این روزها به طرز چشمگیری رفتوآمدهای مقامات آمریکایی به شرق و غرب عالم برای قطع شریان اصلی اقتصاد ایران یعنی «نفت»، افزایش یافته است. همین چند روز پیش و در میانه نشست اجلاس اوپک بود که «بیژن زنگنه» سخنی را بر زبان آورد که شاید بیش از پیش چشمانداز نه چندان دور تنش نفتی علیه ایران را ترسیم کند. وزیر نفت ایران درواکنش به درخواست ترامپ از اوپک - مبنی بر افزایش سقف تولید اعضا بعد از تحریم نفتی ایران در راستای ایجاد ثبات در بازار نفت خام جهان- گفت:«نه اوپک یک سازمان سیاسی است و نه نفت یک سلاح است.»
این جمله زنگنه اما در واقعیت امروز روابط بینالملل، به شکلی معکوس واقعیت بیشتری دارد؛ یعنی هم اوپک سازمانی سیاسی شده و هم نفت سلاحی است برای تحریم و تهدید.
24 اردیبهشت بود که نامهای در سایت کاخ سفید انتشار یافت که بر اساس آن دونالد ترامپ کلیت مکانیزم فرایند تحریم نفتی ایران را برای سه وزارتخانه «خارجه، انرژی و خزانهداری» آمریکا این گونه شرح داد؛«بر اساس آخرین آمارهای اداره اطلاعات انرژی آمریکا در آوریل سال جاری و همچنین با در نظر داشتن اقتصاد جهانی، افزایش تولید نفت خام در برخی کشورهای صادرکننده نفت و میزان ذخایر استراتژیک نفت خام در جهان، او، (دونالد ترامپ) به این نتیجه رسیده که کشورهای تولیدکننده نفت خام میتوانند افت صادرات نفت ایران بعد از اعمال تحریمهای نفتی علیه این کشور در نوامبر سال جاری را جبران کنند.»
در حالی که سه کشور ونزوئلا، ایران و عراق با این درخواست ترامپ مخالفت کردند (دلیل این مخالفت برای دو کشور ونزوئلا و عراق احتمالا افت قیمت نفت بوده است)، خبر آمد که روسیه و عربستان در زمینه افزایش سقف تولید به توافق رسیدهاند. پیش از برپایی نشست اوپک، روسیه اعلام کرد که این کشور و عربستان سعودی از اوپک خواهند خواست تا برای سه ماهه سوم سال جاری میلادی میزان تولید نفت را تا ۱.۵ میلیون بشکه در روز افزایش دهند.
نکته جالب و البته تراژیک ماجرا جایی است که رسانههای رسمی داخلی برای سالها از روسیه به عنوان یک متحد استراتژیک نام بردهاند. با این همه تبانی استراتژیک روسیه با عربستان، بیژن زنگنه را وادار ساخت تا این جمله معروف چرچیل را بر زبان آورد:«اینکه کشورها دوست و دشمن دائمی ندارند و فقط منافع ملی دائمی دارند.»
تبانی روسیه و عربستان بسیاری از کارشناسان انرژی را به این ارزیابی رساند که احتمالا این روسیه است که در حال کنترل و مسیردهی به اوپک است!
قرائتهای متضاد از بیانیه پایانی
نشست اوپک به پایان رسید و بیانهای هم صادر شد. در متن بیانیه پایانی اجلاس اوپک اشارهای به افزایش تولید و سهم کشورهای مختلف از این افزایش احتمالی نشده، بلکه تاکید شده است که اعضا به توافق قبلی خود در سال ۲۰۱۶ پایبند باشند. براساس آن توافق اعضاء موظف شدند تا سطح تولید را زیر سقف ٣٢.۵ نگه دارند. با این همه بعد از نشست چند روز پیش اوپک، وزیران نفت دو سوی تنش نفتی هر کدام قرائتهای خود را از بیانیه پایانی ارائه دادند. در حالی که بیژن زنگنه با استناد به بیانیه نشست تاکید داشت: هر کس درباره رقم افزایش تولید و شیوه اجرای آن حرف زده نظر شخصی خود را گفته است، سهیل مزروعی وزیر نفت امارات متحده عربی و رئیس دورهای اوپک در نشست خبری این سازمان گفت: «جبران کاهش تولید در اوپک به صورت جمعی انجام میشود، به این معنا که کشورها میتوانند به جای کشور دیگر تولید کنند!» هر چند مزروعی نحوه سازوکار چنین انتقالی را توضیح نداد، بیژن زنگنه پیشبینی کرد که نهایتا در صورت افزایش سقف تولید، تنها 500هزار بشکه به تولید اوپک و غیراوپک اضافه خواهد شد. با این حال واکنش بازار نفت به درخواست ترامپ و تبانی روسیه و عربستان برای افزایش تولید منفی بود. به عبارتی کلیت این اتفاقات نتوانست بازار را قانع کند که این افزایش تولید واقعی یا کافی باشد. ازاینرو، درست بعد از اتمام نشست اوپک، قیمت هر بشکه نفت برنت بلافاصله بیش از ۲درصد بالا رفت. با این همه به عقیده کارشناسان هنوز زود است که بتوان درباره وضعیت آتی بازار نفت و افزایش سقف تولید یا به عبارتی دقیقتر حذف ایران از بازارهای نفتی از طریق افزایش تولید نفت توسط دیگر اعضای اوپک و غیراوپک حکمی صادر کرد.
