روز آخر ثبت نام کاندیداهای مجلس بدون شک آرام سپری نخواهد شد،روزی که قرار است تکلیف ژنرالهای راست و چپ و سرلیست های احتمالی مشخص شود. روز «آخر» رسید، ساختمان معروف فاطمی امروز چشم انتظارتر از ۶ روز پیش است، روزی که قرار است هم دفتر ثبت نام از کاندیداهای یازدهمین دوره مجلس بسته شود، هم تکلیف ژنرال ها و سرلیست های احتمالی و چه بسا ریاست احتمالی مجلس بعدی مشخص شود.
رویارویی اصلاح طلبان، اصولگرایان و احمدی نژاد در خیابان فاطمی
خیابان فاطمی این روزها محل آمد و رفت سیاسیون بسیاری شده است، یک سو اصولگرایان هستند که یکی بعد از دیگری نامشان را در لیست کاندیداها به ثبت می رسانند و با تکیه بر نارضایتی بدنه رای اصلاح طلبان از نمایندگانشان در مجلس دهم، امید زیادی به فتح کرسی های سبز پارلمان یازدهم دارند.
سوی دیگر هم اصلاح طلبان ایستاده اند که با وجود نگرانی ها از ردصلاحیت ها اما راه خیابان فاطمی را گم نکرده اند و بی توجه به هیولای نظارت استصوابی پا به درون ساختمان فاطمی می گذارند تا شاید نماینده اصلاح طلب مجلس بودن را برای اولین یا چندمین بار تجربه کنند.
در این میان نمی توان نادیده گرفت آنها که با پسوند «احمدی نژاد» در ستاد انتخابات ظاهر می شوند، یا وزیر احمدی نژادد بوده اند یا مدیری در دولت های نهم و دهم آن مرد رفته از پاستور. گرچه هنوز حامیان اندک شمار اطراف او پای به صحنه نگذاشته اند اما بعید به نظر نمی رسد که احمدی نژادی ها در قالب چهره هایی سفید و کمتر شناخته شده مسیر بهارستان را دنبال کنند تا شاید اینگونه از تیغ ردصلاحیت شورای نگهبان فرار کنند.
ژنرال های اصولگرا می آیند یا منتظر ۱۴۰۰ می مانند؟
اما ساختمان وزارت کشور در این روزهایی که گذشت بیشتر چشم انتظار حضور چند چهره بود، چهرههایی که فارغ از چپ یا راست بودنشان، قرار است پیش بینی ها و معادلات مجلس آینده ذیل نام آنها نوشته شود.
محمدباقر قالیباف و سعید جلیلی که روزگاری نه چندان دور نامشان تنها در لیست کاندیداهای ریاست جمهوری خودنمایی می کرد گویی دیگر باور کرده اند که پرش یکباره از شهرداری یا شورای عالی امنیت به پاستور پرشی بلند است که دستاوردی جز ناکامی برای آنها ندارد. گویی به آن نقطه رسیده اند که بدانند مسیر رسیدن به پاستور را باید پله به پله و گام به گام طی کنند و چه مسیری بهتر و کم دردسر تر از بهارستان.
نام قالیباف و جلیلی نه در این چند ماه اخیر که از همان روزهای بعد از انتخابات ریاست جمهوری در لیست کاندیداهای احتمالی انتخابات مجلس یازدهم قرار گرفت. گمانه هایی که در همه این روزهای نزدیک به ثبت نام کاندیداها اوج گرفت و حال در آخرین روز، نگاه ها به دو سیاستمدار اهل مشهد است تا ببینید آیا سردار و دیپلمات اصولگرا قرار است کاندیداتوری پارلمان را هم در رزومه سیاست ورزی خود به ثبت برسانند یا منتظر ۱۴۰۰ خواهند ماند.
قالیباف به جای پاستور به بهارستان می رود؟
گمانه های انتخاباتی این روزهای نزدیکتر به ثبت نام خاصه بعد از انصراف سیاستمدار فیلسوف از کاندیداتوری در این دوره انتخابات حکایت از آن دارند که قالیباف در نبود رقیب قدری به نام علی لاریجانی بدش نمی آید اگر به ریاست قوه مجریه نرسید، ریاست قوه مقننه را تجربه کند. اصولگرایان نیز پالس هایی را طی روزهای اخیر به سوی او فرستاده و نه تنها نامش را در سرلیست لیستی که هنوز به سرانجام نرسیده قرار داده اند که او را گزینه مناسبی هم برای ریاست مجلس بعدی می دانند.
