زهرا فریدزادگان روزنامه نگار
اقتصاد کشور روزهای خوشی را سپری نمیکند و دولت هم بهعنوان مجری قانون، گویا به خواب عمیقی فرو رفته و عملا هیچ مسئولیتی را بر عهده نمیگیرد. بازار، بهویژه در بخش ارز و سکه التهاب شدیدی پیدا کرده؛ نرخ سکه سرسامآور افزایش یافته و دلار به دست دلالان و واسطهها در بازار آزاد، به نرخهای عجیب و غریبی عرضه میشود. مردم، مستأصل از شرایط موجود نگرانی عمیقی از آینده دارند و هر روز بهرغم بحرانیتر شدن اوضاع منتظر اقدامی از سوی دولت برای جلوگیری از تشدید بحرانها هستند. دولت اما، بیتوجه یا با توجه، بیبرنامه یا با برنامه، آگاهانه یا ناآگاهانه، اقدام موثری در کنترل بازار از خود بروز نداده است.
آنچه اکنون اقتصاد کشور را آسیبپذیر کرده، فوران کردن غول نقدینگی و سرگردانی آن در دست مردم است. وقتی دولت نمیتواند راهکاری برای جلب اعتماد مردم و هدایت نقدینگی به سمت تولید و اشتغالزایی داشته باشد، چه انتظاری میتوان از صاحبان سرمایه داشت تا تصمیم درستی برای نقدینگیهای خود اتخاذ کنند. حتی به فرض وجود جو روانی در بازار، آیا تیم اقتصادی دولت بهعنوان متولی این بخش، موظف به کنترل بازار و جلوگیری از بروز جو روانی نیست؟ به نظر میرسد دولت بیش از هر چیز درگیر بازی الفاظ شده است، چراکه شرایط کنونی بازار بیشتر یک جو حقیقی است تا یک جو روانی. در گفتوگو با چندتن از اقتصاددانان و اساتید دانشگاه، به تحلیل و بررسی وضعیت کنونی پرداخته
علیاکبر مهرابی:
۵۰ درصد کل نقدینگی به تولید برود
سیاستگذاران و تیم اقتصادی ایران با تکرار اشتباهات گذشته، اقتصاد کشور را در شرایطی قرار دادهاند که حل چالشهای آن اما و اگرهای فراوانی دارد. در بحبوحه این بحرانها، تنها راه چاره تولید است. تولید میتواند از افزایش قیمتها، احتکار و خروج سرمایه جلوگیری کند. این در حالی است که دولت با اتخاذ تصمیمات اشتباه و آنی بر التهاب و افزایش تنش و جو روانی در بازار میافزاید. آنچه در اقتصاد ایران رخ داده، آزادسازی اقتصاد نیست، بلکه رهاسازی اقتصاد است. اقتصاد ایران به حال خود رها شده است و تا زمانی که نگاه سیاستگذاران به اقتصاد کشور تغییر پیدا نکند، بروز بحرانهای اقتصادی اجتنابناپذیر است.
اقتصاد باید هدایت شود؛ هیچکدام از اقتصادهای آزاد موفق در دنیا بدون هدایت اقتصاد خود به موفقیت دست نیافتهاند. وقتی برنامهای برای هدایت انبوه نقدینگی که در دست مردم کشور است، وجود ندارد، سرمایهها به سمت خرید سکه، ارز و مسکن و به تازگی بورس میرود. در حالی که اگر
تنها 50 درصد این نقدینگی به سمت تولید هدایت شود، بحرانهای اقتصادی به خودی خود فروکش میکند. اما متاسفانه اقتصاد کشور ما به جای روی آوردن به یک اقتصاد مولد کالا به اقتصاد مولد نقدینگی تبدیل شده است و در این بین ایجاد جو روانی از سوی دلالان و واسطهگران بر وخامت اوضاع میافزاید. وضعیت کنونی اقتصاد کشور را میتوان مصداق بارز این ضربالمثل دانست که «نباید هم گوسفندان و هم گرگها را آزاد گذاشت»، چراکه اگر هم گرگها آزاد باشند و هم گوسفندها، گرگها بر اساس غرایز فطریشان گوسفندها را میدرند. دولت باید تیم اقتصادی خود را تقویت کند. دولت باید بداند که سیاستهای اجراشده گذشته کارایی لازم را نداشته و با اتکا به توان و ظرفیتهای موجود در کشور و به دور از نگاه لیبرالی اقتصاد کشور را هدایت کند.
مهدی نوری:
ضرورت تغییر نقشه ارزی
وضعیت کنونی اقتصاد کشور شبیه فرد بیماری است که در گذشته بیماری مختصری داشته، اما عدم درمان آن موجب شده تا بیماری تشدید شود و به اعضای دیگر نیز سرایت کند. بیتردید به دنبال تشدید بیماری، توانایی فرد برای مقابله با عوامل بیماریزا نیز کاهش مییابد.