آمریکا برای قطع شریان اصلی اقتصاد ایران به سراغ متحد استراتژیک ایران میرود
در روزهای اخیر دیدار سران دو کشور ایالات متحده آمریکا و روسیه در صدر اخبار جهان قرار گرفته است. هرچند دونالد ترامپ درباره محورهای گفتوگوی سران دوکشور به موضوع جلب همکاری روسیه برای تشدید فشار اقتصادی به ایران حرفی به میان نیاورد و تنها به بحران کریمه- اکراین و جنگ داخلی سوریه بسنده کرد، اما بسیاری از کارشناسان معتقدند بیتردید یکی از محورهای مهم گفت وگو میان پوتین و ترامپ مسئله ایران است.
بعد از انتشار خبر دیدار ملاقات پوتین و ترامپ، بسیاری از کارشناسان حوزه نفت و انرژی درباره اینکه تا چه اندازه احتمال میرود، روسیه به پیشنهاد آمریکا، مبنی بر مشارکت این کشور در تحریم اقتصادی و نفتی ایران، جواب مثبت دهد، گمانهزنی کردند. آنها این پیش فرض را مطرح کرده که در قبال دادن امتیازاتی از سوی امریکا، روسیه احتمالا با کارت ایران به سود منافع ملیاش بازی خواهد کرد.
با این همه با نگاهی به سیر اتفاقات سیاسی و اقتصادی چند ماه اخیر در خاورمیانه، میتوان به درکی بهتر از وضعیت، دست یافت.
به اعتقاد برخی کارشناسان حوزه سیاست، روسیه در مواقع حساس همیشه برای تامین منافعش حاضر شده برسر ایران قمار کند. آخرین مورد بازی با کارت ایران توسط روسها را میتوان، ماه گذشته و در خلال حملات بیوقفه اسرائیل به پایگاههایی در سوریه به وضوح مشاهده کرد، آن جایی که مقامات روس در توافق با اسرائیل، خواهان خروج هرچه سریعتر نیروهای متحد اسد از سوریه شدند. این اولین حرکت شطرنج روسها بود. دومین حرکت، توافق نفتی با عربستان برای افزایش 1.5میلیون بشکهای نفت بود، (امری که در صورت وقوع، نتایج ناگواری برای اقتصاد ایران دارد.) و حالا میماند دیدار پوتین و ترامپ و این پرسش که روسها حرکت سوم شطرنجشان را چگونه بازی خواهند کرد. احتمالا نتایج این دیدار بخشی از سناریوی پنهان روسی علیه ایران را بیشازپیش روشن میکند.
آیا مداخله قهری دربازار نفت به نفع امریکا و متحدانش است؟
درخواست آمریکا و تکروی عربستان در اوپک برای افزایش سطح تولید، چه تبعاتی برای بازار نفت جهانی دارد؟ این پرسشی است که پاسخ به آن در چشمانداز آتی بازار جهانی نفت از اهمیت بالایی برخورداراست.
در سال ۲۰۱۵، مخالفت با پیشنهاد افزایش تولید عربستان به برداشته شدن سقف تولیدات باعث سرازیر شدن سیل نفت به بازار شد. این اتفاق باعث افت شدید قیمت نفت و رسیدن آن به کمتر از ۳۰ دلار شد. حال در شرایطی که به لطف اجرای طرح کاهش تولید، سطح انبارهای نفتی دنیا به هدف خود که میانگین پنج سال گذشته است، رسیده به نظر میرسد «افزایش تولید کنترلشده و با سقف مشخص»، در مقایسه با «افزایش تولید کنترلنشده»، قیمت نفت در بازار جهانی را با واکنش ملایمتری همراه سازد.
