كليد جنگ تجاري با يك توييت ترامپ آغاز شد؛ توييتي كه آغاز جنگ تجاري و پيروزي در آن را با طيب خاطر از سوي آمريكا مطرح ميكرد. اين كنش آمريكا، واكنشهاي تندي را از سوي متحدان اروپايياش و خصم هميشگي آمريكا (چين) به همراه داشت. حالا در جنگي نابرابر بين آمريكا و ساير كشورهاي جهان، عقبگردي به سالهاي پيش از دو جنگ جهاني داريم كه پايه آن بر روابط خصمانه تجاري بود. اما اين جنگ تجاري تا چه اندازه ايران و برجام را تحتالشعاع خود قرار خواهد داد، موضوعي است كه در اين گزارش به آن خواهيم پرداخت. كارشناسان در گفتوگو با «شرق» از اين رخداد با عنوان فرصت براي ايران ياد ميكنند. به گفته غلامرضا نظربلند، رويكردي كه ترامپ در اين جنگ تجاري در پيش گرفته همان رويكردي است كه در برابر ايران در برجام دارد. بنابراين اين فرصتي مناسب است تا ايران با دست پر، از اتحاديه اروپا بهواسطه برخوردي كه در برجام با ايران در پيش گرفته، انتقاد و درباره موضع آمريكا در قبال اروپا، روشنگري كند. نكته آن است كه ديپلماتهاي ايران ميتوانند با اشاره به اينكه موضع سخت اروپا درباره زيادهخواهيهاي آمريكا درباره برجام دو و سه، ميتواند به تمامي سطوح عملكرد آمريكا نسبت به ساير كشورها ازجمله كشورهاي اتحاد ١+٥ هم ختم شود. بنابراين سختگيري در زمينه برجام هم ميتواند نفع اروپا را نيز در پي داشته باشد. علاوه بر آن، اين كارشناس هشدار ميدهد اگر اين جنگ تجاري به اين ترتيب پيش رود، ميتوان آينده در گذشته را نيز پيش كشيد و در اين صورت بايد منتظر جنگهايي به مراتب سختتر از جنگ جهاني اول و دوم هم باشيم.
تأثيرپذيري غيرمستقيم اقتصاد ايران از جنگ تجاري
غلامرضا نظربلند، اقتصاددان و سفير سابق ايران در سريلانكا، در گفتوگو با «شرق» درباره چگونگي تأثير افزايش تعرفه واردات فولاد و آلومينيوم بر اقتصاد ايران ميگويد: تجارت خارجي ايران در مجموع تجارت جهاني رقم درخور توجهي نيست و كمتر از يكدرصد است. به همين دليل چندان از بازار جهاني متأثر نميشويم، اما اين به معناي بيتأثيري نيست. بااینحال، حدي كه چين يا اتحاديه اروپا، بهويژه آلمان، از اين افزايش تعرفه صادرات فولاد متأثر ميشود، ايران تأثير نخواهد پذيرفت.او ادامه ميدهد: صادرات فولاد ايران به كشورهاي آسيايي و كشورهاي مشخصي مانند ايتاليا بهصورت سنتي است. اينكه اين محصول صادراتي به مصرف داخلي آن كشورها ميرسد يا مجددا صادر ميشود، تأثر از افزايش تعرفه را به خوبي نشان ميدهد. صادرات فولاد ايران در اين مقام، در قالب مصرف داخلي است كه اين امر نشاندهنده كمتأثيري از اين جنگ تجاري است. بااينحال، نميتوان ناديده گرفت كه اگر خللي در بازار جهاني بهوجود بيايد، كم يا بيش، به هر ترتيب، اثر منفي بر بازار داخلي را بهتبع آن شاهد خواهيم بود. نظربلند با بيان اينكه آمريكا از بيش از صد كشور جهان، واردات فولاد و محصولات فولادي دارد، ميافزايد: بهاينترتيب، قطعا بيش از صد كشور از اين افزايش تعرفه تأثير خواهند پذيرفت، اما ميزان آن متفاوت خواهد بود. در اين موضوع، بيش از همه كشورها، چين بيشترين تأثير را خواهد پذيرفت و در بين اتحاديه اروپا نيز، اين آلمان است كه آسيب جدي خواهد ديد. او با تأكيد بر اينكه مناسباتي كه درباره مراودات تجاري وجود دارد، بسيار متفاوت است، ميگويد: با اينكه چين بيشترين ضرر را در بين كشورهاي جهان از اين افزايش تعرفه صادرات ميبيند، اما از آنجاكه صادرات چين به آمريكا ٤,٥ برابر صادرات آمريكا به چين است، بسيار محافظهكارانه عمل ميكند و حرف از تلافي نميزند، زيرا موازنه تجاري اين دو كشور در رابطهاي كاملا نابرابر (حدود ٣٥٠درصد) به نفع چين است. اين در حالي است كه اتحاديه اروپا كه كشورهاي عضو آن، بسيار به آمريكا نزديكاند و رابطه آتلانتيكي بين آنها وجود دارد و همپيمان هستند، در اين زمينه، موضع تندتري اتخاذ كردهاند، زيرا اقتصاد اين كشورها شديدا از افزايش تعرفه صادرات فولاد آسيب ميبيند.
