به گزارش اقتصادبازار و به نقل از دنیای اقتصاد؛در کنار تصمیمات ریز و درشتی که مسوولان ارشد بورسی برای بهبود وضعیت بازار در روزهای سقوط شاخص کل گرفتند، ورود بازارگردانان به بازار سرمایه نیز بیش از هر چیز دیگری خودنمایی میکرد که از آن بهعنوان عامل نجات بازار یاد میشد. مسوولان سازمان بورس و اوراق بهادار پس از چند جلسه با مدیران ارشد حقوقی خبر ورود بازارگردانان در حمایت از بازار سرمایه را اعلام کردند. آنان تاکید داشتند که با حمایت بازارگردانان صفهای فروش جمع و بازار رفتهرفته روی آرامش را به خود میبیند. در نهایت نیز در آخرین روز از تابستان بود که معاون عملیات بازار شرکت بورس تهران با صدور اطلاعیهای به مدیران عامل شرکتهای بورسی اعلام کرد که با توجه به اهمیت روزافزون الزامات نقدشوندگی بازار و لزوم تنظیم عرضه و تقاضای بازار به موجب آییننامه حفظ ثبات بازار سرمایه و صیانت از حقوق سرمایهگذاران و سهامداران، داشتن رکن بازارگردانی موثر از سوی ناشر و سهامداران شرکتها جزو الزامات پذیرش شرکتهاست. طبق این اطلاعیه تمامی شرکتهای بورسی از ۱۰ مهرماه و تمامی شرکتها در فرابورس از تاریخ ۱۵ مهر ملزم به معرفی بازارگردان شدند. گرچه کارشناسان در همان زمان از این تصمیم حمایت کردند و بازارگردانی را یکی از ارکان اصلی بازار سرمایه دانستند اما تاکید داشتند که بازارگردانی عامل دوم نجات بازار است و نباید تصور کرد با حضور بازارگردانان مشکلات ریز و درشت هم حل شود.
تعریف نادرست از بازارگردانی
اکنون نیز که چند ماهی از ملزم شدن شرکتهای بورسی برای بازارگردانی میگذرد و به گفته سیاوش وکیلی، مدیر روابط عمومی و امور بینالملل سازمان بورس در ۹ ماه گذشته بازارگردانها دو برابر حجم فروش سهام، اقدام به خرید سهام کردهاند، پیشبینی کارشناسان این حوزه درست از آب درآمده است. هرچند بازار از ریزش غیرمعمولی نجات یافته اما همچنان به تعادل نرسیده است. با این حال و با وجود آنکه بازارگردانها در ۹ ماه گذشته ۵۵ هزار میلیارد تومان سهام خریداری کرده و به میزان ۲۷هزار میلیارد تومان سهام فروختهاند، اگر شاخص روند نزولی به خود بگیرد باز آنان بهعنوان مقصر اصلی معرفی میشوند. حسین خسرونژاد، کارشناس بازار سرمایه این نگاه را غلط میداند و به «دنیایاقتصاد» میگوید مانند همه تصمیمهای دیگر بازار سرمایه، بازارگردانی هم در بازار ما درست انجام نمیشود. به اعتقاد او بازارگردانی در بازار ایران درست تعریف نشده و نگاه سهامداران و مسوولان به بازارگردانها غلط است. خسرونژاد توضیح میدهد: «مثل همه اتفاقات دیگر در بازار سرمایه ما که بدون کار کارشناسی انجام میشود، بازارگردانی هم بدون کار کارشناسی انجام میشود. بازارگردان صرفا برای جمعکردن سهمها و روزهای منفی نیست. بازارگردان باید بتواند در روند مثبت بازار هم تاثیرگذار باشد. اینکه ما همه شرکتها را مجبور کنیم منابعی را از دست بدهند برای بازارگردانی اشتباه است.»
این کارشناس بازار سرمایه یادآور میشود: «بازارگردانی در بازار ما بهویژه در این چند ماه اخیر به این دلیل به وجود آمد که بازار حبابی و نیازمند اصلاح بود و مسوولان اصرار داشتند یک عده بیایند از جیب یک عده دیگر سهمها را خریداری کنند که تبعات سیاسی و اقتصادی بازار کم شود. بنابراین تصوری که سازمان بورس و مردم از بازارگردان دارند آدمی است که یک پول از یک منابع مفتی آورده و با آن سهم حبابی مردم را بخرد تا مردم ضرر نکنند و همه خوشحال باشند! در صورتی که در هیچ جای دنیا بازارگردانی اینگونه انجام نمیشود.»
