تنوع ارزانفروشی، چراکه برخی مطالعات نشان میدهد باید تزریق روزانه تا بیش از 450میلیون مترمکعب گاز در مخازن نفتی ایران که در نیمه دوم عمر خود قرار دارند، صورت گیرد.»
بگذریم که ظاهراً خبرنگار اطلاعی از حجم تولید گاز کشور و «تزریق روزانه تا بیش از 450میلیون مترمکعب گاز به میادین» ندارد و با نقد عجیب خود سعی کرده رفتارهای غیرکارشناسی! وزیر نفت را تشریح کند. اما آیا واقعاً در این قرارداد منافع ملی به خطر افتاده است؟
شرکتی که 50 درصد سهامش متعلق به ایرانی هاست
«شرکت IFLNG در 2، 3 سال اخیر توسط ایران تأسیس شده و 50 درصد مالکیت این شرکت متعلق به شرکت پالایش گاز خارک است. صددرصد سهام شرکت پالایش گاز خارک نیز متعلق به صندوقهای بازنشستگی کشوری، صنعت نفت و تأمین اجتماعی است.»
این موضوع را حسین آفریده عضو هیأت مدیره شرکت IFLNG در گفتوگو با «ایران» عنوان کرد و گفت: «ایران 50درصد سهام این شرکت را دارد و در منافع این طرح شریک است. وقتی اسم ایران را میآوریم منظورمان یک فرد خاص نیست بلکه تمام افراد سهامدار صندوقهای بازنشستگی کشوری، صنعت نفت و تأمین اجتماعی جامعه هدف ماست. بنابراین نگویید که شخصی خاص از این قرارداد سود میبرد.»
آفریده با اشاره به اینکه این قرارداد توسط مقامات امنیتی و مسئولان مربوطه تأیید شده، اظهار کرد: هدف از تأسیس این شرکت ایرانی و نروژی ایجاد تجهیزات تولید گاز مایعشده (LNG) صادراتی و حضور ایران در این بازار بوده است و منتقدان توجه کنند که این پروژه متعلق به ایران نیز است.
در بازار رقابتی LNG
گاز را گران هم فروخته ایم
قطر در بهرهبرداری از مخزن پارس جنوبی شریک و رقیب ایران محسوب میشود.این کشور سالانه 80 میلیون تن LNG صادر میکند، اما ایران برای نخستین قرارداد فروش گاز طبیعی جهت تولید گاز مایعشده (LNG) صادراتی امضا کرده است. قرار است که ایران این گاز را هم از میدان پارس جنوبی تأمین کند، به طوری که گاز شیرین پالایشگاه هفتم را به شرکت IFLNG میفروشد. با این طرح ایران سالانه نیم میلیون تن LNG به بازار جهانی گاز عرضه خواهد کرد. به عبارتی ایران در صادرات LNG از مخزن مشترک پارس جنوبی بسیار عقبتر از رقیب خود است. با این حال قیمتی که الان در قرارداد ایرانی-نروژی آمده بالاتر از قیمت پیشنهادی قطر به تولیدکنندگان LNG است.
حسین آفریده با اشاره به این موضوع اظهار کرد: امریکا یکی از کشورهایی است که در بازار LNG به خوبی ظاهر شده و تقریباً تمام بازار را در اختیار گرفته و قیمت تولید و صادرات آن را رقابتی کرده است. در منطقه نیز کشورهای تولیدکننده گاز به خوبی در بازار فعالیت میکنند. قیمت تولید و صادرات LNG براساس فرمول آن تعیین میشود. او ادامه داد: همین الان هم قیمت پیشنهادی ایران برای فروش گاز به شرکت ایرانی و نروژی بالاتر از قیمت پیشنهادی کشورهای رقیب نظیر قطر است. اگر کسی در این زمینه سواد کافی داشته باشد، میداند که قیمت گاز صادراتی به کشوری نظیر ترکیه قابل تعمیم به پروژههای LNG نیست.
هزینه تمام شده گاز
قابل قیاس با گاز شیرین نیست
قرار است در این پروژه گاز شیرین به LNG تبدیل شود و فرآوردههای جانبی نظیر میعانات گازی در پالایشگاه از آن جدا شده است. از طرف دیگر قیمت تمام شده گاز در هر فاز و پالایشگاه و هر میدان متفاوت است. وقتی وزیر نفت قیمت تولید هر مترمکعب گاز تولیدی ایران را 14 الی 15 سنت اعلام میکند، این رقم میانگین هزینه تولید گاز در تمام میادین گازی ایران از گاز بسیار ترش خانگیران گرفته تا پارس جنوبی است.
تکنولوژی محدود
و خاص تولید LNG را به ایران آوردیم
استاد دانشگاه صنعتی امیرکبیر و رئیس دانشکده انرژی این دانشگاه میگوید که ساعتها مذاکره و بررسی برای امضای این قرارداد انجام شده است و شرکتی در نروژ تأسیس شد که بتواند تأمین مالی پروژه را انجام دهد. هدف از این کارها هم حضور ایران در بازار LNG با استفاده از تکنولوژیهای روز دنیا در زمینه مایعسازی گاز و انتقال این تکنولوژی به داخل کشور بوده است.
او افزود: «تکنولوژی مایعسازی گاز با این همکاری ایرانی - نروژی وارد ایران میشود. تکنولوژی منحصر به فرد که به ما امکان فروش محمولههای اسپات (تک محموله ای) را میدهد. ما دیر وارد این بازار شدهایم و الان با توجه به تولید رسیدن فارهای بعدی پارس جنوبی، باید با سرعت بیشتری در این مسیر حرکت کنیم تا از رقبا عقب نمانیم.»
گفتنی است، پیشبینی میشود شناور Caribbean FLNG از اواسط سال ۱۳۹۷ در بندر خدماتی پارس مستقر شده و پس از طی مراحل راهاندازی، آمادگی دریافت روزانه حدود ۲.۳میلیون متر مکعب در روز گاز طبیعی از پالایشگاه هفتم گازی پارس جنوبی را داشته باشد. سخن آخر آنکه با مخالفتهای غیرکارشناسی کاری نکنیم که سرمایهگذاران خارجی جرأت حضور در ایران را نیابند. در شرایطی که ایران طی برنامه پنجم نیازمند جذب 200میلیارد دلار سرمایه خارجی در صنعت نفت است؛ این اقدامات منافع ملی را بیشتر از هرچیز دیگری تهدید میکند.
نیم نگاه
شرکت IFLNG در 2، 3 سال اخیر توسط ایران تأسیس شده و 50درصد مالکیت این شرکت متعلق به شرکت پالایش گاز خارک است
اگر کسی در این زمینه سواد کافی داشته باشد، میداند
که قیمت گاز صادراتی به کشوری نظیر ترکیه قابل تعمیم
به پروژههای LNG نیست
ساعتها مذاکره و بررسی برای امضای این قرارداد انجام شده است
عطیه لباف/ ایران