درحالیکه برخی اخبار حاکی از این است که جریان اصولگرایی نسبت به نامزدی او بهعنوان نامزد واحد بیتمایل نیست و حتی شنیدهها حاکی از ائتلاف دوگانه او با سعید محمد، رئیس قرارگاه خاتم است، او آخر هفته به اراک سفر کرده است. برنامههای سفرش هم دیدار با مجمع اندیشکده وحدت اسلامی، استاندار مرکزی، جبهه ایستادگی استان (حزبی که رضایی پدر معنوی آن است)، حزب توسعه و عدالت شورای ائتلاف و احزاب جریان انقلاب، بنیاد صبح قریب، دیدار با مردم و نمازگزاران مسجد الزهرا (س) و حضور در صداوسیمای استان اعلام شده است. محسن رضایی که پیشتر از نامزد با پیشینه نظامی برای انتخابات 1400 دفاع کرده بود، این بار هم گفته است امیرکبیر هم یک نظامی بود! دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام عنوان کرد: امیرکبیر را ببینید او ابتدا امیرنظام بود و بعد امیرکبیر شد و موضوع کاندیدای نظامی هم در ایران همین است. کسانی که میگویند چرا نظامیها میآیند در جریان نیستند که در اروپا و آمریکا بیش از ۵۰ درصد رؤسای جمهور و رؤسای دولتها نظامی بودند یا اطلاع دارند و ترسی از بهخطرافتادن منافع یا زدوبند خود دارند و نگراناند که نظامیان اینها را به هم بریزند و بیرون کنند. من عمده این ترس را ناشی از زدوبند اقتصادی و رانتخواری میدانم، چون اگر نظامیان بر سر کار بیایند، دست دزدها را قطع میکنند و تا آخرین قطرهای که از بیتالمال رفته به خزانه باز میگردانند و به دست مردم میرسانند. نظامیان افراد قاطعی هستند، گفتند خرمشهر را آزاد میکنیم و آزاد کردند و گفتند حکومت داعش را در کمتر از سه ماه از بین میبریم و عمل کردند. این در حالی است که همزمان احمد خورشیدی که از یکسو هم به محسن رضایی نزدیک است و هم پدر داماد احمدینژاد است، درباره شانس رأیآوری نامزد نظامی گفته است: مردم نظامیان و رزمندگان را دوست دارند و در ابعاد دفاعی و امنیتی به آنها اعتماد دارند و احترام میگذارند، ولی این موضوع در موضوع رقابت انتخابات ریاستجمهوری صدق نمیکند. از ابتدا هر چهره نظامی وارد کارزار ریاستجمهوری شد، با اقبال مردم مواجه نشد و مثال روشن آن، علی شمخانی، محسن رضایی و محمدباقر قالیباف است.
نظامیها را از اقتصاد بیرون میکنم!
سخنان اخیر محسن رضایی در دفاع از گزینه نظامی در حالی است که او سال 92 درباره دخالت نظامیها در سیاست و اقتصاد حرفی دیگر میزد. حالا میگوید که حتی امیرکبیر که از آن بهعنوان معمار اصلاحات سیاسی و اقتصادی دوره قاجار نام برده میشود هم یک نظامی بود اما آن سال در گفتوگو با «شرق» گفته بود: «دخالت سپاه یا دولت در اقتصاد تنها باید در شرایط کاملا استثنائی صورت گیرد. آن شرایطی است که بخش خصوصی یا کارآفرینان جامعه یا تعاونیها نتوانند در یک مسئله و فعالیتی وارد شوند. وقتی جنگ تمام شد، تقریبا پیمانکاری در ایران مرده بود و بخش خصوصی هم بیرون رفته بود. بخشی در اثر انقلاب ملی شده بود و صاحبان بخش خصوصی که به رژیم شاه وابستگی داشتند، از ایران رفته بودند. در چنین شرایطی ورود سپاه و وزارتخانهها و نهادهای دولتی به حوزه اقتصاد ضروری بود ولی پس از آن نیازی به ادامه فعالیتهای آنها نبود. سال84 که سیاستهای اصل 44 ابلاغ شد، آخرین مهلت حضور دولت یا نیروهای مسلح در اقتصاد بود». او با اشاره به اینکه ما در این زمینه مشکلی نداریم، چون خود رهبر معظم انقلاب هم با ما موافق هستند، گفته بود: «خود ایشان سیاستهای اصل 44 را تبیین کرده است و مشکلی در این زمینه نداریم، ضمن اینکه رئیسجمهور، رئیس شورای عالی امنیت ملی هم هست و همه فرماندهان و وزارت دفاع و ستاد کل نیروهای مسلح، عضو این شورا هستند و رئیسجمهور میتواند از طریق شورای عالی امنیت ملی این کار را انجام دهد. همچنین با تعاملی که بنده با رهبر معظم انقلاب دارم، مشکلی در این زمینه ندارم». رضایی با اشاره به اینکه این خود دولت بود که تقاضای ادامه فعالیتهای سپاه را در اقتصاد داشت. گفته بود: «تا جایی که پروژههایی در منطقه عسلویه به درخواست خود دولت به سپاه واگذار شد و همین آقای قاسمی وزیر نفت هم بر اثر اصرار و تقاضای دولت بود که وارد دولت شد. حداقل سه بار آقای احمدینژاد از رهبر معظم انقلاب تقاضا کرده بود که ایشان بروند در وزارت نفت که اگر ایشان نمیخواست مشکلی نبود. ما کلا اقتصاد را مردمی میکنیم. هیچ تبعیضی هم قائل نخواهم بود؛ چه برای وزارتخانهها و چه نیروهای مسلح. همه باید از اقتصاد بیرون بروند».