تعطيلات هفته گذشته مدت زمان سفر از پايتخت به استانهاي گيلان و مازندران را به گفته برخي مسافران تا 20 ساعت هم كشاند. برخي جادههاي مواصلاتي مهم يكطرفه شدند و مسير جادهاي سه ساعته به مسيري 12 و 18 ساعته تبديل شد. از آن سو، در مقصد هم ازدحام و شلوغي جمعيت موج ميزد. قيمت اماكن اقامتي سر به آسمان زد و نان و برخي اقلام اساسي به يكباره در تعطيلات ناياب شد.
اما اينبار نوع جديدي از «كميابي» و «نايابي» نيز با «سفرهاي تهاجمي» به شمال ايران همراه شد: بنزين! مطابق اظهارات مسوولان استاني مازندران، در هفته گذشته بيش از 21 ميليون گردشگر به اين استان وارد شدهاند؛ مسافراني كه در نبود زيرساخت درست جادهاي و اقامتي، براي تفريح به دل جنگلهاي اين استان ميزدند، اما باقي گذاشتن زباله در جنگلها سببساز آلوده كردن محيط زيست شده و تصاويري ناخوشايند از سفر درست كرده است. براي دانستن بزرگي عدد 21 ميليون سفر به مازندران با خودروي شخصي به اين موضوع دقت كنيد كه در نوروز امسال 13 ميليون سفر به اين استان انجام شده بود و در اين يك هفته ركورد عجيبي از سفر به اين استان جابهجا شده كه احتمالا بخشي از اين مسافران نيز به صورت «گذري»وارد استان مازندران شدهاند. اما نكته نگرانكننده، ركوردشكني مصرف سوخت در اين يك هفته آن هم در استانهاي شمالي بوده است. چنانكه به گفته كرامت ويسكرمي، مديرعامل شركت ملي پخش فرآوردههاي نفتي «روز دهم شهريور با ثبت مصرف ۱۴۲ ميليون ليتر بنزين، ركورد مصرف بنزين در كشور شكسته شد. همچنين روز يكشنبه، يازدهم شهريورماه مصرف بنزين به حدود ۱۳۸ ميليون ليتر رسيده است.» توجه داشته باشيد كه اوج سفرهاي مردم در تعطيلات نوروزي است و ميزان مصرف روزانه بنزين در نوروز 1403 بهطور ميانگين به ۱۲۰ ميليون ليتر ميرسيد. چنانكه يازدهم فروردين ماه امسال كه مصرف بنزين به اوج خود رسيده بود، اين عدد به ۱۳۰ ميليون ليتر رسيد و حالا ركورد عجيب و غريبي شكسته شده است. اين در حالي است كه با «اشباع» شدن مازندران، از ميانه هفته گذشته موج مسافرتهاي تهاجمي به استان گيلان سرريز شد. همين الان كه اين گزارش نوشته ميشود (شامگاه جمعه 16 شهريور ماه) به گفته پليس راه، نزديك به 500 هزار خودرو از دهم تا 15 شهريور وارد گيلان شدهاند و ترافيك ۱۲ كيلومتري در محور رشت- امامزاده هاشم شكل گرفته و در محدوده دوربرگردان سراوان نيز ترافيك ۹ كيلومتر طول دارد. انبوه مسافران در شهرهاي گيلان و مازندران، باعث شده كه پمپبنزينها با مشكلات فراواني روبه رو شوند. اوج اين مشكلات در روز چهارشنبه گذشته خود را نشان داد. چنانكه كانال تلگرامي «خبرفوري» در اين باره با اتكا به مشاهدات خود در استان گيلان نوشت: « از صبح چهارشنبه بيشتر پمپبنزينهاي استان تعطيل شدهاند. صفهاي طولانيمدتي در پمپ بنزينها تشكيل شده و همهمه، شلوغي و ترافيك سنگيني در خيابانهاي مختلف تشكيل شده است. مردم محلي و مسافران در شهرهاي صومعهسرا، رشت، فومن، ماسال و... سرگردان شدهاند. صفهاي ماشينهاي خالي جلوي پمپبنزينهاي بسته تشكيل شده و مردم عصباني و سرگردان شدهاند.» يك مسافر نيز در رابطه با وضعيت بنزين شهرهاي شمالي به خبرنگار اين رسانه گفته: «از صبح چهارشنبه بنزين ناياب شده است. من از صبح تا ظهر به ۴ پمپ بنزين در صومعه سرا، كسما، ضيابر و گوراب زرميخ رفتم اما همه تعطيل بودند و صفهاي طويلي در پمپبنزينها