نکتهای که البته عراقچی دو،سه ساعت پس از برگزاری نشست مطبوعاتی مشترک ترامپ و نتانیاهو و انتشار ادعای رییسجمهور ایالاتمتحده مبنیبر «مذاکرات مستقیم ایران و آمریکا در عمان» نیز مورد تاکید قرار داده و اعلام کرده بود که اگرچه آنچه ترامپ درباره نشست روز شنبه عمان گفته، صحیح است اما ادعایش درباره اینکه دیپلماتهای ایرانی و آمریکایی ابتدای هفته آینده به عمان میروند تا با یکدیگر بهطور «مستقیم» مذاکره کنند، کذب و نادرست بوده است. وزیر امور خارجه ایران که در ساعات اولیه بامداد سهشنبه از طریق حساب کاربری شخصی خود در شبکه اجتماعی ایکس در این رابطه موضعگیری میکرد، در توئیتی به زبان انگلیسی نوشت: «ایران و آمریکا روز شنبه در عمان برای گفتوگوهای غیرمستقیم در سطح عالی دیدار خواهند کرد.» گفتوگوهای غیرمستقیمی که عراقچی همچنین تاکید کرد «به همان اندازه که یک امتحان است، فرصت است؛ توپ در زمین آمریکاست!»
انفعال رسانهای عراقچی و دست برتر ترامپ
روایت نخست این خبر که در واشنگتن و از جانب دونالد ترامپ مطرح شد، از جهاتی دیگر نیز مهم و درعینحال جالبتوجه بود. بهویژه آنکه شماری از روزنامهنگارانی که نشست مطبوعاتی ترامپ-نتانیاهو را پوشش میدادند، روایتهای شخصی و مشاهداتشان را از حال و هوای این نشست مطبوعاتی منتشر کرده و از لحظهای نوشتند که ترامپ ناگهان فاش کرد «مذاکرات مستقیم ایران و آمریکا» آغاز شده و شنبه هفته آینده نیز به میزبانی عمان در سطح مقامهای ارشد دو کشور ادامه مییابد؛ لحظهای که بنابر برخی از این روایتها، نهتنها خودشان از آنچه ترامپ به ناگاه ادعا کرده، مبهوت شدهاند بلکه شخص بنیامین نتانیاهو و حتی شماری از همکاران ترامپ در دولت ایالاتمتحده نیز در این لحظه بهشدت از آنچه شنیدهاند، جا خورده و صرفا با چشمانی گشاد و چهرههایی شگفتزده به آنچه پیشِ چشمانشان رقم خورد، خیره شدهاند و اغلب نتوانستهاند آنچه را ناخواسته در خطوط چهره و هیبت دیپلماتیکشان آشکار شده، پنهان کنند! عجیب و البته تلخ آنکه چهره میلیونها ایرانی هم که این خبر مهم را پیش از آنکه از یک مقام ایرانی و به زبان مادری بشنوند، از رییسجمهور آمریکا شنیدهاند، چندان متفاوت نبود. هرچند شگفتی ایرانیان از جنس و نوعی دیگر بود و لابهلای خطوط چهرههای شگفتزدهشان میشد رگههایی از دلخوری را نیز احساس کرد!
پافشاری عراقچی بر مذاکرات غیرمستقیم با آمریکا
فارغ از این پرسش مهم و بجای شهروندان ایرانی که چرا مسوولان دولتی که با رایشان به قدرت رسیده، از اطلاعرسانی بهموقع و شفاف درباره ازسرگیری مذاکرات هستهای خودداری کرده و تنها وقتی در این رابطه توضیح دادند که رییسجمهور ایالاتمتحده جهانیان را مطلع کرده بود، نکته مهم دیگری نیز در این بحث مطرح بود؛ تفاوتی که در روایت ترامپ و عراقچی درباره مذاکرات شنبه دو کشور در عمان وجود داشت. ترامپ شامگاه دوشنبه گفته بود مذاکرات دو کشور «مستقیم» خواهد بود و عراقچی نیمروز سهشنبه تاکید کرد که این مذاکرات، مذاکراتی است «غیرمستقیم»!
