صادق الحسینی یکی از نویسندگان نامه در این نشست با تکرار ادعای حبابی بودن بورس در سال ۹۹ بیان کرد: «بورس ۹۹ دارای حباب جدی بود. زمانی که ما در تیرماه ۹۹ نامه را منتشر کردیم به چند شاخص توجه داشتیم. نخست P/E بازار بود که در آن مقطع به ۳۰ رسیده بود. در همین حال P/E فوروارد نیز ۱۶ بود که هر دو با روندهای تاریخی اختلاف فاحشی داشتند. همچنین ارزش دلاری شاخص هم باید حدود ۱۶۰ هزار می‌شد. در کل لاین نشان می‌داد شرایط بازار نامطمئن و غیرقابل اعتماد است. اما متاسفانه با اقدامات وزیر اقتصاد، رییس‌جمهوری و سایر مسوولان در مورد بورس به گونه‌ای صحبت شد که انگار بازار بیمه است. نامه ما دلسوزانه و مستقل بود و آن چیزی که پیش‌بینی می‌کردیم رخ داد. فعالان بورس مانند فعالان بازارهای مسکن و خودرو عمل کردند در حالی که باید روشنگری می‌کردند.» او در صحت ادعای حبابی بودن بورس اظهار کرد که شاپور محمدی از شاخص ۵۰۰ هزار واحدی معتقد بود که بورس حباب دارد. الحسینی که در همین جلسه اظهار کرده بود تحلیل‌های ناظر بر نامه تیرماه سال گذشته مبتنی بر افزایش نرخ دلار تا سطح ۷۰ هزار تومان بوده است همچنین مجددا مدعی شد که دلار به طور قطع نرخ‌های کمتر از ۲۰ هزار تومان را خواهد دید و مدتی نیز در همان قیمت‌ها خواهد ماند.» سیدفرهنگی حسینی یکی از تحلیلگران بازار سرمایه در این نشست اظهار کرد: «بورس عامل تورم نبود. بانک مرکزی نرخ سپرده قانونی را کم کرد که این خود بازتاب تورم بوده است. همزمان نیز دولت انتشار اوراق را عملیاتی نکرده بود. تورم در واقع یک موضوع پولی است و ربطی به بازار سرمایه ندارد. مساله اصلی بازار و دلیل ریزش آن،‌ اختلاف وزارتخانه‌ها در بحث صندوق‌های دولتی بود. علی مروی یکی دیگر از نویسندگان این نامه نیز گفت: پیش از اینکه نامه را بدهیم با کانال‌هایی که داشتیم هشدار دادیم اما چون اثربخش نبود نامه را منتشر کردیم. مدعای این نامه این نبود که بورس عامل تورم است اما در بورس اقتصاد سیاسی پررنگ بود.


تشویق به سرمایه‌گذاری

در کشورهای خارجی!
حمید اعرابی دیگر تحلیلگر حاضر در این نشست نیز با رد ادعای نویسندگان این نامه مبنی بر ورود ۱۵۰ هزار میلیارد تومان از بانک‌ها به بورس گفت: «آنچه خریداری‌شده حدودا ۴۸ هزار میلیارد سهم است که آن هم توسط حقوقی‌های بازار خریداری شده و این بازیگران ۲۸ هزار میلیارد تومان سهم فروخته‌اند. دولت در مجموع تنها سه هزار میلیارد تومان پول به بورس آورده است. چرا ما چنین سخنانی را بیان می‌کنیم؟ متاسفانه ما اقتصاد خوانده‌ایم اما اقتصاددان نداریم و به همین خاطر این اتفاقات رخ می‌دهد. زمانی که نامه‌ای زده می‌شود باید اجزای افراد هم بررسی شود که هر کدام چه نیتی دارند! یکی از همین دوستان مطالبی را برای من در مورد حباب بورس فرستاده بود و در آن طرح سرمایه‌گذاری در طلا را مطرح کرد که از طریق کارگزاری در خارج از کشور خرید و فروش کنیم. یعنی ما به جای سرمایه‌گذاری در کشور خودمان با تبدیل پول ملی به ارز و خارج کردن آن از کشور در این شرایط مهم،‌ با سرمایه‌گذاری در یک کشور خارجی طلا خریداری کنیم!» در ادامه، ‌عظیم ثابت دیگر تحلیلگر بازار نیز با رد ادعای حبابی بودن بورس گفت: با توجه به تحریم‌های گسترده و رشد منفی اقتصادی در یک دهه پیشین استقبال مردم از بازار سرمایه برای حفظ ارزش منابع خود اتفاق افتاد. در همان فضا مقداری سوءمدیریت صورت گرفت و آن‌گونه که باید، ‌منابع مردم را به درستی مدیریت نکردیم و به سمت تولید و تشکیل سرمایه نرفتیم. در آن شرایط P/E چندان معنا نداشت و وضعیت اقتصاد به گونه‌ای بود که مردم مجبور بودند به بورس بیایند. معتقدم با توجه به عرضه‌های اولیه و ارزش بازار،‌کلیت بازار سرمایه حبابی نبود. اما انتخابات آمریکا و کاهش انتظارات تورمی موجب شد این اتفاقات رخ دهد و عدم مدیریت منابع منجر به خروج منابع از بورس تهران شد. نمی‌توان به طور قطع گفت بورس ۹۹ حبابی بوده است. در این صورت بازارهای موازی همچون مسکن هم حباب آنچنانی داشته‌اند.»

