اقدام درست دولت با روش اشتباه
روزبه شریعتی کارشناس بازار سرمایه در همینباره به «جهانصنعت» میگوید: اینکه دولت باید به سمت خصوصیسازی حرکت و بر همین اساس سهام خود در تمامی شرکتها را واگذار کند، اصلی غیرقابل انکار و درست است. مجلس هم اگر قرار است روی این مساله اما و اگری مطرح کند، بهتر است به جای اصل صحیح ماجرا به روش انجام آن انتقاد کند. این کارشناس اقتصادی ادامه میدهد: این امر یادآور بحث هدفمند کردن یارانههاست؛ در آن زمان هم صحبت از این شد که این کار در نفس خود صحیح است و اقتصاددانها هم تایید کردند که اقتصاد یارانهای باید حذف شود اما مسیر و روشی که دارد طی میشود اشتباه است و مبالغی که در قالب یارانه به اشخاص پرداخت میشود، تورم زاست. که البته همین اتفاق هم افتاد. اکنون هم ماجرا همین است و با آن مبحث تفاوت چندانی ندارد. او تاکید میکند: اکنون هم این نماینده مجلس حرف درستی را بر اساس گزارشهایی که از سمت بازار سرمایه به مجلس رسیده بیان میکند اما در همین حال نفس کار دولت هم صحیح بوده و دولت با عرضه سهام، کار درستی را در راستای خصوصیسازی انجام داده است. این کارشناس بازار سرمایه عنوان میکند: در حال حاضر من ایراد را در عرضه دولت نمیبینم بلکه ایراد کار را روش تبلیغ دولت برای ورود مردم به بازار سرمایه میبینم. هر چند که این مسیر هم درست است؛ شریعتی توضیح میدهد: اقتصاد کشور باید به سمت اقتصاد بازارهای مالی حرکت کند و اقتصاد توسعهای همین است که به بازار سرمایه و بازارهای مالی خود متکی باشد و حجم بازار بدهی آن نسبت به تسهیلات بانکی بسیار بالاتر باشد. اما در اینجا همه اینها به صورت عکس اتفاق افتاده است.
دورزدن خصوصیسازی
شریعتی در همین حال با انتقاد از عرضه صندوقهای دولتی تصریح میکند: تاکید من برای درست بودن عرضههای دولتی روی فروش سهام است نه عرضه ETFها؛ چون در عرضه این صندوقها دولت اصل خصوصیسازی را مقداری دور زده است. در واقع سهام خود را در قالب صندوقی واگذار کرده که حق رای اصلی را منتقل نمیکند و همچنان در اختیار دولت باقی مانده است. به همین دلیل ETFها به نوعی دور زدن قانون خصوصیسازی است و ما این روش را تایید نمیکنیم و قبول نداریم. او اضافه میکند: در این روش مدیریت واگذار نشده و تنها بخشی از مالکیت واگذار شده که امر جذابی نیست و دولت برای اینکه آن را جذاب کند تخفیف قابل توجهی را در زمان پذیرهنویسی برای آنها در نظر گرفته است. در حالی که اگر دولت به عنوان مثال اعلام میکرد که میخواهد تنها یک سیت بانک ملت را بفروشد، این یک کرسی قطعا میتوانست حتی با قیمتی بالاتر از قیمت تابلو واگذار شود نه آن گونه که در اردیبهشت ماه هفت درصد زیر قیمت تابلو واگذار شد.