جالبتر آنکه عراقچی در بخش عمده سخنان نیمروز سهشنبه خود درباره مذاکرات روز شنبه ایران و آمریکا، به همین بحث خاص پرداخته و در حالی تاکید کرده «شکل مذاکره مهم نیست که مستقیم باشد یا غیرمستقیم و آنچه اهمیت دارد، موثر یا غیرموثر بودن مذاکرات و جدی بودن یا جدی نبودن طرفین در مذاکرات و نیات طرفین در مذاکره و اراده برای رسیدن یک راهحل است و این موارد در هر گفتوگویی ملاک عمل است» که در ادامه گفته: «اینکه شکل مذاکرات چگونه باشد، تابع مسائل مختلفی است. شکل موردنظر ما، مذاکرات غیرمستقیم است.» او که تاکید کرده «دلایل این انتخاب قبلا گفته شده»، اضافه کرده: «مذاکراتی که آنها بخواهند از طریق فشار و تهدید اراده خود را تحمیل کنند، این یک مذاکره نیست و در حقیقت دیکتهکردن است. در حقیقت ما به این شیوه به هیچوجه اعتقادی نداریم. شیوه غیرمستقیم از نظر ما بهتر میتواند یک مذاکره واقعی و منتج به نتیجه را تضمین کند و ما به این شیوه پیش خواهیم رفت.» عراقچی که معتقد است «مذاکره غیرمستقیم اصلا چیز عجیبی نیست و این نوع مذاکره در تاریخ روابط بینالملل به کرات اتفاق افتاده»، میگوید: «کشورهایی هستند که به دلایل تاریخی، خصومتها و هر دلیلی حاضر نیستند با هم ملاقات کنند.»
وزیر امور خارجه ایران همچنین با اشاره به انتخاب عمان بهعنوان میانجی مذاکرات غیرمستقیم ایران و آمریکا توضیح داده که «ایران بهخاطر گذشته و سابقه خوبی که عمان در همین ارتباط داشته، به این کشور اطمینان و اعتماد دارد.» او در عین حال ابراز امیدواری کرده که «با اراده جدی طرف مقابل برای رسیدن یک راهحل دیپلماتیک مواجه باشیم» و این مساله را امری بسیار مهم در مذاکرات عنوان کرده است. جالبتر آنکه عراقچی تا آنجا بر «غیرمستقیم بودن» مذاکرات پیشرو پافشاری کرده که در ادامه آنچه درخصوص احتمال برگزاری مذاکرات رو در رو در صورت اثبات حسننیت آمریکا در مذاکرات غیرمستقیم اولیه در فضای رسانهای مطرح شده را شایعه خوانده و گفته: «ما چنین قراری نگذاشتهایم.»
توضیح رحیمیجهانآبادی درباره اصرار ایران بر مذاکرات غیرمستقیم
در شرایطی که وزیر امور خارجه ایران ضمن تاکید بر اینکه «مستقیم یا غیرمستقیم بودن مذاکرات»، مساله اصلی نیست و فرع موضوع اصلی یعنی اراده و تعهد طرفین به دستیابی به توافق معقول بوده، پرسشی که کماکان نزد افکار عمومی مطرح است، این است که بهواقع علت این میزان پافشاری بر غیرمستقیم بودن مذاکرات ازسوی ایران چیست. عراقچی در بخشی از مصاحبه روز گذشته خود گفته که پیشتر دلایل این انتخاب از سوی ایران اعلام شده و احتمالا ارجاع او به نکاتی است که طی سالهای گذشته درخصوص «بدعهدی آمریکا» و «خروج یکجانبه ترامپ از برجام» مطرح شده است اما پرسشی که پس از طرح این استدلال کماکان باقی است، این است که آیا اگر مذاکرات بهصورت غیرمستقیم انجام شود، طرف مقابل قادر به بدعهدی نخواهد بود؟! پرسشی که ما را بر آن داشت تا به سراغ جلیل رحیمیجهانآبادی برویم و از این استاد علوم سیاسی و روابط بینالملل که ازقضا در ادوار دهم و یازدهم مجلس بهعنوان یکی از اعضای کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی، از نزدیک در جریان بسیاری از تحولات مرتبط با پرونده هستهای ایران و روابط پرتنش تهران و واشنگتن بوده، در این خصوص پرسوجو کنیم.
