رفع فقر مطلق، یکی از شعارهای انتخاباتی حسن روحانی و بعد از آن یکی از برنامه‌های برخی وزارتخانه های دولت دوازدهم، در ایران عنوان شد؛ طرحی که به‌زعم بسیاری از کارشناسان اجرای آن نشدنی است. معاون رفاه وزارت کار در اظهارات خود در اردیبهشت ماه این را تایید کرده و عنوان کرده بود: منظور از این طرح نه زدودن فقر مطلق، بلکه کاهش فقر غذایی بین 880هزار خانوار ایرانی است که از خردادماه با بودجه 2هزار میلیاردتومانی اجرا خواهد شد. احمد میدری گفته بود تعداد کسانی که زیر خط فقر قرار گرفته‌اند فزونی یافته و از روستاها بیشتر در شهرها نمود پیدا کرده است.


براساس طرحی که دولت و وزارت رفاه برای رفع فقر مطلق ارائه کرد، قرار شده بود کسانی را که کمتر از مستمری بهزیستی و کمیته امداد درآمد دارند تحت پوشش قرار دهد. دولت خود را متعهد بداند که هیچ‌کس کمتر از این میزان درآمد نداشته باشد و میزان 2هزار میلیارد تومان بودجه برای این طرح دیده شد که با این بودجه سعی داشت حداقل مواد غذایی را برای این خانواده‌ها تامین کند. این درحالی بود که مجموع مستمری در کمیته امداد، بهزیستی و یارانه نقدی برای خانواده پنج‌نفره حدود 690هزارتومان بود. با این حال نهادهای اجرایی مسئول تاکنون هیچ گزارشی در مورد تعریف فقر، خط فقر، شمار فقرا و برنامه‌های حمایتی از آنها منتشر نکرده اند. در عین حال سازمان برنامه و بودجه بر اساس تعریفی که از فقر شدید و فقر مطلق دارد، تعداد خانوارهای زیر خط فقر را بیش از 2میلیون و 858هزار خانوار اعلام کرده است، اما آمارهای غیررسمی چیزی فراتر از این عدد و رقم را نشان می‌دهد.


نوسانات ارزی و افزایش فقر
حالا با توجه به نوسانات ارزی و افزایش تورمی که به‌دنبال داشته است، به نظر می‌رسد تعداد بیشتری زیر خط فقر قرار گرفته‌اند. مسئله‌ای که روز گذشته یک عضو کمیسیون اجتماعی مجلس شورای اسلامی درباره آن به خانه ملت گفت: در یک سال اخیر فقر مطلق در کشور از ۱۲درصد به ۵۰ درصد افزایش یافته است و نرخ خط فقر به نزدیک ۶میلیون تومان رسیده است. رسول خضری درباره کاهش خرید اقشار ضعیف جامعه در پی نابسامانی اوضاع اقتصادی، گفت: ریشه‌کن کردن فقر مطلق یکی از شعارهای اصلی آقای روحانی در انتخابات ریاست‌جمهوری سال 96 بود و این موضوع همراه با رفع بیکاری و عدالت اقتصادی، محور بودجه دولت در سال 97 قرار گرفت، اما متاسفانه امروز نه تنها فقر مطلق از بین نرفته بلکه چندین برابر شده است.
نماینده مردم پیرانشهر و سردشت در مجلس شورای اسلامی با تاکید بر اینکه تا قبل از آغاز به کار دولت دوازدهم 12درصد مردم کشور در فقر مطلق بودند و خط فقر 3میلیون تومان بود، تاکید کرد: قطعاً با اوضاع فعلی خط فقر حداقل به 6میلیون تومان افزایش پیدا کرده و درصد مردمی که دچار فقر مطلق شده‌اند به چند برابر افزایش پیدا کرده و می‌توان گفت به عدد 50درصدی نزدیک شده است.


فقر، محور سوال از رئیس‌جمهوری
وی ادامه داد: محور سوال ما از رئیس جمهور که امروز در مجلس اعلام وصول شد همین موارد است. ما به شدت بر سوال خود پافشاری خواهیم کرد و آقای رئیس جمهور باید در مورد این وضعیت به صورت شفاف پاسخ‌گوی مجلس باشد. مجلس در صورت قانع نشدن از اختیارات قانونی خود استفاده خواهد کرد. این نماینده مجلس دهم ضمن بیان این که امروز ارزش پول سوریه، عراق و افغانستان از ارزش پول ما بیشتر است در حالی که ذخایر ارزی ما چندین برابر این کشورها است، گفت: به اعتقاد من مشکل از مدیریت ناصحیح است و حواله دادن نابسامانی‌ها به دشمن خارجی، شانه خالی کردن از مسئولیت است؛ هنوز تحریمی شروع نشده که ما همه چیز را گردن دشمن خارجی می‌اندازیم. وی تصریح کرد: من متاسفم بگویم در جریان نوسانات ارزی در کشور دولت بالای 200هزار میلیارد تومان از جیب مردم درآمدزایی کرد. در مقابل ارزش پول مردم یک سوم شد و حداقل سه برابر فقیرتر شدند و نیمی از جامعه به زیر خط فقر سقوط کردند. عضو کمیسیون اجتماعی مجلس شورای اسلامی در مورد تامین کالاهای ضروری اقشار ضعیف توسط دولت، گفت: قطعاً دولتی که مسبب این همه آسیب‌هاست باید خودش نیز برای این وضعیت راهکار ارئه دهد و مجلس هم تصویب کند.


