شنیده ها از جلسه شب گذشته کمیسیون تلفیق نشان می دهد که نمایندگان مجلس بر سر حذف تعداد یارانه بگیران پر درآمد اختلاف نظر دارند به گونه ای که یکی از اعضای این کمیسیون در این باره به «وقایع اتفاقیه» گفت: هنوز هیچ چیز قطعی نشده اما برآیند جلسات نشان می دهد که تعداد یارانه بگیران حذف شده بین 20 تا 25 میلیون نفر خواهد بود . غلامعلی جعفرزاده ایمن آبادی، عضو کمیسیون تلفیق نیز در این باره به «وقایع اتفاقیه» گفت که هر کسی مستحق باشد یارانه می گیرد و ثروتمندان قطعا از دریافت آن محروم خواهند شد. وی افزود: دولت در لایحه بودجه یارانه اشخاصی که کمتر از دو میلیون تومان حقوق می گیرند را هم حذف کرده بود که ما درخواست کردیم تا یارانه همه کارمندان و بازنشستگانی که تا دو میلیون تومان حقوق می گیرند حذف نشود و به مردم کمک کنیم. بر این اساس به نظر می رسد تعداد یارانه بگیران از آن چیزی که پیش از این اعلام شده بود، کمتر باشد. مهرداد لاهوتی،عضو کمیسیون تلفیق بودجه «وقایع اتفاقیه» گفت: در جلسه کمیسیون تلفیق مقرر شد قیمت بنزین افزایش پیدا نکند و از طرف دیگر سقف یارانه های اعطایی 37 هزار میلیارد باشد. صحبتی بر روی تعداد کسانی که از جمعیت یارانه بگیران حذف شوند، هنوز صورت نگرفته است. از طرف دیگر طیبه سیاوشی، نماینده مجلس در گفتوگو با «وقایعاتفاقیه» گفت: حذف یارانهبگیران سخت است و برای به نتیجه رسیدن زمان بیشتری لازم است.
وضعیت اقتصادی کشور در چند سال اخیر بهگونهای بود که هرچه سریعتر باید برایش تدبیری اندیشید. دولت یازدهم در شرایطی زمام امور را به دست گرفت که از مسیر اقتصادی فقط ریل بود و قطاری منحرفشده از مسیر. شاید مهمترین عاملی که در شکلگیری انتظارات وسیع از تدبیر و امید نقش داشت، وعدههای روحانی بود. روحانی قول داده بود قطار اقتصادی را به ریل برگرداند؛ وعدهای که در لفظ خوشرنگولعاب بود ولی در بطن آن باید خواست تمام ارکان جامعه را داشته باشد. یکی از جنبههای بازگردانی قطار به ریل، حذف هزینههای گزاف دولت بود که یارانهها، یکی از این هزینهها بود و هست. دولت یازدهم در کنار آواربرداری اقتصادی، کژدار و مریز با پرداخت یارانه نقدی مدارا کرد. شرایط برای حذف یارانه نبود. کشور در ورطه بحرانهای زیادی قرار داشت و شناسایی نیازمندان برای یارانه نیز انجام نشد. نباید از انصاف گذشت که روحانی آواربرداری را بهسختی و کندی پیش برد اما حداقل آوار دیگری به اقتصاد اضافه نکرد. آمارها نشان میدهد، اختلاف بودجه خانوار میان تهران و شهرستان از حدود 10 سال پیش تاکنون از 45 درصد به 87 درصد رسیده است. شکافی به این بزرگی در 10 سال، یعنی خسران سیستم اقتصادی کشور. کار تیم اقتصادی و سیاسی کشور سخت است و مردم کمطاقت و کمحوصله. قطعا این حجم از شکاف، پیامدهایی دارد؛ پیامدهای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی که عبارت است از کمرنگشدن سهم مردم در سیاست و اقتصاد و البته اعتراض. برخی معتقدند اعتراضها را مخالفان دولت هدایت میکردند که دراینصورت کار دولت برای چهار سال بعد سختتر از قبل خواهد بود زیرا برای اصلاح ساختار اقتصاد کشور نیاز به همه ارکان حکومت و سران سه قوه است. دراینراستا آلبرت بغزیان، اقتصاددان در گفتوگو با «وقایعاتفاقیه» اقتصادیبودن اتفاقات اخیر را رد کرد و گفت: شروع اعتراضها بهخاطر فساد نبوده است. مخالفان دولت و روحانی تلاش میکردند در آستانه شروع دولت جدید، فضا را اینگونه پیش ببرند. بغزیان در ادامه گفت: اگر اعتراضات اقتصادی باشد باید به مردم توضیح داد. مثلا رییسجمهور مردم را آرام کند که گرانی را همه احساس میکنند و برهمیناساس بودجه 97 را نوشتهایم. این استاد دانشگاه در ادامه نسبت به حذف یارانهها گفت: دولت باید اصلاحات اقتصادی انجام دهد و برای این کار جسارت و شجاعت لازم است. قطعا کسانی ناراضی خواهند بود