اقتصاد بازار: اگرچه در کشور ایران هنوز که هنوز است، فوتبال به عنوان یک "صنعت" شناخته نشده، اما با این حال، گامهایی هرچند کوتاه، در این حوزه برداشته شده است. فوتبالی که در سالهای گذشته آرام آرام در مسیر حرفهای شدن گام برداشته و تلاش بسیاری برای رسیدن آن به یک پارادایم مشخص و ثابت صورت گرفته است.
صنعت فوتبال در کشور ایران اما با آنچه در جهان حرفهای بدان نگاه میشود، تفاوتهای فاحشی دارد که این موضوع زمینه آن را فراهم کرده که در واقع فوتبال در کشور ما جدی گرفته نشود. اینکه امروز بسیاری از بزرگان فوتبال کشور از "عدم احقاق حقوق فوتبال" در کشور گلایههای بسیاری دارند، همه و همه به این مسئله باز میگردد که این فوتبال، هنوز به معنای واقعی صنعت نشده است.
در واقع حتی بسیاری از افرادی که درباره این موضوع سخن بر زبان میآورند، هنوز به تعریف درستی از آن دست پیدا نکردهاند و نگاه خود را به فوتبال به عنوان یک صنعت تغییر ندادهاند.
صنعت فوتبال چیست؟!
اگر بخواهیم برای رسیدن به تعریفی مشخص از صنعت فوتبال در سطح دنیا کند و کاو کنیم، باید نگاهی به نمونههای حرفهای آن در سطح جهان بیاندازیم؛ نمونههایی که امروز در کشورهای مختلفی چون اسپانیا، انگلیس، آلمان فرانسه و دیگر کشورهای اروپایی تست شده و موفقیتهای بسیاری در این حوزه حاصل شده است.
صنعت فوتبال در کشورهای اروپایی به عنوان یک صنعت درآمدزا، حرفهای و دارای چارچوبهای مشخص بوده که نقش دولت در آن به کمترین حد ممکن رسیده است.
اگر نگاهی به روند پیشرفت فوتبال در کشورهای اروپایی نظیر آلمان، انگلیس و حتی ترکیه داشته باشیم، به خوبی متوجه این موضوع میشویم که تبدیل "ورزش" فوتبال به "صنعت" فوتبال در این کشورها، با عزمی ملی و حرکتهای مداوم صورت گرفت.
حسین چرخابی، سرمربی سابق سپاهان اعتقاد دارد که ایران باید مدل کشورهای موفق در حوزه اقتصاد فوتبالی را دنبال کند و در این راه، گامهایی را بردارد که قبلاً برداشته شده است. البته به اعتقاد محمد یاوری، دیگر پیشکسوت فوتبال اصفهان، این گامها نیازمند مطالعاتی اساسی و بر اساس فرهنگ و شرایط امروز کشور ماست.
اعطای وامهای طولانیمدت به باشگاهها برای خرید استادیوم و در نهایت زمینهسازی برای تربیت بازیکنان در ردههای سنی پایه در کنار حمایتهای مهمی که دولت از باشگاههای خصوصی این کشورها صورت داد، نخستین زمینهساز تبدیل این ورزش به یک صنعت مهم در این کشورها قلمداد میشد.
گذراندن روند حرفهای فوتبال
این باشگاهها، پس از آن به دنبال مدل فوتبال موفق و اقتصادی بر آمدند و راههای بسیاری را در این حوزه دنبال کردند. استفاده از مشاوران اقتصادی، برندسازی، حق پخش تلویزیونی و دهها مورد دیگر فوتبال در این کشورها را به یک صنعت عریض و طویل و البته با بازده اقتصادی تبدیل کرد.
این ورزش در ایران نیز ظرفیت آن را دارد که با برنامهریزی مدون، به یک فوتبال حرفهای و با استفاده دانش روز دنیا تبدیل شود و در این راه فعالیتهای بسیاری باید مد نظر قرار گرفته شود.
بدون شک برای رسیدن به یک فوتبال حرفهای و دارای اقتصادی مشخص و تأثیرگذار، نیازمند آن هستیم که روند خصوصیسازی فوتبال را به صورت جدی اجرایی و عملیاتی کرده و راههای موفق طی شده گذشتگان را تکرار کنیم.
این موضوع اگرچه در دولتهای مختلف طی سالهای پس از انقلاب اسلامی مد نظر قرار گرفته شد اما در این مدت، اقدام عملی چندانی برای رسیدن به آن صورت نگرفت و به نظر میرسد راه خصوصیسازی در فوتبال کشور ایران هنوز هم یک راه نیمهتمام به شمار میرود.
