بهار ۹۸ با پیشتازی سهام در میان سایر بازارها به پایان رسید. شاخص کل بورس تهران در فصل بهار رشد ۵/ ۳۱ درصدی را تجربه کرد. در ۵۶ روز معاملاتی دماسنج بازار سهام بهصورت میانگین روزی بیش از هزار واحد رشد را به ثبت رساند. این در حالی بود که بازارهای ارز و سکه رشد بسیار اندکی را در مقایسه با بورس به ثبت رساندند. سکه که در سال گذشته از سایر بازارها سبقت گرفته بود، در فصل نخست سال بازدهی ۳/ ۱ درصدی و دلار نیز تنها بازدهی ۹/ ۱ درصدی را تجربه کرد.
شاخص کل بورس تهران در نخستین فصل از سال ۹۸ توانست بازدهی دلنشینی را برای سهامداران رقم بزند. دماسنج بازار سهام در بهار ۹۸ رشد ۵/ ۳۱ درصدی را تجربه کرد. رشد بیش از ۵۶ هزار واحدی شاخص کل بورس در ۵۶ روز معاملاتی بهار به میانگین رشد روزانه بیش از هزار واحدی شاخص کل اشاره دارد. شاخص کل بورس تهران تنها ۱۷ روز معاملاتی منفی را در فصل گذشته تجربه کرد و در سایر روزها مثبت بود. رشدهای بهاری بورس تنها بخشی از تلاش سهام برای جبران عقبماندگی از بازارهای اثرگذار در سال ۹۷ بود. پیش از آغاز سال ۹۸ «دنیایاقتصاد» در گزارشهای متعددی به انتظار برای جهش خیرهکننده سهام اشاره کرده بود. پشتوانه اصلی چنین رشدی در بورس تهران تورم و دلار بود که اثرات خود را در سودآوری شرکتها منعکس میکند. در بازه زمانی از ابتدای سال ۹۷ تا پایان هفته گذشته بازدهی بورس حدود ۱۴۴ درصد، دلار ۱۷۵ درصد و بازدهی سکه به حدود ۱۹۰ درصد رسید. بورس در سهماه نخست ۹۸ رکوردها را یکی پس از دیگری شکست و تا سقف ۲۳۸ هزار واحد تا میانه هفته گذشته رشد کرد. از میان هفته گذشته موج شناسایی سود افزایش فشار فروش سهام و عقبنشینی نسبی از سقف تاریخی را به دنبال داشت. در این شرایط شاید موضوعی که بیش از هر چیز دیگری ذهن معاملهگران را به خود درگیر ساخته اینکه آیا پایان بهار رویایی بورس تهران با اتمام روند صعودی سهام همراه بود؟
این پرسش بهخصوص پس از افتهای شاخص در روزهای پایانی خرداد بیش از همیشه جلبتوجه کرده است. علاوه بر این بار دیگر پایان هفته بورس تهران با اخبار سیاسی پرتنش همراه بود. در تعطیلی معاملات سهام بار دیگر اخبار از اوجگیری تنش در منطقه حکایت داشت. انهدام پهپاد آمریکایی که بر اساس اخبار به مرزهای آبی کشورمان در جنوب کشور تجاوز کرده بود تنش سیاسی را در بازارهای مختلف افزایش داد. نفت WTI در معاملات پنجشنبه به دنبال اخبار این حوزه رشد ۶ درصدی را تجربه کرد که البته در ادامه اندکی از سقف قیمتی روزانه فاصله گرفت. بخشی از جهش طلا در بازار جهانی را باید مدیون همین افزایش تنشهای سیاسی دانست. دلار در بازار داخل اما واکنش آنچنانی را نشان نداد و برخی از کارشناسان عنوان میکنند که عدم کشش اقتصادی در کنار لحاظ بدبینانهترین سناریوها در انتظارات فعالان اقتصادی (پیشخور شدن سناریوهای بدبینانه در نرخ ارز) در کنار کنترل بازارساز بر بازار ارز از دلایلی بوده که سدی در برابر رشد دلار را ایجاد کرده است.
در حالیکه بهنظر میرسد تنشهای سیاسی که میتوانست به درگیری مستقیم تبدیل شود بار دیگر از اوج خود فاصله گرفت اما همچنان نمیتوان احتمال وقوع بدترین سناریوها را کاملا کنار گذاشت. گرچه طرفین همچنان بر خودداری از هرگونه درگیری تاکید دارند اما بهصورت مشخص در هفتههای گذشته شدت تنش سیاسی بهصورت مقطعی افزایش یافته است. در نتیجه برخی از معاملهگران همچنان به ریسکهای موجود در اینخصوص اظهار نگرانی میکنند.
