بهطور کلی این تفاوت بین شاخص کل و شاخص هموزن میتواند نشاندهنده روند متفاوتی در حرکت قیمتها در میان سهمها باشد. به عبارت دیگر، افزایش شاخص کل بیشتر ناشی از رشد نمادهای بزرگتر و شاخصساز بوده است. در روز معاملاتی یکشنبه، حجم معاملات بازار به ۳۱میلیارد برگه سهم رسید و ارزش معاملات ۳۳میلیارد تومان ثبت شد. خالص خرید حقیقیها منفی ۶۴۰میلیارد تومان گزارش شد که نشان میدهد آنها ۶۴۰میلیارد تومان بیش از آنکه سهام بخرند، فروختهاند و این موضوع حاکی از غلبه عرضه بر تقاضا در سمت سرمایهگذاران خرد است. سرانه خرید در بازار ۶۶میلیون تومان و سرانه فروش ۶۷میلیون تومان ثبت شد. خروج پول حقیقیها به 4هزار میلیارد تومان رسید و ارزش خرید آنها ۱۳هزارمیلیارد تومان بود. همچنین ارزش فروش آنها به ۱۷هزارمیلیارد تومان رسید و این گروه از سرمایهگذاران را در سمت فروش قرار داد. در مقابل، ارزش خرید حقوقیها ۱۹هزارمیلیارد تومان و ارزش فروش آنها ۱۵هزارمیلیارد تومان بود که نشان میدهد حقوقیها در سمت خرید قرار گرفتند.
فرابورس قرمز پوشید!
در سمت دیگر بازار، شاخص کل فرابورس به ۲۶۹۴۴واحد رسید که نشاندهنده افت ۴۸واحدی و کاهش 18/0درصدی است. این کاهش در کنار افت ۱۲۸۲واحدی شاخص کل هموزن و تثبیت آن روی ۱۵۱۲۲۴واحد از نابسامانی توام نمادهای کوچک و بزرگ در فرابورس خبر میدهد. کاهش 84/0درصدی در شاخص هموزن فرابورس میتواند حکایت از ضعف در عملکرد سهام کوچکتر و زیرمجموعهها در این بازار داشته باشد. از طرفی نمادهای شاخصساز در فرابورس همچون شمس، نیشکر و ومپنا، تاثیر منفی بر شاخص کل گذاشتند و باعث شدند تا بازار در جهت منفی حرکت کند.
ترینهای یکشنبه
قدرت خرید حقیقیها در روز یکشنبه به 56/2 رسیده که نشاندهنده وضعیت نامتعادل در ورود نقدینگی خرد به بازار سرمایه است و از اختلاف میان توان خرید و فروش در میان معاملهگران حقیقی حکایت دارد. این رقم بیانگر آن است که قدرت خریداران نسبتبه فروشندگان همچنان پایینتر بوده و تمایل به ورود سرمایههای جدید از سوی حقیقیها کاهش یافته است. از سوی دیگر فشار تقاضا به 32/0 رسیده که نشاندهنده ضعف در طرف خریداران و کمبود تقاضای موثر در بازار است. این میزان پایین فشار تقاضا میتواند به معنای افزایش احتیاط سرمایهگذاران خرد و تمایل آنها به خروج نقدینگی از بازار باشد. در میان نمادهایی که بیشترین ارزش معاملات را به خود اختصاص دادند، وبملت، فولاد، خودرو، نوری و فملی بیشترین گردش مالی را ثبت کردند که نشاندهنده تمرکز نقدینگی در این نمادهای بزرگ و تاثیرگذار بازار است. در مقابل، از نظر حجم معاملات، نمادهای ذوب، وبملت، خودرو، شستا و شتران بالاترین تعداد معاملات را تجربه کردند. از منظر بازدهی روزانه، نمادهای دزاگرس، خیمن، سآبیک، جم و شپدیس بیشترین رشد قیمت را تجربه کردند و در محدوده مثبت به معاملات خود پایان دادند در حالی که در سمت دیگر، نمادهای دسبحان، شپارس، غچین، کحافظ و فمراد بیشترین افت قیمت را به ثبت رساندند و با کاهش تقاضا مواجه شدند. در بررسی خالص خرید حقیقی، نمادهای شپدیس، خودرو، فولاد، فملی و جم بیشترین میزان خرید از سوی سرمایهگذاران خرد را تجربه کردند که نشاندهنده اقبال این دسته از معاملهگران به این نمادهاست اما در نقطه مقابل، حقوقیها بیشترین خرید خود را در نمادهای وبملت، سیسکو، نیشکر، حکشتی و وپارس انجام دادند که میتواند نشانهای از حمایت این دسته از سرمایهگذاران از برخی سهمهای خاص باشد. از نظر فشار تقاضا، نمادهای فنور، کپشیر، تاپیکو، غگیلا، غصینو و شمس در بالاترین سطح تقاضا قرار گرفتند و معاملات آنها با استقبال نسبی از سوی خریداران همراه بود. در مقابل نمادهای بترانس، حپرتو، وتوسم، ولبهمن و فارس بیشترین میزان فشار عرضه را تجربه کردند که نشاندهنده تمایل بیشتر سهامداران این نمادها به خروج از بازار و افزایش حجم فروش در آنهاست. شرایط کلی معاملات روز یکشنبه نشان میدهد که همچنان فشار فروش در برخی گروهها ادامه دارد اما در برخی نمادهای خاص، تمایل به خرید افزایش یافته که میتواند نشانهای از تحرکات جدید در بازار مانند خصوصیسازی ایرانخودرو باشد.
