پنج سال تمام مقیم اجباری یکی از اتاقهای سفارت اکوادوربودن هزینه کسی است که چوب لای چرخ صاحبان قدرت میگذارد. جولیان آسانژ، روزنامهنگار و بنیانگذار ویکیلیکس، در طول سالهای فعالیت خود که به یک دهه هم نمیرسد محرمانهترین اسناد بسیاری از دولتها و مقامات دولتی کشورهای مختلف را برملا کرده تا چنانکه خودش میگوید عملکرد دولتها را شفاف کند. آسانژ در کنار دیگر افشاگران سالهای اخیر نه برای کسب اعتبار و قدرتطلبی، بلکه به بهای نابودی آزادیهای فردی و منافع شخصی خود و به جانخریدن بهایی هنگفت باب جدیدی را در مبارزه سیاسی باز کردند که تا پیش از این اگرچه نه یکسره محال اما دشوار بهنظر میرسید. فرق آسانژ، در مقام افشاگری بیرونی و کسانی که در درون دمودستگاه قدرت به سازوکارهای فاسد حلقه خود آگاهند، فرق کسی است که میداند و برای منافع فردیاش آن را به دولتمردان میفروشد و کسی که میداند و آن را به مردم ارزانی میکند؛ فرق بین افشای هدفمند اسناد در بازی گروههای سیاسی و افشای اسناد در جهت خیر عموم. از همینروست که به او لقب «جاسوسی برای مردم» دادهاند. شجاعت آسانژ، نمود خشم و سرخوردگی از سیستمی است که بهخاطر کسبوکارهای بزرگ و شرکتهای چندملیتی، همه گروههای اجتماعی، قومی و نژادی را هدف قرار میدهد و در این راه از همه ابزارهای خود برای پوشاندن اهداف خود بهره میجوید. آسانژ و امثال او وصله ناجور نظم جاری این روزهای عرصه سیاستاند. کسی که حقیقت را فدای مصلحت نمیکند حتی اگر این حقیقت به روی کارآمدن کسی مثل دونالد ترامپ در ایالاتمتحده منجر شود. او در گفتوگوی پیشِرو با اشپیگلآنلاین بهصراحت بر این نکته صحه میگذارد: «اگر ما سخنرانی هیلاری کلینتون را در جمع بانکداران گلدمنساکس منتشر نمیکردیم او میتوانست پیروز شود؟ باید به نفع یک نامزد اطلاعات را سانسور میکردیم؟ ویکیلیکس هرگز چنین کاری نمیکند.» در بحبوحه مبارزات انتخاباتی ایالات متحده و افشای ایمیلهای افراد کمپین هیلاری کلینتون، بسیاری از دموکراتهای آمریکایی او را به نزدیکی با ترامپ و افشاگری به نفع این نامزد و دولت روسیه، که از حامیان ترامپ بود، متهم کردند اما اظهارات ماه گذشته جف سشن، دادستان کل ایالات متحده، پاسخی بود به همه این اتهامات: «بازداشت آسانژ، بنیانگذار ویکیلیکس، یک اولویت است.» آسانژ ٤٥ساله از سال ٢٠١٢ و پس از آنکه مقامات سوئد به اتهام آزار جنسی خواستار استرداد او به این کشور شدند، در سفارت اکوادور در لندن پناهنده شد. هفته گذشته دادستانی سوئد پرونده تحقیقات علیه او را مختومه اعلام کرد، هرچند تهدید آمریکا علیه آسانژ همچنان حی و حاضر است. جولیان آسانژ که همواره اتهامات آزار جنسی را رد کرده بود در بالکن سفارت اکوادور حاضر شد و رفع این اتهامات را پیروزی مهمی خواند. او البته گفت هفت سال بدون هیچ اتهامی، بچههایم بدون من بزرگ شدند، این چیزی نیست که بتوانم ببخشم و فراموش کنم.
آقای آسانژ، وقتی در حین مبارزات انتخابات ریاستجمهوری سال گذشته ویکیلیکس ایمیلها و مدارک حزب دموکرات را منتشر کرد، دونالد ترامپ گفت: «من عاشق ویکیلیکسام». اما در ماه آوریل، مایک پمپئو، رئیس سیا، این سازمان را «یک سرویس اطلاعاتی متخاصم غیردولتی» خواند. آیا دولت ایالات متحده پیگرد ویکیلیکس را آغاز کرده است؟
مردم وقتی ویکیلیکس را دوست دارند که فساد مخالفانشان را افشا میکند و وقتی فساد یا رفتار خطرناک خودشان را برملا میکند مخالف ویکیلیکس میشوند. ما هم بیکفایتی بیاندازه خطرناک سازمان سیا را فاش کردیم و هم برنامه گسترده آنها را برای هک و گروهی از هکرها که در کنسولگری ایالات متحده در فرانکفورت مستقر شدهاند. حالا، پمپئو، رئیس سیا، حمله متقابل را آغاز کرده است.
