مریم رحیمی در هم میهن نوشت: برای اینکه بهتر متوجه شوید میزان عرضه گوشت تا چه اندازه کاهش یافته، میتوان دست به یک مقایسه زد. در مقام مقایسه، از زمان شیوع ویروس کووید ۱۹ تاکنون، هرگز سطح عرضه گوشت قرمز تا این حد کم نبوده است؛ برای همین هم هست که بسیاری از کارشناسان، نگران امنیت غذایی و پروتئین سفره مردم شدهاند؛ بنا بر تازهترین گزارش منتشرشده از مرکز آمار ایران، عرضه گوشت در کف ۴۴ ماه اخیر قرار گرفته است (بر اساس نمودار ).
درست است که بنا بر یک رویه که دامداران هم آن را تایید میکنند، کاهش عرضه دام به کشتارگاهها در زمستان طبیعی است اما مسئله نگرانکننده این است که آخرین باری که سطح توزیع دام اینچنین کاهش یافته بود، دوران پاندمی کرونا بود؛ دورانی که کسبوکارها در ضرر بودند و اصلاً برخی از دامداران میترسیدند نزدیک دامهای خود شوند زیرا در آن زمان شایعاتی درباره احتمال انتقال ویروس ناشناخته از حیوان به انسان وجود داشت.
آخرین آمارهای عرضه گوشت قرمز در کشور حاکی از آن است که عرضه گوشت قرمز در دیماه سال گذشته ۴۱ هزار تن بوده که با کاهش 18 درصدی نسبت به سال جاری به 33 هزار و ۵۰۰ تن رسیده است.
لاجرم پیامد کاهش عرضه هر کالا، افزایش قیمت آن است؛ بنابراین کاهش عرضه گوشت هم موجب افزایش قیمت آن و متعاقباً ناتوانی مردم در تامین گوشت بهعنوان یکی از اصلیترین مواد منابع پروتئینی است؛. این ادعایی است که سازمان فائو نیز آن را تایید میکند. در گزارش سال ۲۰۲۰ فائو، سرانه مصرف گوشت قرمز در ایران کمتر از ۱۲کیلوگرم اعلام شده بود. این مقدار در سال گذشته برای هر ایرانی به حدود ۶ کیلوگرم رسید اما حالا این آمار حتی کمتر از ۶ کیلوگرم است. البته، برای اثبات این ادعا، لازم نیست آمار فائو را بررسی کنیم؛ اگر تنها گذرتان به یک قصابی خورده باشد، بهخوبی میدانید که تقاضای مردم برای خرید گوشت، تا چه حد کاهش یافته است.
بررسیهای پیشین روزنامه هممیهن نشان میدهد که تورم گوشت قرمز موجب شده مردم حبوبات، سویا و مرغ را جایگزین گوشت قرمز کنند. این ماجرا آنقدر بغرنج است که به گفته کارشناسان، سرانه گوشت قرمز برای سه دهک فرودست جامعه، تنها سه کیلوگرم است که البته با توجه به تورم خوراکیها در ماههای اخیر، میشود گمان کرد که احتمالاً این ارقام کمتر هم شده است. شاهدان رسمی داخلی نیز میگویند که روند کاهش گوشت قرمز در سفره خانوارهای ایرانی و حذف آن از سبد خانوار همچنان ادامه داشته است.
مُسکنهای مقطعی وزارت جهاد و کشاورزی
در این بین، مسئولان همچنان ادعای تنظیم بازار و عدم کمبود گوشت در بازار را مطرح میکنند و خیال میکنند با سیاستهای دستوری و تحکمی، بازار به آنان روی خوش نشان میدهد.
علیرضا پیمانپاک، قائممقام وزارت کشاورزی که در سطور اول این گزارش توضیح داده شد، وعده داده بود در آبانماه قیمت گوشت کاهش مییابد، در پاسخ به سوال خبرنگار روزنامه هممیهن که پرسیده بود چرا عرضه گوشت کاهش یافته، پاسخ میدهد: آمارهای منتشرشده مربوط به توزیع و عرضه گوشت در کشتارگاههاست و عرضه گوشت در قصابیها و فروشگاهها، کم که نشده هیچ، زیادتر هم شده است.
