زندگی در خانه های اشتراکی پدیده جدیدی نیست و در گذشته سبکی از زندگی افراد ضعیف جامعه به حساب می آمد، با این تفاوت که در گذشته افراد با فرهنگ های شبیه و نزدیک به هم در این خانه ها زندگی میکردند و هرکسی نمیتوانست در خانه هایی که عمده آنها خانواده بودند مستقر شود.
ریحانه جولایی در شرق نوشت: قیمت مسکن و اجاره خانه که بالا رفت خیلی ها تصمیم گرفتند که از خانه های اشتراکی استفاده کنند. خانه های کوچک که دو یا سه زوج اتاق های این خانه را اجاره می کنند.«خانه های اشتراکی» تنها یکی از پیامدهای افزایش قیمت و اجاره مسکن است. این خانه ها تنها مختص مناطق حاشیه ای یا مناطق جنوبی شهر نیست و حالا در بسیاری از نقاط پایتخت هم به راحتی پیدا میشوند.
راهی جز زندگی در «خانه های اشتراکی» نمانده
زندگی در خانه های اشتراکی پدیده جدیدی نیست و در گذشته سبکی از زندگی افراد ضعیف جامعه به حساب می آمد، با این تفاوت که در گذشته افراد با فرهنگ های شبیه و نزدیک به هم در این خانه ها زندگی میکردند و هرکسی نمیتوانست در خانه هایی که عمده آنها خانواده بودند مستقر شود.
حالا اما افزایش سرسام آور قیمت مسکن، برای خانواده هایی که شرایط مالی ضعیفی دارند، راهی جز زندگی در این خانه ها باقی نگذاشته و همین امر در آینده موجب بروز آسیب های اجتماعی زیادی خواهد شد.
۴ خانواده در یک واحد آپارتمانی
این نوع از خانه ها عموما به دو صورت هستند. گروه اول همان تصوری است که بیشتر ما از خانه های اشتراکی داریم؛ خانه هایی که به خانه های قمرخانمی معروف اند، با یک حیاط و اتاق های مجزا که دور تا دور حیاط قرار گرفته اند و گروه دوم خانه های آپارتمانی که فضای کمتری دارند و بعضا 3 یا 4 خانواده به صورت همزمان در آن زندگی میکنند. در این میان اما آنچه در این خانه ها بیش از بقیه به چشم می آید نبود فضای شخصی است.
همخانگی به جای همسایگی
سیمین کاظمی، جامعه شناس نیز معتقد است، زندگی کردن خانواده ها در یک ساختمان، در گذشته هم در میان فقرای جامعه وجود داشته ولی معماری خانه ها متفاوت بوده است به طوری که دور تا دور یک حیاط بزرگ تعدادی اتاق بوده و هر خانواده در یک اتاق زندگی می کرده اند. این نوع زندگی همسایگی تلقی می شده و نمونه اش را در کتاب همسایه های احمد محمود خوانده ایم، اما آنچه در حال حاضر از آن صحبت می شود، به علت سبک معماری خانه ها، همخانگی محسوب می شود که دو یا سه خانواده در خانه ای با یک هال و دو سه اتاق زندگی می کنند.
فضای خصوصی وجود ندارد
کاظمی در کفت و گو با «شبکه شرق» میگوید: درغرب هم به علت گرانی مسکن، پدیده همخانگی وجود دارد که یک شخص اتاق یا اتاق های اضافه خود را به افراد معمولا تنها اجاره می دهد اما آنچه در پدیده همخانگی جدید در ایران مساله ساز است این است که در این مورد تعداد جمعیتی که در یک خانه زندگی می کنند زیاد است و اینکه حریم خصوصی خانواده که یک محیط خصوصی به حساب می آید، در خطر نقض شدن است.
نظارت و قضاوت دائمی غریبهها
دراین سبک از زندگی افراد احساس امنیت کمتری دارند و این فقدان حریم خصوصی شخص را در معرض دید، نظارت و قضاوت دائمی غریبه و بیگانه ها در خانه قرار می دهد. در همخانگی خانواده ها، خانواده کارکرد روانی خود برای افراد را از دست می دهد و فرد در آن فضایی که برآمده از فقر و صرفا در حد سرپناه است فقط می تواند نیازهای جسمی اش را آن هم در پایین ترین حد و به شکل حداقلی برآورده کند.
آسیب در کمین فرزندان
فرزندان در چنین فضایی، در معرض آسیب های مختلف هستند. فضای خصوصی و فضایی برای درس خواندن و یادگیری ندارند. محیط خانواده به عنوان اولین محیط جامعه پذیری، برای آنها مخدوش می شود. احساس امنیت کمتری می کنند و شاهد تعارضات بین خانواده ها هستند. ممکن است در معرض کنترل و سخت گیری بیشتری باشند. یا اینکه به علت همزیستی مستمر تعارض منافع و رقابت با فرزند یا فرزندان خانواده دیگر شکل بگیرد و تنش و درگیری میان آنها به وجود آید.
از خانه مستقل تا زندگی گروهی
ناتوانی در اجاره کردن یا تمدید اجاره تنها مختص خانواده ها نیست. گروهی دیگر از افراد که دانشجو هستند یا به خاطر شغلشان در تهران ساکن شده اند هم نتوانسته اند اجاره خانه هایشان را پرداخت کنند و حالا در پانسیون ها، کنار افردی که هیچ شناخت قبلی از آنها ندارند زندگی میکنند. این درحالی است که زندگی در پانسیون هم کم هزینه نیست. بر اساس یک سرچ ساده در گوگل قیمت پانسون ها به صورت ماهانه از حدودا ۱۵۰۰ تا ۹ میلیون تومان است.