کیفیت و قیمت، دو پارامتر موثر در فروشپذیری کالاها به شمار میروند. این دو پارامتر، هم در بازارهای داخلی و هم در بازارهای صادراتی، تاثیر بسیار زیادی در چگونگی تصمیمگیری مشتریان دارند. بر همین اساس است که مجموعههای تولیدی، افزایش درجه کیفیت کالا و در عین حال، کاهش بهای تمام شده را در اولویتهای خود قرار دادهاند. در اجرای این سیاست مهم که همان افزایش کیفیت و کاهش قیمت کالاهای تولیدی است، باید عناصر مهمی را در نظر گرفت. از جمله این عناصر، مواد اولیه، نیروی کار حرفهای و متخصص و ماشینآلات مدرن، آزمون پس داده و بهروز هستند که تجمیع هر چه مطلوبتر این سه عنصر، ضمن افزایش کیفیت کالا با استفاده از افزایش بهرهوری و کاهش ضایعات، کاهش بهای تمام شده را به دنبال دارد. در کشور ما و به ویژه در حوزه نساجی، همواره نیروی انسانی متخصص و کارآمد حضور داشته و نقش تاثیرگذاری در پیشرفت این صنعت ایفا کرده است. البته در سالهای اخیر شاهد خروج نیروهای متخصص از کشور بودهایم که سبب شده مشکلاتی برای مجموعههای صنعتی به ویژه در حوزه نساجی ایجاد شود.
در کنار این موضوع، مواد اولیه با کیفیت نیز همواره در دسترس فعالان صنعت نساجی قرار داشته و سبب شده محصولات با کیفیتی در این حوزه به مرحله تولید برسد. از سوی دیگر، کهنگی و فرسودگی شدید ماشینآلات و تجهیزات تولید نیز یکی از مشکلات بزرگی است که صنعت نساجی را با چالشهای جدی روبرو میکند. استفاده از ماشینآلات و تجهیزات قدیمی تولید، نه تنها باعث کاهش کیفیت محصولات میشود بلکه به کاهش راندمان و خروجی محصول و همچنین افزایش بهای تمام شده محصولات هم منتج شده است. بر همین اساس است که سازمانها و نهادهای اجرایی باید سیاستگذاری ویژهای برای بازسازی و نوسازی صنایع انجام دهند تا رونق تولید محصولات با کیفیت به صنایع بازگردد. پرداخت تسهیلات با پایینترین سود ممکن، ارائه یارانههای مناسب و ایجاد راهکارهای عملیاتی به موقع و ارزان به منظور واردات قطعات یدکی صنعتی از جمله اقداماتی است که توجه به آنها بخش خصوصی را یاری میکند علاوه بر توسعه مطلوب در حوزه زیرساختها، در حوزههای مرتبط با تولید محصول نیز پیشرفت قابل ملاحظهای داشته باشند و متعاقب آن، حضور موفقی در بازارهای داخلی و خارجی از خود بر جای بگذارند. در کنار این موارد، هم مجموعههای صنعتی و هم مجموعههای سیاستگذار، باید آموزش نیروهای متخصص را با اولویت بالاتر و همچنین با برنامهریزیهای جدیتری دنبال کنند. ارتباط تنگاتنگ صنعت و دانشگاه به صورت دائمی و عملیاتی، و نه به صورت صوری باعث تربیت، پرورش، افزایش تخصص و در نهایت حضور نیروهای کارآزموده در صنایع میشود که از ارکان اصلی افزایش کیفیت و کاهش قیمت تمام شده تولید محصول به شمار میروند و طبیعی است که قدرت چانهزنی بنگاههای تولیدی را در سطح بازار افزایش میدهند.
متاسفانه، فاصله ایجاد شده بین صنعت و دانشگاه و بیاهمیت انگاشتن ارتباط این دو بخش از سوی برخی از سیاستگذاران دولتی، اقتصاد، صنعت و تولید کشور را با مشکلات بسیار زیادی روبرو کرده که البته رفع این مشکل، بسیار سادهتر از آن است که تصور میشود اما برای تغییر شرایط نیاز است که زاویه نگاه مسئولان نیز تغییر کند. فعالان حوزه صنعتی و به ویژه صنعت نساجی همواره پیگیریهای بسیاری برای جذب دانشجویان رشتههای تخصصی این حوزه در مجموعهها و واحدهای تولیدی انجام دادهاند. این دیدگاه باید در ذهن متولیان دولتی نیز شکل بگیرد تا شاهد بهبود وضعیت نیروی انسانی در مجموعههای صنعتی باشیم. یکی از اصلیترین دغدغههای انجمن صنایع نساجی ایران نیز بهبود شرایط برای حداکثر کردن ظرفیت تولیدی و همچنین افزایش بهرهوری مجموعههای فعال در صنعت نساجی بوده که خوشبختانه به نتایج مطلوبی نیز دست یافته است. تقویت کمیته علمی و تخصصی سازمان فنیوحرفهای نیز در میانمدت به این حوزه کمک بسیار زیادی خواهد کرد و شاهد پیشرفت صنعت نساجی خواهیم بود. تجربه نشان داده است که هر زمان دولت و بخش خصوصی به عنوان دو بال، یاریگر هم بودهاند، نتایج مطلوبی برای کشور ایجاد شده است. استفاده درست از تجارب بخش خصوصی و صنعتگران بزرگی که تعدادشان در کشور کم نیست، میتواند به ایجاد راهکارهای تخصصی زودبازده به منظور رفع موانع تولید، ایجاد بهرهوری، افزایش کیفیت محصولات تولیدی و... منتج شود. بهبود این شرایط سبب میشود فاصله کشورمان از اهداف و برنامههای کلان پیشبینی شده کاهش یابد؛ کما اینکه بر اساس سند چشمانداز 1404، صنعت نساجی ایران باید در جایگاه سوم منطقه و پنجاهم جهان قرار داشته باشد.