اما آیا اتفاق تازهای افتاده که روند صعودی ارز شتاب بیشتری گرفته است؟ سیاستگذار پولی وضعیت را چطور تحلیل میکند؟ در خردادماه بهای ارز از کانال 17 هزار تومانی کار خود را آغاز کرد و روز پایانی این ماه دلار صرافی ملی وارد کانال 18هزارتومان و دلار آزاد وارد کانال 19هزارتومان شد. این اولینبار است که نرخ دلار آمریکا در صرافیهای بانکی بهعنوان نرخ مجاز بازارساز در کانال 18هزار تومانی تثبیت شده است. هرچند در مهرماه 1397، قیمت دلار در بازار آزاد وارد کانال 19 هزار تومانی شده بود، اما این روند فقط برای چند ساعت بود و بهسرعت بازار با ریزش بهای ارز مواجه شد. در مهرماه 97 بیشتر نرخ دلار در صرافیهای بانکی در کانال 17 هزار تومانی به ثبت رسیده بود. با شروع سال جدید و با توجه به کاهش نرخ جهانی نفت و کاهش صادرات غیرنفتی بهدلیل شیوع ویروس کرونا، روند ارزآوری برای کشور با کاهش همراه شد و حالا کارشناسان مهمترین عامل برای شتابگیری روند صعودی دلار را ارزهای بدون بازگشت میدانند؛ ارزهایی که از محل صادرات تأمین شده اما به کشور بازنگشته است. رئیس کل بانک مرکزی به صادرکنندهها اولتیماتوم داده که تا پایان تیرماه ارز حاصل از صادرات در سال 98 را به کشور بازگردانند، حالا باید دید صادرکنندگان حجت را تمام خواهند کرد و اساسا بازگشت این ارزها میتواند ترمزگیر رشد نرخ ارز باشد؟
رئیس کل: این نرخ، ذات ارز نیست
عبدالناصر همتی، رئیس کل بانک مرکزی، درباره روند بازار ارز گفته است ارزش ذاتی نرخ ارز حتما پایینتر است اما او نگفته است پس چرا ذات نرخ خود را نمایان نمیکند و ما فقط شاهد شمارش صعودی نرخ هستیم.
همتی تأکید کرده، تجربه دو سال اخیر بهویژه تا مهرماه ۹۸، نشان داده نرخ ارز قابل کنترل است. «باوجود التهابات آبان سال۹۸، ورود به لیست سیاه FATF، شیوع کرونا و افت شدید قیمت نفت و فراوردهها که هر کدام بهنوعی تأثیر افزایشی در نرخ داشتند، بانک مرکزی از تمام ظرفیتهای خود برای اعاده ثبات استفاده کرد. بنابراین، شرایط بهوجودآمده بهخاطر کرونا و فشار موقت وارده به بازار ارز در فصل اول امسال و جو روانی ناشی از قطعنامه شورای حکام آژانس، نباید موجب دریافت سیگنال اشتباه شود. باوجود محدودیت درآمد نفت، موازنه مبادلات خارجی کشور مناسب است».
هرچند رئیس کل بانک مرکزی باوجود نرخهای ارز رسیده به بالاترین قیمت خود همچنان معتقد است موازنه مبادلات مناسب است اما این گفتهای نیست که دل فعالان بازار ارز را آرام کند.
میثم رادپور، فعال بازار ارز و سکه در گفتوگو با «شرق» درباره افزایش نرخ دلار توضیح میدهد: منابع ارز ما پیشتر هم دچار مشکل بوده است اما کرونا این وضعیت را بدتر کرد. کرونا باعث شد بین عرضه و تقاضا عدم تطابق پیش بیاید و یکی از محلهای جدی ما که مرزهای عراق برای جذب ارز حاصل از صادرات بود، تحلیل رفت. در وضعیتی که ورودی ارزیهای ما هم افت کرده، این افزایش قیمت ارز هم کاملا قابل پیشبینی بود و هم روند طبیعی است. نکته مهم دیگر این است که ابزارهای در دست سیاستگذار پولی هم بهشدت محدود شده است. تا قبل از این و طی کارنامه ارزی این کشور همواره سیاستگذار با ارزهای حاصل از فروش نفت نظام ارزی را که من اسمش را نظام تثبیت جهش میگذارم پیش میبرد. زمانی بانک مرکزی از حسابهای متمرکزش در کشورهای دیگر کمک میگرفت و از این مجرا دخالت میکرد. بنابراین الان تنها ابزار دولت این است که به صادرکننده فشار بیاورد که ارزشان را به کشور بازگردانند. اجازه ترخیص و ثبت سفارش نمیدهند و خود آقای همتی هم اعلام کرد که ما دیگر گشادهدست نیستیم.
