شاخص کل سهام روز گذشته حدود ۴ هزار واحد دیگر عقب نشست تا بازدهی کل بورس از ابتدای پاییز در محدوده منفی قرار بگیرد. اگرچه افت ارزش سهام طی هفتههای اخیر واجد منطق بنیادین و البته رفتاری است؛ اما نزول فرسایشی قیمتها بسیاری از اهالی تالار شیشهای را بر آن داشته تا به جای بررسیهای تحلیلی در دام تئوری توطئه بیفتند و افت قیمتها را به علل بعیدی چون عرضههای سهامداران حقوقی، جلوگیری از خروج نقدینگی از بانکها، مقدمهچینی برای کنترل نرخ دلار یا حذف پیشبینی سود نسبت دهند.
بورس تهران در نخستین روز معاملاتی هفته با ریزش دستهجمعی قیمت سهام و عقبنشینی ۴ کانالی نماگر اصلی مواجه شد. دیروز شاخص کل سهام با افت ۳۹۱۸ واحدی (معادل ۴/ ۲ درصد) کانال ۱۶۰ هزار واحدی را نیز ترک گفت و در سطح ۱۵۹ هزار و ۸۵۴ واحد قرار گرفت. در این روز اغلب نمادهای بورسی قرمزپوش شدند تا ضمن تخلیه بازدهی پاییزه شاخص سهام، این نماگر وارد محدوده منفی شود. کاهش عمومی قیمت سهام بار دیگر موجب بروز مجدد شایعاتی شد که معمولا با ریزش قیمت سهام تواماند. وضعیتی که عمدتا حاصل علاقه عمومی به تئوریهای توطئه است. این در حالی است که واقعیتهای اقتصادی بسیاری بر روند کنونی قیمت سهام اثرگذار بودهاند. با وجود این شیوع تحلیلهای نادرست در بازار باعث شده تا هر روز فضای تحلیلی بازار ضعیفتر شود و در این فضای غیرتحلیلی، فعالان بازار از زمینههای بنیادی افت قیمت سهام غافل میشوند.
مروری بر توهمات بورسبازان
تشدید ریزش قیمت سهام برای روزهای متوالی سبب شده تا بار دیگر برخی از اهالی تالار شیشهای، چرایی این روند را نه به مسائل عینی و واقعی، بلکه به توهمات خارج از بازار سرمایه ارتباط دهند. این تئوری توطئه پیش از این نیز پس از اصلاح قیمتها در نیمه دوم مهرماه به گوش میرسید. در حالحاضر فرضیات توهمگونه فعالان بازار را میتوان در پنج دسته طبقهبندی کرد.
فروشندگان حقوقی متهماند: یکی از عواملی که در بین بسیاری از بورسبازان بهعنوان علت ریزش قیمت سهام زمزمه میشود، افزایش عرضه از سوی سهامداران حقوقی بازار است. پیش از این نیز در نیمه دوم مهرماه یعنی درست در زمانی که شاخص سهام پس از رشدهای متوالی و افسارگسیخته، روندی اصلاحی را در پیش گرفت، این نظریات صدرنشین مباحث بسیاری از کانالهای تلگرامی فعال در حوزه بازار سرمایه شد. این در حالی است که فروش دارایی یک حق برای تمامی معاملهگران اعم از حقوقی یا حقیقی شمرده میشود و اعتراض به عرضه سهام از سوی هر شخص یا نهاد تا زمانی که در چارچوب قانون باشد، مصداق کامل عدم درک صحیح سازوکار بازار است. شاید نخستین جرقههای ایجاد چنین فرضیاتی به صحبتهای شهریورماه علی صحرایی که در آن زمان مدیریت عملیات و نظارت بر بورس تهران را برعهده داشت، بازمیگردد. صحرایی در آن زمان عنوان کرد که عرضه سهام از سوی بازیگران عمده در جهت کنترل هیجانات بازار انجام میشود. اقدامی که در آن برهه زمانی اثرات مثبتی نیز بر معاملات بهجا گذاشت. در این میان در صورت صحت فرضیههای کنونی، رشد ۱۷ درصدی شاخص سهام و همچنین افزایش محسوس ارزش معاملات خرد طی مهرماه را شاهد نبودیم. در عین حال طی پنج هفته متوالی اخیر، خالص خرید سهام به نام معاملهگران حقوقی بازار رقم خورده است. موضوعی که در بسیاری از موارد، در نقش حمایت از قیمت سهام نیز برآمده و حتی در روزهای صعودی بازار نیز مشاهده شده است.
