اگرچه تا پیش از این سهامداران افزایش قیمت دلار را بهعنوان عاملی موثر در رشد بازار سرمایه درنظر میگرفتند اما حالا با رشد دوباره نرخ ارز تحلیلگران و کارشناسان به احتمال واکنش معکوس بورس هشدار میدهند. آنان معتقدند افزایش نرخ ارز تا جایی به رشد بازار سرمایه منجر میشود و از یک نقطه به بعد اقتصاد دیگر کشش نرخ بالای ارز را ندارد و ممکن است اثرات منفی آن کل بازارها از جمله بازار سرمایه را تحتتاثیر قرار دهد.
حمید اعرابی، کارشناس بازار سرمایه: سوال اساسی این است که آیا اصلا بازارها، به ویژه بازار سهام کشش افزایش دوباره نرخ دلار را دارند یا نه؟ آیا شهروندانی که ماهانه 150 دلار حقوق میگیرند اصلا کشش رشد دوباره تورم را دارند؟ باید از نگاه کلان به این داستان نگاه کرد و نباید نگاهی بخشی به موضوع داشته باشیم و فقط منافع بازار سرمایه را درنظر بگیریم. اگر دلار از محدوده قیمتهای فعلی بالاتر برود مصیبتهای بیشتری برای اقتصاد به وجود میآید. حتی اگر بازار سرمایه از افزایش نرخ دلار تاثیر مثبت بپذیرد و حتی اگر قیمت دلار بالا، بازار سرمایه را با رشد مواجه کند اما در این بین نکته مهمی وجود دارد که نباید از آن غافل شد؛ به عبارت دیگر باید عواقب اجتماعی افزایش نرخ ارز را هم در محاسبات خود در نظر بگیریم. باید ببینیم کارگری که حقوق 140 دلاری دارد آیا با افزایش بیش از حد قیمت دلار اصلا کار میکند؟ درست است که اگر قیمت دلار بالا برود سود شرکتها هم اسمی بالا میرود اما آیا اقتصاد کشش این افزایش قیمت را دارد؟ ما بورسی هستیم و دوست داریم به هر بهانهای قیمت دلار بالا برود تا سود کنیم اما وجدان اجتماعی چه میشود؟ بقیه مردم چه میشوند؟
علی تیموری، تحلیلگر بازار سرمایه: شاید بتوان گفت دلار براساس متغیرهای موجود، در اقتصاد چه نرخ بهینهای میتواند داشته باشد ولی برای ارزیابی اثر مثبت آن بر بازار سرمایه نمیتوان نرخ بهینهای تعیین کرد. باید به افزایش بیش از حد قیمت دلار با این دید نگاه کرد که آیا اگر قیمت دلار خیلی بالا رفت، انتظار داریم که کالاها و خدمات هم با این افزایش نرخ خود را متناسب کنند یا نه؟ این سوالی است که باید به آن پاسخ داده شود. باید دید آیا در این شرایط سیاستگذار در فضای اقتصادی اجازه میدهد که مثلا فولاد مبارکه هم ورقش را بر مبنای قیمت بالای دلار بفروشد یا نه؟ نگرانیهایی که الان سرمایهگذاران بازار سرمایه از افزایش قیمت دلار دارند از این مساله ناشی میشود که معلوم نیست با رشد نرخ دلار چه اتفاقی برای اقتصاد میافتد. رشد دوباره نرخ دلار ممکن است به تشدید قیمتگذاری دستوری روی برخی کالاها و خدمات منجر شود. قاعدتا قیمتگذاری دستوری باعث میشود که سودآوری شرکتها متناسب با نرخ ارز رشد نکند. بنابراین اگر بخواهیم با این منطق به افزایش قیمت دلار نگاه کنیم باعث نگرانی است. با این منطق فروش و سودآوری شرکتها تا حدی از افزایش نرخ دلار اثر مثبت میپذیرند اما اگر قیمت از حدی بالاتر برود مشمول برخی محدودیتهای قیمتگذاری میشود. قیمتگذاری دستوری به فساد منجر میشود بنابراین افزایش بیش از انتظار قیمت دلار باعث ضرر شرکتهای مشمول قیمتگذاری دستوری میشود. یک نمونه ملموس آن قیمت خودرو است که آثار منفی خود را نشان داده و میبینیم که بازار خودرو چه وضعیت بدی دارد. بنابراین چنین نگرانی در بین سرمایهگذاران بابت اثر افزایش قیمت دلار بر بازار سرمایه وجود دارد.