ولی درواقع هزینههایی که یارانهها بر کشور گذاشتهاند، در آینده بیشتر میشود. بغزیان معتقد است درزمینه یارانهها شناسایی افراد نیازمند باید یکباره و سریع انجام شود. او در ادامه گفت: هدفمندی یارانهها به خودیِ خود، حُسنهایی داشت ولی بهخوبی اجرایی نشد. اعطای یارانه به همه افراد جامعه، منجر به عدالت اقتصادی نمیشود و فاصله و شکاف طبقاتی را بیشتر میکند. قرار نبود مابهالتفاوت اصلاح قیمتهای انرژی به مردم داده شود ولی این کار انجام شد. این اقتصاددان نسبت به حذف یارانهها گفت: حذف یکباره یارانهها با توجه به اینکه سازوکاری برایش پیشنهاد نشد، باعث هولوهراس و تنش بیشتری در جامعه میشود زیرا این باور در افراد وجود دارد که ممکن است به اشتباه حذف شوند. باید در ابتدا افراد نیازمند شناسایی شوند و بعد از اعلام افراد نیازمند، یارانه مابقی را حذف کرد. بغزیان تصریح کرد: نسبت به کشور و مردمانمان کملطفی کردیم. دولت چهار سال مشغول درستکردن خرابیهای دولت قبل بود. باید سرعت خود را بیشتر کند و برای چهار سال بعد راهکاری برای یارانهها بیندیشد. حمیدرضا برادرانشرکا، اقتصاددان نیز معتقد است هدف اصلی از اجرای قانون هدفمندی یارانهها کاهش شکاف طبقاتی بوده که فراموش شده و باید درآمدهای حاصل از آن برای ایجاد اشتغال و بهبود تولید و وضعیت حملونقل عمومی بهکار گرفته شود. برادرانشرکا در گفتوگو با «وقایعاتفاقیه» گفت: باید سعی شود دهکهای پایین را برای پرداخت یارانه نقدی مدنظر قرار داد زیرا هدف از هدفمندی یارانهها کاهش شکاف طبقاتی بوده و حذف دهکهای بالای درآمدی هم با این هدف میخواهد اجرا شود که البته این طرح دیرهنگام اجرا شده و دولتمردان باید هر چه زودتر این کار را شروع میکردند. این اقتصاددان نسبت به اهداف پیشبینیشده در قانون هدفمندی یارانهها گفت: اهدافی در قانون هدفمندی پیشبینی شده که باید مدنظر قرار گیرد زیرا برخی مسئولان پیشازاین اعلام میکردند که اگر قیمت انرژی بالا میرود، بخشی از منابع و درآمدهای حاصل از آن به تولید تزریق میشود تا هزینههای تحمیلشده به تولید، جبران شود و برخی دیگر نیز گفتند این درآمدها باید برای ساماندهی و بهبود حملونقل عمومی صرف شود و واقعیت این است که باید این اهداف مدنظر قرار گیرد زیرا کلانشهرهایی مانند تهران با معضل بزرگی به نام ترافیک و آلودگی هوا مواجه هستند و باید به حملونقل عمومی توجه بیشتری شود که در قانون هدفمندی هم پیشبینی شده است. درواقع اگر منابعی از این محل بهعنوان درآمد برای دولت باقی ماند باید به اجرا و توسعه پروژههایی مانند ایجاد اشتغال، بهبود وضعیت حملونقل و طرحهایی در راستای بهبود وضعیت معیشت طبقات پایین درآمدی و پاسخ به نیازمندیهای آنها اختصاص یابد. اما برخی دیگر معتقدند اعتراضات اجتماعی زمانی رخ میدهد که فاصله بین مردم و مسئولان زیاد شود و گوش شنوایی برای حرفهای افراد نباشد. اعتراضها اگر به دلیل اقتصاد و گرانی باشد، پس دولت برای شناساندن مصیبتهای دولت مهرورز کمکاری کرده و با مردم روراست نبوده و سراشیبی که اقتصاد در آن گرفتار بوده را بهدرستی به مردم نشناسانده است. دولت روحانی درواقع بدشانسترین دولت در تاریخ بعد از انقلاب ایران است زیرا آثار مخرب فساد دولت نهم و دهم در دولتش نمایان شد و علاوهبر عملکرد دولت خودش، باید پاسخگوی خرابههای دولت مهرورز نیز باشد. به نظر میرسد عدالت اقتصادی، واژه گمشده در جامعه امروز ایران باشد. برای رسیدن به عدالت اقتصادی باید از روش «مرگ یکبار، شیون یکبار» استفاده کرد. باید یکبار برای همیشه دولت، کار خود را با هزینههای سربارش یکسره کند. دست از وعدههای خوب برداریم. واقعیت حق مردم است. اگر میتوان کاری کرد که بسمالله. اگر هم دستی برای کارشکنی در کار است که بگوییم. مردم، سرمایه گفتمان اعتدال هستند؛ از آنها بهراحتی نگذریم.
روزنامه : وقایع التفاقیه