امسال هم با پایان تعطیلات ۱۳ روزه، البته دانشآموزان و معلمان و مدیران و مسوولان نظام آموزش و پرورش کشور به مدارس و محل کارشان رفتند اما وزیر آموزش و پرورش چنین نکرد. یوسف نوری که تا پایان تعطیلات ۱۳ روزه، کماکان وزیر آموزش و پرورش مملکت بود، صبح روز چهاردهم فروردینماه از رییس دولت خواست که با درخواست کنارهگیریاش از ادامه وزارت موافقت کند. رییس دولت هم خواسته وزیرش را اجابت کرد تا دوران وزارت یوسف نوری پایان یابد و رضا مرادصحرایی در قامت سرپرست این وزارتخانه، جایگزین او شود.
با این همه علت کنارهگیری وزیر آموزش و پرورش و موافقت رییس دولت با این درخواست، نه به امور آموزشی و پرورشی مربوط بود، نه حتی به حاشیههای پرتعداد و عجیب و غریبی که بهویژه در ماههای پایانی سالی که گذشت، دانشآموزان و همچنین دختران دانشآموز و البته خانوادههایشان را بهشدت نگران کرده بود. حاشیههایی که شاید مهمترین آن غائله مسمومیت سریالی دانشآموزان دختر در اقصی نقاط کشور بود که اگرچه هنوز هم کسی بهدرستی نمیداند منشأ و عامل اصلی این اقدام کیست و کجاست اما ارتباطی به کنارهگیری وزیر آموزش و پرورش نداشت. چه آنکه علت این کنارهگیری، مسائل مالی وزارتخانه بود و ناتوانی وزیر و معاونانش در پرداخت حقوق مزایا و به بیان دقیقتر، اجرای قانون رتبهبندی معلمان. معضلی که همان زمان هم بسیاری از ناظران اصرار داشتند که مقصر و عامل بروز این بدعهدی دولت در اجرای قانون رتبهبندی، نه وزیر آموزش و پرورش که رییس سازمان برنامه و بودجه دولت است. البته برخی نمایندگان مجلس دیگر مسوولان دولتی را بهعنوان مقصر این اوضاع معرفی میکردند اما آنها هم تاکید داشتند که وزیر مستعفی آموزش و پرورش مقصر نبوده است. این درحالی بود که نماینده ارومیه در مجلس انقلابی در آخرین روز سال گذشته در توییتی، رییس سازمان مدیریت برنامهریزی کشور را مقصر خوانده و نوشته بود: «متاسفانه بهدلیل کارشکنی سازمان مدیریت برنامهریزی کشور، فعلا خبری از پرداخت سایر مطالبات این عزیزان نیست!» روحالله حضرتپور البته در عین حال تاکید کرده بود که «مجلس نسبت به این کمکاری بیتفاوت نخواهد ماند» اما حدود دو هفته بعد، وقتی با پایان تعطیلات ۱۳ روزه نوروزی، کماکان خبری از پرداخت سایر مطالبات معلمان نشد، این وزیر آموزش و پرورش بود که از ادامه حضور در دولت کنارهگیری کرد، نه آن دسته از مدیران و مسوولانی که نمایندگان معتقد بودند مقصر اصلی این مصائب و معضلات هستند.
حالا در روزهای پایانی فروردینماه، انتقاد مجلسیها بهویژه نسبتبه عملکرد رییس سازمان برنامه و بودجه دولت افزایش یافته است. تا جایی که همین دیروز نماینده سبزوار در مجلس مشخصا «عملکرد مسعود میرکاظمی رییس سازمان برنامه و بودجه» را مورد انتقاد قرار داده و به ایلنا گفته: «شیوه عملکرد این سازمان به نحوی بوده که انتقادات فراوانی را به دنبال داشته است.» علیاصغر عنابستانی که انفعال سازمان برنامه و بودجه در اجرای دو قانون خاص را علت اصلی انتقادش نسبتبه عملکرد میرکاظمی عنوان کرده، از قانونهای «جهش تولید مسکن» و «رتبهبندی معلمان» به این عنوان نام برده و گفته: «سازمان برنامه و گفته میشود در تخصیص اعتبارات مربوط به اجرای این دو قانون همکاری مناسبی نشده است.» جالب آنکه بهگفته این نماینده مجلس انقلابی، مسعود میرکاظمی حتی حاضر نشده در جلسه نظارتی هفته گذشته مجلس که به همین منظور تشکیل شده بود، حاضر شود. او البته معتقد است: «بخشی از مساله سازمان برنامه و بودجه به ساختار بودجه کشور بازمیگردد.» اما در عین حال تاکید دارد که «متاسفانه سازمان برنامه و بودجه از ارائه اصلاح دقیق در ساختار بودجه طفره میرود و علت هم این است که اختیارات خود این سازمان کاهش پیدا میکند.» این نماینده مجلس که معتقد است «اساسا در کشور، سازمانی به نام «برنامه و بودجه» نداریم»، در