آگاهی از وضعیت فقر، اولین قدم مبارزه
نکته دیگر اینکه اولین قدم در مسیر مبارزه با فقر و محرومیت، آگاهی از وضعیت فقر است؛ وضعیتی که نمودی از توسعه‌نیافتگی است، مشکلات مختلفی را در ابعاد گوناگون برای جوامع به بار می‌آورد. از این‌روست که موضوع فقر از سوی تمامی کشورهای جهان دارای اهمیت فراوان بوده و برای از بین بردن یا کاهش وسعت آن برنامه‌های ویژه‌ای را اجرا می‌کنند. بنابراین سنجش فقر و نیز راه‌های مختلف فقرزدایی در دهه‌های اخیر اهمیت بیشتری در سیاستگذاری‌های اقتصادی کشورهای دنیا به‌ویژه کشورهای توسعه‌نیافته پیدا کرده است. در این میان باید به این نکته هم توجه داشت که فقر مطلق به معنای خط فقر ملی است و هیچ کشوری موفق نشده است فقر مطلق خود را از بین ببرد. به گفته کارشناسان در ایران فقر خوراکی طبق برآوردهای بین‌المللی، بیش از 4درصد و طبق برآوردهای داخلی، بیش از 2درصد است اما فقر مطلق در ایران در دهه گذشته روند افزایشی داشته است.
همچنین آنچه از تعریف‌های اقتصادی برمی‌آید و حتی در گزارش‌های دولت هم به آن اشاره شده است، فقر دو گونه دارد، فقر شدید و فقر مطلق که بر این اساس فقر شدید به خانوارهایی اطلاق می‌شود که «اگر تمامی درآمد خانوار صرف تهیه غذا شود سرپرست خانوار قادر به تامین 2هزار کیلو کالری روزانه برای هر فرد بر مبنای سبدمطلوب غذایی نباشد» و فقر مطلق هم شامل خانوارهایی می‌شود که به‌لحاظ درآمدی قادر به تامین حداقل نیازهای اساسی خوراکی و غیرخوراکی(مسکن، پوشاک، درمان و آموزش) خود نباشند.
فقر مطلق و فقر نسبی
فقر مطلق بر پایه حداقل معاش شکل گرفته است و منظور از حداقل معاش، حداقل نیازهایی است که برای حفظ زندگی لازم است. اگر سطح زندگی فردی کمتر از این حداقل باشد توان لازم را برای ادامه زندگی نخواهد داشت. بنابر این تعریف، فقر مطلق بستگی به چگونگی تعریف حداقل معاش دارد. برای این کار لازم است بدانیم مردم به چه چیز نیاز دارند و با دسترسی به چه میزان از کالاها و خدمات مشکل فقر آنها برطرف خواهد شد. در مقابل فقر مطلق، فقر نسبی قرار دارد. فقر نسبی به عنوان ناتوانی در کسب یک سطح معین از استانداردهای زندگی که در جامعه فعلی لازم یا مطلوب تشخیص داده می‌شود تعریف شده است. در فقر نسبی که ناشی از اختلاف درآمدی است فقر صرفاً ناشی از فقدان منابع جهت تامین نیازهای اساسی نیست بلکه ناشی از کمبود منابع فرد جهت دسترسی به حداقل استاندارد زندگی آن جامعه است. بنابراین در تعریف فقر نسبی به نابرابری در توزیع درآمد و ثروت بیش از میزان مطلق درآمد افراد توجه می‌شود.


فقر همچنان زنده است
با این حال پس از پیروزی انقلاب اسلامی، اقدامات دولت‌ها در دوره‌های مختلف، به شکل‌های گوناگون در راستای کاستن از فقر و محرومیت و ایجاد زیربناها، سامان یافت. توسعه خدمات زیربنایی در روستاها و شهرها از جمله تامین آب آشامیدنی، تامین بهداشت و مراقبت‌های اولیه، برق‌رسانی و برقراری نظام حمایت از سالمندان روستایی و شهری و نیز توسعه بیمه همگانی و پوشش‌های حمایتی در کل کشور از بارزترین مصادیق این خدمات به شمار می‌رود. علی‌رغم همه این تلاش‌ها، باز هم به نظر می‌رسد که پدیده فقر به‌صورت یک معضل همچنان به حیات خود ادامه می‌دهد و در این وضعیت به گفته این نماینده مجلس 50درصد مردم در تله فقر گرفتارند.
در شرایط فعلی حاکم بر دنیا که جهانی شدن، پدیدآورنده فرصت‌های بی‌شمار است و در عین حال چالش‌های متعددی را نیز پیش روی کشورهای در حال توسعه از جمله کشور ایران قرار می‌دهد، رهایی از تله فقر یا فرو غلطیدن بیشتر در دام آن بسته به تدابیر و سیاست‌هایی است که سیاستگذاران کشور برای مبارزه با فقر و مظاهر آن اتخاذ می‌کنند. تردیدی نیست که استفاده بهینه از فرصت‌ها و مدیریت مدبرانه چالش‌های اقتصادی، سیاسی و اجتماعی مهم‌ترین کاری است که دستگاه‌ها و نهادها و مقام‌های مسئول باید به آن بیشترین میزان توجه را داشته باشند.