سقوط سهام به جهت مخالفت با دولت: بخشی دیگر از توهمات فعلی معاملهگران که عمدتا از کانالهای تلگرامی نشات میگیرد، کاهش شاخص سهام در جهت مخالفت با سیاستهای دولت عنوان میشود. نقض این ادعا نیز آنجا اثبات میشود که به دنبال ایجاد تغییراتی در کابینه دولت همچون تغییر وزیر اقتصاد و رئیس کل بانک مرکزی، واکنش مثبت بازار سهام را شاهد بودیم. به این ترتیب نمیتوان منفی شدن روند بازار سهام را اقدام عمدی در جهت مخالفت با دولت قلمداد کرد. در عین حال، چنین اقدامی طبیعتا هزینههای مالی بسیار هنگفتی بر دوش ارگانهای مالی تحمیل میکند که دور از ذهن به نظر میرسد.
ممانعت از خروج نقدینگی از بانکها: برخی از کانالهای تلگرامی نیز چنین عنوان میکنند که دولت به منظور ممانعت از خروج نقدینگی بیشتر از بانکها، سهام را در وضعیت نزولی قرار داده تا نقدینگی از بازار پول وارد جریان معاملات سهام نشود. این در حالی است که هیچ نشانهای از این ادعا دیده نمیشود و برنامهای نیز برای افزایش نرخ سود سپردهها اعلام نشده است. جالب است که این گروههای فعال در شبکههای اجتماعی پیش از این عنوان میکردند که در شرایط تورمی، حتی در صورت افزایش نرخ سود سپردهها، بانکها از جذابیت چندانی برخوردار نخواهند بود و امروز که بازار سهام در فشار عرضه قرار دارد چنین بهانههایی را بهعنوان عامل ریزش قیمتها عنوان میکنند. این در حالی است که بدون تغییر نرخ سود، نمیتوان سناریوی احتمال خروج نقدینگی از بانکها و واکنش سهام را منطقی ارزیابی کرد.
حذف الزام شرکتها برای انتشار EPS: حدود یکسال از تصمیم سیاستگذار برای جایگزین کردن گزارشهای تفسیری مدیریتی بهجای پیشبینی درآمد هر سهم (EPS) میگذرد. اقدامی بجا که در زمان اجرا نیز مقاومتهایی را به دنبال داشت. در حالحاضر نیز وضعیت نامطلوب بازار سهام بهانهای برای داغ شدن بحثهای قدیمی شده است و برخی فعالان سهام، افت قیمتها را به این اقدام ارتباط میدهند. این در حالی است که هماکنون بسیاری از گروههای تحلیلی، مستقلا اقدام به محاسبه و انتشار پیشبینی سود برای بسیاری از شرکتهای سهامی میکنند؛ برآوردهایی که نسبت به گذشته، بسیار نزدیکتر به سودهای محقق شده شرکتها است. در عین حال در گذشته هیچگاه روند صعودی بازار به این متغیر ارتباط داده نمیشد که حالا نبود پیشبینی سود، بهعنوان متهم روند نزولی سهام شناسایی شود.
تثبیت دلار در نرخهای کنونی: از دیگر توهمات عجیبی که در میان فعالان بورسی شنیده میشود، نزولی کردن مسیر شاخص سهام در جهت کنترل نرخ دلار است. این در حالی است که هیچگاه ارتباطی منطقی و عملی میان این دو مولفه دیده نشده است. هر چند رشد نرخ دلار میتواند رشد سودآوری شرکتهای صادراتی بازار سهام و در نتیجه رشد شاخص سهام را به دنبال داشته باشد اما عکس این روند هیچ توجیهی نخواهد داشت. از طرف دیگر، بارها مقامات تاکید کردهاند که در جهت کنترل هیجانات دلار، قصد دارند تا نقدینگی را به سمت بازار سهام هدایت کنند بنابراین با این معیار نمیتوان این فرضیه را پذیرفت.