البته آقای پیمانپاک دیگر برای ما توضیح نمیدهد که چگونه عرضه کالایی در حلقه اول توزیع کم شده اما در حلقههای بعدی افزایش یافته است و ما را با این پرسش تنها میگذارد. ولی احتمالاً میتوان حدس زد که شاید چشم امید قائممقام وزارت کشاورزی به گوشت وارداتی باشد؛ زیرا همان زمان که وعده ارزانی گوشت در آبان را داده بود هم چنین استدلال میکرد که قرار است گوشت وارداتی به بازار تزریق شود. بعد هم، حل مسئله را به بهار موکول کرده و گفته بود: در بهار حجم تولید داخل بیشتر میشود و ثبات بیشتری را در بازار گوشت خواهیم داشت.
این گمانه آن جایی تقویت میشود که بدانیم معاون بازرگانی وزیر جهاد کشاورزی نیز در اظهارنظری مشابه، گفته بود، کسری و نیاز بازار گوشت از محل واردات جبران شده و با افزایش عرضه دام در فصل بهار، نیاز داخل کشور به گوشت قرمز تامین میشود.
یعنی وزارتخانه طبق یک عادت و رویه همیشگی بهجای سیاستگذاری و حل بحران از اساس، مُسکنهای مقطعی را در اولویت قرار داده است.
تجربه سال گذشته چه میگوید؟
وزارت جهاد و کشاورزی برای درس گرفتن از اشتباهات گذشته و تکرار نکردن آن نیازی ندارد خیلی به عقب برود. وزیر جهاد کشاورزی وقت در بهمنماه سال پیش اعلام کرده بود که قیمت گوشت با تداوم واردات، ریزش خواهد داشت. آن زمان، ساداتینژاد درخصوص راهکارهای پیشبینیشده برای تأمین گوشت و تنظیم قیمت آن گفته بود: با توجه به اینکه واردات گوشت قرمز در نظر گرفته شده است، بازار به سمت تعادل حرکت خواهد کرد و طی روزهای آینده هرچه حجم واردات بیشتر شود، بازارسازی بهتری صورت میگیرد. وی همچنین با بیان اینکه توزیع گوشت گوساله و گوسفندی منجمد در کشور در حال انجام است، اعلام کرده بود: از لحاظ توزیع گوشت در همه استانهای کشور هیچ محدودیتی نداریم، البته این گوشت وارداتی نیست؛ گوشت گوساله هم از داخل تأمین شده و حدود دو سه ماه پیش توسط شرکت پشتیبانی امور دام، کشتار و منجمد شده و با کیفیت بسیار عالی و قیمت مناسب بهصورت تنظیم بازار توزیع میشود و مردم میتوانند از آن استفاده کنند.
همه میدانند که بعد از این توضیحات و وعدهها چه رخ داد؛ گوشت قرمزِ کیلویی ۵۰۰ هزار تومان از راه رسید و خبر آن دست به دست چرخید. البته خبر گوشت قرمز ۵۰۰ هزار تومانی خیلی زود، تکذیب شد؛ هرچند قیمت گوشت قرمز واقعاً در بازار افزایش یافته بود. آن زمان، مسئولان گفتند که عکس منتشرشده درخصوص گوشت ۵۰۰ هزار تومانی مربوط به گوشت قطعهبندیشده و درجه یک بوده که معیار قیمتگذاری نیست و معیار برای تعیین قیمت گوشت باید قیمت لاشه یا شقه باشد. زیرا وقتی لاشه را قطعهبندی میکنند، برحسب ضایعاتی که از آن خارج میشود، قیمت آن تغییر میکند.
حالا بیش از یک سال از آن تکذیبیه گذشته است اما همه میدانند قیمت گوشت در برخی از محلههای تهران به کیلویی ۷۰۰ هزار تومان هم رسیده است.
عرضه گوشت گاو و گوساله هم کم شد؟
عرضه گوشت گاو و گوساله به سطح ۱۸ هزار تنی رسید. یکی دیگر از انواع گوشت قرمز، گوشت گاو و گوساله است که مصرف زیادی در کشور دارد. عرضه این گوشت در دیماه ۱۴۰۱ معادل ۲۰ هزار و ۷۰۰ تن گزارش شده که با کاهش بیش از ۳ هزار تن در دیماه امسال مواجه شده است. بر این اساس عرضه گوشت قرمز گاوی در دی سال جاری معادل ۱۸ هزار و ۲۰۰ تن بوده است.
