فرشاد مومني عضو هياتعلمي دانشگاه علامه و اقتصاددان در نشست موسسه دين و اقتصاد با موضوع «احوال فعلي ما و چشمانداز آينده ايران از منظر طبيعت، تاريخ و فرهنگ» با بيان اينكه امسال سال تصويب برنامه ميانمدت توسعه در ايران است، گفت: ما در همه عرصههاي حيات جمعي با بحرانهاي چندوجهي مواجه هستيم. بحرانهاي اقتصادي به خاطر ملموس بودن، خيلي راحتتر درك ميشود و براي آنهايي كه نفعشان در پنهانكاري است، كار دشوارتري در اين زمينه وجود دارد. در اين دوراهي بنا بر راهنمايي متفكران بزرگ بايد به بنيادهاي انديشهاي برگرديم.
اسارت روسيه در باتلاق اکراین
عضو هياتعلمي دانشگاه علامه افزود: رقابت بين كشورها و رقابت بين شركتها شكل تجسديافته رقابت بين انديشهها است بنابراين شايد فوريترين مساله ما دامن زدن به تلاشهاي علمي و انديشهاي براي ارتقاي فهممان است. ما به شناخت وضع موجود نياز داريم. اين كار بزرگ در چارچوب مناسبات رانتي با موانع بسيار بزرگي روبرو است. در اين نقطه عطف ظرفيتهاي بزرگي وجود دارد كه ميتواند بالفعل شود لذا صميمانه از حكومتگران ميخواهيم در هيچ زمينهاي سراغ شوكدرماني و كاربست زور نروند. اين موارد ما را از هم دورتر ميكند و امكان تعامل داخلي را از ما ميگيرد. هر كوششي كه از طريق شوكدرماني بخواهد مسائل را حل كند، جامعه را با فاجعه روبرو ميسازد. مومني با اشاره به دو تجربه متفاومت توسعهاي در چين و روسيه گفت: چين با پرهيز از شوكدرماني نجات پيدا كرد و اعتلا يافت اما روسيه با شوكدرماني به انواع خباثتها آلوده شد و الان در باتلاقهايي گير افتاده كه ميخواهند ما را هم به داخل آن بكشانند. ما بايد بستر را براي خلاقيت و مشاركت همه ظرفيتهاي انساني و ماديمان فراهم كنيم. در چارچوب مناسبات رانتي ما با بحران مشاركت روبرو هستيم.
مفتخوارگي نشانه زرنگي
وي اضافه كرد: ما آنقدر بيچاره شدهايم كه خلاقيت و توليد ديگر نشانه زرنگي محسوب نميشود و شارلاتاني، فساد و مفتخوارگي نشانه زرنگي است. حكومتي كه متقاضي فضيلت است بايد بستر را براي مشاركت مردم و امنيت اقتصادي فراهم كند. در هيچ كجاي دنيا وقتي انگيزه براي ساخت صنعتي كمتر از انگيزه براي ساخت و ساز باشد توسعه رخ نميدهد. ما به دولت فعلي گفتيم با آن سندي كه براي بودجه سال 1401 تدوين كردهاند، يك نيمه دوم آشوبناك خواهيم داشت اما گوشي براي شنيدن نبود. عنصر محوري قانون بودجه سال 1401 شوكدرماني بود. اين سياست مشاركتزدا است و همه را به سمتي ميكشد كه حس گم كردن موقعيت را براي آنها ايجاد ميكند.
عضو هيات علمي دانشگاه علامه در ادامه بيان كرد: در عصر شتاب تاريخ، خودشناسي و فهم اقتضائات زمان دو مساله مهم است. برقرار كردن نسبت خلاق و هوشمندانه و از موضع استقلال و عزت نفس همراه با مشاركت مفيد، يك موضوع حياتي است. متاسفانه مشاهدات ما از اين الزامات نشان ميدهد كه عملكردها خيلي از آنچه بايد باشد، دور است. اخيرا يكي از مسوولان كشور گفته است ميخواهند تعطيلات رسمي را هفتگي افزايش دهند. اي كاش در مورد اين تصميم و ساير تصميمات، مسوولان ما به اين بلوغ ميرسيدند كه قبل از ابلاغ هرچيزي، آن را به بحث بگذارند. آنها كه تعطيلات طول هفته را افزايش ميدهند، كساني هستند كه از مرحله توليد انبوه عبور كرده و به قابليتهاي توليدي سطح بالا رسيدهاند. ما كه فاصلهاي بزرگ با اين مناسبات داريم، نبايد آنقدر غيرمحتاط باشيم. يكي از جذابترين خاطرات از سفرها براي مطالعه چين، اين بود كه هيات ايراني، فرد چيني كه راهنماي ما بود را مورد استهزا قرار ميدادند كه چرا چين كه داعيه كمونيستي دارد بسياري از مقاولهنامههايي كه سازمان بينالمللي كار داده را نپذيرفته است. او گفت اجداد ما در خواب سنگيني فرو رفته بودند و ما دير بيدار شديم و هزاران كار انجامنشده براي توسعه خود داريم. آن فرد محاسباتي نشان داد كه اگر انگيزههاي خلاقيت، كار و تلاش را با انگيزههاي خوشگذراني جايگزين كنند، نميتوانند سري در سرهاي دنيا داشته باشند لذا ميگفت به جبران خواب ماندن گذشتگان بايد چند برابر زحمت بكشند. از اين رو است كه ميگوييم اگر حكومتگران ما سازههاي ذهني خود را تغيير ندهند اوضاع ما پر هزينهتر خواهد شد. از اين زاويه ما بايد حتي تعطيلات موجودمان را مورد بازبيني قرار دهيم نه اينكه 52 روز ديگر به تعطيلاتمان اضافه كنيم. اين استاد دانشگاه در پايان سخنان خود گفت: ما در ساحت انديشه كارهاي بر زمين مانده زيادي داريم. كالچر (فرهنگ) به معناي خلاقيت و توليد در امور بنيادين معنا ميشود. چرا بايد در جامعه ما فرهنگ در نقش موعظهگري ظاهر شود و رابطه آن با عمل قطع شود؟ همه ما در اين زمينه مسووليت داريم. راه نجات ما بازگشت به سنت برخورد پرستارانه در همه عرصههاي حيات اجتماعي است.