تأثر دومينووار صنايع از افزايش تعرفه
اين اقتصاددان با بيان اينكه تمام حلقههاي جهان تجارت فوقالعاده درهمتنيده شده است، ميافزايد: قاعدتا زنجيره محصولات نيمهساخته، واسطهاي و ساختهشده از فولاد و آلومينيوم، بهصورت كامل و دومينووار از اين افزايش تعرفه تأثير ميپذيرند و صنايع ديگري مانند ماشينسازيها و صنعت ساختمان و... هم از آن تأثير خواهند پذيرفت. ٢٥٠ميليارد دلار آمريكا اتومبيل وارد ميكند. دراينميان، نيمي از واردات اتومبيل آمريكا از اروپا، از آلمان است. دراينبين، شديدترين موضعگيريها به همين سبب از سوي آلمان بوده است. اين مسئله صرفا به خودرو ختم نميشود و حتي به ماشين لباسشويي هم رسيده است. زيرا آمريكا جامعهاي مصرفي دارد و بهطور مداوم به سبب قدرت خريد بالا در حال تغيير كالاهاي مصرفي بادوام است. بنابراين صنايع خانگي هم تحت تأثير قرار خواهند گرفت. اين اقتصاددان با نگاه اقتصاد سياسي به جنگ تجاري رخداده، ادامه ميدهد: اين كنش ازسوي آمريكا، واكنشهايي را به دنبال داشت، اما به عقيده من اين واكنشها متناسب نيستند، زيرا توان اقتصادي جهان منهاي آمريكا در برابر آمريكا، قابل مقايسه نيست. توان اقتصادي آمريكا (فراتر از توان تجاري) ناشي از صنعت برتر اين كشور، توان مالي برتر، جهانروايي دلار و... است و دنيا در مقابل، فاقد آنهاست. در واقع توان تجاري آمريكا بهسبب توان اقتصادي بالاي اين كشور، در مناسبات اقتصادي و تجاري، دست بالا را دارد. به همين دلیل در جاهايي كه لازم بداند، خواسته خود را به جهان تحميل ميكند.
حرف ترامپ شعار نيست
او در ادامه به توييت ترامپ اشاره كرده و ميگويد: ترامپ توييت كرده است: «جنگ تجاري خوب است و بسيار آسان نيز ميتوان برنده شد». اين سخن كه «برندهشدن در جنگ تجاري آسان است»، برخلاف آنچه از سوي اروپاييها با عنوان لفاظي بيان ميشود، شعارگونه نيست و پشتوانه اقتصادي دارد و ميتواند اراده خود را به اروپا تحميل كند. اين اتفاق براي اروپا بسيار دردناك است و همين مسئله سبب ميشود درحاليكه توان مقابله ندارد، اينچنين واكنش نشان دهد. نظربلند با اشاره به موضع انگلستان در بين كشورهاي اروپايي، ميگويد: انگلستان در موضعي فرصتطلبانه اعلام كرده ما از اتحاديه اروپا خارج شدهايم و مستثنا هستيم؛ اما دستياران ترامپ اعلام كردهاند، چك سفيد به كسي نميدهيم و استثنائي وجود ندارد. اين يك جنگ تجاري است. آنها اعلام كردهاند ٨٠٠ ميليارد دلار در سال به خاطر موازنه منفي تجاري، زيان ميدهيم و بههميندليل اين جنگ را آغاز كردهايم تا به پيروزي برسيم.
مردان سياسي هوشیار باشند
از او درباره تأثير احتمالي اين جنگ تجاري بر برجام ميپرسم. او ميگويد: در ظاهر اين موضوع ارتباطي به برجام ندارد یا حتي در ظاهر مخاطبان آن، مخاطبان برجامي نيستند و مخاطبان جهاني دارد؛ اما به صورت غيرمستقيم ميتوان اين دو را به هم ارتباط داد. ترامپ ميگويد: «برجام براي ايران خيلي خوب است؛ اما براي آمريكا خيلي بد است». دقيقا اين جمله را در اين جنگ تجاري به كار گرفته است و گفته: «در تجارت با اتحاديه اروپا و چين براي آمريكا خيلي بد است؛ اما براي آنها خيلي خوب است». اكنون فرصت بسيار خوب سياسي براي ايران به دست آمده كه خطاب به اروپا اعلام كنيم انعطاف كشورهاي اروپايي در برجام با آمريكا ميتواند به ضرر اين كشورها هم تمام شود. رويكردي كه در مقابل وزير امور خارجه ايران در سفر اخير به آلمان رخ داد و سوخترسانينکردن به هواپيماي حامل او، آن هم در مقابل فردي كه خود آنها او را نامزد جايزه نوبل كردهاند و همگان از او بهعنوان معمار برجام ياد ميكنند چراكه اين رويكرد در نزد وجدانهاي بيدار جهانيان، اروپاييها را به اتهام اعمال استانداردهاي دوجانبه در برخورد با مسائل جهاني به محاكم ميكشد.