آمار عرضه گوشت قرمز در آذرماه گویای آن است که عرضه گوشت گاو و گوساله در آذر امسال نزدیک به ۲۰ هزار و ۴۰۰ تن بوده که کاهش 10/7 درصدی را در دی امسال تجربه کرده است. همان طور که بارها گفته شد، روند عرضه گوشت در کشور گویای آن است که عرضه گوشت قرمز در دیماه امسال پایینترین سطح را در ۴۴ ماه اخیر داشته است. پیش از این پایینترین سطح عرضه گوشت قرمز مربوط به خردادماه ۱۳۹۹ و معادل ۳۰ هزار تن بوده است. کاهش در عرضه گوشت قرمز در کشور میتواند منجر به افزایش قیمت گوشت قرمز در بازار شود و تنها در صورتی که دولت با واردات گوشت قرمز، عرضه را در بازار زیاد کند، قیمت گوشت قرمز بازار هم وارد روند افزایشی نمیشود و تحت کنترل قرار میگیرد.
تقاضا نباشد، عرضه نمیشود
منصور پوریان، رئیس مجمع ملی صادرکنندگان دام ایران، که پیش از این گفته بود یکی از دلایل افزایش قیمت گوشت، فرا رسیدن فصل زمستان، فصل پروابندی گوسفند و آمادهسازی دام برای عرضه بهار است، خبر کاهش عرضه دام به کشتارگاه را نگرانکننده نمیداند و به روزنامه هممیهن میگوید: بیشترین حجم کشتارگاههای کشور در اطراف تهران و قم هستند. بیشترین مقدار کشتار دام نیز در تهران انجام میشود.
این فعال حوزه دام ادامه میدهد: در دی و بهمن، روزانه مقدار زیادی گوشت گرم وارداتی در تهران عرضه میشد. همچنین در این دو ماه مقدار زیادی گوشت منجمد به این استان وارد میشد. به همین دلیل تقاضا برای دام داخلی و کشتار داخلی در استان تهران بسیار کاهش یافت. تقاضا از سمت بازار به دلیل تامین شدن از محل واردات یکی از دلایل کاهش کشتار دام بود.
پوریان، وضعیت نهادهها را وضعیت مطلوبی میداند و بیان میکند: امسال، نسبت به سال گذشته، وضعیت نهادهها، بهتر بود. نهادهها عرضه میشوند و قیمت مناسبی هم داشتهاند. معمولاً در دی، بهمن و کلاً زمستان، میش و ماده بیشتر به کشتارگاه میروند.
او دلیل این امر را اینگونه توضیح میدهد: دلیل این است که دامداران فصلی برای زایش دام دارند و سعی میکنند در حین پروابندی دامهای مازاد و بعد از پروابندی، دامهای دیگر را بفروشند زیرا معمولاً در فصل بهار قیمت این دامهای قبلی، کاهش مییابد و از طرف دیگر هم استفاده چندانی برای دامدار ندارند.
او میافزاید: بنابراین و با توجه به اینکه حجم زیادی از نیاز امسال بازار با استفاده از گوشت منجمد پاسخ داده شد، سطح کشتار کاهش خیلی زیادی داشت. به هرحال به دلیل کشتار میش و ماده، وضعیت تولید نیز افزایش یافته است و تولید و رشد زایش نیز در این بخش وجود دارد.
روایت مغفول دامدار
گفتوگوی روزنامه هممیهن با یک دامدار، نشان میدهد نهتنها روایت وزارت جهاد و کشاورزی با روایت دامداران متفاوت است بلکه بخش خصوصی نیز از مشکلات دامداران آگاه نیست. مراد اخوت، یکی از دامداران استان مرکزی که عرضهکننده خرد هم هست، در گفتوگو با روزنامه هممیهن به مشکلات دامداران اشاره میکند و توضیح میدهد که خیلی از دامداران، دامها رو فروختهاند و عطای این شغل را به لقای آن بخشیدهاند.
