از این اتفاق که روز پنجشبه رخ داده زمان زیادی نمیگذرد، ولی از آن روز تا به حال، بیشتر صحبتها حول «عزل موقت» و تعیین سرپرست میچرخد و کمتر به دلیل اصلی کنار گذاشتهشدن رئیس فدراسیون فوتبال ایران پرداخته شده است. اگرچه از گوشه و کنار دلایل متعددی درباره تصمیم اعضای هیئترئیسه برای برکناری موقت رئیس عنوان شده، ولی به نظر میرسد مهمترین دلیل آنها، آنطور که یکی از همین اعضا گفته، نامهای است از طرف فیفا که فدراسیون فوتبال و در رأس آن غلامرضا رفیعی، مشاور حقوقی سابق این فدراسیون، مدعی شدهاند پرونده اساسنامه فدراسیون به تأیید فیفا رسیده و حتی فیفا پیام تبریکی هم خطاب به فدراسیون فوتبال ایران فرستاده است. احسان اصولی، یکی از اعضای هیئترئیسه فدراسیون فوتبال که بعد از تغییرات صورتگرفته تبدیل به سخنگوی فدراسیون هم شده، بهتازگی با حضور در یکی از برنامههای تلویزیونی در پاسخ به این پرسش که مهمترین مشکل عزیزیخادم چه بوده است، گفت: «همین دروغی بود که درباره تأیید اساسنامه توسط فیفا گفته شد؛ این دروغ ما را به سمت مسائل بد و خطرناکی میبرد». پرسشی که در این میان در هفتههای اخیر بارها مطرح شده این است که آیا نامهای که فدراسیون فوتبال ادعا کرده از طرف فیفا ارسال شده و در آن پیام تبریک را ابراز کرده است، وجود خارجی دارد یا خیر؟ این موضوعی است که احسان اصولی این بار در گفتوگو با خبرگزاری فارس به آن اشاره کرده و گفته است: «سؤالی که از رفیعی بهعنوان مشاور فدراسیون دارم این است که چرا نامهای که فیفا درباره اساسنامه به فدراسیون فوتبال زده دراختیار منِ عضو هیئترئیسه قرار نمیدهید؟ من و دیگر دوستان این موضوع را مطالبه کردیم، اما نامه به ما ارائه نشده است. من در جایگاه رسمی که مورد تأیید فیفا است نمیتوانم نامه را در اختیار داشته باشم، اما رفیعی بهعنوان مشاور فدراسیون میتواند نامه را در اختیار داشته باشد؟».
تقاضا برای انتشار نامه مدنظر توسط چهرههای مختلف، از سوی فدراسیون فوتبال بنا بر دلایلی نامشخص بیپاسخ ماند، ولی «شرق» با دستیابی به نامهای که فیفا به فدراسیون فوتبال ایران فرستاده، برای اولینبار آن را منتشر میکند. این نامه در عین چندخطیبودن، حاوی نکات مهمی است که پرداختن به آن خالی از لطف نیست. برای درک بهتر شرایط، ابتدا ترجمه رسمی این نامه به استحضار مخاطب میرسد:
«از: خانم ساره سولماله، مدیر ارشد بخش سازماندهی فدراسیونهای ملی فدراسیون جهانی فوتبال
به: فدراسیون فوتبال ج. ا. ایران
موضوع: آخرین اطلاعات روزآمد – اسناد قانونی فدراسیون فوتبال جمهوری اسلامی ایران
تاریخ: ۲ فوریه ۲۰۲۲ (۱۳ بهمن ۱۴۰۰)
دبیرکل عزیز
حمیرا عزیز
تشکر فراوان برای ارسال این اطلاعات و تبریک بابت دستاوردی که با همکاری مراجع ملیتان نائل شدهاید.
خواهشمند است پس از کسب اطلاعات بیشتر در مورد تصویب قانون پیشنهادی برای ورزشهای آماتوری از سوی مجلس، ما را در جریان موضوع قرار دهید.
در صورت نیاز به هرگونه کمک در خدمت شما هستیم.
با احترام
ساره سولماله»
قبل از انتشار این نامه، بحث داغی بین تعدادی از نمایندگان مجلس با مشاور حقوقی فدراسیون فوتبال یعنی غلامرضا رفیعی، مبنی بر محتویات این نامه صورت گرفته بود. رفیعی مدعی بود فیفا تبریک گفته و نمایندههای مجلس میگفتند فیفا در همین نامه خواستار تأییدیه مجلس هم شده است. حال، همانطور که مشخص است، دو طرف درست میگویند؛ فیفا به فدراسیون فوتبال ایران تبریک گفته و خواسته که در جریان نظر مجلس هم قرار بگیرد.