خسرونژاد با مقایسه بازارگردانی در کشور آلمان میگوید: «در بازار آلمان اگر ۱۵ یا ۲۰ درصد قیمت سهام بالا برود market maker یا همان بازارگردان ۴۰ درصد سهام شرکت را روی کانتر میگذارد ولی چیزی که در کشور ما جا افتاده این است که بازارگردان تعریف شده نهاد یا سهامدار عمدهای است که فقط در بازارهای نزولی فعالیت کند. اگر همین سهامدار عمده یا بازارگردان در بازار صعودی بخواهد سهم بفروشد همه شاکی میشوند که عرضههای آبشاری حقوقیها شروع شد!
بازارگردانی یا اتلاف منابع ملی؟
او در ادامه با ذکر مثالی از بازارگردانی سهام بانک تجارت میگوید: «صندوق بازارگردان بانک تجارت در دو ماه گذشته حدود ۸ میلیارد تومان سهم خریداری کرده است. یعنی منابع و سرمایه مردم که باید صرف بنگاههای کوچک برای جلوگیری از اتفاقهای بد اقتصادی در زمان شیوع کرونا یا جلوگیری از بیکاری میشد صرف خرید سهام بانک تجارت شده است! از سوی دیگر اینقدر خریدار زیاد است که در حال حاضر سهم بازارگردان بانک تجارت نزدیک به سهم دولت در بانک تجارت شده یعنی در مجمع مشخص نیست سهامدار حقوقی بانک تجارت دقیقا کیست؟ دولت است یا صندوق بازارگردان تحت مدیریت خود بانک تجارت؟! بنابراین مانند همه اتفاقات دیگر در بازار سرمایه که نمادی از تصمیمات عجولانه و سوءمدیریت در ارکان بازار مشاهده میشود، در بازارگردانی هم هست.»
خسرونژاد معتقد است تا روزی که اینگونه بازارگردانی ادامه داشته باشد منابع کشور بیشتر به هدر میرود. این کارشناس بازارهای مالی با یادآوری کسری بودجه سال آینده میگوید: «در کشوری که برآورد میشود در بودجه ۱۴۰۰ کسری هنگفتی وجود داشته باشد، اینکه بانک تجارت منابع زیادی بابت حمایت کورکورانه از سهام بانک هدر دهد، عقلانی نیست. »
لزوم اصلاح فرهنگ سرمایهگذاری
خسرونژاد راه اصلاح روش بازارگردانی در کشور و نزدیک شدن به استانداردهای جهانی را فرهنگسازی و روی کار آمدن مدیران متخصص میداند. او میگوید: «مردم باید یاد بگیرند که اگر با چشم بسته و بدون کوچکترین اطلاعی سهم میخرند باید عواقب آن را هم بپذیرند. سواد مالی و فرهنگ سرمایهگذاری در کشور ما وجود ندارد و تا زمانی که این دو اصلاح نشود مشکلی حل نخواهد شد.» این کارشناس بازار سرمایه با بیان اینکه «باید مدیران غیرمتخصص جای خود را به افراد خبره و متخصص بدهند» تاکید میکند: «قطعا تصمیمات غیرکارشناسی مسوولان ما نیز زیاد است و بسیاری از مشکلات از همین تصمیمات ناشی میشود. از تصمیماتی که در سازمان بورس و شورای عالی بورس و شرکت بورس بهصورت لحظهای عوض میشود بگیرید تا تصمیماتی که در سطح کلانتر اقتصاد درباره بازار سرمایه گرفته میشود. همه اینها باعث میشود که وضعیت بازار اینگونه باشد و هیچ کاری از جمله بازارگردانی درست انجام نشود.»