مهرزاد خلیلیان، مدیرعامل سابق باشگاه سپاهان اصفهان اعتقاد دارد که برای رسیدن به خصوصیسازی در فوتبال، باید به دنبال ایجاد کارگروهی تخصصی و با اختیارات ویژه بود تا این کارگروه، زمینه خصوصیسازی فوتبال کشور ایران را فراهم کند.
این کارگروه که میتواند با اختیارات ویژه فعالیتهای خصوصیسازی در حوزه فوتبال را اجرایی کند، نیازمند فرصتی چند ساله است تا پس از تکمیل مطالعات و ارائه طرحی مشخص، بسترهای قانونی اجرای آن را فراهم کرده و پس از آن نسبت به اجرای این طرح اقدام کند.
با این حال، به گفته بسیاری از کارشناسان، ظرفیتهای ایجاد این طرح در کشور ایران هنوز فراهم نشده و به نظر میرسد که عزم ملی برای خصوصیسازی و طی شدن روند حرفهای گری در فوتبال ایران هنوز وجود ندارد.
ترس فوتبال کشور از حرفهای شدن
اینکه حرفهای شدن فوتبال تنها به موضوع حق پخش و رقم قرارداد بازیکنان اختصاص داشته باشد و در جنبههای دیگر موضوع، اقداماتی اساسی صورت نگیرد، نگاه ناقض به این مسئله و اقتصاد آن به شمار میرود.
بدون شک فوتبال حرفهای جنبههای مختلفی دارد که بخشهای مختلف جامعه از دولت و وزارت ورزش گرفته تا اهالی فوتبال، مدیران، دلالان، تماشاگران، چهرههای سیاسی و حتی مردم عادی را شامل میشود. در صورتی که فوتبال کشور ما به دنبال حرفهای شدن برآید، باید بخشهای مختلفی را در پیوست خود ببیند و این موضوع نیازمند اقداماتی مهم و حیاتی خواهد بود.
به هر حال نباید فراموش کرد که فعالیت در یک سیستم ناکارآمد، زمینه سوءاستفادههای بسیاری را فراهم میکند و به قول دکتر رحیمی، یکی از کارشناسان اقتصاد ورزش، مدیران ما امروز به دلیل ضعف سیستم و مشکلاتی که در حوزه مدیریت فوتبال کشور وجود دارد، تنها مدیریت هزینه را بلد هستند و در حوزه درآمدزایی برای باشگاهها، اقدام عملیاتی در دستور کار خود ندارند.
این موضوع شامل حال دیگر افراد نیز میشود چراکه در یک ساختار حرفهای و نظاممند، دلالان و حتی لیدرهایی که از باشگاهها هزینههایی دریافت میکنند، جایی ندارند و دیگر فرصتی برای عرض اندام آنها وجود نخواهد داشت. از سوی دیگر، برخی بازیکنان در یک ساختار حرفهای نمیتوانند با سوءاستفاده از رقابتهای رنگی، زمینه افزایش رقم قرارداد خود را فراهم کنند و شاید در این ساختار، قراردادهای میلیاردی حرفی برای گفتن نداشته باشند.
مدیری که با استفاده از اعتبار فوتبالی به راحتی خود را در جامعه معرفی کرده و پس از آن، برای پستهای آینده آماده میشود، هرگز دوست ندارد که به مدیری کمحاشیه، دور از رسانهها و البته کسی با مسئولیتهای سنگین در حوزه درآمدزایی برای باشگاه متبوعش تبدیل شود.
این مسئله در بخشهای دیگر ساختار فوتبال کشور نیز وجود دارد و نشان میدهد که رسیدن به یک فوتبال حرفهای اگرچه در ظاهر آرزوی همگان به شمار رود اما شاید درون همه افراد جامعه، مقاومتی ناپیدا برای رسیدن به آن وجود داشته باشد. مقاومتی که فوتبال کشور را از رسیدن به ساختاری نظاممند دور میکند.
رسیدن به یک اقتصاد پویا و به تبع آن، اقتصاد فوتبالی مناسب و تأثیرگذار، در گرو رسیدن به فوتبالی با ساختار حرفهای به شمار میرود و در این حوزه، نقش اهالی فوتبال بسیار طلایی و مهم است. رسیدن به ساختارهای روز دنیا در فوتبال بیمار کشور ما تنها به شرطی امکانپذیر است که همراه با آن، پیوست فرهنگی و مطالعات زیرساختی لازم انجام شود و این اتفاق بر اساس شرایط کنونی فوتبال انجام شود.
/مسعود سعیدی/