توضیح این دیدگاه خود میگوید: «مساله این است که در این سازمان، نه برنامهای برای کشور تدوین میشود، نه بودجهای؛ من آنجا را سازمان تخصیص میدانم. در سازمان برنامه و بودجه، کشور را با ابزار تخصیص مدیریت میکنند. برای این ابزار تخصیص هم نه پاسخی به مجلس داده میشود، نه حتی پاسخی به دستگاههای دیگر دولتی؛ یعنی در سازمان برنامه و بودجه براساس تفکر حاکم بر سازمان با استفاده از ابزار تخصیص، هرکاری که دوست داشته باشند، انجام میدهند.» این عضو کمیسیون اجتماعی مجلس که تاکید دارد روسای پیشین سازمان برنامه و بودجه بهجای مدیریت و برنامهریزی دقیق در حوزههای گوناگون و تدوین بودجه سالانه کشور، صرفا از «ابزار تخصیص» استفاده میکردند، در عین حال تاکید دارد که «بعضی روسای سازمانها از این ابزار کمتر استفاده میکنند و بعضی هم مانند آقای میرکاظمی صرفاً دارد از این ابزار استفاده میکند. تا حدی که بعضی اوقات همکاران در مجلس میگویند این بودجهای که ما مینویسیم، «هیچ» است؛ چون وقتی بودجه اجرا نمیشود و با ابزار تخصیص، بالا و پایین میشود، دیگر بودجه معنا ندارد.» عنابستانی که همچنین به «عدمپاسخگویی میرکاظمی» انتقاد دارد، میگوید: «متاسفانه در طول بیش از یک سال و نیمی که آقای میرکاظمی مسوولیت دارد، نه به مجلس پاسخگو است، نه به دستگاههای اجرایی؛ بلکه صرفا براساس منویات خود در حوزه تخصیص، سازمان را اداره میکند و نارضایتی شدیدی ایجاد کرده است.» او گفته است: «اتفاقا جایی که بیشترین بیقانونی از اراده حاکمیت و قانونگذار در آن انجام میشود، همین سازمان برنامه و بودجه است اما در شکل و ظاهر قانون و با عنوان تخصیص!» او گفته: «آقایان تخصیص هرکدام از ردیفهایی را که دوست ندارند، صفر میکنند و تخصیص هرکدام را که دوست دارند، بالا میبرند.» عنابستانی با بیان اینکه «عملکرد آقای میرکاظمی بهشدت مورد انتقاد است»، معتقد است: «اگر آقای رییسی میخواهد تحولی در ساختار تیم کاری خود ایجاد کند، باید بهسرعت نسبتبه تغییر رییس سازمان برنامه و بودجه اقدام کند؛ آقای میرکاظمی دوست ماست اما باید تغییر کند.»
تنها عنابستانی نیست که بهشدت نسبتبه عملکرد رییس سازمان برنامه و بودجه گلایهمند است، همین دیروز علیرضا منادیسفیدان که در قامت رییس کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس، از نزدیک در جریان مشکلات مربوط به عدم اجرای قانون رتبهبندی معلمان است، بهشدت به عملکرد میرکاظمی انتقاد دارد و همین چند روز پیش وقتی میرکاظمی از حضور در نشست نظارتی مجلس سر باز زد، در اظهاراتی که ازقضا در فضای رسانهای نیز بازتابی گسترده داشت، خواستار استعفای او شد و گفت: «فکر کردی خیلی «لوتی» هستی که به مجلس گزارش نمیدهی؟!»
صحبت از کنارهگیری میرکاظمی که حدود یک هفته پس از استعفای وزیر آموزشوپرورش، حالا مورد توجه رسانهها قرار گرفته، در حالی مطرح شده که عنابستانی در بخشی از اظهارات اخیرش از برکناری یا کنارهگیری میرکاظمی سخن گفته است. او حتی از این نیز فراتر رفته و از جایگزین احتمالی میرکاظمی نیز نام برده و حتی گفته رییسی حکم رییس جدید سازمان برنامه و بودجه را صادر کرده است. عنابستانی گفته است: «اخباری شنیدم که حکم صادر شده و آقای منظور به جای میرکاظمی منصوب شده است اما هنوز به صورت رسمی اعلام نشده است.»
در این میان البته یک نکته حائز اهمیت، پشتوانه سیاسی مسعود میرکاظمی است. چهرهای که بهعنوان یکی از مهمترین نیروهای منتسب به جبهه پایداری در دولت رییسی حضور دارد و همین یک دلیل کافی است تا به تمامی این گمانهزنیها درخصوص پایان همکاری او با دولت رییسی به دیده تردید نگریست. دستکم تا زمانی که حمایت و پشتیبانی پایداریها از او پابرجا باشد، بهتر است یا از پایان کار میرکاظمی در دولت رییسی سخن نگوییم یا دستکم این گزاره را تنها بهعنوان یک «احتمال» مطرح کنیم.