خسرونژاد در حالی سیاستگذاریهای بورسی را عامل وضعیت ناآرام بازار سرمایه میداند و معتقد است که نگاه مردم و مدیران به بازارگردانی غلط است که برخی معتقدند بازارگردانها در فرآیندهای بازار سرمایه اختلال ایجاد و آنان را به تلاش برای نوسانگیری از سرمایهگذاران خرد متهم میکنند. این نگاه فراتر از نگاه فعالان فضای مجازی است و در نهادهای حکومتی هم رخنه کرده است. بهطوری که مجلس شورای اسلامی بهعنوان نهاد قانونگذاری در هفتههای اخیر بازارگردانها در سیبل حملات خود قرار داده و حتی یکی از این نمایندگان ادعا کرده که لیستی ۵۰ نفره از متهمان در موضوع بازارگردانی و شرکتهایی را که به گفته او با عملکرد خود باعث سقوط شاخص شدهاند، به رئیس دستگاه قضا گزارش داده است! اما سیاوش وکیلی، مدیر روابط عمومی و امور بینالملل سازمان بورس، ضمن رد این اتهام نوسانگیری بازارگردانان، فعالیت اکثریت آنان را قانونمند دانسته و درباره نحوه برخورد سازمان بورس با تخلفات برخی بازارگردانها هم توضیح داده است. او در یکی از مصاحبههای اخیر خود بر تفاوت بین «تخلف» و «جرم» تاکید کرده و گفته سازمان بورس با ناشران و نهادهای مالی که از دستورالعملها تخلف کردند و همچنین با بازارگردانهایی که در فرآیند عملیات بازارگردانی هم دچار تخلف شوند برخورد خواهد کرد. اما این موضوع با جرمانگاری و ارسال پرونده به دادگاهها تفاوت دارد. به گفته او تاکنون عمده تخلفات ناشی از استنکاف برخی ناشران از عمل به مصوبه ۲۰ شهریور شورای عالی بورس و آییننامه صیانت از حقوق سرمایهگذاران بوده که همه ناشران (چه ناشران جدیدالورود به بازار و چه ناشران باسابقه بازار) را به داشتن بازارگردان ملزم کرده است، در نخستین روزهای اجرای این مصوبه در ۱۳مهرماه برخی ناشران از اجرای آن خودداری کردند که برخوردهای لازم براساس مقررات هم صورت پذیرفت. همچنین طبق اعلام معاونت حقوقی سازمان بورس در دو یا سه ماه گذشته ۲۰۷ مدیر بورسی، احکامی از «تذکر» تا «سلب صلاحیت» و «جریمه نقدی» دریافت کردند که در تاریخ بورس این میزان جدیت در مقابل تخلفات بیسابقه بوده است. سازمان بورس ضمن حمایت از بازارگردانان و اعلام این آمار که اکنون از بین حدود ۶۵۰ نماد فعال در بازار سرمایه، ۴۸۰ نماد دارای بازارگردان هستند تاکید دارد که این سازمان با هیچ تخلفی کنار نمیآید.
بازارگردانی سهم چیست؟
بازارگردانی، فعالیتی است که با هدف کاهش دامنه نوسانات قیمت اوراق بهادار و تامین نقدشوندگی آن توسط کارگزار انجام میشود. در واقع بازارگردان به افراد یا شرکتهایی گفته میشود که با هدف کسب سود اقدام به خرید و فروش اوراق بهادار یا کالاهای اقتصادی میکنند و بنا به ماهیت عملکرد از نوسانات ناخواسته و قیمت دارایی میکاهند. بازارگردانها (Market Maker) حجم زیادی از اوراق بهادار را در اختیار دارند و میتوانند مقدار زیادی از سفارشها را در بازارهای مالی انجام دهند.
وظیفه بازارگردانها همواره حفظ تعادل سهام است. بازارگردان باعث جلوگیری از تشکیل صفهای خرید و فروش میشود. بهعبارتدیگر زمانی که اکثر سرمایهگذاران اقدام به فروش داراییهای خود میکنند و عرضه زیاد میشود اما تقاضا برای خرید سهم کم میشود، بازارگردان اقدام به حمایت از سهم و خرید سهمهای عرضه شده میکند تا تقاضای همه فروشندگان تامین و نقدشوندگی در سهم افزایش یابد. البته بازارگردان تنها در صفوف فروش اقدام به حمایت از سهم نمیکند و در روزهای مثبت و صفوف خرید هم اگر سرمایهگذاران به دنبال خرید سهم باشند، بازارگردان داراییهای خود را عرضه میکند تا تمام سفارشهای خرید نیز تامین شود و علاوه بر آن حجم مبنا هم پر شود. به عبارتی خرید و فروش سهام را برای معاملهگران تسهیل میکند. به این ترتیب از مهمترین وظیفه بازارگردان افزایش نقدشوندگی در بازار است. در واقع زمانی که سهامداران نقدینگی نیاز دارند و تصمیم به فروش اوراق خود در بازار گرفتهاند اما به دلیل رکود خریداری برای سهمها پیدا نشود بازارگردان باید اقدام به خریداری این اوراق کند یا زمانی که افراد برای خرید اوراق به دنبال فروشنده هستند اوراق در اختیار خود را به متقاضیان بفروشد. در مجموع مهمترین اهداف بازارگردان، کاهش هزینههای معاملاتی از طریق کاهش شکاف قیمتی خرید و فروش، جلوگیری از نوسانات شدید و کنترل قیمت ورقه بهادار در یک محدوده معین و افزایش میزان نقدشوندگی سهام و بازار و وجود عرضه و تقاضا برای اوراق بهادار است.