اعدادی که تاکنون برای میزان افزایش تولید از سوی عربستان و روسیه مطرح شده، یک تا یکونیم میلیون بشکه در روز بوده در حالیکه مجموع سقف کاهش تولید در توافق اوپک ۸/ ۱ میلیون بشکه در روز است. دیگر گمانهای که برای میزان افزایش تولید مطرح شده بود، کاهش سطح پایبندی به کاهش تولید از حدود ۱۷۰ درصد ماه گذشته به ۱۰۰ درصد است تا به این واسطه از رشد بیش از پیش قیمتها جلوگیری شود. باید در نظر داشت که قیمت نفت در کنار اجرای موفق توافق اوپک، پس از خروج ترامپ از برجام و افزایش ریسکهای ژئوپلیتیک به بیش از ۸۰ دلار نیز رسیده است.
تحلیل بلومبرگ از جایگزینی نفتی
اخیرا «بلومبرگ» در گزارشی تحلیلی، با اشاره به توان تولید عربستان و روسیه به این موضوع اشاره کرده است که در صورت تصویب پیشنهاد افزایش تولید، احتمالا فقط این دو کشور توان افزایش قابل توجه تولید داشته باشند. در این گزارش اعضای اوپک و همراهان غیراوپکیاش به دو دسته «داراها» و «ندارها» تقسیم شدهاند. گروه اول شامل روسیه، عربستان سعودی و دیگر متحدان عربش است که ظرفیت اضافی برای تولید دارند و در صورت لزوم میتوانند این ظرفیت را فعال سازند. دیگر کشورهای باقیمانده نیز گروه دوم را تشکیل میدهند که عمدتا توان محدودی برای افزایش تولید دارند یا اصلا قادر به انجام چنین کاری نیستند. بر اساس این گزارش، تقریبا ۹۰ درصد از ظرفیت اضافی تولید کشورهای عضو و غیرعضو اوپک، در اختیار عربستان، متحدانش و روسیه قرار دارد.
اما افزایش تولید کنترل شده از این منظر قابل توجه است که عربستان سعودی تجربه تولید ۱۱میلیون بشکهای در روز را در کارنامه دارد که چیزی حدود یک میلیون بشکه بیش از آخرین تولید این کشور در ماه مه (۱۰میلیون بشکه در روز) است. روسیه نیز بهعنوان همراه عربستان در طرح کاهش تولید، مدتی است که افزایش تولید را آغاز کرده است. بر اساس آمارهای موجود، تولید روزانه نفت روسیه در نخستین هفته ماه ژوئن به ۱/ ۱۱میلیون بشکه در روز، افزایش یافته است. روسیه اگرچه تاکنون پایبندی خوبی به طرح کاهش تولید داشته، اما همواره از افزایش تولید حمایت کرده، زیرا از سوی شرکتهای تولیدکننده نفت این کشور که عمدتا دارای سهامداران خصوصی هستند با فشار مواجه بوده و از سویی نگران افزایش قیمتها و در پی آن قدرت گرفتن تولیدات شیل نیز بوده است. روسنفت و گازپرومنفت بهعنوان دو تولیدکننده نفت در روسیه، به تازگی اعلام کردهاند به ترتیب برای افزایش تولید ۷۰ هزار بشکهای و ۳۶ هزار بشکهای در کوتاهمدت آمادگی دارند. به این ترتیب با توجه به آمادگی شرکتهای نفتی روسیه برای افزایش تولید، به نظر میرسد در نشست پیشروی کشورهای عضو و غیرعضو اوپک، باید بین بد و بدتر گزینهای انتخاب شود که دستکم مانع «افزایش تولید بدون سقف» شود.