اثر منفی فقدان آموزش در بازار
شریعتی در ادامه تصریح میکند: دولت مسیر درستی را در اقتصاد نشان میدهد؛ اینکه ما باید به سمت بازار سرمایه حرکت کنیم و مردم به جای سرمایهگذاری در داراییهای عقیم مانند طلا و ارز و پس از آن ملک و خودرو باید به سمت بازار سرمایه و سرمایهگذاریهای مولد کوچ کنند. این کاملا درست است اما متاسفانه مجددا در مسیر اجرای این عمل صحیح، کاهلی و کاستی اتفاق افتاد. به این معنا که دعوت به صورت همگانی شکل گرفت بدون اینکه مردم ریسکها را بشناسند. این کارشناس بازار سرمایه اظهار میکند: قانونگذار باید یکسری محدودیتها را میگذاشت که مردم عادی همه زندگی خود را نیاورند در بازار سرمایه. این همان صحبتی است که دکتر شاپور محمدی ریاست قبلی سازمان بورس بر آن اصرار داشت. شریعتی ادامه میدهد: یکی از موارد مهم مطرح در اسفندماه این بود که کدهای جدید تا سه ماه امکان معامله به صورت آنلاین نداشته باشند. مراحل آموزشی را طی کنند، آزمون بدهند و پس از آن کد آنلاین بگیرند. او میافزاید: اگر قانون بررسی داراییهای مردم وجود داشت و شفافیت مالی بیشتری در کار بود، قانونگذار میتوانست مقرراتی را وضع کند که طبق آن به افراد اجازه ندهد مثلا بیش از ۲۰ درصد از سرمایه زندگی خود را وارد بازار کنند. در این صورت دیگر شاهد مواردی نبودیم که به عنوان مثال یک کارمند متوسط یا یک معلم با قرض گرفتن پول از دیگران و فروش همه دارایی خود را وارد بازار کند.
مجلس هم مقصر است!
شریعتی در ادامه تاکید میکند: به همین دلایلی که ذکر کردم، من مقصر را دولت به تنهایی نمیبینم بلکه به نظر من همه ارکان در این وضعیت مقصر بودهاند. از کارگزار گرفته تا سازمان بورس به عنوان نهاد ناظر، وزارت اقتصاد، دولت و حتی خود مجلس که میتوانست خیلی زودتر از ریزش بازار این موارد را مطرح کند. نه اینکه وقتی بازار ریزش کند تکتک نمایندهها از دولت شاکی شوند و جلسه بگذارند و ارکان بازار را دعوت کنند. او ادامه میدهد: من به عنوان فعال بازار دستکم در ۱۰ سال گذشته چند انتخابات ریاستجمهوری و مجلس را شاهد بودهام، اما دریغ از اینکه یک بار یک کاندیدا درباره بورس و بازار سرمایه صحبت کند! حالا همه ناگهان درباره بورس و بازار سرمایه اظهار نظر میکنند.
مسیر روشن بازار سرمایه
شریعتی تاکید میکند: دلیل همه این مسائل در بازار سرمایه این است که متاسفانه ما قضیه را خیلی کلان نگاه میکنیم؛ در حالی که فکر میکنم هر چند هزینه سنگینی داده شد و برخی از مردم آسیبهای مالی فراوانی دیدند و اعتماد برخی از بین رفت اما ماحصل این روند برای کلیت اقتصاد کشور و بازار سرمایه مثمرثمر بوده است. این کارشناس بازار سرمایه عنوان میکند: بازاری که چهار پنج سال قبل به طور متوسط ۲۰ هزار کد در عرضههای اولیه آن شرکت میکرد، حالا شاهد آن است که بیش از چهار و نیم میلیون کاربر فعالانه در عرضههای اولیه آن شرکت میکنند؛ بازاری که شش سال قبل شاهد معاملات روزانه ۱۰۰ میلیارد تومانی بود حالا روزانه ۲۰ هزار میلیارد تومان دادوستد را ثبت میکند و به یکی از بازارهای اصلی معاملاتی کشور از لحاظ حجم معاملات تبدیل شده است. شریعتی تاکید میکند: اینها اتفاقات مثبتی است که برای بازار سرمایه ما افتاده است. من خوشبینانه به این روند نگاه میکنم و بر این باورم که مسیر روشن است به شرط آنکه برنامهریزی درستی صورت گیرد. او ادامه میدهد: اما اینکه در مقطعی توازن بازار به هم خورد و اتفاقاتی در بازار رخ داد این از خاصیتهای بازارهای مالی است. بازار مالی مانند بازار ملک نیست که قیمت رشد کند و ثابت بماند و راکد شود و اصلاح نکند. بازار مالی سرمایه به دلیل خاصیت نقدشوندگی، اصلاح میکند و ریزش میکند. در دنیا هم همین گونه است؛ اما در جهان کسی با دید سرمایهگذاری مسکن و خودرو نمیخرد! ما هم باید این نگاه را تغییر دهیم که به عقیده من استارت مسیر خورده است هر چند که راه و روش میتوانست خیلی بهتر باشد.