واقعیتهای ریزش سهام
واقعیت این است که شیوع تحلیلهای نادرست در بازار باعث میشود که هر روز فضای تحلیلی بازار ضعیفتر شده و در این فضای غیرتحلیلی، فعالان بازار از واقعیتهای افت قیمت سهام غافل شوند. عدمقطعیتهای موجود در فضای اقتصادی و سیاسی کشور در کنار بازگشت تحریمها خود یکی از مهمترین دلایل فضای کنونی معاملات بورس تهران است. در این میان نمیتوان از نقش بازارهای جهانی نیز غافل شد. کاهش ۳۳ درصدی بهای متانول در ماه نوامبر، افت شدید قیمت اتیلن، پلیاتیلن سنگین و پلیپروپیلن، عقبگرد بهای اورهگرانول به زیر ۳۰۰ دلار و همچنین افت قیمتی نفت و فلزات پایه در بازارهای جهانی از دلایل عمده ریزش سهام وابسته ارزیابی میشوند. وقایعی که سبب نگرانی معاملهگران بورس تهران از روند آتی قیمتها در بازارهای جهانی و تاثیر آن بر بورس کالامحور تهران شده است. بهعنوان نمونه افت قیمت نفت به خودی خود تبعاتی گستردهتر از آن دارد که تنها صنایع مستقیما مرتبط با این محصول پایه را تحتالشعاع قرار دهد. افت قیمت محصولات پتروشیمی و همینطور فولاد در بازارهای شرق آسیا نیز نشان از آن دارد که انتظار از سودآوری این صنایع در ماههای باقیمانده از سال را نیز باید تعدیل کرد. در این شرایط در بازارهای داخلی هم چشمانداز روشنی از روند آتی نرخ دلار وجود ندارد. موارد ذکر شده توضیحدهنده این مساله است که افت قیمت سهام گروههای بزرگی مانند فلزات اساسی، معدنیها و پتروپالایشیها در فضایی منطقی اتفاق میافتد.
عوامل رفتاری روند کاهشی قیمتها
علاوه بر واقعیتهای اثرگذار بر ریزش قیمت سهام، همانطور که اشاره شد نبود تحلیل در فضای معاملاتی سهام سبب تشدید رفتارهای هیجانی میان معاملهگران و ادامهدار شدن روند نزولی قیمتها شده است. در این شرایط محدودیتهای فعلی موجود در بازار، به این هیجانات شدت بخشیده است. به گفته تحلیلگران یکی از دلایل اصلی شکلگیری الگوی رفتار گروهی در معاملات بازارها، کمعمقی بازار در کنار مقررات دست و پاگیری است که به هیجانات دامن زده و در نهایت سبب شکلگیری صفهای پرحجم خرید و فروش (بسته به روند معاملات) میشود. واقعیت این است که دستورالعملهای کنونی سبب شده تا معاملات با چاشنی هیجان همراه شود. بهطوری که معاملهگران بدون توجه به پشتوانههای منطقی (چه بنیادی و چه تکنیکال) و تنها با نگاه به میزان تقاضای ایجاد شده در سقفهای قیمتی، به جمع صفهای خرید میپیوندند. یکی از مهمترین عوامل بروز این پدیده، محدودیت دامنه نوسان است. این موضوع به ویژه در زمانی که بازار با خبرهای مثبت یا منفی مواجه میشود، هیجانی کاذب را بر کلیت بازار حاکم میکند. این شرایط به تشدید موجهای سفتهبازی نیز کمک میکند. به جرات میتوان اذعان کرد، زمانی که خبری از صفهای خرید و فروش در بازار نباشد، شاید هیچ دادوستدی از سوی گروهی از معاملهگران در بازار ثبت نشود. در این شرایط مبهم، گرفتن سود حداکثری در کوتاهترین زمان ممکن بهانهای برای لیدرسازی بدون پشتوانه بنیادی میشود. بهعنوان نمونه میتوان به تبلیغات گسترده برخی کانالهای تلگرامی برای داغ کردن سهام خودرویی و بانکی اشاره کرد. کانالهایی که همگام با جو بازار، عمدتا نظر گذشته خود را تغییر میدادند. این شرایط در مجموع سبب بیاعتمادی بسیاری از فعالان بازار نسبت به کارشناسان بورسی شد.