بازدهی ۹/ ۱ درصدی دلار و ۳/ ۱ درصدی سکه در فصل بهار از جاماندگی قابل توجه بازارهای رقیب از بورس تهران حکایت دارد. برای بازار پول و بدون ریسک نیز میتوان سود حدود ۵ درصدی را در نظر گرفت. بر این اساس بورس با جهش ۵/ ۳۱ درصدی صدرنشین بلامنازع بازارها و بازار طلای داخلی کمترین بازدهی را به ثبت رسانده است. این در حالی است که طلای جهانی به دنبال افزایش تنشهای سیاسی و ریسک اقتصادی جهانی بهعنوان دارایی امن رشد قابلتوجهی را طی روزهای اخیر تجربه کرده است و احتمال انعکاس اثر آن در بازار طلای داخل نیز وجود دارد. بورس تهران در فصل بهار رشدهای رویایی را پشتسر گذاشت. عمده دلیل رشد سهام را میتوان در جاماندگی بورس از بازارهای اثرگذار در سال گذشته مشاهده کرد. در این میان جهش دلار در ۹۷ و رشد ناهمتراز بورس با این متغیر اثرگذار باعث شد که انتظار برای جهش قیمت سهام در ۹۸ پررنگ شود. در این میان رشد بورس تنها به بزرگان بازار (با شدت اثرگذاری بیشتر در شاخص کل بورس) محدود نشد و حتی کوچکترهای بازار رشدهای بیش از انتظاری را تجربه کردند. شاخص کل هموزن با اثرگذاری یکسان نمادها رشد نزدیک به ۷۱ درصدی را در فصل بهار به ثبت رساند؛ این نماگر نیز در روزهای پایانی خرداد مسیر اصلاحی حتی با شدت بیشتری نسبت به شاخص کل در پیش گرفت. در این میان نگرانی از تشکیل حباب قیمتی برای برخی از نمادهای کوچک که در سیل نقدینگی بورس جهشهای چند برابری را تجربه کردهاند نیز اوج گرفته است. گرچه در شرایط کنونی بسیاری از اهالی بازار به این موضوع اعتنایی نمیکنند و به هر طریقی به دنبال توجیه رشد حبابی برخی از نمادها هستند، اگر زمانی جو عمومی بازار تغییر کند قطعا بسیاری از این افراد خود در مقام منتقد سهام حبابی برخواهند آمد. احتمال حذف دلار ۴۲۰۰ تومان از دیگر مواردی بود که از ابتدای سال رشدهای خیرهکنندهای را برای سهام شرکتها با تولیدات نیازهای اساسی داخلی رقم زد. این موضوع همان رشد قیمت سهام به واسطه جهش نرخ تورم و انتظار برای انعکاس این موارد در صورتهای مالی شرکتهای مزبور است.
یکی از موارد جالبتوجهی که در میانههای بهار بیش از همیشه خودنمایی کرد افزایش تنشهای سیاسی در خلیج فارس بود. بر این اساس اعزام ناوهای هواپیمابر از سوی آمریکا به خلیج فارس و اوجگیری تنشها در منطقه اثرات خود را در بازار داخل و همچنین بازار جهانی منعکس کرد. همین موضوع بهانهای بود برای اصلاح قیمتی سهام در میانه بهار. شاخص بورس در بازه ۱۴ تا ۲۲ اردیبهشت در افت پرشتاب، ۲۰ هزار واحد از ارزش خود را از دست داد. گرچه بهصورت مشخص سهام نیازمند یک دوره استراحت کوتاه پس از ثبت بازدهی چشمگیر از ابتدای سال تا ۱۴ اردیبهشت بود، در این میان بهانههای سیاسی ابزاری برای توجیه علل افت قیمتی سهام شد. اما با کاهش شدت تنشها و کمرنگ شدن سناریوهای بسیار بدبینانه (درگیری نظامی) سهام با خیزی دوباره سقف قبلی را پشت سر گذاشت و تا ۲۳۸ هزار واحد رشد کرد.
موارد متعددی درخصوص تحلیل چنین شرایطی میتوان مطرح کرد که اتفاقا با توجه به اتفاقات روزهای اخیر از اهمیت بالایی برخوردار است. برای مثال یکی از موارد اینکه بعضا کارشناسان وضعیت بازارهای داخلی نظیر بورس و دلار را هماهنگ با لحاظ بدبینانهترین سناریوها در انتظار معاملهگران میدانند، در نتیجه در صورت عدم رخداد وقوع سناریوهای بدبینانه مانند درگیری نظامی اگر محرکی برای رشد قیمتی سهام وجود داشته باشد، سهام به واسطه آن صعود خواهد کرد.