بازار از دریچه نسبتها
در روز یکشنبه، نسبت قیمت به فروش (P/S)بازار 7/1 محاسبه شده که نشان میدهد ارزش بازار شرکتها به طور میانگین 7/1 برابر میزان فروش آنهاست. این عدد در مقایسه با استانداردهای جهانی میتواند نشاندهنده ارزشگذاری متعادل یا حتی نسبتا بالای برخی شرکتها بهخصوص در شرایط ناپایداری سودآوری آنها باشد. بازده دارایی (ROA) برابر 12/0 است که نشان میدهد شرکتها بهطور میانگین از هر واحد دارایی، ۱۲درصد سود کسب کردهاند. این میزان بازدهی میتواند نشاندهنده استفاده نسبتا بهینه از داراییها باشد اما برای ارزیابی دقیقتر باید با صنایع مختلف مقایسه شود. بازده حقوق صاحبان سهام (ROE) به 43/0 رسیده که بیانگر این است که شرکتها بهطور متوسط ۴۳درصد بازدهی بر سرمایه سهامداران خود ایجاد کردهاند. این عدد نسبتا بالا محسوب میشود و میتواند نشانهای از سودآوری مناسب در بازار سرمایه باشد اما همچنین میتواند ناشی از اهرم مالی بالا و بدهی زیاد باشد. نسبت قیمت به درآمد (P/E) بازار نیز 98/6 برآورد شده که نشان میدهد سرمایهگذاران حاضرند به ازای هر واحد سود شرکتها، 98/6واحد پرداخت کنند. این عدد در مقایسه با استانداردهای تاریخی بورس، نشان از ارزشگذاری نسبتا متعادل در شرایط فعلی دارد اما پایین بودن آن ممکن است ناشی از ریسکهای سیستماتیک بازار و عدم اطمینان سرمایهگذاران نسبت به رشد آینده باشد.
صندوقها چه کردند؟
در بخش صندوقهای سهامی، ارزش معاملات 4هزار میلیارد تومان ثبت شد و سرانه خرید ۱۲۰میلیون تومان و سرانه فروش ۱۱۹میلیون تومان بود. خروج پول در این بخش به ۲۳۹میلیارد تومان رسید. در صندوقهای درآمد ثابت، ارزش معاملات به ۲۰هزارمیلیارد تومان رسید و سرانه خرید ۱۳۹میلیون تومان و سرانه فروش ۱۱۴میلیون تومان ثبت شد. خروج پول در این بخش ۲۷۵۷میلیارد تومان بود که بخش قابلتوجهی از این نقدینگی همانطور که پیشبینی میشد به سمت صندوقهای طلا روانه شد. در صندوقهای اهرمی، ارزش معاملات 2هزارمیلیارد تومان و سرانه خرید ۱۸۴میلیون تومان و سرانه فروش ۱۸۹میلیون تومان ثبت شد که در نهایت خروج پول ۲۰۷میلیارد تومانی را رقم زد. در صندوقهای طلا، ارزش معاملات به 7هزارمیلیارد تومان رسید و سرانه خرید ۷۷میلیون تومان و سرانه فروش ۹۲میلیون تومان بود. ورود پول در این بخش به ۲۴۸۲میلیارد تومان رسید که نشان از استقبال سرمایهگذاران از این بازار دارد. در صندوقهای املاک و مستغلات، ارزش معاملات ۲۲۹میلیارد تومان بود و سرانه خرید ۷۴میلیون تومان و سرانه فروش ۷۸میلیون تومان ثبت شد که در نهایت ورود 4میلیارد تومان پول را باعث شد. در صندوقهای کالایی، ارزش معاملات به ۳۴۰میلیارد تومان رسید و سرانه خرید ۶۹میلیون تومان و سرانه فروش ۷۷میلیون تومان گزارش شد که موجب ورود ۵۲میلیارد تومان نقدینگی شد. در نهایت، در صندوقهای مختلط ارزش معاملات ۵۰میلیارد تومان ثبت شد و سرانه خرید ۵۰میلیون تومان و سرانه فروش ۴۴میلیون تومان بود که ورود یکمیلیارد تومان پول را به همراه داشت.