او میگوید: دلیل اینکه عرضه به کف چند سال گذشته رسیده، کاهش دام مولد است. ما در شهرستان خود به شکل خانوادگی، مرتع دامداری داریم و اکثر مردم در شهرستان ما، زرندیه، دامدار و کشاورز هستند. متاسفانه، چاههای ما خشک شده است و دولت هم به ما مجوز حفر چاه نمیدهد که به کشاورزی و دامداری ادامه دهیم. در پنج سال اخیر گوسفند، گران شد و بسیاری از افرادی که دامداری را رها کرده بودند نیز با افزایش قیمت، دوباره به این حرفه بازگشتند اما دام در سه سال اخیر با توجه به تورم، قیمت پایینی داشت و هزینههای نگهداری از آن بسیار زیاد بود. از سوی دیگر، قبلاً به ما ماهانه ۱۵ کیلو نهاده میدادند اما بعد از سه ماه این ۱۵ کیلو به هفت کیلو و بعد از آن هم به سه کیلو کاهش یافت. آخر کار هم دو کیلو و نیم نهاده به ما تحویل میدادند. قیمت نهادهها هم افزایش یافت. به همین دلیل هم دامداران، گوسفندی که کاهش قیمت یافته بود و تازه خریداری هم نداشت را به سختی فروختند. خریداران هم عمدتاً دلالها بودند.
این فعال حوزه دام اظهار میکند: «اگر یادتان باشد، تصاویری از چند کشتارگاه منتشر شد که گوسفندان مولد کشته شده بودند و همزمان جنین گوسفندان هم با آنها کشته میشد. تصاویر بسیار دردناک بود اما واقعاً برای همه دامداران ادامه این روند، تنها ضرر بود وگرنه هیچ عقل سالمی اجازه نمیدهد که گوسفند مولد را بفروشد.
سال گذشته، گوسفند دوباره گران شد. دلیل آن هم کمبود دام مولد است. وقتی آن همه گوسفند با برهای که در شکم داشتند، کشته شدند، دام مولد نیز کاهش یافت. قرار بود تسهیلاتی به دامداران و کشاورزان اختصاص یابد اما تا جایی که اطلاع دارم هنوز کسی این وام را دریافت نکرده است.»
اخوت یادآوری میکند که علاوه بر همه این مشکلات، قیمت نهاده مناسب نیست. نهادهها بسیار گران و گوسفند ارزان است. البته با افزایش دوباره قیمت گوسفند، نگهداری از آن بهصرفه است اما گوسفند مولد تا ۱۵ میلیون تومان هم به فروش میرسد زیرا بسیار کم شده است. اگر گوسفند و بچه باهم باشند، با قیمت بسیار بالاتر فروخته میشود. نژادهای مختلف گوسفند نیز قیمتهای متفاوتی دارند. گوسفندهای مهربان و افشار، بسیار گران هستند.
این فعال درباره بحث نهادهها، یادآوری میکند: در بخش نهاده با کمبود مواجه نیستیم ولی حتی گندم که با سهمیه دولتی فروخته میشد، اکنون گران شده است.
او از مشاهدات خود در میدان بهمن تهران میگوید: از ساعت چهار و پنج صبح، صفهای میدان بهمن شروع میشود. خریداران گوشت گوسفندی وارداتی گرم شقهای را کیلویی ۲۸۴ هزار تومان میخرند. این گوشتها از استرالیا و مغولستان وارد میشود و گوشت گرم وارداتی است. معمولاً چند نفر گوشت میخرند و دوباره آن را میفروشند. لاشه گوسفند برای تنظیم قیمت به بازار تزریق میشود اما افراد با چندین کارت ملی مختلف میخرند و با قیمت بالاتر تا ۴۰۰ هزار تومان میفروشند. در صورتی که قیمت گوشت وارداتی از گوشت گوسفند محلی ارزانتر است.
گوسفند ارزان است
یک دامدار دیگر که آگهیِ فروش گوسفند در سایت دیوار دارد، به خبرنگار روزنامه هممیهن میگوید: هزینه نگهداری از گوسفند بسیار بالاست. باید مکان مناسب و سیستمهای مناسب برای نگهداری از گوسفندان تدارک دید. آذوقه دام گران است و همه اینها باعث میشود گوسفند اصلاً به مرحله کشتار و تبدیل به گوشت نرسد.