جلیل رحیمیجهانآبادی نیز البته در پاسخ به این پرسش «جهانصنعت»، به آنچه درخصوص «بدعهدی طرف مقابل» مطرح شده، اشاره کرده اما در عین حال میگوید: «مساله مهم در این رابطه این است که اگر بهجز دو طرف اصلی مذاکرات که در این بحث خاص ایران و آمریکا هستند، کشورهای ثالث نیز حضور داشته باشند، طبیعتا تمامی طرفین حاضر به روند مذاکرات و بهویژه نتیجه توافق نهایی اشراف خواهند داشت و درنتیجه امکان اینکه یکی از طرفین اصلی پس از حصول توافق دست به بدعهدی بزند، کاهش مییابد.» این نماینده ادوار مجلس در این رابطه به مذاکرات هستهای ایران و 1+5 ارجاع میدهد و میگوید: «اتفاقا در مذاکراتی که درنهایت منجر به امضای برجام شد، بهنحوی همین وضعیتی که ایران کماکان بر آن اصرار دارد، در مذاکرات حاکم بود و علاوهبر آمریکا که بهنحوی طرف اصلی مذاکره با ایران بود، سه قدرت اروپایی یعنی انگلیس، فرانسه و آلمان و همچنین چین و روسیه که از اعضای دائم شورای امنیت سازمان ملل هستند، حاضر بودند. ضمن آنکه نماینده اتحادیه اروپا نیز یکی از دیگر طرفهای مذاکرات بود و همزمان سازمان انرژی اتمی نیز از طریق مدیرکل وقت این نهاد بینالمللی به ابعاد فنی بحث نظارت داشت.» این عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجالس دهم و یازدهم البته خود اذعان کرد که «باوجود حضور این بازیگران قدرتمند متعدد در تجربه برجام، درنهایت، وقتی رییسجمهور آمریکا تغییر کرد و همین دونالد ترامپ به قدرت رسید، دیدیم که چگونه به طور یکجانبه، بیتوجه به تمام اصول پذیرفته روابط بینالملل و تعاملات جهانی، از توافق خارج شد درنتیجه کاملا طبیعی است که ایران در حال حاضر به اینکه بخواهد به طور مستقیم با آمریکا مذاکره کند، بدبین و بیاعتماد باشد.»
رحیمیجهانآبادی همچنین به «پیشینه روابط ایران و آمریکا» اشاره کرد و با تاکید بر اینکه «آنچه در تاریخ روابط دو کشور رقم خورده، منجر به شکلگیری نوعی بیاعتمادی بسیار عمیق نسبتبه آمریکا شده و حتی اگر تجربه تلخ بدعهدی ترامپ در توافق برجام را هم نادیده بگیریم، آنچه پیش از آن به دفعات شاهد بودیم، فراموشنشدنی است.» او گفت: «ایران نمیتواند سیاست خصمانه آمریکا را فراموش کند البته مواضع ضدآمریکایی ایران نیز برای آمریکاییها بسیار سنگین است و نمیتوانند به سادگی از کنار آن عبور کنند. هرچه نباشد دستگاه حاکمه ما در تمام این سالها بحث تقابل با آمریکا و اسرائیل را مدنظر قرار داده و واقعیت آن است که آنها هم از انجام هیچ رفتار خصمانهای علیه ما فروگذار نکردهاند.» او گفت: «بنابراین سیاست ضدآمریکایی هیات حاکمه ایران و سیاست خصمانه آمریکا علیه ایران که هردو از دههها پیش مورد تاکید هر دو طرف بوده و تاثیراتی گسترده نیز در سطح افکار عمومی جهان اسلام و به طور کلی جامعه جهانی داشته است. درواقع ابعاد روانی این بحث، بسیار مهم است و مسوولان ایرانی نیز به آن توجهی ویژه دارند چراکه بهعنوان مثال ممکن است اگر برفرض ایران و آمریکا در یک نشست مشترک حاضر شوند و با هم گفتوگو کنند، افکار عمومی این مساله را مطرح کند که اگر بنابر مذاکره مستقیم و رو در رو بود، چرا در بیش از چهار دهه گذشته، این همه شاهد تنش در روابط دو کشور بودیم و آن شعارها و سیاستهای ضدآمریکایی چه شد!»
«مذاکرات غیرمستقیم» یا «مذاکرات چندجانبه»
رحیمیجهانآبادی خاطرنشان کرد: «ابعاد روانی، حقوقی و سیاسی این بحث باعث شده ایران یک فرآیند چندجانبه را به مذاکرات مستقیم ترجیح بدهد. درواقع اگر بهجای تعبیر «مذاکرات غیرمستقیم» از «مذاکرات چندجانبه» استفاده شود، قاعدتا معقولتر خواهد بود؛ چه آنکه به هر حال اگر بنابر این باشد که مشکلات دو کشور در بحث هستهای مرتفع شود و به نوعی تفاهم و توافق دست پیدا کنند، طبیعتا لازم است دور یک میز بنشینند و مسائلشان را مطرح کنند اما ظاهرا ایران از آنجا که نمیخواهد جهان را در آمریکا خلاصه کند و دیگر بازیگران جهانی را وارد بحث کند، از مذاکرات مستقیم پرهیز دارد.» او اضافه کرد: «این درحالی است که ایران از این رهگذر میتواند در عین حال سیاست ضدآمریکایی خود را که همواره در جهان اسلام مطرح بوده نیز دنبال کند و مانع از آن شود که آمریکاییها بخواهند چنین تصویری به جامعه جهانی ارائه کنند که ایران را به زانو درآوردیم!»