او گفت که «این»، منظور ویکیلیکس، «دیگر به پایان رسیده است». این حرف تهدیدکنندهتر بهنظر میآید.
به نظرم اینکه او تصمیم گرفت ویکیلیکس را موضوع اصلی اولین سخنرانیاش در مقام رئیس سازمان سیا قرار دهد خیلی مهم است. بهخصوص وقتی این را بگذاریم کنار بیانیه دادستان کل آمریکا که دستگیری مرا یک اولویت میخواند.
هیئتمنصفه ویرجینیا به غیر از شما از کدام یک از اعضای ویکیلیکس تحقیق میکند؟
تا جایی که من میدانم، هئیتمنصفه در حال تحقیق از روزنامهنگاران ویکیلیکس سارا هریسون، جوزف فارل و کریستین هرفنسون است. از من و جاکوب اپلباوم، یکی از حامیان ویکیلیکس، هم تحقیق میکند. مقامات ایالات متحده اخیرا گفتند که در حال تعقیب کارمندان ویکیلیکس هم هستند.
چلسی منینگ، سرباز سابق ایالات متحده و مهمترین منبع ویکیلیکس، روز چهارشنبه در پی عفو باراک اوباما بعد از هفت سال از زندان نظامی آزاد شد. آیا او جزئیات همکاری احتمالی با ویکیلیکس را فاش کرد؟
اول اینکه، آزادی او پیروزی شگفتانگیزی بود که ما و بسیاری دیگر سخت برایش تلاش کرده بوديم. ما به این آزادی افتخار میکنیم، هرچند باید به او غرامت و خسارت پرداخت میشد نه اینکه صرفا از سوی باراک اوباما عفو شود. یادتان هست که خوان مندز، گزارشگر ویژه سازمان ملل در امور شکنجه، اعلام کرد منینگ تحت رفتارهای بیرحمانه، غیرانسانی و تحقیرآمیز بوده است. او در محاکمهاش اظهار کرد با یکی از اعضای ویکیلیکس در ارتباط بوده و برخلاف ادعای پمپئو، رئیس سیا، ویکیلیکس به او دستور نداده است.
اخیرا، شما هدف انتقادهای شدیدی از سوی شمار زیادی از منتقدان و روزنامهنگارانی قرار گرفتهاید که ویکیلیکس را با پروپاگاندا و دروغپراکنی روسی در ارتباط میدانند.
همه اینها مندرآوردی است. بعد از اینکه هیلاری کلینتون در انتخابات پیروز نشد، او و جان پودستا، مدیر کمپین انتخاباتیاش، تصمیم گرفتند این باخت را به گردن جیمز کومی، رئیس افبیآی، روسیه و ویکیلیکس بیندازند.
اعتبار ویکیلیکس به غیرحزبیبودن و نداشتن دستورکار سیاسی پنهانی است.
اعتبار ویکیلیکس نزد مردم به سابقه ما در اثبات درستی اسنادی است که منتشر میکنیم. در طول ١٠ سال ما بیش از ١٠ میلیون اسناد منتشر کردهایم. کسی نتوانسته ثابت کند حتی یکی از آنها جعلی است. البته که هر منبعی منافع خود را دارد. این قانون بنیادی روزنامهنگاری است.
آیا منابعتان را میشناسید؟
معمولا برای سنجش اصالت اطلاعاتمان شناخت بسیار دقیقی داریم. در برخی موارد، این بدان معناست که ما درباره یک منبع تحقیق و شناختمان را از آن بیشتر میکنیم.
اگر دولت ایالات متحده میتوانست ثابت کند مدارکی را که ویکیلیکس از سازمان سیا منتشر کرده روسیه فرستاده است، به اعتبار ویکیلیکس بهشدت آسیب میرسید، اینطور فکر نمیکنید؟
این یک فانتزی رسانهای است. موضع رسمی ایالات متحده، همانطور که باراک اوباما در آخرین کنفرانس مطبوعاتیاش در مقام رئیسجمهور بیان کرد، این است که هیچگونه مدرکی دال بر تبانی ویکیلیکس و روسیه وجود ندارد. مقامات آمریکایی گفتهاند که به باور آنها اسناد سازمان سیا نه از سوی حزبی دولتی بلکه از یک پیمانکار خصوصی آمریکایی به دست آمده است.
اما شما نمیتوانید انکار کنید که ویکیلیکس بعد از انتشار اسناد هیلاری کلینتون و کمپیناش بخش زیادی از محبوبیت خود را از دست داد.