جنگ جهاني ديگري در راه است؟
سفير سابق ايران در سريلانكا با بيان اينكه بايد تكليف استانداردهاي دوگانه مشخص شود، ميافزايد: اروپا بايد تكليف خود را مشخص كند كه وقتي آمريكا زير توافقي كه سازمان ملل و شوراي امنيت بهعنوان بزرگترين مرجع پشتوانه آن است، ميزند، چه رويكردي را در قبال آنها در پيش خواهد گرفت؟ منافع آمريكا در جايي كه ايجاب كند، زير تمام هنجارهاي تجارت آزاد و مقررات حاكم بر WTO ميزند و جنگ تجاريای را كه مربوط به دو قرن قبل است، پيش ميكشد. به گفته او اگر جهان به دو قرن قبل بازگردد، دو جنگ جهاني نيز در پيش خواهد داشت. نظربلند با بيان اينكه يكي از مهمترين دلايل دو جنگ جهاني اول و دوم، ريشه در جنگ تجاري داشت، ميافزايد: اكنون بهترين فرصت است كه مردان سياسي ايران اعلام كنند كه اين تصميم آمريكا، جنگ جهاني ديگري را در پيش خواهد كشيد و اتحاديه اروپا را نسبت به اين موضوع آگاه كند. ايران ميتواند بهترين بهرهبرداري صحيح و سالم و منطقي را از اين عهدشكني آمريكا ببرد. به گفته او آن روي سكه ممكن است آمريكا و اروپا، چانهزنيهاي سياسي را در پيش بگيرند كه در برابر كوتاهآمدن اروپا در مقابل ايران، با ادامه مذاكره با محور برجام يك و دو برجام را بازنويسي كنند، آمريكا سختگيري در جنگ تجاري را كاهش دهد.
دست ايران پر است
او با بيان اينكه دست ايران در اين ماجرا پر است، تأكيد ميكند: افكار عمومي جهاني را با بهرهگيري از اين فرصت ميتوانيم تهييج كنيم و موجب تنوير افكار عمومي شويم. بايد روي اين مسئله مانور دهيم كه ترامپ با ادامه اين روند ميتواند مقدمات يك جنگ جهاني ديگر را فراهم كند؛ زيرا دنيا را به دو قرن اخير برميگرداند و آينده در گذشته اين واقعه، جنگ جهاني خواهد بود. سفير سابق ايران در سريلانكا تأكيد ميكند: اروپا بايد دريابد كه وقتي اروپا در برابر يك ميثاق بينالمللي كه همه آن را امضا كردهاند و مصوبه شوراي امنيت سازمان ملل است، به خاطر آمريكا كوتاه ميآيد، بايد بدانند كه قوانين و مقررات ديگري كه در جهان وضع شده است، ازجمله قوانين مربوط به WTO نيز به واسطه منافع آمريكا ميتواند متأثر شود. حال آنكه در برجام، اروپاييها به صورت مستقيم درگيرند و زير آن را امضا كردهاند و در قوانين ديگر اروپاييها با اين شدت و حدت دخيل نبودهاند و اين يعني شرايطي به مراتب سختتر و دردناكتر در پيشروي آنها خواهد بود. درحاليكه براساس اصل تجارت جهاني در گذشتههاي دور، «قول من، شرف من است». و حالا آمريكا زير اين مذاكره ميزند و اروپاييها هم خواسته يا ناخواسته به آن تن ميدهند.
