روابط اقتصادی و تجاری ایران با کشورهای همسایه و بسیاری از کشورهای دنیا، رو به بهبود نیست. میتوان گفت، در سالهای گذشته، تنها روابط کشورهایی با ما بهبود داشته است که بهدلیل اتخاذ رویکردهای ستیزهجویانه با آمریکا و غرب، خود را از نظر ایدئولوژیک در جبهه ایران احساس میکنند و البته تعداد آنها انگشتشمار است.
6 عامل سیاسی تجارت برانداز
البته برخی از این کشورها هم در سالهای گذشته، با تغییر رئیس دولت یا حاکمیتشان، از جمع گروه بهاصطلاح آمریکاستیز خارج شدهاند. اگر به کشورهای منطقه نگاهی بیندازیم، مشاهده میکنیم که غیر از رویکرد رقابت ژئوپلیتیک و سیاسی که روسیه با آمریکا در صحنه بینالمللی دارد، عملا کشور دیگری در منطقه وجود ندارد که در این چارچوب فکری و راهبردی حرکت کند و اصولا کشورها نسبت به این چارچوب فکری هم بسیار محتاط عمل میکنند. شاید بتوان گفت، تلقی آنها بهدرستی این است که در دنیای امروز، بیهوده با هیچ کشوری نباید در ستیز بود؛ بهویژه با قدرتهای بزرگ دنیا. این موضوع، وجه تمایز آشکار ما با دیگر کشورهای همسایه است. در این میان، حتی کشوری مانند افغانستان که سالها بهواسطه تنش طالبان در منطقه با آمریکاییها در جنگ و ستیز بود و بسیاری از سربازان طالبان و نیروهای آمریکایی کشته شدند، امروز که خود طالبان روی کار آمده، به محض اینکه اداره امور افغانستان را در دست گرفته، مسیرهای دیپلماتیک خود را با آمریکا باز گذاشته و بهطور صریح و علنی ابراز تمایل کرده است که مسائل خود را با آمریکا بر سر میز مذاکره حل کند.
بنابراین مشاهده میشود که اصولا در هیچ حکمرانی و حکومتی در منطقه، خبری از نگاه ایدئولوژیک و غربستیزانه نیست. اگرچه در برخی از این کشورها، گروههای ایدئولوژیک آنها این تفکر را دارند؛ اما اداره حکومت دست چنین گروههایی نیست. این در حالی است که ایران، تنها کشوری است که در سطح حاکمیت با رویکرد غربستیزانه، مناسبات بینالمللی خود را رقم میزند. در کنار این مسائل، تخاصم دیرینهای که جمهوری اسلامی با رژیم صهیونیستی دارد، ویژگی دیگری است که موجب شده است، روابط تجاری و اقتصادی ایران، بهویژه در سالهای اخیر، از این بابت با آسیبهایی مواجه شود؛ از جمله ترور دانشمندان ما یا برخی افراد نظامی یا حرکاتی که علیه تاسیسات هستهای ما صورت گرفته است. طبیعتا حرکت ایران به سمت اینکه غنیسازی را با عیار بالاتری انجام دهد و احیانا به ادعای رژیم صهیونیستی و کشورهای غرب، به بمب اتمی نزدیک شود، در بطن این تخاصم قرار دارد. این موضوع، نهتنها برای همه کشورهای منطقه، بلکه برای روسیه هم حساسیتزاست.
در این بین، کشورهای حاشیه جنوبی خلیجفارس نیز بارها در اعلامیهها، جلسات شورای همکاری خلیجفارس، سازمان ملل، کشورهای اتحادیه عرب و سازمان کنفرانس اسلامی تلویحا نگرانی خود درخصوص این موضوع را اعلام کردهاند. موضوع هستهای شدن ایران و حمایت آن از گروههای انقلابی در منطقه و رویکرد ایدئولوژیک غربستیزانهای که دنبال میکند، موجب شده است تا در منطقه، بین کشورهای حاشیه خلیجفارس و رژیم صهیونیستی همگرایی به وجود بیاید و موجودیت اسرائیل در اغلب کشورهای منطقه به رسمیت شناخته شود و این رژیم بتواند روابط خود را با چندین کشور عرب و مسلمان که قاعدتا بیش از ایران حتی باید با این رژیم در ستیز باشند، از سر بگیرد و تقویت کند. موضوع دیگری که در منطقه و در میان کشورهای همسایه جنوبی، حساسیت جدی ایجاد کرده، تحرکهای نظامی ایران در منطقه خلیجفارس است.
تحرکات نظامی که بعضا از جنس توقیف کشتیها به دلایل مختلف است و عموما کشتیهایی هم هستند که در حال حمل محمولههای تجاری به کشورهای همسایهاند، به حساسیت این کشورها بیشتر دامن زدهاند. نکته بعدی بحث اختلاف دیدگاههای مذهبی در منطقه است و بهطور مشخص، بحث شیعه و سنی که ایران خود را پرچمدار مذهب شیعه در دنیا میداند و به طرق مختلف، رقابت روزافزونی در این سالها بین ایران و کشورهای منطقه و در راس آنها عربستان که سردمدار اهل سنت است، شکل گرفته است. دامنه این رقابت به موضوعات دیگر منطقهای نیز کشیده شده است؛ از جمله، روابط سیاسی که به دلیل حمله به سفارت طبیعتا متوقف شد و به دنبال آن، روابط تجاری ما نیز متوقف شد و سرمایهگذاریهایی که عربستان در کشورهای منطقه، بهویژه پاکستان، عراق، اردن و افغانستان انجام میدهد، برای تقویت پایگاه خودش در این کشورها، باز هم تنشهای منطقهای را بیشتر میکند.
بنابراین میتوان گفت، این ششمحور یعنی «ایران هستهای»، «حمایت از گروههای انقلابی»، «موضوع تخاصم با رژیم صهیونیستی»، «مساله آمریکا و دنبال کردن رویکرد غربستیزی»، «تحرکات نظامی ایران در خلیجفارس» و «اختلاف دیدگاههای شیعه و سنی» عواملی هستند که روابط تجاری و اقتصادی ایران با کشورهای همسایه را تحتتاثیر قرار دادهاند. به طور عام، این ششعامل موجب میشوند که ما از روابط مناسبی با همسایگان برخوردار نباشیم. البته در این میان، موارد خاصی نیز وجود دارد که روابط اقتصادی ما با همسایگان را تحتتاثیر قرار داده است؛ مساله آب با ترکیه و افغانستان یکی از این موضوعات است یا در مساله ریزگردها با ترکیه، افغانستان و عراق دچار تنشهایی هستیم. همچنین موضوعاتی مانند ناآرامیهای مرزی با افغانستان و پاکستان یا مواردی از این دست که خاص هر کشوری هستند و جای بحثی نیز نیست، بر روابط تجاری ما تاثیر گذاشته است.
منبع: دنیای اقتصاد/ پدرام سلطانی