بازار سهام این روزها بر سر دوراهی بزرگی قرار گرفته است. مسیریابی متزلزل شاخص سهام و افت و خیزهای متناوب این هفته نشان میدهد که فعالان بورسی نه برهان قاطعی برای خرید دارند و نه میتوانند از صعودهای گاه غافلگیرکننده دل بکنند. قدرت تقاضای جدید در تالار سهام به حدی است که ارزش معاملات را طی ۴ روز کاری اخیر بالای رقم بیسابقه ۲ هزار میلیارد تومان نگه داشته است. از سوی دیگر، افزایش مستمر تقاضای جدید از سوی آحاد جامعه و در پی آن، عبور بیرحمانه نماگر بورس از منطقه مورد انتظار و شکست آرای تحلیلگران، کار را برای معاملهگران بزرگمقیاس، فعالان نیمهحرفهای و حتی حرفهایهای بازار سهام دشوار کرده است. پیشبینیناپذیری بازار با پیوستن بیپروای پولهای تازه باعث شده تا تحلیلگران در سایه فراموشی قرار بگیرند و بازیگران تازهنفس به نحوی جسورانه در بازار مشارکت کنند. در این دوراهی که بازار در میان فرضیات ورود قیمتها به منطقه حبابی و حرکت روی مقیاسهای جدید مشارکت در نوسان است، مسائل سیاسی نیز دوباره به دغدغههای مهم بورسی تبدیل شدهاند. برآیند این نیروها سبب شد تا روز گذشته بهرغم عقبنشینی ۲/ ۱درصدی شاخص اصلی سهام، همچنان پولهای جدید در سمت خرید به کار خود مشغول باشند.
صعود تند و ممتد نماگرهای بورس تهران طی سه روز اخیر با تزلزل همراه بوده است. از روز شنبه که شاخص سهام با قدرت به ابرکانال ۳۰۰ هزار قدم گذاشت، قاطعیت خود را برای ادامه حرکت صعودی از دست داد و دچار افت و خیزهای متناوب طی روزهای بعد شد. اصلاح قیمتها طی معاملات روز یکشنبه، جهش دوباره شاخص در جریان دادوستدهای جلسه کاری بعد و در نهایت، سنگینترین افت دماسنج اصلی بازار سهام طی دو ماه اخیر نشان میدهند که از اطمینان خریداران طی هفتههای قبل خبری نیست و فعالان بورسی پس از کسب بازدهی چشمگیر در معرض بیم و امیدهای مختلف - چه از حیث تحلیلی و چه از منظر سیگنالهای سیاسی و چه در قلمرو بازار جهانی – قرار گرفته است. از آنجا که در این موج صعودی شاخص کل بازدهی ۲۰ درصدی را از سطح ۲۵۵ تا ۳۰۵ هزار واحد تجربه کرده، طبیعی است که سهامداران برای فروش سهام خود و ذخیره بازدهیهای کسب شده دست به ماشه باشند و در پی هر تلنگری که از محیط پیرامونی به بدنه بازار سهام میخورد، واکنش نشان دهند.
به نظر میرسد با حرکت پیوسته شاخص به فراسوی ارقام مورد انتظار تحلیلگران، به تدریج، فرضیه ورود قیمت در برخی از سهمها به منطقه حباب در مدلهای تصمیمگیری معاملهگران فضای بیشتری را اشغال کند. از سوی دیگر، گفتمان حاکم بر روابط سیاسی ایران با غرب و کشورهای منطقه پس از حملات نفتی به عربستان نیز دستخوش تغییراتی شد که شماری از فعالان سهام را به سمت سناریوهای بدبینانه سوق داد. همین عوامل دست به دست هم دادند تا روز گذشته فضا برای شناسایی سود از سوی بخش زیادی از سهامداران فراهم شود و قیمتها تن به اصلاح دهند و شاخص کل را وادار به سنگینترین افت در دو ماه اخیر(۲۵ تیرماه) کنند. البته جنس اصلاح دیروز متفاوت از عقبنشینیهای سنتی بورس تهران بود که در آن بازیگران خود عمدتا در نقش فروشنده ظاهر میشوند. ضمن اینکه تحرکات مثبتی در عمق اصلاح قیمتها طی روز گذشته در بازار وجود داشت که نشان میداد همچنان انگیزه برای خرید بالاست. دیروز در واقع، شماری از سهمها با رهایی از فشار اولیه فروش به مدار مثبت بازگشتند. بهطور مشخص این برگشت مثبت و پرقدرت در سهام بانکها پررنگتر از بقیه سهمها بود. این چرخش جالب توجه نشان داد که نیروهای اصلاحی بازار نظیر افزایش دوباره ریسکهای سیاسی نمیتواند جبهههای فعال بورسی را وادار به خاموشی کند.
