مرکز روابط عمومی و اطلاعرسانی وزارت امور اقتصادی و دارایی، اسامی اعلامی از سوی برخی رسانهها برای تصدی ریاست سازمان بورس و اوراق بهادار که پس از جلسه اخیر شورای عالی بورس و اوراق بهادار صورت گرفت را تکذیب کرد.
محمود مرادی، کارشناس بازار سرمایه در گفتوگو با «فرهیختگان» درباره انتخاب رئیس جدید سازمان بورس با توجه به گزینههای احتمالی اعلامشده از سوی رسانهها اظهار داشت: «در دوران مسئولیت محمدعلی دهقاندهنوی، هرچند فرصت چندانی برای ابزار برنامه داده نشد و جایگاه وی به شخص دیگری منتقل شد، اما اتفاق خاصی رخ نداد. سعید اسلامیبیدگلی را از سخنرانیها و جلسات میشناسم، او دیدگاههای خوبی دارد، جوان است، صنعت را میشناسد و تحصیلات مرتبط با تصدی ریاست سازمان بورس را دارد. وی همچنین سالها در بازار سرمایه فعال بوده است. با توجه به سابقه شاپور محمدی، دوران مسئولیت او درخشانترین دوره بازار سرمایه را شاهد بودیم.»
کارشناسان میگویند رئیس سازمان بورس باید هم اقتصاد را خوب بفهمد، هم درک خوبی از صنایع بورسی داشته باشد، هم نهادهای مالی را بشناسد و هم شجاعت دفاع از حقوق عامه سهامداران و ازجمله سهامداران خرد را داشته باشد. به گفته آنان، انتخاب رئیس سازمان همه معضلات بازار سرمایه را حل نمیکند اما اگر فردی انتخاب شود که به ماهیت بازار بودن بورس احترام بگذارد و تشکلهای صنفی متعدد را در اکوسیستم بازار سرمایه به رسمیت بشناسد، اعتماد و سرمایه اجتماعی بازار سرمایه در جامعه احیا خواهد شد.
محمود مرادی، کارشناس بازار سرمایه با تاکید بر اینکه یک برداشت اشتباه درخصوص وظایف و تکالیف رئیس سازمان برنامه وجود دارد،گفت: «باید توجه داشت که سازمان بورس مسئول رشد بازار سرمایه نیست. از جهت مدیریت در دوران شاپور محمدی اتفاقات خیلی خوبی رقم خورد. قبل از او باز و بسته شدن نمادها خیلی بیقاعده صورت میگرفت؛ او این شرایط را قاعدهمند و ناشر را موظف به پاسخگویی کرد. وی همچنین با دانشگاه ارتباط خوبی داشت. یادم میآید آن زمان لیگ ستارگان بورس برگزار شد و به همین طریق با بسیاری از دانشگاهها ارتباط ایجاد شد.
او همچنین ایدههای خیلی خوبی ارائه داد و در پایان مقابل دولت وقت مقاومت کرد و یک استعفای بسیار شرافتمندانه داد. برعکس استعفایی که اکنون در بازار سرمایه اتفاق افتاده است. دوران محمدی درخشانترین دوره در تاریخ بازار سرمایه بود. تنها نکته من این است که او یک تجربه در بازار سرمایه داشته و ایکاش از او برای پستهای بالاتر استفاده میشد. به نظر من بیدگلی فردی خوشفکر، خوب و جوان است و بهترین گزینه برای ریاست سازمان بورس به شمار میرود.»
فردین آقابزرگی، کارشناس بازار سرمایه نیز در گفتوگو با «فرهیختگان» مطرح کرد: «یکی از رأسهای برنامهای که هیاتمدیره و رئیس سازمان بورس باید در پیش بگیرد، انجام وظایف براساس اساسنامه، به ویژه بند ۸، ۹ و ۱۱ ماده ۷ قانون استیفای حقوق سهامداران خرد است. بر این اساس پیشگیری از وقوع هرگونه تصمیم و تخلفی که منافع سهامداران بهویژه سهامداران خرد را مخدوش میکند از مهمترین مسئولیتهای سازمان بورس است. انجام وظایف در چهارچوب تعیینشده مستلزم استقلال نهاد ناظر است. نهاد ناظر باید در کنار دولت اما با حفظ وظیفه اول خود یعنی استیفای حقوق سهامداران فعالیت کند. برای مثال اگر دولت در سود شرکتها دستاندازی یا در تعیین نرخ خوراک دخالت میکند، سازمان بورس باید به عنوان وکیل مدافع سهامداران حتی در سطح عام مخالفت خود را اعلام کند. رئیس سازمان بورس نباید مثل مجید عشقی پشت درهای بسته نامه محرمانه بدهد؛ این شیوه نتیجهبخش نخواهد بود.»
برزو حقشناس، کارشناس بازار سرمایه هم درخصوص انتخاب رئیس سازمان بورس در گفتوگو با «فرهیختگان» مطرح کرد: گزینههای مطرحشده درمجموع گزینههای بدی نیستند. اینکه چه کسی انتخاب شود بستگی به تصمیم وزیر اقتصاد و شورای عالی بورس دارد. قانونا شورای عالی نمیتواند مستقیما کسی را انتخاب کند. باید صبر کنیم ببینیم نظر شورای عالی بورس روی چه کسی است. ما نمیتوانیم انتظار داشته باشیم با انتخاب رئیس سازمان بورس معضل بازار به طور کلی حل شود. ما یکسری مسائل اقتصاد کلان داریم که به ضرر بازار سرمایه است. رئیس سازمان بورس در درجه اول باید قابلیت لابی کردن و تعامل با سایر دستگاهها را داشته باشد و بتواند از منافع بازار دفاع کند. اگر بخواهیم اختیارات رئیس سازمان بورس را در نشر بگیریم و فرض کنیم بازار پول و بازار سرمایه دو بازار موازی هستند، وقتی اختیارات روسای بازارها را در نشر بگیریم، عملا اختیارات رئیسکل بانک مرکزی که متولی بازار پول است بسیار بیشتر از رئیس سازمان بورس است.