در پیچ و خم بازار
نماد خودرو پس از بازگشایی با صف خرید معاملاتش را آغاز کرد و به سرعت دامنه نوسان خود را بهطور کامل پر کرد. به نظر میرسد خصوصیسازی ایرانخودرو و واگذاری هیاتمدیره این شرکت به بخشخصوصی، چشمانداز روشنی برای فعالان بازار سرمایه ترسیم کرده است. نماد خیمن که بهتازگی در بازار عرضه شده نیز روندی مشابه را تجربه کرد و توانست دامنه نوسان مثبت خود را پر کند. در گروه پتروشیمی و پالایشی، نمادهای بوعلی، نوری، شبندر و شتران همچنان در محدوده مثبت معامله شدند و با روندی صعودی، سبزپوش باقی ماندند. در همین حال، عرضه اولیه شرکت صنایع الکترونیک مادیران با نماد التروماد پس از پذیرش در بازار دوم فرابورس قرار است در تاریخ ۲۴بهمنماه به روش ترکیبی انجام شود. صندوق طلای عیار حوالی ساعت ۱۲:۳۰ به صف خرید نشست و در ادامه معاملات، نمادهای کهربا، گنج، آلتون و طلا نیز از حدود ساعت ۱۳ با صف خرید قفل شده مواجه شدند که نشان از تمایل بالای سرمایهگذاران به سرمایهگذاری در طلاییهای بازار دارد. در همین حال، پذیرهنویسی صندوق سرمایهگذاری پشتوانه طلای زمرد بیدار که از ساعت ۱۱:۳۰ روز شانزدهم بهمنماه آغاز شده بود، همچنان ادامه دارد. استقبال از صندوقهای طلا به شدت زیاد و قابلتوجه بود که این موضوع نیز ناشی از رشد تاریخی طلا و سکه در شرایط فعلی است.
بازار زیر سلطه ۱۰ صنعت
طبق گزارش منتشر شده از سوی مدیریت پژوهش، توسعه و مطالعات اسلامی، در حال حاضر 4/83درصد از ارزش کل بازار سهام تحت تسلط ۱۰ صنعت بزرگ بورس و فرابورس قرار دارد که این امر نشاندهنده تمرکز بالای ارزش بازار در صنایع برتر و تاثیر قابلتوجه آنها بر روند کلی معاملات است. در صدر این فهرست، صنعت محصولات شیمیایی با سهم ۲۵درصدی قرار دارد که نشان از جایگاه ویژه این صنعت در بازار سرمایه دارد. پس از آن، صنعت فلزات اساسی با سهم ۱۸درصدی جایگاه دوم را در اختیار دارد که این میزان سهم عمدتا به دلیل حضور شرکتهای بزرگ تولیدکننده فولاد و مس در بازار سرمایه است. شرکتهای چندرشتهای صنعتی نیز با سهم 77/7درصدی در جایگاه سوم قرار گرفتهاند که نشاندهنده گستردگی فعالیت این شرکتها در حوزههای مختلف اقتصادی است. در ادامه صنعت استخراج کانههای فلزی با سهم 65/6درصدی نقش مهمی در بازار سرمایه ایفا میکند که عمدتا ناشی از تاثیرگذاری معادن سنگآهن و سایر مواد معدنی ارزشمند در اقتصاد کشور است. بانکها و موسسات اعتباری نیز با سهم 5/6درصدی در جایگاه بعدی قرار دارند که این رقم اهمیت بخش مالی در بازار سرمایه را نشان میدهد. فرآوردههای نفتی، کک و سوخت هستهای با سهم 94/5درصدی نیز در میان صنایع بزرگ قرار گرفتهاند. صنعت سرمایهگذاری نیز با سهم 33/5درصدی در این لیست قرار گرفته که بیانگر نقش شرکتهای سرمایهگذاری در بازار است. صنعت خودرو و ساخت قطعات که همواره یکی از صنایع مورد توجه سرمایهگذاران بوده، سهمی معادل 