اما این همان موضوعی است که تبدیل به معضلی جدی شده و احسان اصولی از آن به عنوان یک «دروغ» نام برده و عزیزیخادم را به همین دلیل با نظر موافق دیگر اعضای هیئترئیسه عزل کردهاند. موضوعی که در نامه منتشر شده مشخص است؛ اینکه فیفا بهصراحت به فدراسیون فوتبال ایران بابت دستاوردی که حاصل همکاری با مراجع ذیصلاح بوده تبریک گفته است. پس، «تبریک» فیفا امری قطعی است. بخش دوم اما محل بحث شده است؛ نمایندههای مجلس میگویند فیفا اساسنامه را تأیید نکرده و گفته تأییدیه مجلس را میخواهد. این موضوعی است که در این نامه چندان واضح به آن اشاره نشده است. درواقع در این نامه عنوان نشده که اساسنامه مورد تأیید قرار نگرفته و حتی عنوان هم نشده مادامی که تأییدیه مجلس حاصل نشود، اساسنامه مورد تأیید نیست. در کنار این موضوع، اصولا اگر فیفا، همکاری فدراسیون با مراجع ذیصلاح برای تصویب اساسنامه را مورد تأیید قرار نداده، چرا به فدراسیون فوتبال ایران «تبریک» گفته است؟
چه کسی نامه را مخفی کرد؟
این ابهام موجود، تنها پرسش بحثبرانگیز در این میان نیست؛ زیرا برخلاف ادعای احسان اصولی، یکی از اعضای هیئترئیسه، نامه فیفا نه توسط مشاور حقوقی فدراسیون فوتبال ارسال شده و نه فیفا، نامه را خطاب به رفیعی ارسال کرده است. همانطور که در نامه مشخص شده، فیفا این نامه را خطاب به حسن کامرانیفر، بهعنوان دبیرکل و البته حمیرا اسدی، رئیس دپارتمان بینالملل فدراسیون فوتبال ارسال کرده است. نکته مهمتر، اما در نامهای طولانی و سهصفحهای به فیفا، از سوی فدراسیون فوتبال ایران در مورد روند تصویب اساسنامه است که آن نامه هم با امضای حسن کامرانیفر، دبیرکل کنونی فرستاده شده است. چه شده که چنین نامهای که به امضای دبیرکل فدراسیون فوتبال ارسال و خطاب به او دریافت شده، در اختیار اعضای هئیترئیسه فدراسیون فوتبال قرار نگرفته و چرا اعضای هیئترئیسه از این موضوع بهعنوان یک دروغ بزرگ نام بردهاند؟
پشت پردهای در کار است؟
اینکه نامهای چندخطی در روزهای اخیر تبدیل به بحرانی جدی در فوتبال ایران شده، در نوع خود عجیب است و ابهامات موجود در این زمینه را دوچندان میکند. در این میان این پرسش مطرح میشود که فدراسیونِ عزیزیخادم چه نفعی در «دروغ»گفتن داشته و جبهه مخالف چه نفعی از «انکار» پذیرش اساسنامه از سوی فیفا میبرند؟ ظاهرا فدراسیون در تلاش بوده که قبل از مهلت قانونی فیفا برای تصویب اساسنامه (۱۰ اسفند) مدارک لازم را برای فیفا ارسال کند و تأییدیه اساسنامه جدید را بگیرد. آنها به همین دلیل و شاید به خاطر اهمال نمایندگان مجلس در تصویب این اساسنامه، با استناد به حکم دیوان عدالت اداری که فدراسیون فوتبال ایران را «آماتوری» نمیداند و در نتیجه آن را نهادی «غیردولتی» و «غیرعمومی» توصیف کرده، مدارک لازم را به فیفا ارسال کردهاند تا قبل از زمان نهایی، به فیفا اعلام کنند اساسنامه جدید تأییدیه لازم را دارد و نیاز حتمی به تأییدیه مجلس ایران نیست. فدراسیون فوتبال مدعی شده تغییرات مربوط به فدراسیونهای آماتوری حتما باید به تأیید مجلس برسد، ولی چون فدراسیون فوتبال ایران پیشتر از زمره فدراسیونهای آماتوری خارج شده، نیازی به این تأییدیه نیست. از طرفی، استدلال آنها این است که بند دومی که فیفا خواسته در جریان امور تغییرات در این زمینه در مجلس قرار بگیرد، فقط جنبه اطلاعرسانی دارد وگرنه این اساسنامه تأیید شده و مشکلی ندارد.
اما جبهه مقابل این موضوع را مطرح کرده است که چطور فدراسیون فوتبال ایران که تا پیش از این، به گواه مصاحبههای متعدد، خواستار تأییدیه فوری مجلس بر این اساسنامه شده، پیشتر چنین اقدامی نکرده و یکباره سعی کرده با حذفکردن مجلس، به فیفا اعلام کند اساسنامه تصویب شده است؟
این نگرانی در شرایطی مطرح میشود که اصولا پاسخی برای این پرسش پیدا نشده که اگر فیفا با همان توضیحات و مدارک قبلی فدراسیون فوتبال، اساسنامه را تأیید کرده باشد، چه اصراری است که عنوان شود اساسنامه تأیید نشده؟ آیا جبهه مخالف قرار است موفقیت در حصول تأیید اساسنامه جدید را که احتمالا با نامهنگاری قبلی به دست آمده است، به نام خودش بنویسد؟