چیزی حدود نیمی از بیکاران ایران را دانشآموختگان دانشگاهی تشکیل میدهند. این آماری است که شاید بارها به آن برخوردهاید و حالا به تازگی نتایج کنکور دانشگاهها اعلام شده و دغدغه کنکوریها بالا گرفته است که بازار کار ایران از کدام رشتهها اشباع شده است؟ کدام رشتهها پولسازترند و پرداخت شهریه برای تحصیل در کدام رشتهها دورریختن پول است؟ در این گزارش به شما میگوییم که پولسازترین رشتههای تحصیلی در بازار ایران و جهان کدامند و روی بازار کار چه رشتههایی حساب نکنید.
رشتههای پولساز بازار کار جهان
اینکه چه رشتهای برای تحصیل در دانشگاه میتواند درآمدهای آتی را افزایش دهد، تصمیم بزرگی به نظر میرسد. در این میان میتوان شکاف درآمد پنجسال پس از فارغالتحصیلی بین دانشآموزانی را که بیشترین و کمترین حقوق را دارند، مورد بررسی قرار داد. برای مثال فارغالتحصیلان پزشکی و دندانپزشکی بهطور متوسط به ۴۶هزار و ۷۰۰ پوند دست پیدا میکنند، درحالی که افرادی که رشته آنها اقتصاد بوده، ۴۰هزار پوند به دست میآورند. این ارقام دوبرابر دستمزد متوسط فارغالتحصیلان هنرهای خلاق (۲۰هزار و۱۰۰ پوند)، کشاورزی (۲۲هزار پوند) و ارتباطات جمعی (۲۲هزار و ۳۰۰ پوند) است. البته این شکاف درآمد در برخی موارد بزرگتر میشود، زمانی که دانشگاه معتبرتر و نمرات دانشجویان نسبت به یکدیگر متفاوتتر یا بالاتر باشد. با این وجود یکی از نشریههای انگلیسی زبان، فهرستی از پولسازترین مشاغل دنیا را در سال میلادی جدید منتشر کرد که در صدر آن رشتههای مدیریت، علوم ارتباطات، علوم کامپیوتر، طراحی و گرافیک، مهندسی نفت و مهندسی مکانیک جا خوش کردهاند.
رشتههای پولساز بازار کار ایران
حالا از پردرآمدترین رشتههای کالجهای دنیا فاصله میگیریم و به پولسازترین رشتههای دانشگاهی در ایران میپردازیم. در این دوره از تاریخ که ما روزگار میگذرانیم، پولدارشدن مهمترین دلیل دانشآموزان ایرانی برای رفتن به دانشگاه و انتخاب پردرآمدترین رشتههای دانشگاهی است. دکتر یا مهندسشدن، آرزوی بسیاری از دانشآموزان است. امروز تنها مهندسی، دکتری و وکالت جزو رشتههای پردرآمد در ایران به حساب میآیند و رشتههایی همچون فنیوحرفهای و بیشتر رشتههای علوم انسانی به فراموشی سپرده شدهاند که به عقیده جامعهشناسان، این نیاز جامعه نیست بلکه اولویتهایی است که دولتمردان برای جامعه تعریف کردهاند؛ برای مثال اگر دولتمردان به تکتک افراد جامعه اهمیت میدادند و برای مسائل اجتماعی به دنبال راهحلهای ریشهای بودند، حالا رشتهای همچون روانشناسی جزو رشتههای با اهمیت و باارزش به حساب میآمد و رغبت دانشآموزان و جوانان برای کشش به سمت این رشتهها بیشتر میشد.
کامپیوتر: رشته روز و رشته آینده است. روند رو به رشد استفاده از کامپیوتر در زندگی روزانه، اشتغال فارغالتحصیلان این رشته را فراهم کرده است که بتوانند در قالب شرکتهای تولیدکننده قطعات، شرکتهای تولیدی و خدماتی، شرکتهای تولیدکننده نرمافزارها و هرشرکتی که نخواهد از این قافله عقب بماند، فعالیت داشته باشند. رشته کامپیوتر دارای دو گرایش سختافزاری و نرمافزاری است. فارغالتحصیلان گرایش نرمافزار درصورتی که از برنامهنویسان حرفهای باشند، به دلیل نیاز هرشرکت به این گرایش میتوانند با درآمد بالا به راحتی جذب بازار کار شوند.
مدیریت: MBA رشته MBA حدود ۱۰سال است که در دانشگاههای کشور تدریس میشود. این رشته، یکی از پرطرفدارترین و پرسودترین رشتههای دانشگاهی است که در دوره کارشناسی ارشد، سومین مدرک در مدیریت کسبوکار به حساب میآید و بهطورکلی برای ایجاد مهارتهای مختلف مدیریتی در مهندسان رشتههای مختلف به کار میرود. از آنجایی که در تمامی شرکتها و سازمانهای دولتی و غیردولتی نیاز به نیروی دارای مهارت در زمینه مدیریت بازاریابی و مارکتینگ، مدیریت استراتژیک، مدیریت منابع انسانی، تجارت و کارآفرینی احساس میشود، این رشته از بازار کار خوبی برخوردار است.