تشكيل شده بود. بسياري از مسافران نگران برگشت به خانهاند. آنها ميترسند كه مجبور شوند تا چند روز در گيلان بمانند.» بر اساس گزارش مهر، شهروندان و مسافران غرب مازندران براي سوختگيري، مسيرهاي كيلومتري طي ميكنند. به گفته متوليان امر ترافيك سنگين و نرسيدن نفتكشها سبب غيرفعال شدن مقطعي برخي جايگاهها شده است. ايرنا نيز گزارش داده كه در برخي مناطق غربي مازندران مشكل حادتر از گذشته شده و حتي كار به خاموش شدن خودروهاي شهروندان و مسافران در خيابانها و معابر و تشكيل صف شهرونداني با ظرفهاي خالي مقابل برخي جايگاههاي سوخت كشيده شده است. اين خبرگزاري به نقل از تورج اماني مدير شركت پخش فرآوردههاي نفتي منطقه چالوس نوشته است: « ورود كمسابقه مسافر به غرب مازندران ترافيك فوق سنگيني را در محورهاي ارتباطي و جادههاي بين شهري ايجاد كرده است كه اين ترافيك باعث شده ناوگان حمل نفتكشهاي جادهپيما براي حمل و رساندن سوخت با مشكل مواجه شوند. بخشي از انبارهاي تامين سوخت ما در رشت قرار دارد؛ مسافت رشت تا تنكابن در شرايط عادي براي نفتكشها حدود سه ساعت و نيم است اما در زمان حضور مسافران به هفت ساعت ميرسد.» در پاسخ به بحران به وجود آمده بنزين در استانهاي شمالي، شركت ملي پخش فرآوردههاي نفتي در منطقه گيلان آسانترين راه را انتخاب كرد؛ يعني «تكذيب» موضوع و اينكه مشكلي وجود ندارد و البته اضافه كرده كه « ممكن است رسيدن نفتكشها به پمپ بنزينها و مجاري عرضه سوخت به خاطر ترافيك سنگين درون و برون شهري با تاخير همراه باشد. » استاندار مازندران نيز در تازهترين اظهارنظر گفته بود: «در تماس تلفني با وزير نفت رايزنيهايي براي حل مشكل سوخترساني به غرب مازندران داشتيم و دكتر پاكنژاد نيز از اعزام نماينده معين خود به غرب مازندران با هدف تسريع در سوخترساني از استانهاي همجوار به غرب استان خبر داد.»
واقعيت اينكه ترافيك سرسامآور در تعطيلات مناسبتي در نبود زيرساخت مناسب گردشگري در ايران يك تعطيلي را از «فرصت» به «تهديد» تبديل ميكند و تعطيلاتي كه اصولا بايد براي ايجاد آرامش باشد؛ ميشود اعصاب خردكنترين اتفاق موجود. تعطيلات اخير هم به شيوهاي جديد تاثير خود را روي مردم گذاشت و حالا بحران كمبود بنزين نيز به آن اضافه شد. اما چرا اين اتفاق افتاده و چرا هر سال در تعطيلات مناسبتي شاهد سفرهاي تهاجمي به شمال (و گاه به جنوب) هستيم؟
حمل و نقل عمومي وجود خارجي ندارد
گزينه اول مسافران در تعطيلات مناسبتي، سفر با خودروي شخصي است. دليل آن هم مشخص است. در نبود نظام مشخصي براي قيمتگذاري و تامين و لجستيك حمل و نقل عمومي، به هنگام تعطيلات، دلالان وارد ميشوند و به صورت يكشبه بليت سه جزء حمل و نقل هوايي، جادهاي و ريلي اصولا «ناياب» ميشود. دلالان اين بليتها را ميخرند و با قيمتي بالاتر ميفروشند و كسي هم كاري به كارشان ندارد. هرچند ظرفيت موجود در حمل و نقل جادهاي (اتوبوس) ريلي (انواع قطارها) و هوايي پاسخگوي نياز سفرهاي «تهاجمي» نيست. اما در كمترين حالت، اگر در بخش حمل و نقل عمومي همهچيز سر جاي خودش بود؛ بخش بزرگي از آنها كه حال و حوصله سر و كله زدن با ترافيك و شلوغي را ندارند؛ قطار يا اتوبوس را انتخاب ميكردند. بنابراين در نبود اين سيستم حمل و نقل عمومي كارآمد و در كنار آن بنزين ارزان قيمت، ماشين شخصي بهترين و به صرفهترين گزينه موجود براي سفرهاي تهاجمي است!