اتحاديه اروپا در موقعيتي سرنوشتساز
احمد دنیانور، کارشناس اقتصادی و عضو كميسيون ويژه فولاد شورای رقابت، در گفتوگو با «شرق» میگوید: موضوع تجارت جهانی و تجارت آزاد بین کشورها و شرکتهای کوچک و بزرگ امر مهمی در توسعه اقتصادی هر کشور است. این شبکه جهانی کشورها را هر روز به هم نزدیکتر میکند. این همکاری بینالمللی امری اجتنابناپذیر است. به تبع آن هرچه عرضه یک کشور بیشتر باشد، به لحاظ اقتصادی از قدرت بیشتری نسبت به کشور مقابل برخوردار خواهد بود. در این مواجهه هرچه فروشنده قویتر باشد، دست بالاتری خواهد داشت. دنيانور ميافزايد: در عرصه تجارت جهانی تبادلات بین کشورها میتواند تأثیر مستقیمی بر امنیت سیاسی و اقتصادی و حتی مناسبات و ارتباطات بینالمللی آنها داشته باشد. کشور آمریکا بهعنوان کشوری که اصولا مبانی فکری و اقدامات اساسی آن بیشتر جنبه سیاسی داشته، در سالهای گذشته بهتازگی با حضور آقای ترامپ کفه اقتصادی و برنامههایش در صحنه سیاسی وزینتر شده و تعاملات خود را براساس روابط اقتصادی تعریف میکند. در اقدام اخیر براساساین، اتحادیه اروپا را در یک موقعیت سرنوشتساز قرار داده است. آنها باید بین یک تجارت آزاد با آمریکا و یک تجارت محدودتر تصمیم بگیرند. او به رخداد ديگري هم اشاره كرده و ميافزايد: در این فاصله، رخداد دیگری هم داریم. در عرصه سیاست جهانی، شاهد هستیم تحریمها علیه ایران افزایش یافته و انتظار ميرود در سال جاری این فشارها از سوی آمریکا با امضانشدن برجام افزونتر شود و فضای تجاری بین ایران و کشورهایی که با آمریکا تعامل زیادی دارند، تحت تأثیر قرار بگیرد.
ايران، به اتحاديه اروپا نزديكتر شود
اين كارشناس اقتصادي با بيان اينكه اتحادیه اروپا در اين شرايط بر ایران بسیار اثرگذار خواهد بود، تصريح ميكند: اتحادیه اروپا با توجه به اتفاقاتی که میافتد، میتواند بهعنوان یک شریک تجاری مهم برای ایران عمل کند. بنابراین باید روابط اقتصادی خود را با اتحادیه اروپا افزایش دهیم و ابرشرکتهای اقتصادی اروپایی را داخل کشور بیاوریم. این برای ما بسیار مهم است که بتوانیم نرخ رشد و توسعه روابط تجارت خارجي خود را با اتحاديه اروپا با سرعت بيشتري افزايش دهيم. اگر غير اين باشد، اقتصاد ايران در سال پيشرو چالش بسيار سختي خواهد داشت.
به تهاتر نزديك ميشويم
به گفته او، فولاد از نظر مبادلات مالي، يكي از محصولاتي است كه حجم مالي بسيار زيادي را به خود اختصاص ميدهد. اكنون مشتريان اروپايي فولاد محدودتر هستند و بيشتر صادرات فولاد به آسياست. آنچه فولاد را تحت تأثير قرار میدهد، موضوع نقلوانتقال پول است كه پس از عيد با مشكلی جدي روبهرو خواهد شد و ما را به سوي تهاتر سوق خواهد داد. او ميافزايد: در دو سال گذشته، صادرات فولاد ما بهشدت افزايش داشت و در برخي از موارد، نرخ رشد فولاد به صادرات صددرصدي رسيد. در صادرات شمش نیز تقريبا سالانه صد تا ١٥٠ درصد رشد داريم، در ورق هم همينطور. در واقع در دو سال گذشته، با استفاده از گشايشي كه برجام براي اقتصاد ايران ايجاد كرد، موفق شديم صادراتمان را بهشدت افزايش دهيم؛ اما اكنون با اتفاقي كه رخ خواهد داد، در نقلوانتقال مالي بازهم دچار مشكل خواهيم شد. اين اتفاق به صورت دومينو بر ساير صنايع كشور كه زنجيرهوار به فولاد متصل هستند نیز اثرگذار خواهد بود. دنيانور با بيان اينكه اين رخداد به صورت مستقيم روي افزايش قيمت اثرگذار نخواهد بود، ميگويد: افزايش قيمت به مؤلفههاي گوناگوني وابسته است؛ اما نكته آن است كه اگر صادرات فولاد دچار اختلال شود، بخش توليد در كشور نیز دچار آسيب ميشود. كالايي كه صادر نميشود، در بازار داخل عرضه ميشود و جلوي رشد قيمت را خواهد گرفت؛ اما اين اتفاق روي همه اقتصاد كشور اثرگذار خواهد بود و محدود به فولاد و صنايع وابسته نخواهد شد. در شرايطي هستيم كه اگر صادرات فولاد دچار مشكل شود، واحدهاي توليدي تحت تأثير قرار ميگيرند و از اين منظر بايد منتظر نوسان قيمت در بازار باشيم. اين اتفاق، هم صنعت ساختمان و هم صنعت خودرو و ساير صنايع پاييندستي را تحت تأثير قرار خواهد داد.