بورس حبابی نبود
جعفر عزیزی دیگر تحلیلگر بازار سهام هم در این نشست مجازی اظهار کرد: «بازار سرمایه همبستگی مستقیمی با نرخ ارز دارد؛ اگر امروز نرخ ارز ، بنا به دلایل سیاسی، بالای ۶۰ هزار تومان بود، ممکن بود شاخص بورس، اعدادی فراتر از ۲ میلیون واحد باشد و هیچ وقت‌، این بحث‌ها پیش نمی‌آمد. اشاره شد که P/E ttmمعادل عدد ۲۲ شده است و P/E فوروارد در سال ۹۹ حدود ۱۶ بود، همین‌طور ارزش دارایی دلاری بازار در سال ۹۲ معادل ۱۸۰ میلیارد دلار بوده و سال ۹۹ به ۳۰۰ میلیارد دلار رسیده است. اما ما در سال ۹۹، عرضه‌های اولیه بزرگی همچون شستا و پتروشیمی‌های تندگویان، آریا ساسول و تاصیکو را داشته‌ایم و عنوان کردن واژه حباب بدون در نظر گرفتن سایر معیار‌ها‌، مقداری ما را از اصل ماجرا دور می‌کند. P/E یکی از معیارهای ارزشگذاری بازار سرمایه است که کاملا درست است‌، P/E بازار در سال ۹۹ رشد کرده، که دلیل آن آینده‌نگری بوده، بازار آینده را خریداری می‌کند‌، نه حال حاضر را. همان‌طور که تا آبان‌ماه کمتر کسی می‌توانست پیش‌بینی کند که چه اتفاقاتی در انتخابات آمریکا رخ می‌دهد، اگر انتخابات آمریکا نتیجه متفاوتی می‌داد و امروز قیمت دلار متفاوت بود، بازار سرمایه به این ۲۵ اقتصاددان می‌گفتند نامه شما در تیر ۹۹ مبنی بر حبابی بودن بورس درست نبود؟ اما اگر این اقتصاددانان اشاره می‌کردند که ترامپ رییس‌جمهور نیست و دلار کاهش می‌یابد باید به ایشان جایزه پیش‌بینی سیاست می‌دادیم!» وی افزود: «ما به جای سایر معیار‌ها همچون « P/E»‌، ارزش جایگزینی و جریان نقد آزاد شرکت‌ها که به واسطه دلاری بودن اکثر شرکت‌های بازار ایجاد شده را هم ملاک قرار دهیم که حدود ۸۰ درصد ارزش واقعی‌شان معامله می‌شدند، در این صورت حباب مفهومی ندارد. مثال عینی مانند آرژانتین‌، زیمبابوه و ونزوئلا وجود دارد، ببینید بورس ونزوئلا چه رشدی داشته؟ اگر فکر کردیم هر چی پیش‌بینی کرده‌ایم درست از آب درمی‌آید، حداقل سه رییس کل بانک مرکزی را نام می‌بریم که پیش‌بینی‌هایشان در مورد نرخ دلار از ۱۲۲۶ تومان تا۲۴ هزار تومان کنونی درست نبوده است. پیش‌بینی نظریه علمی است و می‌تواند درست یا غلط باشد.» همایون دارابی دیگر تحلیلگر بازار سرمایه نیز گفت: «حباب در مورد بورس کلمه‌ای اشتباه است، حباب در اقتصادهای تورمی شکل نمی‌گیرد، در اقتصاد تورمی، همیشه بالاتر از قیمتی که در امروز دارید‌، در آینده خواهید داشت. در سال‌های ۷۳،۷۴، ۸۱، ۸۲، ۹۱، ۹۲ به کرات بازار سهام رشد کرد و پس از آن دوره اصلاح داشت و همه می‌گفتند حباب است. حبابی که در اقتصاد در مورد آن بحث می‌شود، مانند حباب گل لاله، حباب دات کام یک بار رخ داده و تا سال‌ها آن‌ مساله پیش نیامده است. به همین دلیل در اقتصاد تورمی حباب شکل نمی‌گیرد. در بهار ۹۹، ما توجیه شدیم که نرخ بهره در حال کاهش است، حتی گفته شد نرخ بهره سپرده کوتاه‌مدت حقوقی‌‌ها صفر می‌شود، وقتی نرخ بهره هشت درصد است، « P/E» ۱۳ طبیعی است.»