با پیشرفت تکنولوژی، اکنون سیستمهای مبتنی بر هوشمصنوعی نیز به ابزاری بدل شدهاند که میتوانند در زمینه نظامی مزیتی قابلتوجه برای استفادهکنندگان آن به وجود بیاورند. از مهمترین امکاناتی که این ابزارها میتوانند زمینه استفاده از آن را فراهم کنند، استفاده از آنها در زمینه شناسایی دقیقتر اهداف، تحلیل سریعتر و دقیقتر کلاندادهها برای شناسایی الگوهای تهدید و پیشبینی رفتار دشمن است.
اما بهرغم تمام امکاناتی که ظهور و پیشرفت AI در زمینه نظامی با خود به همراه آورده است، چالشهای مهمی نیز در مورد آن شکل گرفتهاند. همگام با حاصل شدن پیشرفتهای چشمگیر در تمام ابعاد زندگی بشری، اکنون با ظهور هوش مصنوعی (AI) میدانهای نبرد نیز دستخوش تغییرات بزرگی شدهاند. شاید اکنون با نگاه کردن به آسمان یا پیگیری اخبار در صفحه تلویزیون، موشکی را در حال پرواز ببینیم که پدرانمان نیز با صدای انفجارش زندگی کردهاند، اما امروز تکاپوهای پشت پرده این ماجرا، شاید شباهت کمی به روزگار گذشته داشته باشد. در حالی که تاریخ جنگها همواره تحتتاثیر ابزارها و فناوریهای نوین بوده است، امروز با حضور هوش مصنوعی و قابلیتهای شگفتانگیزش، تحولی عمیق در شیوه نبرد و استراتژیهای نظامی را شاهد هستیم؛ از جنگهای سایبری مبتنی بر هوش مصنوعی گرفته تا استفاده از روباتهای هوشمند در خاکهای جنگزده. حال که درگیری و تنشهای خاورمیانه هر روز در حال رسیدن به سطوح جدیدی است، ممکن است بهدرستی این سوال در ذهن شکل بگیرد که این تکنولوژی قدرتمند در چه سطوحی میتواند اثرگذار باشد و آیا طرفین جنگ میتوانند با استفاده از آن کفه ترازو را به نفع خود سنگین کنند؟
شاید بتوان یکی از کاربردهای مهم هوشمصنوعی در عرصه نبرد را نقش این تکنولوژی در افزایش سرعت و دقت شناسایی اهداف دانست.
آنالیز سنتی و دستی دادههای مهم، مانند تصاویر و اطلاعات دریافتی توسط منابعی همچون ماهوارهها و پهپادها توسط نیروی انسانی بهنسبت به زمان بیشتری نیاز دارد و در شرایطی که «ثانیهها» میتوانند معادلات بازی را عوض کنند، استفاده از هوش مصنوعی در این عرصه دقت و سرعت را افزایش میدهد. این مساله میتواند گاهی به عوض شدن نتایج نهایی منجر شود. در همین راستا شبکههای عصبی این امکان را فراهم میکنند که فرآیند تشخیص و شناسایی اهداف بهطور خودکار انجام شود و با اتوماسیون نظارت شبانهروزی بر مناطق، بهراحتی میتوان اطلاعات بهروزتری از تغییرات در آن مناطق کسب کرد. همچنین با ترکیب AI و فناوری بینایی کامپیوتری (Computer vision)، میتوان فرآیند شناسایی هدف را خودکارسازی کرد و با استفاده از این سیستم در سلاحهای جنگی میشود عملکرد نهایی را در شناسایی، دستهبندی و ردیابی اهداف در مقایسه با کار انسانی ارتقا داد.
در جنگ اخیر خاورمیانه نیز دو طرف درگیری با بهکارگیری هوش مصنوعی و استفاده از الگوریتمهای بینایی ماشین و «یادگیری عمیق»، توانستهاند حملات را رهگیری کرده، پهپادها را شناسایی کنند و اهداف را با دقت بالایی مورد حمله قرار دهند که این اتفاق نهتنها در پیشبرد اهداف طرفین نقشی کلیدی داشته، بلکه از تلفات و خسارتهای بالقوه قابلتوجهی نیز پیشگیری کرده است.
از دیگر کاربردهای مهم AI در جنگهای مدرن، کاربرد این تکنولوژی در نظارتهای مخفیانه و جاسوسی است.
امروزه در سراسر جهان، دولتها با کمک هوش مصنوعی در صنایع نظامی، حجم زیادی از اطلاعات را از منابع مهمی مانند پهپادها، تلفنهای همراه، دوربینهای نصبشده در مراکز حساس و استراتژیک و همچنین فیلمهای ماهوارهای به دست آورده و تحلیل میکنند.