طی روزهای گذشته بار دیگر تنشهای سیاسی اوج گرفت. اثر شدت تنشها در اوجگیری قیمتها در بازار جهانی طلا و نفت کاملا مشهود بود. بار دیگر بازارها به آزمایش سناریو بسیار بدبینانه پرداختند اما اینبار نیز معادلات تا حدودی نشان داد که احتمال رخداد این موضوع همچنان پایین است. در چنین شرایطی نوسان دلار در معاملات شنبه یکی از مهمترین مواردی است که بهعنوان دماسنج سیاسی کشور مورد توجه فعالان اقتصادی خواهد بود که با توجه به کاهش تب و تاب و برداشته شدن سایه درگیری نظامی از منطقه احتمال واکنش خنثی از این منظر دور از انتظار نیست. در چنین شرایطی احتمال واکنش معاملهگران به این ریسک وجود دارد با این حال اگر بنا باشد معاملهگران بورسی نیز احتمال وقوع جنگ را همچنان بسیار پایین ارزیابی کنند با سایر محرکهای اقتصادی موجود حتی احتمال رشد قیمت سهام وجود دارد. البته باید گفت با توجه به شدت عدم قطعیتها و در وضعیت داغ منطقه نمیتوان احتمال رخداد سناریوهای بسیار بدبینانه را بهصورت کامل کنار گذاشت.
شاخص کل بورس تهران در سه ماه نخست سال ۹۸ به ترتیب ۴/ ۱۴، ۲/ ۵ و ۲/ ۹ درصد رشد را تجربه کرد. در چنین شرایطی و با توجه به افت روزهای اخیر و همچنین پایان هفته داغ سیاسی ادامه روند قیمتی سهام جالب توجه است. در این خصوص باید گفت اگر سناریوهای بسیار بدبینانه را در تحلیل نادیده بگیریم همچنان به نظر میرسد سهام پتانسیل رشد را دارد. صورتهای مالی شرکتهای به خصوص بزرگان در کدال منتشر شدهاند. این گزارشها در ادامه با مجامع همراه خواهند بود که با تقسیم سود میتوانند قیمت سهام را جذاب کنند. این موضوع به خصوص اگر با انعکاس رشد نرخ نیمایی در گزارش خرداد شرکتها همراه باشد جالب توجه محرک مناسبی برای رشد سهام هستند. عملکرد فصل بهار شرکتها میتواند بار دیگر با سود حاصل از تسعیر ارزبرای صادرکنندگان همراه باشد. علاوه بر این اگر صادرات اردیبهشت برای خرداد نیز تکرار شود خود محرک قابل توجهی برای رشد قیمتی سهام محسوب میشود. در نتیجه عملکرد سال مالی گذشته، عملکرد ماهانه شرکتها در خرداد و در نتیجه عملکرد فروش فصل بهار، برگزاری مجامع شرکتها و در ادامه نیز انتشار صورتهای مالی سهماه نخست میتواند انگیزه مناسبی برای خرید سهام باشد. با شدت گرفتن سیگنالهای بنیادی احتمال اینکه توجه بازار به سمت نمادها با پشتوانه بنیادی که معمولا از گروههای کالایی و در میان بزرگان بورس قرار دارند بیشتر است که میتواند همگام با رشد قیمتی سهام، رشد شاخص کل بورس تهران را بااثرگذار بیشتر این نمادها به دنبال داشته باشد. در چنین شرایطی تفکیک سهام بنیادی از دیگر نمادها که بدون پشتوانه رشد کردهاند، لازم به نظر میرسد، زیرا رشدهای احتمالی پیش رو میتواند به دنبال موج پایانی صعود سهام برای جبران عقبماندگی از متغیرهای اثرگذار باشد (در ادامه رشدهای اخیر) و پس از آن سهام چشمانتظار نوسان متغیرها و واکنش به آن خواهد بود. البته لازم به تاکید است که سناریو موج پایانی صعود سهام در هفتههای آتی با فرض حذف رویدادهای سیاسی است که با ابهامات موجود میتواند نوسان قابل توجهی را در سهام رقم بزند. برای مثال اگر سناریو بسیار بدبینانه محتمل فرض شود میتواند وضعیت را تغییر داده و نمیتوان اظهارنظر دقیقی در این خصوص داشت، یا اینکه اگر بنا باشد برخلاف اوجگیری کنونی تنشها اخبار مثبت سیاسی به بازار منتشر شود میتوان سناریوهای متفاوتی را برای سهام مطرح کرد. موضوع دیگر برای پیشبینی موج پایانی صعود سهام در هفتههای آتی عدم رخداد قابل توجه در متغیرهای اثرگذار است. برای مثال اگر بنا باشد بازار جهانی در ادامه مسیر عدم قطعیت پیشین پرنوسان عمل کند اثرات آن در بورس قابل رصد خواهد بود. این موضوع در سایر متغیرهای اثرگذار داخلی و بینالمللی وجود دارد. بهصورت کلی میتوان گفت با وضعیت کنونی سهام پشتوانه ادامه صعود را خواهند داشت اما قطعا این موضوع با ریسکهای خاص خود همراه خواهد بود.