نزدیکان به او نیز این روزها پرتعداد راهی ستادهای انتخاباتی شده اند تا همان احتمال ارائه لیست انتخاباتی ذیل نام قالیباف را پررنگ تر عینیت ببخشند.
دردسرهای ناتمام جلیلی با قالیباف
سوی دیگر ماجرا اما سعید جلیلی است، دیپلمات ناکام انتخابات ریاست جمهوری که گرچه مانند قالیباف ظهور و بروزی نداشته و سیگنال های امیدوارکننده از سوی برادران راست گرایش دریافت نکرده اما حامیان پروپاقرصش در جبهه پایداری در تکاپو هستند تا او را راضی به نازمدی از حوزه انتخابیه مشهد کنند. احتمالی که این روزها رنگ و بویی جدی تر به خود گرفته است اما شاید جلیلی برای این تصمیم گیری به تردیدهایی هم روبرو باشد. او بدون شک اگر قرار باشد رویاهایش برای رئیس جمهور شدن را با چیز دیگری عوض کند بعید است به چیزی کمتر از ریاست مجلس راضی شود و سوال اینجاست آیا با وجود قالیباف او به سادگی به این صندلی خواهد رسید یا باید به جنگ اصولگرایانه بر سر صندلی ریاست تن دهد. شاید همینجاست که دیپلمات اصولگرا برای کاندیداتوری دچار شک و تردید شود.
رجعت عارف به رویای رئیس جمهور شدن؟
بمب انتخاباتی روز گذشته ساختمان وزارت کشور چیزی نبود جز «انصراف عارف از کاندیداتوری در انتخابات مجلس» خبری که هنوز درحد احتمالات و زمزمه های اطرافیان او در فراکسیون امید است و امروز باید تکلیف این زمزمه خبری هم روشن شود.
عارفِ اصلاح طلبان که رویای رییس جمهور شدن را یکباره کنار گذاشته بود، طی چهار سال گذشته لیدر اصلی این جریان در پارلمان بود اما شاید تصور نمی کرد روزگارش در پارلمان را در صندلی های پایین صحن سپری کند، او بدون شک رویاس ریاست مجلس را در سرداشت اما با وجود لاریجانی در مجلس دهم هیچگاه محقق نشد. شاید از همین رو بود که از ماه ها پیش زمزمه ها از احتمال انصراف عارف از حضور مجدد در انتخابات مجلس روایت می کردند براساس همان زمزمه ها هم عارف باردیگر رویای ریاست جمهوری را در سر می پروراند، اما انصراف یکباره لاریجانی از انتخابات مجلس شاید برای عارف هم پالس امیدوار کننده ای بود. او که برخورد کردن با سد لاریجانی را چهارسال در خانه ملت تجربه کرده بود آیا می تواند در نبود لاریجانی به صندلی ریاست بهارستان برسد. سوالی که شاید نتوان به راحتی به آن پاسخ گفت به چند دلیل.
عارف در صورتی شانس تکیه زدن بر صندلی را خواهد داشت که اصلاح طلبان اکثریت را در مجلس یازدهم بدست آورند، اکثریتی که با توجه به نارضایتی های بدنه رای این جریان از عملکرد نمایندگان فراکسیون امید از یک سو و نوع مواجهه شورای نگهبان با صلاحیت کاندیداهای اصلاح طلب بعید به نظر می رسد محقق شود. در خوشبینانه ترین حالت اصلاح طلبان می توانند در مجلس بعدی یک فراکسیون در حد و اندازه فراکسیون امید تشکیل دهند، فراکسیونی که بعید است قدرت حداکثری برای به کرسی نشاندن عارف را داشته باشد.
از سوی دیگر اگر قالیباف و جلیلی عزمشان را برای ورود به بهارستان جدی کنند عارف برای رسیدن باین کرسی باید رویارویی با این اصولگرایان را هم به جان بخرد.
لاریجانی نیامد اما معادلات را برهم زد
شاید انصراف لاریجانی همانقدر که برای ژنرال های دو جریان امیدوار کننده و حتی خوشحال کننده بود، تردیدبرانگیز هم شد. گویی لاریجانی با نیامدنش هم، معادلات انتخاباتی را برهم زده است،رویای ریاست مجلس را در سر برخی ها انداخته و البته برخی دیگر را نیز مردد کرده است. و امروز دقیقا همان روزی که تکلیف رویاها و تردیدها تا حدی روشن خواهد شد.