هر سال و در دیدار دانشجویان با رهبر انقلاب، عموما دانشجویان اصولگرا و اصلاح طلب انتقادهای خود از وضعیت جامعه بیان می‌کنند؛ در دیدار امسال اما فرصتی برای تشکل‌های اصلاح طلب فراهم نبود و کسانی که صحبت می‌کردند، معمولا انتقادات تندی به عملکرد دولت داشتند.

بعضی معتقدند در صورت حذف یک جناح سیاسی، اختلافات در جناح دیگر افزایش می یابد و گسست‌های جدی در جریان مقابل ایجاد می شود. این همان اتفاقی بود که بین پنج اتحادیه اصولگرا افتاده است و حالا جنبش عدالتخواه دانشجویی که روزگاری دل در گرو محمود احمدی نژاد داشت، به نقد زیر مجموعه رهبری و ائمه جمعه می‌پردازد و جایگاه دانشجویان معترض اصولگرا شده است. بازداشت بقایی و مشایی و جوانفکر و رحیمی و پرویز کاظمی و سعید مرتضوی و پرونده‌های احمدی نژاد و جهرمی به مر ور این تشکیلات را به منتقد جدی برادران لاریجانی بدل کرد. بعد از رد صلاحیت مشایی و احمدی نژاد در انتخابات نیز، آنها منتقد شورای نگهبان شدند. 

در  دیدار امسال اما  قسمت‌های مختلف دولت بین دانشجویان مختلف تقسیم شده بود تا هر کدام به اندازه سهمیه خود، سیاست‌های دولت را نقد کنند؛ جنبش عدالتخواه دانشجویی اما قسمتی را به نقد کشید که حساسیت‌های زیادی را بر می انگیخت.

این تشکل از چند روز قبل در سایت خود برای آنچه طرح مطالبات عدالتخواهانه می‌خواند، فراخوان داده بود و خواسته بود منتقدان نکته‌های خود را به آنها منتقل کنند.

در دیدار امسال نیز محمدحسین صبوری دبیر این تشکل همزمان از دولت انتقاد کرد، اما طعنه‌هایی به برخی تصمیمات حاکمیتی مثل خصوصی سازی و تصویب بیست دقیقه ای برجام و ....هم زد. تصمیانی که دولت به تنهایی نمی تواند آنها را عملی کند و نیاز به حمایت های فرادستی دارد: «انحراف فرآیند خصوصی‌سازی منجر شد تا اصل ۴۴ جای آنکه ذیل گفتمان اقتصاد مقاومتی (و مردمی کردن اقتصاد) طرح شود، در چارچوب تئوری‌های لیبرالیِ «دولت حداقلی» تعریف و اجرا شود.»

اما مهمترین انتقاد جملاتی بود که در وصف برخی دخالت‌ها در بیت رهبری گفته بود: «رفتار‌های غیرشفاف برخی اعضای ارشد دفتر، دخالت در موضوعات نامربوط با وظایفشان و حضور چند دهه‌ای بعضی از افراد، آسیب‌هایی را به همراه داشته است؛ سوالات و ابهاماتی نظیر ماجرای تصویب برجام، تلاش برخی برای تصویب لوایح مربوط به FATF، انتخاب دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی، جلوگیری از تحول‌های انقلابی در نهاد‌هایی مثل صداوسیما، و استفساریه گیری برای بستن دهان کارشناسان از جمله مواردی است که در ذهن دانشجویان انقلابی رسوب کرده است.»

متن این صحبت‌ها اینگونه منتشر شده است: «پنج‌دقیقه‌ای از هفت عصر گذشته. این یعنی یک‌ساعت‌ و‌ بیست‌دقیقه‌ای تا افطار مانده که نوبت به محمدحسین صبوری دبیرکل جنبش عدالت‌خواه دانشجویی می‌رسد. فرضیه ساعت شنی گویا درست از آب درآمده! متنی که صبوری، با حرارت پشت تریبون می‌خواند؛ مطالبه‌گرانه و تیز و انتقادی است. بخش‌هایی که به خصوصی‌سازی می‌زند با تشویق حضار هم همراه می‌شود: «بعضی آقایان، سرمایه ملی را مانند ارث پدری می‌دانند که باید مفت و مجانی واگذار شود. انتظار داریم با دستور شما یا دستگاه قضایی جلوی این کار گرفته شود.»
 
دومی به نظر بعضی‌ها نوعی تعیین تکلیف برای رهبری محسوب می‌شد. بعضی بخش‌های حرف‌های صبوری آن‌قدر تیز و جسورانه هست که طاقت بعضی از همقطاران دانشجویش را هم از میان جمع طاق کند. صحبت‌های تند و تیز دبیرکل جوان تا بعضی زیرمجموعه‌های زیر نظر رهبری هم کشیده می‌شود: «بعضی‌ها با انتساب خودشان به شما، جمع‌بندی شخصی خودشان را جمع‌بندی و ارزیابی شما معرفی می‌کنند! انتظار این است که هر کسی مسئول مواضع خودش باشد.» بعد هم درخواست می‌کند که این افراد از زیر سایه‌ انتساب به رهبری بیرون بیایند. آقا با حوصله گوش می‌کنند و از بعضی قسمت‌ها یادداشت بر می‌دارند.
 
بحث به برجام می‌کشد و گوش‌ها هم تیزتر می‌شود: «سر قضیه برجام همه می‌گفتند این تصمیم نظام است! سوال ما این است که این تصمیم نظام چیست که اکثر مواقع هم خلاف انقلاب و منافع ملی است! در بحث جوان‌گرایی هم دستور شما محدود به عموزاده‌ها و خاله‌زاده و دایی‌زاده‌های دهه‌شصتی شده! اگر قرار است سی‌ساله‌های رانتی جای پیرمرد‌ها را بگیرند، این قضیه خودش یک مانع است و راه به‌جایی نخواهد برد!» در پایان صحبت‌هایش هم صلواتی از جمع می‌گیرد برای شهدای افغانستانی تیپ فاطمیون و اشاره می‌کند به بی‌مهری‌ای که اخیراً به آن‌ها شده است.»
 
چندی پیش فریبرز رئیس دانا درباره جنبش عدالتخواه دانشجویی گفته بود «اگر آن دانشجویان می‌خواهند عدالتخواه باشند، به سراغ ریشه‌های بی عدالتی بروند. ریشه‌های بی عدالتی این نیست که چرا احمدی نژاد نیست. رحیمی معاون احمدی نژاد یکی از بزرگترین صاحبان ثروت و دارای پرونده است، اما آقای احمدی نژاد درباره رحیمی چیزی نگفت. در واقع با شبکه تشکیل سرمایه مخالفتی نداشت. سرمایه داری ایران این فساد را ایجاد کرده و نبود نظارت از سوی توده‌های مردم باعث رشد آن شد.»