خاورمیانه در حال تجربه سطحی از درگیری است که برای دههها دیده نشده بود. مارپیچ تشدید تنش که با حملات علیه اسرائیل در ۷ اکتبر ۲۰۲۳ آغاز شد، اکنون تقریبا به یکسالگی خود نزدیک میشود و به طور فزایندهای شبیه به مرحله جدیدی در تاریخ منطقه است.
به گزارش بنیاد کارنگی، روسیه برای سالها تلاش کرده است تا فاصله خود را از رویدادهای خاورمیانه حفظ کرده و کانالهای ارتباطی با همه طرفها را نگه دارد. اما واقعیت جدید پس از ۷ اکتبر راه رفتن در این مسیر دشوارتر شده است. تهاجم علیه اوکراین، مسکو را به دنبال روابط گرمتر با ایران سوق داد که باعث نگرانی جدی ایالات متحده و اسرائیل شده است. این نگرانی با رویارویی ایالات متحده و روسیه تشدید شده است و مسکو را بیشتر به آغوش تهران سوق میدهد. حتی اگر روسیه بخواهد به روند متعادلکنندهاش در خاورمیانه ادامه دهد، قدرتهای منطقهای به طور فزایندهای معتقدند که مسکو در سمت یکی از طرفین در منطقه قرار گرفته و بر این اساس عمل خواهند کرد.
تعمیق روابط مسکو با تهران از زمان آغاز جنگ در اوکراین آشکار بوده است. روسیه اغلب در بیانیههای رسمی، در حال حاضر طرف ایران را علیه اسرائیل میگیرد، در حالی که در سوریه، دو طرف برای فشار بر ایالات متحده متحد میشوند و جتهای روسی به طور خطرناکی نزدیک هواپیماهای آمریکایی مانور میدهند. همزمان برخی گروههای نزدیک به ایران به داراییهای آمریکا در زمین حمله میکنند. با وجود این، روسیه برای کنار گذاشتن نقش قبلی خود به عنوان میانجی عجله نکرده است. حتی با وجود اینکه دیگر هیچ گفتوگویی بین مسکو و واشنگتن وجود ندارد، کرملین همچنان به تلاش برای گفتوگو با بازیگران دیگر حتی اسرائیل ادامه میدهد. این کاملا منطقی است: به هر حال، یک دعوای کامل میتواند منجر به تلافی اسرائیل شود، شاید با ارسال سلاح به اوکراین. با گذشت زمان، روسیه ادعای بیطرفی و تعمیق همکاری خود با ایران را دشوارتر خواهد یافت.
اگرچه روسیه و ایران قصد ندارند وارد اتحاد نظامی کامل شوند، اما غرب مدعی شده که مسکو از تجهیزات و فناوری ایران در اوکراین استفاده کرده است. ژنرالهای روسی ناگهان از مربی همتایان ایرانی خود به شاگرد تبدیل شدند. در نتیجه، مسکو به دنبال فروش تجهیزات نظامی مدرن به تهران بوده است و رویدادهای خاورمیانه به این معناست که ایران بیشتر و بیشتر به آنچه روسیه برای ارائه دارد، علاقهمند است. مهمترین چالش ایران وضعیت نیروی هوایی و پدافند هوایی است. دشمنش اسرائیل نیروی هوایی مناسبی را در منطقه دارد. در درگیریها، اسرائیل تلاش میکند تا آسمان را کنترل کند و از نیروی هوایی خود به عنوان قابلیت حمله اصلی استفاده کند. البته این علاوه بر قدرت ارتش ایالات متحده است که امنیت اسرائیل را تضمین میکند.
مهمترین نکته این است که روسیه از هم اکنون شروع به تامین تجهیزات نظامی جدید به ایران کرده است. در حال حاضر، میزان تحویلها با توجه به وضعیت اوکراین محدود شده است. اما اگر شدت درگیری در اوکراین کاهش یابد یا آتشبس برقرار شود، مسکو در صادرات هواپیماها و موشکهای جدید به تهران دست بازتری خواهد داشت. از دیدگاه ایالات متحده و اسرائیل، چنین سناریویی خیلی کم احتمال دارد. افشای اطلاعات اخیر تایید میکند که کرملین به طور جدی در حال بررسی تامین تسلیحات نهتنها به ایران، بلکه برای گروههای طرفدار ایران است که احتمالا از آنها برای هدف قرار دادن نیروهای آمریکایی استفاده میکنند. منطق کرملین این است که از آنجا که تجهیزات نظامی ایالات متحده علیه نیروهای مسلح روسیه در اوکراین استفاده میشود، روسیه حق دارد به هر کسی که علیه واشنگتن میجنگد تسلیحات ارسال کند.
این لزوما وضعیت را در زمین تغییر نخواهد داد. به عنوان مثال، حماس بارها از تسلیحات ساخت روسیه استفاده کرده و این منجر به فروپاشی روابط روسیه و اسرائیل نشده است. مخالفت شدید عربستان سعودی، روسیه را مجبور کرده است که از ارسال سلاح به حوثیهای یمن خودداری کند. اما احتمالا اعتراضات کمتری نسبت به تحویل تسلیحات به نیروهای شبهنظامی شیعه در عراق، نیروهای لبنانی یا گروههای مسلح در سوریه وجود دارد. با در نظر گرفتن همه این مسائل، پای روسیه روزبهروز عمیقتر به درگیریهای خاورمیانه کشیده میشود. برخی معتقدند که این مساله تاثیر چندانی بر توازن قوا نخواهد داشت. مشکلسازترین آنها تحویل سوخو-۳۵ خواهد بود، اما حتی آن نیز حداکثر ۲۴ هواپیما را شامل خواهد شد.
با وجود این، تدارکات تسلیحات روسیه سیگنال مهمی خواهد بود، بهویژه برای ایالات متحده و اسرائیل. آنها آنقدرها توازن قوا را تغییر نمیدهند اما این توازن قوا میتواند در آینده تغییر کند. به هر حال، شاید تحویل تسلیحات بیشتری صورت بگیرد و اگر روسیه سامانههای پدافند هوایی به ایران بدهد، انهدام اهداف در ایران سختتر میشود. جریان مداوم ورود تسلیحات روسیه به ایران به این معنی است که ایالات متحده و اسرائیل خود را با یک معضل امنیتی کلاسیک مواجه خواهند کرد. منطق به این صورت است: اگر ایران قویتر شود و یک درگیری بزرگ اجتنابناپذیر باشد، مطمئنا بهتر است که زودتر اتفاق بیفتد؛ اسرائیل دوست دارد دستور کار را تعیین کند و باید از قبل به چنین سناریویی فکر کند. در حالی که ایالات متحده به طور سنتی محتاطتر است، واشنگتن همچنین میتواند قدرت رو به رشد ایران را به عنوان یک خطر غیرقابل قبول ارزیابی کند. حتی افزایش اندک حمایت روسیه از ایران و متحدانش، مسکو را دست کم از نظر ایالات متحده و اسرائیل، در رویدادهای خاورمیانه مشارکت میدهد. حمایت قوی کرملین از تهران میتواند بهعنوان تهدید جدی برای اقدام سریع تلقی شود.