22/3درصد از ارزش بازار را به خود اختصاص داده و تحت تاثیر سیاستهای داخلی خودروسازی و سهم بازار انحصاری قرار دارد. صنعت سیمان، آهک و گچ نیز با سهم 78/2درصدی در میان صنایع تاثیرگذار جای گرفته که این سهم به دلیل نقش کلیدی این صنعت در پروژههای عمرانی و زیرساختی کشور است. مواد و محصولات دارویی با سهم 48/2درصدی در لیست صنایع برتر بازار قرار گرفتهاند و این صنعت به دلیل ارتباط مستقیم با نیازهای بهداشتی و درمانی جامعه، همواره از اهمیت بالایی برخوردار است. سایر صنایع نیز در مجموع 6/16درصد از ارزش بازار را در اختیار دارند که نشاندهنده تنوع گسترده فعالیتهای اقتصادی در بازار سرمایه است. این تمرکز بالای ارزش بازار در ۱۰ صنعت برتر، اهمیت عملکرد این صنایع را در تعیین روند کلی بازار سرمایه برجسته میکند و میتواند مبنای تصمیمگیری سرمایهگذاران در انتخاب سهام مناسب برای سرمایهگذاری باشد.
اثر تداوم تحریمها بر بورس
تداوم تحریمها تاثیرات گستردهای بر بورس ایران دارد و این تاثیرات در ابعاد مختلف قابل مشاهده است. نخستین اثر آن محدودیتهای تجاری و کاهش صادرات شرکتهای بورسی بهخصوص در صنایع نفت، پتروشیمی و فلزات اساسی است که مستقیما بر درآمد و سودآوری آنها تاثیر منفی میگذارد. این محدودیتها دسترسی شرکتها به بازارهای جهانی را دشوار کرده و باعث کاهش جریان ارزی میشود که نتیجه آن افزایش هزینههای تولید و افت حاشیه سود خواهد بود. از سوی دیگر تحریمهای بانکی و محدودیتهای مالی باعث کاهش سرمایهگذاری خارجی و کاهش ورود نقدینگی به بازار سرمایه میشود. عدم امکان مبادلات بانکی بینالمللی دسترسی شرکتها به تامین مالی خارجی را محدود کرده و هزینه تامین مالی داخلی را افزایش میدهد که این امر میتواند فشار مضاعفی بر سودآوری شرکتها وارد کند. کاهش روابط تجاری بینالمللی همچنین منجر به وابستگی بیشتر به منابع داخلی میشود که ممکن است در کوتاهمدت فشار بیشتری بر برخی صنایع وارد کند. علاوه بر این، تحریمها موجب افزایش نااطمینانی اقتصادی شده و تصمیمگیری سرمایهگذاران را دشوار میکند. این نااطمینانی منجر به نوسانات شدید در شاخصهای بورس و رفتار هیجانی سرمایهگذاران میشود که نتیجه آن خروج نقدینگی و افت قیمت سهام بسیاری از شرکتها خواهد بود. در عین حال، برخی شرکتهای داخلی که به واردات وابسته هستند به دلیل مشکلات تامین مواد اولیه و قطعات با چالشهای بزرگی روبهرو میشوند که میتواند تولید و عرضه محصولات آنها را کاهش دهد. در مقابل، برخی صنایع از جمله شرکتهای صادراتمحور که امکان دور زدن تحریمها را دارند یا از افزایش نرخ ارز منتفع میشوند، ممکن است عملکرد بهتری داشته باشند. در مجموع، تداوم تحریمها باعث افزایش فشار بر بازار سرمایه، کاهش نقدینگی، افت ارزش سهام بسیاری از شرکتها و افزایش نوسانات در بورس میشود که در بلندمدت میتواند رشد پایدار این بازار را با چالشهای جدی مواجه کند.