بررسیها و گفتوگو با یک مقام مسئول و یک فعال بخشخصوصی در حوزه دام و دو دامدار نشان میدهد که عمده تغییرات، رشد قیمت و کاهش عرضه گوسفند به کشتارگاه، ناشی از افزایش هزینههای تولید بوده است. اگرچه واردات گوشت از خارج از کشور، ممکن است باعث شود که قیمت این کالای اساسی، در برخی هفتهها نزولی شود- که تجربه نشان میدهد چنین نشده است- اما در مقابل این دامداریها بودند که شاهد رشد هزینه تولید و البته کاهش
تولید بودند. درواقع اگر دولت به شرایط دامداریها و وضع تولید توجه میکرد، معمای کاهش عرضه گوشت و تبعات دیگر آن مانند گرانی گوشت، کاملاً قابل پیشبینی بود.
از سوی دیگر و به گفته فعالان این صنف نیز برخی از افزایش قیمت گوشت در بازار سود میبرند. دلالها و سودجویانی که دام زنده را به قیمت اندکی از دامدار خریداری کردهاند، اکنون سود کلانی به دست میآورند.
افرادی که لاشه گوشت نیمهگرم وارداتی را با قیمتهای اندک خریداری کرده و بعد به قیمت گوشت داخلی فروختهاند نیز سرشان بیکلاه نمانده است. اینطور که خبرگزاریهای دولتی گزارش میدهند، قیمت کنونی هر کیلو دام زنده ۲۳۰ تا ۲۵۰ هزار تومان است که بر این اساس هر کیلو لاشه در کشتارگاه با نرخ ۵۶۰ تا ۵۷۰ هزار تومان عرضه میشود.
این در حالی است که قیمت هر کیلو دام زنده گوساله در سال گذشته ۹۶ هزار تومان و دام زنده گوسفندی ۱۲۶ هزار تومان بود. طبق عرف معمول هم قیمت هر کیلوگرم گوشت در مغازه باید دو برابر این میزان یعنی گوشت گوساله حدود ۲۰۰ هزار تومان و گوشتِ گوسفندی ۲۵۰ هزار تومان محاسبه میشد اما آنچه در بازار سال گذشته دیدیم، گوشت ۵۰۰ هزار تومانی بود که خبرش به سرعت تکذیب شد و روزنامه منتشرکننده این خبر هم توقیف شد. سود سرشاری که به جیب واسطهها و دلالها میرود، میتوانست عاملی برای انگیزه بیشتر دامداران و تولیدکنندگان گوشت قرمز باشد. اگر چنین میشد، گزارش رسمی مرکز آمار خبر از همترازی سطح عرضه گوشت ماه با روزهای قرنطینهای کرونا نمیداد و تولیدکننده، با خیال راحت به تولید ارزش افزوده در کشور میپرداخت. دامداران معتقدند که بیشتر از افزایش قیمتی که در روزهای اخیر در بازار گوشت رخ داده است، دلالها و واسطهگران به تنور این گرانی میدمند.
از آنجا که گوشت جزو محصولاتی نیست که ستاد تنظیم بازار برای آنها قیمت تعیین کند، بنابراین نظارت بر قیمت هم انجام نمیشود و این امر فرصتی را برای سودجویان ایجاد کرده که حتی با وجود واردات گوشت در روزهای گذشته قیمتها را همچنان افزایش دهند. البته، مدیرکل دفتر بازرسی و نظارت بر کالاهای اساسی وزارت جهاد کشاورزی بارها اعلام کرده که هر گونه گرانفروشی گوشت، پیگیری و بررسی میشود اما مسئله این است که تولیدکننده دام، چگونه نهاده گران بخرد اما محصول خود را با قیمت پایین به دست حلقه بعدی تولید برساند؟ اصلاً چگونه است که تورم در برخی از کالاها در نظر گرفته میشود و برخی کالاهای دیگر به شکل دستوری، قیمت ثابت دارند؟ مگر نهادههای دام و خوراک دام جزو کالاهای اساسی نیست؟ پس چرا بانک مرکزی به آنها ارز اختصاص نداده است. اقتصاددانان بارها درباره لزوم یکسانسازی قیمت ارز سخن گفتهاند اما بهتر نیست حالا که قرار است چندین و چند نرخ ارز داشته باشیم حداقل، ارز کالاهای اساسی سفره مردم را تامین کنیم؟ همه اینها سوالاتی است که در طول یکسال گذشته، بارها از مسئولان دولتی پرسیده شده است اما آنها، هر بار گفتهاند که با قیمتگذاری دستوری مخالف هستند و معتقدند ارز باید یک نرخ داشته باشد اما هیچکس جواب نداده که چرا این شعارها فقط به ورطه سخن میرسد.