این سخنان رحیمیجهانآبادی درباره علت پافشاری ایران بر «مذاکرات غیرمستقیم» و پرهیز از «مذاکرات مستقیم» اما دستکم آنجا که به بحث «چندجانبهگرایی» اشاره دارد، چندان قادر به توضیح این نکته نیست که چرا کشوری همچون عمان بهعنوان میانجی انتخاب شده است. چه آنکه کشوری همچون عمان بههرحال به عنوان یک قدرت جهانی تعریف نمیشود و حضورش در مذاکرات پیشرو نیز به هیچ عنوان به این معنا نیست که قرار است این کشور نیز در تصمیمگیری درخصوص مشکلات و اختلافات ایران و آمریکا دخالت کند بلکه آنطور که به دفعات عنوان شده، نقش عمان صرفا این است که پیامهای طرفین را میان آنان رد و بدل کند. رحیمیجهانآبادی اما در واکنش به این نکته میگوید: «مساله مهمتری که باید در نظر داشته باشیم، این است مذاکراتی که از شنبه در عمان آغاز میشود، مذاکراتی برای دستیابی به توافق نیست بلکه به قول معروف، مذاکراتی است برای مذاکره یا مذاکراتی برای دستیابی به تفاهمات اولیه درباره چند و چون پیشبرد مسائل اصلی مذاکرات و اینکه در ادامه این مذاکرات چگونه و با حضور چه کشورهایی ادامه یابد.»
آسیبهای مذاکرات غیرمستقیم
این استاد علوم سیاسی و روابط بینالملل دانشگاه که در چند بخش به بیان نکات مثبت و برتریهای احتمالی مذاکرات غیرمستقیم نسبت به مذاکرات مستقیم پرداخت، در ادامه در پاسخ به پرسش دیگر «جهانصنعت» درخصوص نکات منفی و آسیبهای احتمالی مذاکرات غیرمستقیم نیز توضیح داد و گفت: «شاید مهمترین آسیبی که میتواند این نوع مذاکره به همراه داشته باشد، این است که همواره در چنین مذاکراتی این احتمال وجود دارد که بازیگران ثالث حاضر در مذاکرات، در راستای منافع خود بهنحوی گام بردارند که لزوما خواست و منافع بازیگران اصلی را محقق نکند.» او همچنین یادآور شد: «یک ایراد محتمل دیگر این دست مذاکرات اختلال احتمالی است که ممکن است در روند انتقال پیام میان بازیگران اصلی مذاکره ازسوی میانجی ایجاد شود. درواقع ممکن است نماینده کشور میانجی، به هر دلیل متوجه محتوای پیام بازیگران اصلی نشود و به همین دلیل نیز پیامی را ازسوی یکی از این بازیگران به دیگری انتقال دهد که منجر به سوءتفاهم و حتی شکست کامل مذاکرات شود.»
مسوول تصمیمگیری در سیاستخارجی رهبری است
رحیمیجهانآبادی که معتقد است «مذاکرات غیرمستقیم هم دارای نکات مثبت است و هم میتواند آسیبهایی بههمراه داشته باشد» در پایان میگوید: «ما به هر حال نباید دو نکته را از نظر دور نگه داریم؛ یکی اینکه فارغ از هر آنچه در مذاکرات مطرح میشود و نیز فارغ از شکل و نوع برگزاری مذاکرات، تصمیمگیری اصلی در بحث هستهای در کشور ما، بنابر قانون اساسی رهبری است و رهبری تصمیم گرفتهاند که این مذاکرات بهصورت غیرمستقیم انجام شود. درواقع بهلحاظ حقوقی و سیاسی رهبری هستند که تصمیمگیر اصلی فرآیند و نکات اصلی مذاکرات هستند و مسوولان دستگاه دیپلماسی موظفند که در چارچوب تعیینشده از جانب رهبری در مذاکرات گام بردارند.» او اضافه کرد: «نکته مهم دیگر نیز این است که باتوجه به آنچه تحت عنوان آسیبها و نکات منفی مذاکرات غیرمستقیم مورد اشاره قرار دادیم، طبیعتا باید دقت کنیم که تا حد امکان، این آسیبها و خسارتهای احتمالی را کاهش دهیم و به حداقل برسانیم.»
شنبه سرنوشتساز در روابط تهران-واشنگتن
رحیمیجهانآبادی در پایان تصریح کرد: «درمجموع مذاکرهای که روز شنبه میان وزیر امور خارجه ایران و نماینده ترامپ در امور غرب آسیا انجام میشود، به باور من، مهمترین بخش کل مذاکراتی است که احتمالا در آینده نیز ادامه خواهد یافت. درواقع اگر روند در مذاکره روز شنبه به طور اصولی و درست پیش برود، میتوانیم امیدوار باشیم که دستیابی به توافق در دسترس است و اگر نه، بعید نیست که این نخستین مذاکره، فارغ از آنکه مستقیم است یا غیرمستقیم، آخرین مذاکره نیز باشد و البته امیدواریم چنین نباشد!»