مدیریت بازرگانی گرایش بیمه: فارغالتحصیلان این رشته به دلیل داشتن اطلاعات وسیعی در مورد بازرگانی و بازاریابی، روابط انسانی و امور مالی و اقتصادی بهخصوص بیمه، میتوانند بهعنوان مدیران اجرایی در شرکتهای بیمه مشغول به کار شوند.
علوم آزمایشگاهی: شناخت علل ایجاد بیماریهای مختلف و عوامل ایجادکننده آنها از وظیفه مهم رشته علوم آزمایشگاهی است. رادیولوژی، رشتههای توانبخشی و... از گرایشهای این رشته محسوب میشود. این رشته از نظر کاربرد و بازارکار، یکی از رشتههای خوب و البته پردرآمد است. بیشتر فارغالتحصیلان این رشته به راحتی میتوانند وارد بازار کار شوند.
داروسازی: زمینه کاری این افراد شامل ارایه خدمات دارویی، مشاوره دارویی و بررسی روشهای داروسازی و ضعفهای احتمالی موجود در رژیمهای دارودرمانی است. درحال حاضر حدود ۹۷درصد داروهای مورد نیاز کشور در کارخانههای متعدد داروسازی داخل کشور ساخته میشوند که بدون شک متخصصان مورد نیاز در این کارخانهها، فارغالتحصیلان این رشته نیز هستند. هماکنون از بین ۹۰درصد فارغالتحصیلان این رشته، ۸۰درصد آنها جذب داروخانهها شده و مابقی در صنایع داروسازی و آرایشی یا در کارهای اجرایی وزارت بهداشت و درمان فعالیت میکنند.
دندانپزشکی: با وجود اینکه افراد بسیاری در این رشته فارغالتحصیل شدهاند و به مرز اشباع رسیده است، اما همچنان در کشورهای جهان سوم نیاز به این رشته احساس میشود. پیشبینی شده است در ۲۰۳۰ میلادی، بهداشت دهان و دندان مردم به اندازهای خوب خواهد شد که دیگر نیاز به دندانپزشکی عمومی نخواهد بود و فقط به صورت تخصصی، افراد در این حرفه فعالیت میکنند، اما درحال حاضر، دندانپزشکهای ما جزو افراد پردرآمد جامعه محسوب میشوند. پیشبینی شده است که رشته پیراپزشکی تا سال ۲۰۲۲ جزو رشتههای پردرآمد محسوب شود و رشد ۳۷درصدی داشته باشد.
کاردرمانی و فیزیوتراپی: این رشتهها جزو رشتههای پردرآمد ایران هستند که پیشبینی شده تا سال ۲۰۲۲ به ترتیب ۲۹ و ۳۶درصد رشد داشته باشند؛ بهخصوص که آمار سن پیری جامعه متاسفانه بالا رفته است. درحال حاضر فارغالتحصیلان این رشته میتوانند در مراکز دولتی مانند بیمارستانها، مراکز توانبخشی یا حتی فدراسیونهای ورزشی فعالیت داشته باشند یا بعد از گذراندن دوران طرح و به دست آوردن ۶سال سابقه کار در بیمارستانها و... خود اقدام به تاسیس کلینیک خصوصی فیزیوتراپی کنند.
رشتههای پزشکی: فارغالتحصیلان رشته پزشکی اگر فقط کمی صبر داشته باشند و بتوانند در دوران تحصیل مهارت و دانش خود را بالا ببرند، میتوانند در آینده، پزشکی سرشناس با درآمد بالا باشند. از طرفی این افراد با ادامه تحصیل میتوانند یکی از رشتههای پردرآمد پزشکی را انتخاب کنند. یکی از این پردرآمدها، متخصص زیبایی گوش، حلق و بینی و متخصص پوست و مو است که امروز در صدر لیست پردرآمدها قرار گرفتهاند و دلیل آن نیز گرایش بسیار مردم به زیباتر شدن و زیباتر دیدهشدن در جامعه است که این رشته را به پولسازترین رشته دانشگاهی تبدیل میکند.
