میلگرد بعد از شکستن رکورد ۷ هزار و ۱۰۰ تومان در هر کیلوگرم از حرکت ایستاده و حتی شواهد قدرتمندی از تغییر فاز قیمتی را نشان میدهد. این بازار تاکنون رکوردهای بزرگی را به ثبت رسانده که برای مصرفکننده واقعی این کالا از یک کابوس قدرتمند چیزی کم ندارد.
محمدحسین بابالو : البته بازارهای کالایی نشان دادهاند که به رکوردشکنیهای قیمتی چندان هم خوشبین نیستند و این بازار هم بعد از این رشد نرخ بیسابقه، بیمیل به تغییر فاز قیمتی و ورود به یک روند کاهشی نیست آنهم در شرایطی که موتور محرک این رشد قیمتها را میتوان تنها در جو روانی رشد نرخ و خریدهای هیجانی جستوجو کرد. از ابتدای مهرماه تا رکورد قیمتی میلگرد بالای ۷ هزار تومان شاهد هستیم که این بازار حتی از قیمت سکه و ارز و حتی شاخص بورس هم بازدهی بالاتری داشته است. نکتهای که برای کشوری با پایینترین قیمت تمام شده فولاد در جهان قابل توجیه نیست جز آنکه فشار نقدینگی این بازار را به حرکت درآورده است.
بازار فولاد تغییر فاز داده و وارد یک روند کاهشی جدید شدهایم تا جایی که نمیتوان در مورد شتاب افت قیمتها اظهارنظر قاطعی داشت. قیمت بالای ۷ هزار تومان برای میلگرد منطقی نبود و غالب اهالی بازار به این نکته واقف بودند ولی ذات معاملهگری هیجانی مطلبی است که اجازه چندانی را برای تحلیل اوضاع در دورههای ملتهب بازار باقی نمیگذارد. حتی رشد قیمت آزاد ارز که همیشه جو روانی خرید را راهبری میکند هم نمیتوانست قیمت میلگرد را از ۵ هزار تومان در یکماه و نیم به بالای ۷ هزار تومان برساند، ولی چنین رخدادی را شاهد بودیم. دلیل این اتفاق را باید در خریدهای سنتی روزهای پایانی سال به همراه تزریق هیجان به بازارها و همچنین جرقههایی از رشد قیمت در بازارهای جهانی فولاد جستوجو کنیم. این موارد را باید با رشد موجودی انبارها مورد بحث قرار داد که احتمال تداوم افت نرخ را تقویت میکند.
همهساله هفته پایانی بهمن و دو هفته ابتدایی اسفندماه زمان اوج تقاضای فصلی در بازار بوده، ولی امسال بهدلیل تکانههای قیمت آزاد ارز و همچنین رشد قیمتها در بازار داخلی، شاهد بودیم که این خریدهای سنتی زودتر از حد انتظار به بازار وارد شد و در نهایت به رشد افسارگسیخته قیمتها کمک کرد. البته اولین شواهد از افت نرخ را در اواخر روز سهشنبه در بازار میلگرد و اواسط فعالیت بازار تیرآهن در همان روز شاهد بودیم که در روز گذشته به نسبت گسترش یافت.
