نوسان بهای ارز تاکنون به کاهش تقاضای مؤثر در بازار مواد اولیه تبدیل شده و البته تعویق تقاضا برای مصرفکنندگان به جهت خرید محصولات نهایی را موجب شده است. این وضعیت یک روند مرسوم در بازارهای کالایی است که در چرخههای اقتصادی رکود و رونق خودنمایی برجستهای دارد. با توجه به وضعیت فعلی از هماکنون باید هشدار کاهش تقاضا و تضعیف تولید را در بازارهای داخلی مطرح کرد اگرچه مسیر عبور از این نگرانیها چندان پیچیده نیست، آنهم در شرایطی که بهرغم رکود انتظاری در بازار داخلی، اما بازارهای جهانی در فاز رونق قرار دارند. حمایتهای اعتباری از خریدار مواد اولیه از سوی عرضهکننده (بدون بار تورمی)، توجه به نرخگذاری مواد اولیه و حمایت از صادرات در کنار ترغیب تقاضا از جمله مواردی است که مسیر را برای عبور غیرتورمی از رکود احتمالی بازارهای کالایی فراهم خواهد کرد.
سالهاست بهای آزاد ارز، لیدر و راهبر بسیاری از بازارهای کالایی داخلی بوده و هماکنون این روند ادامه دارد. اگر به اطلاعات سال گذشته مراجعه کنیم خواهیم دید که بهرغم قرنطینه حداکثری و انسداد مرزهای صادراتی در ابتدای سال ۱۳۹۹، باز هم چون بهای ارز روند صعودی داشت تحرک تقاضا به ثبت رسید که خروجی آن وضعیت بهتر معاملاتی به نسبت سال جاری بود، البته هماکنون اوضاع متفاوت است.
بهای آزاد ارز در روز گذشته به رقمی نزدیک به 21 هزار و 700 تومان رسید که پایینترین نرخ از اواخر دیماه تاکنون است و نشان میدهد هنوز روند نزولی قیمتها احتمالا ادامه خواهد داشت. این در حالی است که قیمتهای اعلامی از سوی صرافی ملی پایینتر از این ارقام را ثبت کرده است. در همین شرایط بهای ارز نیمایی برای متوسط روزانه خرید و فروش 22 هزار و 525 تومان درج شده و البته متوسط هفتگی این نرخ نیز بالاتر از 22 هزار و 700 تومان محاسبه میشود. با توجه به این موارد احتمال کاهش شدیدتر بهای روزانه نیمایی ارز وجود دارد اگرچه هنوز بازار آزاد ارز میل به افت نرخ دارد.
اما اثر این نوسانات ارزی را به وضوح میتوان در حجم خرید مواد اولیه و محصولات میانی در بورس کالا مشاهده کرد. به عنوان مثال در 5 هفته ابتدایی سال جاری حجم معاملات پلیمرها در بورس کالا نزدیک به 285 هزار تن برای انواع استاندارد ثبت شده، آن هم در شرایطی که در همین بازه زمانی در سال گذشته، بیش از 300 هزار تن کالا مورد دادوستد قرار گرفته است. این در حالی است که سال گذشته شیوع کرونا وضعیت غیرقابل پیشبینی و وخیمی را به همراه داشت اما باز هم حجم معاملات سال قبل بالاتر بود. از سوی دیگر حجم معاملات روز دوشنبه در بازار پلیمرها به قدری ضعیف بود که یک استثنا به شمار میرود، تا جایی که نزدیک به 33 درصد از عرضهها مورد دادوستد قرار گرفت. البته عرضههای روز دوشنبه را میتوان عرضههای جذابی به شمار آورد که با رقابت گسترده برای خرید روبهرو میشد ولی هماکنون شاهد عقبگرد محسوس خریداران هستیم. به عبارت سادهتر از هماکنون بازار پتروشیمیها خود را برای ورود به یک فاز رکود آماده کردهاند و تجربه نشان میدهد دورههای رکود بین 3 تا 6 ماه به طول میانجامد.
اما باید به یک نکته دیگر نیز اشاره کرد و آن شرایط کلی در بازار فولاد است. در سال گذشته برای 6 هفته ابتدایی، حجم معاملات شمش فولاد رقمی نزدیک به 271 هزار تن بود اما این رقم برای سال جاری به 557 هزار تن رسیده است. موشکافی این رشد نرخ میتواند به ترسیم روندی برای گذار از روزهای سخت منتهی شود، اما شاهد هستیم که بازار فولاد چند اختلاف مهم با بازار پتروشیمیها دارد؛ یکی اینکه قیمتهای پایه در این بازار در ماههای اخیر بین 70 تا 80 درصد نرخهای جهانی تعیین شده، همچنین وضعیت بازارهای جهانی فولاد روبه رشد ارزیابی شده ولی برای بازار پتروشیمیها در هفتههای اخیر روند عمومی نزولی بوده است. نکته دیگر آنکه بخش مهمی از شمش فولاد خریداری شده از بورس کالا به تولید مصنوعات فولادی به منظور صادرات میرسد که برای بازار پلیمرها به این گستردگی نیست که مثلا انتظار داشته باشیم نیمی از خرید مواد اولیه به مصرف مصنوعات صادراتی برسد.
با توجه به این موارد باید به این چند نکته توجه کرد که فاکتور قیمت مواد اولیه یکی از دادههای مؤثر برای عبور از رکود بوده همچنین توجه به صادرات را باید نقطه قوت مهمی قلمداد کرد. با توجه به این دو فاکتور در کنار فروش اعتباری میتوان از روزهای سخت رکودی احتمالی گذر کرد که منافع کل را در اقتصاد ایران در بر خواهد داشت.