شما چه میگویید؟ اگر ما سخنرانی هیلاری کلینتون را در جمع بانکداران گلدمنساکس منتشر نمیکردیم او میتوانست پیروز شود؟ یا اینکه ما باید به نفع یک نامزد اطلاعات را سانسور میکردیم؟ ویکیلیکس هرگز این کار را نمیکند.
با اینحال به نظر میرسد سرویسهای مخفی بیشازپیش تلاش میکنند در نتیجه انتخابات کشورهای دیگر تأثیر بگذارند.
ممکن است اینطور باشد.
اگر این سرویسهای مخفی از ویکیلیکس به عنوان سلاحی مفید بهره ببرند، آنوقت شما نمیتوانید فقط لم بدهید و بگویید: «ممکن است اینطور باشد.»
سرویسهای مخفی هر روز خیلی چیزها را در رسانهها قرار میدهند. و اگر ویکیلیکس به لحاظ لجستیکی قادر به انتشار اسنادی قبل از یک انتخابات باشد ما اینکار را میکنیم-و این دقیقا همان چیزی هم هست که مردم انتظار دارند.
برای شما مهم نیست که ویکیلیکس بر نتیجه انتخاباتها تاثیر بگذارد؟
ویکیلیکس از انسانهایی تشکیل شده با دیدگاههای سیاسی مختلف. ما نمیتوانیم اصول علنیمان و تعهداتمان را در قبال عموم مردم زیرپا بگذاریم.
و طبق این اصول شما باید اسناد معتبر را هرچه سریعتر منتشر کنید، صرفنظر از اینکه به سود یا زیان کیست؟
این سیاست فعلی ماست، ممکن است تحت شرایط غیرعادی تغییر کند.
چه نوع شرایطی؟
مثلا اگر ما در آستانه جنگی هستهای باشیم و انتشار اسناد ویکیلیکس بتواند به بدفهمی و سوء برداشت منجر شود، در آن صورت به تأخیرانداختن انتشار معقول است.
شما انتشار اسنادی را که به کلینتون آسیب میرساند به تأخیر نینداختید.
ما به خاطر خوشایند کسی کار نمیکنیم. ویکیلیکس اسناد سازمانهای قدرتمند را منتشر میکند. ویکیلیکس همیشه سرتق بوده و سرتق باقی خواهد ماند.
برای مردمی که ویکیلیکس را مسئول انتخاب دونالد ترامپ به عنوان رئیسجمهوری ایالات متحده میدانند چه حرفی برای گفتن دارید؟
ویکیلیکس تاکتیکهای کثیف ستاد انتخاباتی کلینتون را افشا کرد. برخی رأیدهندگان آن را پذیرفتند. آنها آزاد بودند که چنین انتخابی کنند. این حق آنهاست. این دموکراسی است.
کلینتون، در مقام وزیر امور خارجه، به دنبال اقدام علیه ویکیلیکس بود. آیا انتشار اسناد حزب دموکرات به نوعی انتقامگیری از این حزب نبود؟
این دیگر زبان اجق وجق سواحل شرق ایالات متحده است. دلیل اینکه ویکیلیکس اصول خود را دنبال میکند این است که یکی مشکلی دارد؟ نه! اما قدری طنز تاریخی پشت آن وجود دارد. کلینتون در زندانیکردن یکی از منابع ما، چلسی منینگ، دست داشت. ظاهرا عدالت طبیعی تا حدی وجود دارد و دست طبیعت انتقامش را میگیرد.
شما از باخت او احساس رضایت میکنید؟
...
دارید لبخند میزنید.
در سطح شخصی احتمالا میتوانم بهخوبی با او کنار بیایم. او فرد کاریزماتیکی است. تا حدی سختکوش هم هست، مثل خودم، قدری هم بیدستوپا، مثل خودم. با این حال، یک خطی باید کشیده شود. او تصمیم گرفت کشور لیبی را از بین ببرد. در نتیجه به بحران پناهندگان اروپا دامن زد. ما تعداد زیادی از ایمیلهای او را منتشر کردیم درباره چگونگی برملاشدن این داستان. ظاهرا از این اسناد نتیجهای نمیشود گرفت جز حکم به اینکه او جنایتکار جنگی است.
آیا ما به سمت دورهای پیش میرویم که هر حزبی با هکرهای بهتر برنده انتخابات خواهد بود؟
نه لزوما. اگر به افشای اطلاعات مکرون نگاهی بیندازیم به روشنی در مییابیم که اسناد خیلی دیرتر از این منتشر شدند که بتوانند تأثیری در انتخابات داشته باشند. در این اسناد یک داده فاحش است، جایی به فردی اشاره میکند که پیمانکار سرویس امنیت فدرال روسیه است؛ ولی واقعا چرا روسیه باید از این طریق نشان دهد پشت این قضیه است. این یک بازی ذهنی ابلهانه است... .