اینکه بازار فولاد در کنار سایر بازارهای کالایی در یک روند افزایش نرخ نوسان کرده باشد رخداد عجیبی نیست، ولی در کنار آن باید به این نکته نیز اشاره کرد که بهای هر کیلوگرم میلگرد از اوایل مهرماه تا روزهای گذشته از ۴هزار تومان به بالای ۷ هزار تومان رسیده است که خود یک رکورد معنیدار در رشد قیمتها بهشمار میرود که از رشد ۷۵ درصدی حکایت دارد. این رشد قیمتها در شرایطی به ثبت رسید که بعضا قیمت شمش فولاد در بازار داخلی با احتساب بهای نیمایی ارز حتی از قیمتهای صادراتی هم بالاتر رفته است که خود یک داده عجیب بهنظر میرسد. از سوی دیگر ایران از کمترین قیمت تمام شده فولاد در تمامی دنیا برخوردار است و با توجه به نوسان قیمت ارز میتوان گفت که با احتساب قیمت دلار آزاد، هیچ تولیدکنندهای در جهان توان رقابت با ایران را ندارد و در همین شرایط شاهد هستیم که قیمتهای داخلی رشد سرسامآوری را تجربه کرده است. افزایش ۷۵ درصدی بهای فولاد در بازار داخلی از مهرماه تاکنون در شرایطی به ثبت رسیده که رشد قیمت دلار آزاد در این بازه زمانی رقمی نزدیک به ۳۸ درصد بوده و نرخهای جهانی هم اثرگذاری بزرگی بر رشد قیمتها در بازار داخلی نداشته است. از سوی دیگر به کمک رشد جدی قیمتهای جهانی طلا شاهد هستیم که سکه با رشد ۵۰ درصدی بعد از نوسان بهای میلگرد قرار گرفته است. بهعنوان یک نمونه دیگر قیمت پژو ۲۰۶ هم از ابتدای مهرماه تاکنون افزایش ۳۸ درصدی داشته و رشد قیمت املاک هم قطعا کمتر از رشد بهای فولاد بوده است.
این آمارها نشان میدهد افزایش قیمت فولاد با محوریت میلگرد از مهرماه تا اوج قیمتهای روزهای اخیر بعد از طلا (بهدلیل رشد قیمتهای جهانی) یکی از بیشترین رشد نرخها را در تمامی بازارهای داخلی به خود اختصاص داده است و میتوان گفت که بعد از طلا، طلاییترین بازار داخلی ایران همین بازار میلگرد بوده است. اتفاقی که نه تنها عجیب بلکه غیرقابل توجیه است. توجیهناپذیری این قیمتها را میتوان در رفتار خود فعالان بازار در روز گذشته مشاهده کرد تا جاییکه شاهد اعلام تخفیفهای نجومی در این بازار هستیم که خود به وضوح نشان میدهد قیمتهای پیشین چندان هم واقعی نبوده است. البته تجربه فعالیت در این بازار نشان میدهد فولاد بهشدت با ذهنیت معاملهگران آن در ارتباط است آنهم در شرایطی که توانمندی مالی این بخش از بازار بهشدت قدرتمند است. از سوی دیگر این قبیل التهابها اغلب منافع بسیاری از فعالان برجسته را تامین میکند، بنابراین دمیدن بر تنور التهاب قیمتی چندان هم با منافع بخشی خاص در تضاد نبوده است اگرچه منافع کل جامعه بازار فولاد از تولیدکننده مواد اولیه تا مصرفکننده نهایی را تامین نخواهد کرد.
درخصوص مقایسه بازار میلگرد ۷ هزار تومانی با بازارهای مشابه تنها باید به یک نکته دیگر هم اشاره کرد و آن نوسان قیمت شاخص بورس اوراق بهادار است. از ابتدای مهرماه تاکنون شاخص بورس اوراق بهادار بهعنوان یکی از پربازدهترین بازارها نزدیک به ۷۳ درصد رشد کرده ولی میلگرد ۷ هزار تومانی رشد ۷۵ درصد داشته است یعنی تا روزهای اوج این بازار، میلگرد حتی از شاخص بورس و اوراق بهادار هم سودآورتر بوده است اگرچه دیگر این رشد نرخ را نمیتوان متصور شد.
دورنمای این بازار چندان روشن نیست. همهچیز از احتمال تداوم افت قیمتها و حتی سقوط آزاد نرخ حکایت دارد ولی نقدینگی سرگردان در بازار فولاد به قدری بالاست که اگر در برابر کاهش قیمتها موضعگیری کرده و به مقاومت بازار در برابر افت نرخ کمک کند هم نباید تعجب کرد. این وضعیت عمومی چهره پیچیدهای از بازار فولاد را ترسیم کرده است ولی قیمتهای فعلی توجیه چندانی ندارد. تا لحظه تنظیم این گزارش شاهد افت نزدیک به ۵ درصدی قیمتها در بازار میلگرد هستیم و هیچ بعید نیست که این روند نزولی باز هم ادامه داشته باشد.