در دومین روز هفته، سکه تمام بهار آزادی دومین کاهش متوالی را تجربه کرد و دلار نیز توان افزایشی خاصی را از خود نشان نداد و به ابتدای محدوده ۱۳ هزار و ۴۰۰ تومانی نزدیکتر شد. روز یکشنبه، هر سکه تمام بهار آزادی ۱۰هزار تومان از ارزش خود را از دست داد و به بهای ۴ میلیون و ۸۴۰ هزار تومان رسید. فلز گرانبهای داخلی در اولین روز هفته نیز ۵۰ هزار تومان افت قیمت را به ثبت رسانده بود.
در بازار ارز نیز دلار حدود ساعت ۴ بعدازظهر دیروز با قیمت ۱۳ هزار و ۴۲۰ تومان به فروش میرفت که ۳۰ تومان کمتر از قیمت بسته شده روز شنبه بود. شاخص ارزی نیز در ابتدای هفته ۷۰ تومان افت قیمت را به ثبت رسانده بود. به باور برخی فعالان، همانطور که دیروز هوای تهران برفی و سرد بود، در بازار ارز نیز از سمت تقاضا سرمای خاصی بر معاملات حاکم بود و کمتر معاملهگری تمایلی به خرید ارز داشت. مشخص نبود که دلیل اصلی پایین آمدن تقاضا در بازار چه بود، ولی دیدگاههای مختلفی در مورد آن وجود داشت. گروهی باور داشتند، با آرامتر شدن شرایط سیاسی داخلی و تنشهای خاورمیانه، طبیعی بود که بازار با کاهش تقاضای احتیاطی روبهرو شود و بخشی از افزایش پیشین خود را جبران کند. این عده معتقدند افزایش قیمت قبلی دلار و سکه تحت تاثیر اخبار و جو روانی قرار داشت که در بازار ایجاد شده بود.
عدهای از معاملهگران دلایل بنیادی را برای رشد نرخ ارز مطرح میکنند که مهمترینشان بالا بودن تورم در اقتصاد ایران است. با این حال، گروهی دیگر باور دارند، افزایش بنیادی در نرخ ارز که از سوی عوامل اقتصادی پشتیبانی شود، قبل تر در بازار ارز تخلیه شده است، چرا که قیمت در سال ۹۷ رشد بیش از اندازهای را تجربه کرد. حتی این گروه اعتقاد دارند، شوک ۹۷ بازار را تا حدی در سال ۹۸ در برابر افزایش بیشتر ایمن کرد.
این در حالی است که عده دیگری باور دارند، بازارساز نقش محوریتری در مدیریت نوسانات بازار داشته است. از نظر آنها در همین دو روز اخیر نیز آمادگی صرافیهای منتخب برای عرضه دلار، یکی از مهمترین عواملی بود که به تغییر مسیر بازار و کاهشی شدن دلار کمک کرد. حتی عدهای عنوان میکردند، تقاضا در روزهای انتهایی زمستان خیلی هم پایین نیامده بود و این عرضه بازارساز بود که قیمت را کاهشی میکرد. البته مشخص است که این دیدگاه نیز مخالفانی داشت، آن هم مخالفانی صریح که باور داشتند خود بازارساز حتی خریدار بازار شده است. از نظر این گروه آخر، پیشبینی رفتار بازارساز دشوار است، ولی زمانی که قیمت از فاز افزایشی خارج میشود، خریدار مهم بازار همان بازارساز میشود. او در قیمتهای پایین از نگاه آنها اقدام به جمعآوری دلار میکند تا در قیمتهای بالاتر امکان مقابله با حملات سفتهبازانه را داشته باشد. از این طریق، بازارساز میتواند با هزینه کمتر در دامنه محدودی قیمت دلار را مدیریت کند. میتوان گفت حداقل دو دیدگاه متمایز و برجسته در بازار روز یکشنبه وجود داشت. در حالی که برخی فعالان رای به کاهش تقاضا داده بودند، گروه دیگری باور داشتند تقویت سمت عرضه قیمتها را پایین برده است؛ از نظر آنها ارز نقدی زیادی از کف بازار جمع شده بود، ولی افزایش عرضه مانع از اثرگذاری این اتفاق بر نرخها شده بود. این عده باور داشتند طی دو روز آینده و با کاهش سطح عرضه، قیمتها به سطوح بالاتر باز خواهند گشت. در این میان، کمتر کسی در بازار باور داشت، دلار در صورت بازگشت بتواند افزایش قابل توجهی را تجربه کند. یکی از معاملهگران فنی بازار عنوان میکرد، در شرایط کنونی بیشتر باید منتظر بود. از نظر او اگر قیمت دلار سطح ۱۳ هزار و ۵۰۰ تومانی را شکست، باید به دنبال خرید بود و زیر محدوده ۱۳ هزار و ۲۰۰ تومانی فروش بهتر است، مگر آنکه روند قیمتها خیلی سریع تغییر کند. آنچه مسلم است معاملهگران تمایل ندارند که بیگدار به آب بزنند و با احتیاط خرید و فروشهای خود را انجام میدادند.