اقتصاد کشور در سالهای اخیر با رشد نقدینگی شدیدی روبهرو شد و همین امر زمینه را برای بحرانهای اقتصادی فراهم کرد. در کنار رشد نقدینگی، افزایش نرخ تورم، مزید بر علت شد و کنترل شرایط را از دست مسئولان اقتصادی کشور خارج کرد. اگرچه به واسطه درآمدهای نفتی که در سالهای 95 و 96 اندکی افزایش یافت، بخش تولید نیز رشد قابل توجهی را تجربه کرد، اما به موازات رشد تولید، میزان خروج سرمایه از کشور نیز افزایش یافت تا جایی که بیش از 13 میلیارد دلار سرمایه در طول یک سال از کشور خارج شد. بدیهی است که با خروج سرمایه از کشور، منابع و عرضه ارز با مشکل مواجه میشود. از سوی دیگر از سال 2016 در بازار حواله نیز مشکلاتی پدید آمد که اگرچه منشأ آن به قوانین وضعشده در کشورهایی مانند ترکیه یا امارات متحده برمیگشت، اما پیامدهای آن، اقتصاد کشور را با بحران مواجه کرد.
مجموعه عوامل ذکرشده نه در کوتاهمدت، بلکه در بلند مدت رفتهرفته اقتصاد کشور را بیمارتر از گذشته کرده است. در این میان دولت نیز اشتباهات خود را مکررا تکرار میکند. علاوهبر اینکه تجربه نشان میدهد واکنشها و سیاستهای ضربتی و آنی نتوانسته بازار را کنترل کند، بنابراین دولت در یک بستر آرام میتواند راهکارهایی از جمله تغییر نقشه ارزی استفاده کند.
علی رشیدی:
چرا کسی استعفا نمیدهد؟
در دنیا کسانی که تصمیمگیری اشتباهی میکنند حداقل شهامت این را دارند که استعفا دهند و از مردم عذرخواهی کنند اما ما چنین چیزی را نداریم. امروز دلار از 3300 تومان به حدود 8000 تومان رسیده است اما کسی نه عذرخواهی میکند و نه برکنار میشود! علت این التهابات در ابتدا مانور ترامپ در مقابل ایران بود. این موضوع در ابتدا اصلا اقتصادی نبوده، بلکه سیاسی بود. اما این موضوع الان کاملا اقتصادی و ناشی از برخی رفتارها و اقدامات دولت است. متاسفانه باید اذعان کنم مدیران اقتصادی کشور آنقدر از موضوع دور بودند و بیبرنامه عمل کردند که نتوانستند و نخواهند توانست عکسالعمل مناسبی را درباره التهابات ارزی نشان دهند.
آیا طرح پیشفروش سکه مفید بود؟ چه کسی چنین سیستمی را ایجاد کرد که امکانی فراهم شود که در طرح پیشفروش سکه، 380 هزار سکه را 50 نفر بخرند؟ اتفاق عجیبی است. قطعا چنین سیستمی جواب نمیدهد و تا زمانی که پایههای اقتصاد از اساس درست نشود این اقدامات بیهوده و نادرست خواهد بود. اعلام تکنرخی شدن دلار نیز از ابتدا اشتباه بود. ارزش ریال کاهش یافته و همه به دلار هجوم میآورند و متقاضی آن هستند. بنابراین اگر هزار میلیارد دلار هم سکه به بازار بریزید، سیستم آن را جذب کرده و به خانهها میبرد. پس این کار بیمعناست. آنان که گرداننده بانک مرکزی هستند به یکسری اعداد استناد میکنند و میگویند اقتصاد ایران رشد کرده است، در حالی که در این سو شاهد هستیم سطح اشتغال و تولید ناخالص ملی در حال درجا زدن است. برای فریب دادن شنوندگان خود با اعداد بازی میکنند و علت اصلی این است که صلاحیت حرفهای ندارند و فقط بلدند از یکدیگر تعریف کنند. آقای رئیس کل بانک مرکزی در گذشته بهترین رده شغلیاش رئیس شعبه بازار بوده است، واقعا چگونه این فرد میتواند از ریاست شعبه بازار بالا آمده و رئیس کل بانک مرکزی شود. پس اشکال ما بنیادین و اساسی است.
مرتضی افقه :
۴ دلیل گرانی دلار و سکه
پیشبینی چنین شرایطی چندان دور از ذهن نبود. کشدار شدن این روال کنترل بازار را از دست دولت بهعنوان قوه مجریه کشور خارج کرد و از سوی دیگر وضعیت مبهم اقتصادی کشور پس از اعمال دوباره تحریمها بر شتاب التهابات بازار افزود. اما مهمترین عاملی که در حال حاضر وضعیت اقتصادی کشور را پرتنش کرده بیش از هر چیز مسائل سیاسی است. بهویژه آنکه عباس عراقچی، معاون امور سیاسی وزارت امور خارجه روز شنبه اعلام کرد که گفتوگو با اروپاییها چندان مثمرثمر نبوده و در هفتههای آینده به احتمال قریب به یقین ایران نیز از برجام خارج میشود. این سخنان عراقچی یکی از مهمترین دلایل التهابات روز گذشته بازار ارز بود. در این میان اما، ایجاد جو روانی، عدم کفایت دولت در هدایت نقدینگیهای سرگردان، پرهیز از تصمیمات لحظهای و سیاستگذاری اشتباه نیز دلایل دیگری است که اگرچه در نقش مهمی در تعیین وضعیت بازار دارد، اما در زمان کنونی، بازار بیشتر از مسائل سیاسی تبعیت میکند تا مولفهها دیگر.