ایرنا در گزارشی نوشت: میان آنچه نمایندگان مجلس بهعنوان بودجه مملکت تصویب کردهاند و آنچه بدون آگاهی نمایندگان مردم، دستکاری شده و به دولت ابلاغ شده این اختلافهای چشمگیر دیده میشود: بودجه مجلس؛ ۳۵۹میلیاردتومان بیشتر شده. بودجه بسیج ۲۰۴۶میلیارد تومان بیشتر، بودجه شورایعالی حوزههای علمیه ۱۰۲میلیارد تومان بیشتر شده. بودجه دانشگاه امامحسین سپاه، ۳۶۱میلیارد تومان بیشتر شده. بودجه سازمان تبلیغات اسلامی، ۲۰۰ میلیارد تومان بیشتر شده. بودجه دفتر طب سنتی در وزارتبهداشت، ۵۰میلیارد تومان بیشتر شده ... و البته از همه چشمگیرتر، به ردیف بودجهای به نام «فعالان فضای مجازی صداوسیما»، ۱۵۰۰ میلیارد تومان افزوده شده است. براساس گزارش منتشر شده، در تغییرات تازه که بدون اطلاع مجلس و دولت صورت گرفته است. بودجه نهادهایی همچون مجلس، شورای عالی حوزه، بسیج، سازمان تبلیغات اسلامی، دانشگاه امام حسین سپاه و فعالان فضای مجازی صداوسیما به شکل چشمگیری افزایش داشته است. آنچه می خوانید برخی از برجسته ترین نکاتی است که در هفته قبل اقتصاد ایران را به خود معطوف کرد؛
خرید رای با چک برگشتی از خزانه
محسن جلالپور در یادداشتی نوشت: نگاهی به خروجی طرحها و نظرات رسمی نمایندگان مجلس فعلی و همینطور مرور دیدگاهها و نظرات برخی افراد که گفته میشود قصد دارند در انتخابات 1400 شرکت کنند، حاکی از گرایش مجدد سیاستمداران به راهحلهای پوپولیستی برای جلب رای مردم است. این در حالی است که اقتصاد ایران همچنان با پیامدهای زیانبار پوپولیسم دهه 80 دست به گریبان است. البته شرایط فعلی با شرایط دهه 80 یک تفاوت عمده دارد، آن هم اینکه در آن دوره اقتصاد کشور از مزیت درآمدهای نفتی و نیز زیرساختهای فراهمآمده در نتیجه سرمایهگذاریهای دولتهای پیشین برخوردار بود و از این منظر، دستکم در کوتاهمدت جذب تاثیرات منفی شوکهای ناشی از سیاستگذاریهای عوامگرایانه در آن دوره امکانپذیر بود. اما در حال حاضر اقتصاد در یکی از بدترین دوران خود به سر میبرد و مردم ایران در حال مقابله با عمیقترین و طولانیترین رکود تورمی تاریخ اقتصادی کشور هستند. سه سال پیاپی است که رشد اقتصادی منفی پنجدرصدی و تورم بالای 30 درصد نتیجه عملکرد اقتصاد ایران بوده است. رکود تورمی فعلی در بستری از آثار بهجامانده از رکود تورمی ابتدای دهه 90 با عمق بیشتری اقتصاد ایران را تحت تاثیر قرار داده است. این فعال اقتصادی اضافه کرد: هنوز رقابتهای انتخاباتی آغاز نشده اما برخی چهرههای سیاسی که سودای بالا رفتن از نردبان سیاست در سر دارند، به بهانه حمایت از اقشار کمبرخوردار و فقیر جامعه، طرحهایی را پیشنهاد میکنند که در صورت اجرا به زیان همان افراد و اقشاری منجر میشود که این سیاستمداران مدعی حمایت از آنها هستند.
فوریت نجات بورس
علی میرزاخانی در یادداشتی با اشاره به لزوم توجه جدی به مصایب اینروزهای بازار سرمایه نوشت: آنچه باعث فرسایشی شدن روند اصلاح قیمتها در بورس شده، همان تفکر منسوخ کنترل قیمتها در قالب فرمول مخرب دامنه نوسان است که بازار سهام را به نابازار تبدیل کرده است. همزمان، بازار جدیدی جذاب شده است که اتفاقا نوسان بالا به جذابیت بالای آن کمک کرده است؛ جذابیتی که دامنه نوسان باعث حذف آن از بورس شده است. تجربه چند ماه اخیر ثابت کرد که با حفظ دامنه نوسان، هیچ کدام از راهحلهای متنوع اعم از پولپاشی و غیر آن، کمکی به احیای بورس نخواهد کرد. سیاستگذار میتوانست با پرهیز از خطای اول، از شکلگیری قیمتهای غیرواقعی پیشگیری کند؛ اما اصرار بر جلوگیری از اصلاح قیمتها، خطای مهلکتری است که معاملهگران را از بورس فراری میدهد. راه نجات بورس، حذف موانع اصلاح قیمتهاست که اگرچه داروی تلخی است، اما توزیع اصلاح قیمت در طول زمان باعث شیرین شدن این داروی تلخ نمیشود، بلکه با وقتکشی مخرب، خسارت مضاعفی به سهامداران و اقتصاد ملی تحمیل میکند.
توهم فراگیر در مورد مسکن
علی سرزعیم در یادداشتی با عنوان توهم فراگیر در مورد مسکن نوشت: بسیاری از مردم و کارشناسان نسبت به بخش مسکن توهمهای بزرگی دارند و چون قیمت این دارایی در ایران بزرگ است تصور میکنند که رونق این بخش به رونق کل اقتصاد میانجامد؛ درحالیکه ارزش دارایی بیشتر انبساط بخش پولی اقتصاد را نشان میدهد. مثلا برخی تصور میکنند حالا که قیمت مسکن در ایران خیلی بالاست کشور ما سرمایه زیادی دارد که میتواند از آن برای رونق تولید استفاده کند! به این افراد باید گفت که اگر یک خانه بخواهد به سرمایه تبدیل شود در عین حال که کسی میفروشد باید کسی نیز خریدار باشد! وی ادامه داد: بررسیهای اقتصادی نیز نشان داده است که رشد ناشی از سرمایهگذاری در بخش امور عمرانی مثل مسکن، کارخانه، راه، پل و... رشد کمتری از سرمایهگذاری در بخش ماشینآلات ایجاد میکند. بنابراین اگر دنبال رشد اقتصادی و رونق تولید هستیم، باید به سرمایهگذاری در ماشینآلات بیش از سرمایهگذاری در مسکن توجه کنیم و برایش ارزش قائل شویم. وی اضافه کرد: نکته تکمیلی اینکه الزام بانکها به اعطای سهم خیلی بیشتری به بخش مسکن به هزینه عدم اعطای تسهیلات به بخش صنعت، خدمات و بازرگانی ممکن خواهد شد. اگر کسانی سودای رونق مسکن را در سر میپرورانند و بانکها را برای این مقصود تحت فشار میگذارند، باید منتظر باشند تا گرفتاری بنگاههای صنعتی را در تامین سرمایه در گردش شاهد باشند. کاملا آشکار است که با این دست فرمان نمیتوان به رونق تولید و رشد بالا رسید. نهایتا اینکه راه میانبر برای توسعه وجود ندارد و نمیتوان از انجام کار سخت طفره رفت؛ اما به محصول کار سخت رسید.