روز منفی بورس تهران
روز گذشته از میان ۳۰۰ نماد معامله شده در بورس تهران، شاهد افت قیمتی ۲۷۴ نماد (معادل ۹۱ درصد از کل بازار) بودیم. در این میان ۸۵ نماد سهامی نیز با صفهای سنگین فروش مواجه شدند. میزان نقدینگی صفهای عرضه در این روز معادل ۴۴ میلیارد تومان بود. این در حالی است که روز شنبه بیش از ۲۰۰ میلیارد تومان نقدینگی از سوی معاملهگران خرد از بازار خارج شد که بیشترین مقدار از میانه مهرماه بود. در این بازه زمانی پس از رشدهای پرشتاب و متوالی شاخص سهام، این نماگر روندی کاهشی را در پیش گرفت و در یک روز (۱۵ مهرماه) بیش از ۲/ ۴ درصد از ارتفاع خود را از دست داد تا شاهد خروج ۵۰۰ میلیارد تومانی نقدینگی از بازار باشد. در این شرایط شاخص سهام که در معاملات نخستین ماه پاییز، رشد حدود ۱۷ درصدی را در کارنامه ماهانه خود ثبت کرده بود، روز گذشته بازدهی پاییزه خود را بهطور کامل تخلیه کرد و وارد سطوح منفی شد.
همگام با بازیگران
روز گذشته برای پنجمین روز متوالی، خالص خرید سهام به نام معاملهگران حقوقی بازار رقم خورد و افزون بر ۵۷۵ میلیون سهم به ارزش ۲۰۷ میلیارد تومان در مسیر حقیقی به حقوقی جابهجا شد. بیشترین خالص خرید توسط سهامداران عمده در نمادهای کامودیتی بازار ثبت شد و در مجموع ۴ صنعت کالایی (پتروشیمی، پالایشی، فلزی و معدنی) افزون بر ۱۳۶ میلیارد تومان نقدینگی در مسیر حقیقی به حقوقی جابهجا شد. به این ترتیب خالص تغییر مالکیت حقوقیها در مجموع نمادهای پالایشی به ۴۰ میلیارد تومان رسید. معدنیها نیز در این روز شاهد تغییر مالکیت ۳۷ میلیارد تومانی به سمت معاملهگران حقوقی بودند. گروه فلزات اساسی دیگر صنعت کالایی بورس تهران بود که دیروز با خالص خرید حدود ۳۳ میلیارد تومانی توسط معاملهگران عمده بازار همراه شد. پتروشیمیها نیز در این روز شاهد جابهجایی حدود ۲۶ میلیارد تومانی در مسیر حقیقی به حقوقی بودند.
با این حال در صدر خرید معاملهگران حقوقی، تمایل به جمعآوری سهام شرکت فولاد مبارکه قرار داشت. به این ترتیب خالص خرید این معاملهگران در «فولاد» به ۳۹ میلیون سهم به ارزش ۱۹ میلیارد تومان بالغ شد. نماد معاملاتی شرکت معدنی و صنعتی گلگهر نیز در این روز شاهد جابهجایی حدود ۲۴ میلیون سهم به ارزش ۱۶ میلیارد تومانی در مسیر حقیقی به حقوقی بود. نماد معاملاتی پالایش نفت اصفهان از دیگر نمادهای دیروز بورس تهران بود که مورد اقبال معاملهگران عمده بازار قرار گرفت. به این ترتیب دیروز حدود ۲۰ میلیون سهم «شپنا» به ارزش ۵/ ۱۳ میلیارد تومان به پرتفوی حقوقیها افزوده شد. در آن سوی بازار اما بار دیگر نمادهای زیرمجموعه گروه خودرو و ساخت قطعات مورد توجه سهامداران خرد قرار گرفتند و خالص خرید ۴/ ۱ میلیارد تومانی را ثبت کردند. در میان شرکتهای بورسی نیز سایپا مجددا در صدر خرید معاملهگران خرد بازار قرار داشت. بهطوری که خالص خرید این گروه از معاملهگران در «خساپا» بالغ بر ۸۵ میلیون و ۶۰۰ هزار سهم به ارزش حدود ۱۰ میلیارد تومان بود. نماد معاملاتی شرکت سیمان شاهرود از دیگر نمادهای موردتوجه حقیقیها طی معاملات روز شنبه بود. در این نماد دیروز افزون بر ۵/ ۶ میلیون سهم به ارزش ۷/ ۹ میلیارد تومان در مسیر حقوقی به حقیقی جابهجا شد.