ارزش معاملات خرد در تالار سهام بورسی همچنان در سطوح بیسابقهای قرار دارد. اگرچه رکورد این رقم برای روز دوشنبه باقی ماند اما جابهجایی ۲ هزار و ۱۳۵ میلیارد تومان سهم طی معاملات دیروز نشان میدهد که اشتهای نقدینگی برای بلعیدن سهام بالاتر از رکوردهای معاملاتی دور گذشته در مهرماه سال قبل است. در آن دوره پس از اوجگیری یکروزه جریان نقدینگی، شاهد ریزش ارزش معاملات و برقراری رکود طولانی در بازار سهام بودیم. اما در این دوره بازار از جهات گوناگون در موقعیت متفاوتی قرار دارد و اشتهای نقدینگی نیز وسیعتر از آن مقطع زمانی است. در واقع، هم وضعیت بازار جهانی و هم تجربه تحریمهای حداکثری طی چند ماه اخیر ما را در شرایط متفاوتی قرار داده است. ضمن اینکه از حیث رابطه تعادلی بین بازارها نیز در مقایسه با سال گذشته-که دلار در التهاب میسوخت و تورم مسکن سراسیمه رکورد میزد- مساعدتر است. به بیان سادهتر، در شرایط فعلی هجوم پولها به تالار سهام پیامد پیچیده رکود فراگیر در بازار مسکن، ثبات نسبی نرخ ارز و تداوم عدم جذابیت بازار پول است. از طرف دیگر، سیگنالهایی از فضای سیاسی دریافت میشود که میل به ساختن آیندهای مثبت برای سهام را رقم زده و جریان ورودی نقدینگی به بورس تهران را تشدید کرده است. البته حملات بیسابقه نفتی به عربستان وضع تازهای را پیش روی سیاست خارجی در ایران گذاشت و قدری فضای رسانهای را همچون ادوار قبلی ملتهب کرد و برخی از سهامداران را متعاقبا در لاک دفاعی فرو برد. بخشی از اصلاح شاخص کل سهام طی روز گذشته را هم میتوان به همین مساله پیوند داد. البته ناگفته نباید گذاشت که تحلیلگران اظهارات مقامات سیاسی آمریکا پس از حادثه آرامکو را به معنای نفی گفتمان مثبت و امیدوارکننده هفتههای اخیر بین ایران و آمریکا نمیدانند. همین تقابل رویکردها نسبت به مسائل سیاسی است که به سرفهرست دغدغههای بورسی تبدیل شده و خریداران و فروشندگان را فعال نگه داشته است.
عطش تقاضای تازهوارد به بازار سهام همچنان بالاست. در واقع، رشد بیسابقه ارزش معاملات و حضور چشمگیر سرمایهگذاران حقیقی مقیاس معمول بازدهی سهام بر مبنای نسبتهای قیمت بر درآمد (بهعنوان رایجترین و سادهترین روش ارزشگذاری سهام) را بر هم زده. تحلیلگران بنیادی که پیش از این بر اساس محاسبه سودآوری شرکتها و سنجش آن با نسبت قیمت بر درآمد در بازارهای مرجعی چون بازار پول (با نسبت قیمت به درآمد ۵) حدی از ارزندگی را برای سهام قائل بودند، اکنون جایی در فضای تصمیمگیری معاملهگران بورسی ندارند. طی هفتههای اخیر، بارها و بارها تحلیلگران بنیادی از ادامه رشدهای افسارگسیخته در بخش عمدهای از صنایع کوچک و متوسط بورسی ابراز نگرانی کردند. با وجود این، شاخص سهام بیاعتنا به رویکردهای تحلیلی به راه خود ادامه داد و قلههای جدیدی را فتح کرد. کمتر کسی در بین تحلیلگران بنیادی تصور میکرد که شاخص کل هنوز دو هفته مانده به پایان تابستان توان عبور از مرز ۳۰۰ هزار واحد را داشته باشد. اما ورود پیوسته پولهای خرد و عمومیت و انتشار اخبار بورسی در بین آحاد جامعه مجال حبس بازار در محدوده تحلیلهای بنیادی را نداد و شمار زیادی از اهالی قدیمی تالار سهام را شگفتزده کرد.