او ادامه داد: در چنین شرایطی اصلا چرا باید انتظار داشته باشیم که نرخ ارز بالا نرود؟ کشوری که دائما بهخاطر اتفاقاتی خارج از بازار روند آن برهم میریزد، نمیتوان در بازار آن ثبات مشاهده کرد. نظام ارزی ما بازتابدهنده تمامی عواملی است که بازاری نیستند و سیاسی هستند و خودشان را در نرخها نشان میدهند. من تصورم تا پیش از این، این بود که ما شاهد شتابگیری نرخ ارز نخواهیم بود اما از بهمنماه و با شیوع کرونا و عدم بازگشت ارزهای حاصل از صادرات حتی خلاف پیشبینیهای ما، نرخها صعودی شد. اما الان میتوانم بگوییم آنچه ما از این به بعد تجربه خواهیم کرد تثبیت نوسان است. مگر اینکه اتفاقاتی مانند افزایش قیمت جهانی نفت یا مذاکره و رفع تحریمها اتفاق بیفتد.
کمبود درهم بازار را بر هم ریخت
مجید شاکری، اقتصاددان اما از منظری دیگر روند شتابان رشد نرخ ارز را تحلیل میکند. او معتقد است که الان بهجای ایجاد تعادل در بازار که در شرایط فعلی ناممکن است باید بهدنبال تغییر ساختار ارز بود. او توضیح میدهد: اگر نگاهی به تعادل ارز در تابستان و پاییز 98 داشته باشیم، آن تعادل نسبی دو پایه داشت؛ یکی توازنی بود که بر پایه قدرت ایران در انتقالات ارزی رخ داده بود که قبل از این وجود نداشت و دوم فرایندهای دسترسی ایرانیها به درهم در بازار غیررسمی بود. موضوع شماره یک با فشار آمریکا در دو ماه گذشته مواجه شد و موضوع درهم مدتدار نیز به خاطر کرونا از 25 بهمن سال گذشته دچار مشکل شد. این اتفاق خودش را بهصورت تنش در بازار نیمایی نشان داد و بعد هم به بازار صرافیها و بازار آزاد منتقل شد. درمورد درهم مدتدار تا زمانی که عرضه درهم بیشتر نشود، مشکل باقی است. درحالحاضر مهمترین متغیر موجود موضوع بازگشت ارز ناشی از صادرات است. صادرکنندگان عملا تا تیرماه فرصت دارند ارز 98 را برگردانند، این متغیر مهمی در جلوی روی ماست. او تأکید کرد: موضوعی فراتر از این واقعهها این است که به همان دلایلی که سال 98 سال ایجاد تعادل ارز بود، سال 99 باید سال تغییر در ساختار ارزی ایران باشد. این تغییر ساختاری یکسری مؤلفه دارد: تغییر پیامرسان مالی، جدیترگرفتن بانکداری فراساحل و تغییردادن روش تسعیر شبانه بین صرافها. پس از پایان این مرحله و بازگشت ارزهای حاصل از صادرات، به جای اینکه ایده مرکزی محدودکردن صرافها باشد باید اعتباربخشی به آنها باشد که شوکهای کوتاهمدت را کنترل کنند. واقعه درهم مدتدار در بهمن ماه یک شوک اعتباری کوتاهمدت بود. اگر بین خود صرافها امکان امحالکردن بدهی وجود داشت، این تنش به تنش بلندمدت تبدیل نمیشد.
درخصوص بازار این روزها، برخی فعالان ارزی با اشاره به صحبتهای رئیس کل بانک مرکزی اظهار امیدواری میکنند که در هفتههای پیشرو شاهد افزایش عرضه ازسوی بازارساز و مدیریت تقاضا در بازار ارز باشیم. اما در طرف مقابل، گروهی از فعالان بازار ارز، به ادامه روند صعودی بهای ارز امیدوار هستند و معتقدند دلار آمریکا در بازار داخل، بهدلیل کاهش عرضه در برابر تقاضا، چارهای جز واردشدن به کانال 20 هزار تومانی ندارد. حال باید منتظر روزهای آینده بود تا مشخص شود آیا جدیت بانک مرکزی برای بازگشت ارزهای حاصل از صادرات میتواند نرخ ارز را کاهشی کند یا قادر به مانعتراشی بر سر راه صعود نرخ خواهد بود؟ یا باید شاهد نرخهای بالاتر و تضعیف بیشتر پول ملی در برابر دلار باشیم؟