مهندسی و پزشکی هنوز پولسازند
به این ترتیب هنوز رشتههای پزشکی و مهندسی جزو پولسازترین رشتهها محسوب میشوند. دانشآموزانی که در دبیرستان معدل بالاتری دارند با فکر پوشیدن لباس سفید دکتری و گذاشتن کلاه ایمنی مهندسی، جذب رشتههای علوم تجربی و ریاضی و فیزیک میشوند؛ آنها نیز که انتخابی جز علوم انسانی در رشتههای نظری برایشان باقی نمیماند، عزمشان را برای وکالت جزم میکنند. از رشتههای فنیوحرفهای و کارودانش نیز در این سالها آنگونه که باید و شاید استقبال نشده و همچنان رشتههای نظری، بیشترین حجم داوطلبان کنکور را دارند و از این فارغالتحصیلان بهرهوری نمیشود. آنها صندلیهای دانشگاه را پرمیکنند، اما پس از خروج از دانشگاه، دیگر جایی برایشان در نظر گرفته نشده است.
چرا رشتههای فنیوحرفهای بازار ندارد؟
در این میان، عدم رونق برخی رشتههای دانشگاهی به عقیده برخی کارشناسان، وضع اقتصادی و نیاز بازار کار است، اما آنگونه که مشهود است، وضع اقتصادی و واردات بیش از اندازه در این بخش نیز بیتاثیر نبوده، به گونهای که کارخانهها و واحدهای تولیدی از رونق افتادهاند و به همین دلیل فارغالتحصیلان فنیوحرفهای و کارودانش در کشور ما خریداری ندارند. چهبسا اگر رونق به کشور بازمیگشت، شاید این رشتهها مانند سایر کشورها به رشتههای باارزش و پردرآمد تبدیل میشدند.
بازار چه رشتههایی اشباع شده است؟
در ۶۰سال گذشته و در طول حیات آموزش عالی، داوطلبان توسعه آموزش عالی را جهتدهی میکردهاند؛ وقتی ۱۰۰ نفر یا ۱۰۰۰ نفر اول کنکور، یک رشته خاص را انتخاب میکنند، بهطور طبیعی یکی از دلایل آن، کشش بازار کار و درآمدزا بودن آن رشته است. حالا در شرایطی هستیم که ۸۰درصد جمعیت داوطلبان کشور در ۲۰درصد رشتهها علاقهمند به ادامه تحصیل هستند که در صدر آن پزشکی، رشتههای مهندسی همچون برق، کامپیوتر، عمران و رشتههای حقوق و روانشناسی قرار دارد. ارزیابیهای اولیه نشان میدهد که بازار کار این رشتهها، بازار خوب و پرکششی است. برخی رشتهها که در گذشته تصور میشد بازار کارشان بسیار خوب است، امروز به مرز اشباع رسیدهاند؛ ازجمله حقوق، روانشناسی و برخی رشتههای مهندسی مانند مهندسی برق، بنابراین به شما توصیه میکنیم که این رشتهها را جزو آخرین انتخابهایتان قرار دهید.
مردم جهان از دانشگاهها!
برخلاف ایران که هنوز اشتیاق به تحصیلات دانشگاهی، به بحران کار و کارآفرینی در آن دامن میزند، در بسیاری از کشورها تمایل جوانان برای ورود به دانشگاهها رو به کاهش گذاشته است. کشورهایی نظیر ایالات متحده آمریکا، انگلستان، هند، چین و کشورهای حوزه نوردیک همگی در سالهای اخیر با کاهش تعداد دانشجویان در مقاطع مختلف دانشگاهی روبهرو شدهاند. در آمریکا سالهای متمادی کمپهای دانشگاهی شاهد دانشجویانی بودند که روزبهروز بر تعدادشان افزوده میشد. در سال ٢٠١٠ تعداد دانشجویان این کشور به بالاترین میزان خود یعنی ٢١میلیون نفر رسید، ولی از آن زمان تاکنون هر سال با کاهش روبهرو بوده است. در پایان سال ٢٠١٤ میلادی (که جدیدترین آمار دولتی در دست است) تعداد ورودی دانشگاهها در این کشور بیش از ٨٠٠هزار نفر کاهش پیدا کرد. در سال ٢٠١٥ میلادی باراک اوباما در یکی از سخنرانیهای خود گفت: «مدرک دانشگاهی مطمئنترین بلیت برای ورود به طبقه متوسط است.» و حالا دوسال پس از سخنان او ٨٠٠هزار جوان، کمتر از گذشته، از این طریق قصد ورود به طبقه متوسط را دارند!
برخی معتقدند جایی برای نگرانی نیست؛ تعداد دانشجویان کم شده، چون اقتصاد رو به بهبود است، یعنی افراد بیشتری وارد بازار کار شدهاند. تجربه تاریخی در آمریکا نشان میدهد هرگاه شرایط اقتصادی بهبود پیدا کرده، جوانان آمریکایی به کار روی آوردهاند و تحصیل در دانشگاهها با افت مواجه شده است. این درحالی است که فارغالتحصیلان کالج (با مدرک لیسانس) تقریبا دو برابر کسانی که با دیپلم وارد بازار کار میشوند، حقوق میگیرند.