در واقع، افزایش مشارکت سرمایهگذاران حقیقی و بزرگ شدن مقیاس بازار زمینه را برای چنین تغییر بزرگی در وسعت بخشیدن به بازار و اوجگیری شاخص فراهم کرد. البته همین امر در روی دیگر سکه، ترسها و تردیدها را درخصوص خروج دستهجمعی این حجم از پولهای تازهوارد بیشتر کرده است. حال باید دید که بازار سهام همچنان در معادلات پیچیده حاکم بر اقتصاد کلان کشور میتواند سهم خود از نقدینگی سیال در جامعه را افزایش دهد یا نه. دشواری تحلیل نتایج این روند در روزهای اخیر و به ویژه طی روز گذشته با تقابل شدید نیروها در عمق منفی بازار خودنمایی کرد؛ در واقع آرایش معکوس بازیگران سهام در جریان دادوستدهای دیروز پیچیدگی وضعیت را در خودش متبلور کرد. جالبترین اتفاق دیروز روند معکوس قیمت با نحوه آرایش سهامداران خرد بود. دیروز گرچه ارزش سهام ۶۳ درصد از کل شرکتهای بورسی دچار افت شد، اما معاملهگران خرد حضور پررنگ خود را در سمت خرید تداوم بخشیدند و مالکیت ۱۴۰ میلیارد تومان از سهمها را (بهرغم الگوی تاریخی حاکم بر معاملات بورس تهران) به نفع خود تغییر دادند. چنین حدی از حضور سهامداران حقیقی فقط در دوره قبلی اوجگیری شاخص در پاییز سال قبل رقم خورده است. با وجود آمار بیسابقه معاملات، باید دید نظر بازار راجع به وضعیت آتی کشور در قلمرو سیاسی چیست که میتواند مهمترین عامل تعیینکننده در وضعیت کنونی سهام باشد. چون به هر حال بخشی زیادی از بازدهی اخیر بورس حاصل خوشبینی آحاد جامعه به بهبود روابط ایران با غرب و کاهش تحریمها بوده است. در واقع هر گونه شکاف در این منظره میتواند بازار را بر ریل سازوکار اقتصادی معمول خودش برگرداند معیار قیمتگذاری را تا حدی به کیفیت سوددهی بنگاه پیوند بزند.
یکی از گفتمانهای رایج در روزهای اخیر وزندهی زیاد به موضوع افزایش سرمایه بنگاههای بورسی خاصه از محل مازاد تجدید ارزیابی داراییها بوده است. سهام بانکها یکی از مناطق حاصلخیز برای جذب تقاضا با این انگیزه بودهاند. چرخش غافلگیرکننده قیمت در سهام بانکی طی روز گذشته را هم میتوان بر همین منطق توضیح داد. دیروز اگرچه شاخص بر اثر افت متوسط قیمت در ۲۷ صنعت بورسی به سنگینترین اصلاح طی دو ماه گذشته تن داد، اما در برخی از گروهها تقاضا قوی و جسورانه عمل کرد. انتقال محور تقاضا به روی سهام بانکی و تشکیل صفهای پرشمار و طولانی خرید در سهام بانکی نشان داد که میل به ماندن در بازار دستبردار از خرید نیست. دیروز سهام بانکی با پیشتازی بانکهای تجارت و صادرات با اختلاف چشمگیر از سایر صنایع بورسی حدود ۲۰ درصد از کل ارزش معاملات خرد بورسی را (۴۳۵ میلیارد از ارزش ۲۱۳۵ میلیارد تومانی کل معاملات) در اختیار گرفتند. این در حالی بود که گروه خودرو تا همین دیروز در این زمینه پیشتاز بود. چنین تحرک قابل ملاحظهای در سهام بانکی را باید ادامه فضای اخیر حاکم بر بازار دانست که تمرکزش بر تورم دارایی، رقیق بودن قیمت سهم و البته مصونیت از مخاطرات جاری در بازار جهانی بوده و هست.