بر اساس گزارش بلومبرگ، حتی اگر گروه «داراها» بتوانند کاهش تولید اعضایی چون ونزوئلا و ایران را جبران کنند، باز هم اوپک در نیمه دوم سال ۲۰۱۸ با کمبود عرضه مواجه خواهد شد. اگرچه هنوز تحریمهای آمریکا علیه ایران عملیاتی نشده و مشخص نیست تولید ایران تا چه میزان از این تحریمها تاثیر خواهد گرفت، اما پیشبینیهای موجود از تولید روزانه نفت ونزوئلا نشان میدهد ممکن است این کشور تا زمان فعال شدن تحریمها علیه ایران، با یک افت تولید ۲۸۰ هزار بشکهای دیگر مواجه شود. در رابطه با ایران هنوز مشخص نیست تحریمها تا چه میزان به مشتریان نفتی کشور فشار وارد خواهد کرد، اما پیشبینیها اعداد ۲۰۰ تا ۸۰۰ هزار بشکه و حتی بیشتر را نیز بهعنوان میزان کاهش عرضه ایران مطرح میکنند. این اعداد و ارقام در حالی مطرح میشوند که به نظر میرسد روسیه، عربستان و متحدان عربش، تنها برای پوشش دادن به کاهش تولید احتمالی از سوی ایران و ونزوئلا، باید طی ۶ ماه آینده تولیدات خود را روزانه بیش از ۸۷۰ هزار بشکه در روز افزایش دهند.
در این میان اما یک نکته حائز اهمیت است و آن حفظ پایدار سقف تولید، توسط کشورهای به اصطلاح دارا است. یعنی آنها بتوانند در طولانی مدت افزایش تولید را ادامه دهند. امری که به زعم بسیاری از کارشناسان تا حدود زیادی ناممکن مینماید. کارشناسان حوزه نفت معتقدند: چنین اتفاقی شاید در کوتاه مدت غیرممکن نباشد چرا که روسیه توان تولید ۵۰۰ هزار بشکه ظرفیت اضافی را دارد و عربستان نیز اعلام کرده توان تولید اضافی حدود ۵/۱میلیون بشکه نفت در روز را دارد و میتواند طی ۹۰ روز آن را فعال کند، با این همه آنچه در این میانهائز اهمیت است حفظ توان تولید در طولانی مدت است. امری که احتمالا عربستان و روسیه برای مدت طولانی از پسش بر نمیآیند.
پیش از نشست اوپک بانک جهانی در گزارشی نسبت وابستگی چند کشور عضو اوپک را این گونه تشریح کرد: اگر قیمت هر بشکه نفت خام به ۸۸ دلار برسد، عربستان سعودی میتواند هزینههای جنگ یمن را تامین و کسری بودجهاش را جبران کند (امری که با افزایش سطح تولید احتمالا ناممکن میشود) و ایران برای تامین مخارجش با میزان کنونی صدور نفت، به نفت ۶۸دلاری نیاز دارد. این نشان میدهد که هر دو کشور وابسته به نفت ایران و عربستان برخلاف روسیه، منافع مشترک نفتی زیادی دارند اما به شرط اینکه وضعیت اقتصادی بر شرایط سیاسی بچربد.
ژاپن و اتحادیه اروپا در پی معافیت نفتی
با نزدیک شدن زمان اعمال مجدد تحریمهای آمریکا علیه ایران، در حالی که اروپا میگوید هنوز جوابی از سوی کاخ سفید برای معافیتهای نفتی و تجاری از سوی آمریکا دریافت نکرده ژاپن از آغاز سلسله گفت وگوهایی با مقامات امریکا خبر داد.
روز گذشته یک مقام امریکایی اعلام کرد که مشتریان نفت ایران در صورت کاهش شدید خرید نفت از ایران میتوانند از برخی معافیتها برخوردار شوند.
بااین همه بزرگترین خریدارن نفت ایران، چین و هند هستند که هنوز واکنش صریحی به تحریم نفتی ایران توسط آمریکا که از ماه آبان به اجرا در میآید، نشان ندادهاند.
در پایان این گزارش میتوان گفت که سعودیها همواره در جهت تخریب موقعیتهای ایران حرکت کردهاند و برای این تخریب هیچ گاه نیز کوتاه نیامدهاند. درواقع آنها کار خود را انجام میدهند. دشمنی با ایران این روزها به نقطه عطف فعالیت آنها تبدیل شده است. از اینرو تلاشی که برای جبران غیبت نفت ایران بعد از تحریمهای تحمیلی دارند خیلی عجیب نیست، اما در مورد روسیه نیز میتوان این گونه سخن گفت؟ به نظر میرسد دیپلماسی روباه در برابر ایران این روزها خطی دارد از سعودیها تا روسها، آیا این گونه نیست؟