تعطيلات كم است
برعكس ايران، در بسياري از كشورهاي دنيا از جمله همين كشورهاي همسايه خودمان، تعطيلات دو روزه، «توزيع زماني» براي مردم فراهم ميكند تا به جاي سفر «تهاجمي» به مقاصد گردشگري، بتوانند در طول سال برنامهريزي كرده و مثلا سه روز يا چهار روز به مسافرت بروند. اين اتفاق، حجم گسترده ترافيك در سفرهاي تهاجمي را به حداقل ميرساند و فرصت بيشتري نيز براي بخش لجستيكي و پشتيباني جادهها فراهم ميكند.
تلاشهايي براي ايجاد تعطيلات دو روزه در ايران صورت گرفته كه اندر خم يك كوچه است و هنوز دعوا بر سر اين است كه شنبه تعطيل شود يا پنجشنبه! اما نكته مهم «عادلانه شدن فضاي استفاده از تعطيلات» است. در دولت احمدينژاد تعطيلات به صورت «اعلام نشده» به صورت خلقالساعه اجرايي ميشد و موجب هجوم به جادهها بود. در دولت آقاي روحاني نيز نگاه غالب اين بود كه كشور تعطيلي زياد دارد و اين تعطيلات لطمات زيادي به اقتصاد وارد ميكند! كه البته اين هم مشخص نيست بر چه اساسي گفته ميشد؟ در كشوري كه بخش عمده اقتصاد آن را بخش خدمات يا نفت (بدون تعطيلي و به صورت شيفتي) و حتي كشاورزي (كه اصولا تعطيلبردار نيست) تشكيل ميدهد، ايجاد دو روز تعطيلي در آخر هفتهها چه زيان غير قابل جبراني به اقتصاد وارد ميكند؟ بهتر نيست عناصري كه بايد تعطيلات دو روزه را در تقويم بگنجانند دست از لجبازي بردارند و همهچيز را به گردن قيمت ارزان بنزين نيندازند؟
تورم بالا و گراني سفر
با افزايش قيمت دلار، حالا حتي سفر به كشورهاي همسايه نيز براي خيل عظيمي از مردم ايران امكانپذير نيست. اين اتفاق، سفر داخلي را به تنها گزينه موجود براي تعطيلات تبديل كرده است. اما همزمان با سفر خارجي، تورها و سفرهاي داخلي نيز به ابزاري لاكچري براي صاحبان مشاغل گردشگري تبديل شدهاند. با افزايش قيمتها در تورهاي داخلي كه پس از دوران كرونا به اوج خود رسيده، تنها راه كساني كه يك تعطيلي گير ميآورند سفر تهاجمي به شمال است.
مسوول قحطي بنزين كيست؟
البته كه بنزين ارزان نيز موجبات سفرهاي تهاجمي به شمال را فراهم ميكند. ترافيك سنگين، بنزين كه سرمايهاي ملي محسوب ميشود را ميسوزاند و به هدر ميدهد. در حالي كه براي ساخت اين فرآورده زحمت زيادي كشيده شده و هزينه بالايي برده است.
اما بهتر است دولت براي بحران بنزين و ركوردزني مصرف آن زودتر تصميمگيري كند. اگر ناياب و كمياب شدن بنزين در شهرهاي شمالي به واسطه قيمت پايين آن بوده، با يك تصميم درست و صادقانه به مردم گفته شود. اگر هم اينطور نبوده، به مردم پاسخ داده شود كه چه كسي مسوول بحران قحطي بنزين در شمال كشور در تعطيلات هفته گذشته بود؟