محمد خبریزاد، مدیر سرمایهگذاری کارگزاری کارآفرین: مجموع ارزش بورس و بازارهای اول و دوم فرابورس 7400 هزار میلیارد تومان است که بخش عمدهای از آن را شرکتهایی تشکیل دادهاند که بهصورت مستقیم با نرخهای جهانی و همچنین نرخ دلار همبستگی مستقیم دارند. سایر صنایعی که ارتباط مستقیم با دلار ندارند، به دلیل آثار تورمی که افزایش نرخ دلار بر صورتهای مالی این شرکتها داشته است، باز هم تحتتاثیر این عامل مهم اقتصادی قرار دارند. بر همین اساس همیشه رشد نرخ دلار بهعنوان یک محرک قوی برای بازار سرمایه ما عمل کرده است. اما سوالی که اینجا مطرح میشود این است که روند حرکتی دلار با شاخص بورس تا کجا همسو است؟ هرچه نرخ دلار افزایش یابد، به دلیل آثار تورمی که دارد و حتی باعث کاهش قدرت خرید در داخل کشور میشود ولی تاجایی که مشکلی برای فروش شرکتها (در بخش صادرات) به وجود نیاید، افزایش نرخ ارز، باعث افزایش سود کاغذی شرکتها شده و به تبع آن رشد بازار سرمایه ادامه خواهد یافت. تنها نکته منفی زمانی به وجود خواهد آمد که به هر دلیلی شرکتها نتوانند محصول خود را بفروشند. در این زمان دیگر میتوان گفت علاوه بر بازار سرمایه، سایر بخشها نیز آسیب زیادی خواهند دید.
شایان کرمی، تحلیلگر بازار سرمایه: وقتی دلار رشد نمیکند به تبع آن انتظارات از بازار سرمایه هم تعدیل میشود، باعث میشود بازار خودش عقبنشینی کند. بنابراین افزایش قیمت دلار روی بازار سرمایه اثر مثبت میگذارد و باعث رشد آن میشود اما با توجه به مباحث سیاسی پیشرو از جمله انتخابات ریاستجمهوری آمریکا شاید بازار سرمایه محل جذابی برای سرمایهگذاران نباشد اما از آن طرف دلار به رشد خود ادامه دهد. اما به این نکته نیز باید توجه داشت یکی از مسائلی که میتواند روی دلار اثر بگذارد و اثر هم گذاشت کنترل تقاضای مصرف با اعمال سیاستهای بانک مرکزی بود اما اکنون که بازار سرمایه اوضاع قبلی و رشد گذشته را ندارد و تا حدی خراب شده، ممکن است بخشی از پولها که از این بازار بیرون میآید به سمت سرمایهگذاری در بازار ارز و طلا برود. افزایش تقاضای سرمایهگذاری در بازار طلا و ارز ممکن است موجب رشد دلار شود اما در بلندمدت اینگونه نمیماند. چون بازار سرمایه اصلاح خوبی کرده است و دوباره قیمتها ارزنده میشود، بازار رشد میکند و بنابراین به مرور تقاضا بیشتر میشود.
سپهر کشاورز، کارشناس بازار سرمایه: افزایش قیمت دلار اثر مثبت خود را روی همه شرکتهایی که محصولات آنان صادر میشود و به ویژه اینکه برای صادرات هم مشکلی ندارند، میگذارد. ما سالهاست تحریم هستیم بنابراین تحریمها مساله جدیدی نیست. البته در کوتاهمدت افزایش قیمت دلار و به تبع آن نگرانیهای سیاسی میتواند روی بازار سرمایه تاثیر منفی بگذارد چون بورس همیشه از سیاست تاثیر میپذیرد و از مسائل سیاسی فراری است. کوچکترین اخبار سیاسی اثرات منفی شدید روی بازار میگذارد و بنابراین بازار میتواند از این نظر اثر منفی بپذیرد.
احسان حاجی، کارشناس بازار سرمایه: ریزش 11 روزه بازار در مرداد و نبود امکان فروش و خروج از سرمایهگذاری به دلیل قفل بودن اکثر صفهای فروش ترس عجیبی در دل سهامداران ایجاد کرد بهطوری که حمایت حقوقیها و برخورد شاخص به حمایت 6/ 1 میلیون واحدی تنها دو روز فشار خرید جدید در بازار ایجاد کرد و این دو روز برای بازماندگان از فروش فرصت فروش جدی تلقی شد. حالا از یک طرف در آستانه نزدیک شدن مجدد به کف 6/ 1 میلیون واحدی هستیم و از طرف دیگر دلار بازار آزاد از 22 هزار تومان طی یک هفته گذشته به بالای 24 هزار تومان افزایش یافته است. مسلما رشد 10 درصدی دلار میتواند در عرضهکنندگان بورس کالا و شرکتهای صادراتمحور، جذابیت خرید ایجاد کند. لذا با توجه به عامل کمککننده نرخ دلار و ترس و هیجان موجود در بازار و البته ریسکهای سیاسی تحریم و انتخابات آمریکا، به نظر میرسد بازار ما طی چند هفته آینده بازاری نوسانی (مانند الاکلنگ) همراه با حرکتهای هیجانی باشد. در چنین بازاری نوسانگیرها فعالیت بیشتری خواهند داشت و سودهای کمتر از 10 درصد هدف سرمایهگذاران خواهد بود.