آمریکا در سال ۲۰۱۷ در پروژهای به نام ماون (Maven) که با همکاری شرکت گوگل انجام شده بود، از «ماشین لرنینگ» و بینایی کامپیوتر استفاده کرد و ویدئوها و تصاویر بسیاری را در عراق و افغانستان به ثبت رساند و از این طریق اهداف حملات هوایی را شناسایی کرد. همچنین سیستمهای هوشمصنوعی قادر به ترکیب دادههای مختلف (مانند اطلاعات ثبتشده از شنود مکالمات و تصاویر ماهوارهای) و تحلیل آنها با هدف شناسایی اهداف مخفی نیز هستند.
دقت در اخبار و گزارشهای مربوط به تنشهای منطقه نشان میدهد که دو طرف درگیری این جنگ بهوفور از کاربردهای هوش مصنوعی در این زمینه بهره بردهاند و هزاران داده زنده از ماهواره، رادار، نیروی زمینی و رسانه تحلیل شده و در خدمت طرفین قرار گرفته است.
یکی دیگر از جنبههای مهم استفاده از هوش مصنوعی در صحنههای نبرد جنگی که امروزه مورد توجه بسیار زیادی قرار گرفته است، نقش این تکنولوژی در برقراری امنیت ملی است.
در جهت ایجاد قدرت پیشبینی، هوش مصنوعی این توانایی را دارد که الگوهای موجود در دادهها را شناسایی کرده و احتمال و زمان وقوع مجدد روندها را تعیین کند که از این ویژگی میتوان در راستای مقابله با فعالیتهای غیرقانونی یا حملات احتمالی استفاده کرد. این امکان، یعنی شناسایی الگوی تهدید، پیشبینی رفتار دشمن و حتی بهینهسازی زنجیره تامین و منابع، با تحلیل کلاندادهها که یکی از مهمترین داراییهای نظامی مدرن هستند به نحو دقیقتری امکانپذیر میشود.
همچنین کاربردهای هوش مصنوعی در صنایع نظامی و امنیت سایبری مورد توجه بسیاری از دولتها قرار گرفته است.
تهدیدهای سایبری که در شکل و اندازههای بسیار مختلفی ظاهر میشود، میتواند در مقابل قابلیت پیشگیرانه هوش مصنوعی و کاربردهای آن در صنایع نظامی، آسیبپذیر ظاهر شود. AI در شناسایی الگوهای آسیبپذیری زیرساختها، نفوذ خودکار به سامانهها و ایجاد و خنثیسازی بدافزارها نقشی تعیینکننده دارد که این مساله نقشی تعیینکننده در پیشبرد جنگ دارد.
در جنگ امروز میان ایران و اسرائیل نیز از این دست حملات بهوفور مشاهده شده است و دو طرف درگیری از این قابلیت برای حملات سایبری به زیرساختهای انرژی، ارتباطات و بانکهای اطلاعاتی یکدیگر استفاده کرده اند.
اگرچه ظهور و شکوفایی هوش مصنوعی، در تمامی زمینهها دستاوردهای بسیاری را به همراه داشته است و در عرصه نظامی نیز موجب ارتقای سرعت واکنش، کاهش تلفات انسانی از طریق خودکاریسازی بسیاری از عملیاتها و همچنین افزایش دقت در هدفگیریها و رهگیریها شده است، اما به نظر میرسد استفاده از این تکنولوژی در جنگها خالی از چالش نبوده است.
برای مثال در شرایطی که کار به کامپیوترها و الگوریتمها سپرده میشود، همواره این خطر وجود دارد که تصمیمگیریهای اشتباه توسط الگوریتمهای غیردقیق رخ دهند.
همچنین برخلاف ابزارهای گستردهای که هوش مصنوعی در اختیار دولتها قرار میدهند، سیستمهای مبتنی بر AI اهداف جذابی برای حملات سایبری از جهت به دست گرفتن کنترل سیستمها هستند.
همچنین از آن جهت که هوش مصنوعی برای تصمیمگیری به دادههایی که به آن وارد میشود متکی است، دستکاری یا ورود دادههای نادرست به این سیستمها میتواند موجب پیامدهای فاجعهبار شود.
در نهایت حقیقتی که ورای تمام این مسائل وجود دارد، این است که امروزه هوش مصنوعی چهره جنگ را تا حد زیادی تغییر داده و در جنگ میان ایران و اسرائیل نیز، به یکی از بازیگران اصلی بدل شده است؛ بازیگری که میتواند یکی از تعیینکنندگان مهم نتیجه نهایی این درگیری باشد.