بیانیه اولیه شرح مأموریت ویکیلیکس در سال ٢٠٠٦ میگفت: «اهداف اولیه ما رژیمهای بهشدت سرکوبگر چین، روسیه و اوراسیای مرکزی هستند.» اما سازمان شما درباره این کشورها اطلاعاتی زیادی به ما نداده است.
کاملا غلط است. این تصور اشتباه نتیجه خودبینی غرب و ایالات متحده است. وقتی ما به زبانهایی غیر از انگلیسی مطلبی را منتشر میکنیم، در نیویورک به آن توجهی نمیکنند.
اما خبرهای دست اول شما، مثل اسناد جنگ افغانستان و عراق، ایمیلهای کلینتون یا اسناد اخیر سیا، همگی ایالات متحده را هدف قرار میدهند.
به این دلیل که ایالات متحده یک امپراتوری با ٧٠٠ پایگاه نظامی در سراسر جهان است. روکردن دست آمریکا به نفع کل دنیاست. وقتی ما دومیلیون و٣٠٠ سند درباره سوریه، از جمله ایمیلهای بشار اسد را افشا کردیم، خبر دست اول به حساب نمیآمد.
وقتی روسیه کریمه را به خاک خود الحاق کرد، شما در توییتر خود نوشتید که ایالات متحده با سیستم نظارتی گستردهاش همه جهان را به خود الحاق کرده است. این عاقلانه است که یک جرم را با جرم دیگر توجیه کنید؟
بیخیال. این دیگر یکجور نقلقول گزینشی از مواضع من است که مختص روزنامهنگارهاست. من منتقد اقدام روسیه در اوکراین بودم. در سطحی استراتژیک فاجعه بود، هم برای اوکراین و هم برای روسیه.
اگر این شانس را داشتید که با افشاکردن اسنادی ولادیمیر پوتین را سرنگون کنید، آیا این کار را میکردید؟
ما برای سرنگونکردن کسی افشاگری نمیکنیم. اگر اسناد معتبر باشند، منتشرشان خواهیم کرد. سانسور را نمیپذیریم. به اعتقاد ما لازمه منصف و عادل بودن تمدن بشری، آزادی اطلاعات است.
فکر نمیکنید برای شفافیت باید محدودیتهایی هم وجود داشته باشد؟
این مسئله ویکیلیکس نیست. این مسئله جامعه است. هر سازمانی وظیفه خودش را دارد. وظیفه پلیس شکستدادن مافیاست. وظیفه رسانه گفتن حقیقت به مردم است. این وظیفه اصلی ماست نه سانسور.
فکر نمیکنید این خطر وجود داشته باشد که منبعی ناشناس از ویکیلیکس استفاده ابزاری کند؟
برخی گروههای رسانهای برای توجیه عدم موفقیت و عملکرد ضعیفشان سعی کردهاند چنین چیزی بگویند. در عین حال بسیاری از روزنامهها و مجلات از نحوه کار ویکیلیکس الگو برداشتهاند و میخواهند اسنادی را به صورت ناشناس ارائه کنند. ویکیلیکس قاطعانهتر از هر رسانه دیگری اسناد را منتشر میکند. ویکیلیکس بهخاطر تعهدش به ارزشها و مقاومبودن در دفاع از منابعش موفق است. همین نکته منابع را جذب ما میکند.
نظرتان درباره حمله سایبری جهانی با بدافزار «واناکرای» چیست؟
آژانس امنیت ملی آمریکا، اناسای، انباری غولآسا از سلاحهای دیجیتال ساخت، اما در سال ٢٠١٣ کنترل آن را از دست داد. با این حال اناسای این موضوع را به مایکروسافت و دیگر شرکتها اطلاع نداد تا آنها بتوانند برنامههای خود را با آن تطبیق دهند...
فکر میکنید اتفاقهای بدتر از این در راهند؟
سؤالهای جدیتری برای پرسیدن وجود دارد: آیا آژانس امنیت ملی آمریکا و سازمان سیا این واقعیت را پنهان کردهاند که کنترل بسیاری از سلاحهای سایبری خود را از دست دادهاند، یا آیا آنها به باراک اوباما و دولت او این موضوع را اطلاع داده بودند؟ بعد از افشاگریهای ادوارد اسنودن، دولت ایالاتمتحده قول داد که دیگر این نرمافزارهای آسیبپذیر را ذخیره نکند اما به شرکتهای بزرگ فناوری اطلاعات اطلاع داد که این نرمافزارهای آسیبپذیر را درست کنند. بهنظر میرسد این وعده دروغ بوده است. سؤال مهم دیگر این است: آژانس امنیت ملی آمریکا به خاطر آسیبهای حمله سایبری واناکری به سراسر جهان چه مسئولیتی را تقبل میکند؟
منبع: شرق