اقتصاد بازار: روی کار آمدن دونالد ترامپ به عنوان رئیسجمهور آمریکا و اجرا کردن برخی وعدههای انتخاباتی او، موجی از واکنشهای تند و نگرانکننده را به همراه داشت. لغو روادید ایرانیان از جمله اولین اقدامات دولت ترامپ در رابطه با ایران بوده است. برخی از کارشناسان اقتصادی تأثیر سیاستهای ترامپ را بر اقتصاد ایران نگرانکننده میدانند. روزنامه نیویورک تایمز در گزارشی به روی کار آمدن دونالد ترامپ در آمریکا و تأثیر آن بر جهان پرداخت و نوشت که با «روی کار آمدن ترامپ، دوره ای از ابهام پیش روی جهان قرار گرفته است». در این میان، انگلستان مملو از نگرانی، روسیه را موجی از شادی و ژاپن را سکوت فرا گرفته است. پوپولیست های فرانسوی روزنه های امید یافتند، سران مکزیک ابراز نگرانی می کنند و معاون صدراعظم آلمان به گذشته تاریک کشورش اشاره می کند. اما این تغییر، چه تأثیری بر ایران دارد؟ گفت وگوی ما با محمد واعظ، دانشیار گروه اقتصاد دانشگاه اصفهان به تأثیر این انتخاب بر آینده اقتصاد ایران اختصاص دارد.
اقتصاد بازار: از نظر شما آیا انتخاب ترامپ، عاملی برای کاهش ارزش ارزهای دیگر در مقابل دلار خواهد بود. یعنی تصور می کنید با روی کارآمدن ترامپ ارزش ملی پول آمریکا افزایش می یابد؟
این سؤال یک پاسخ روانی دارد؛ اگر چنانچه افق تجارت خارجی آمریکا از نظر روانی تاریک شود چه تأثیری بر ارزش دلار و نرخ برابری پول های عمده جهانی دارد؟ و پاسخ دیگر، مبتنی بر عوامل اقتصادی بوده که موضوع دوم بیشتر قابل اهمیت و تعیین کننده است. در این زمینه باید توجه کرد که تغییر ارزش دلار نسبت به پول های مهم جهانی در آینده به نوع سیاست پولی و مالی مقامات اقتصادی آمریکا بستگی دارد. به عنوان مثال اگر آنها به دنبال افزایش نرخ بهره بروند این عامل موجب افزایش نرخ برابری دلار نسبت به پول های عمده جهانی خواهد شد. اما اگر در پی ایجاد رونق اقتصادی در داخل آمریکا، به دنبال کاهش نرخ بهره بروند این موضوع به کاهش برابری دلار نسبت به پول های دیگر منجر می شود. البته متغیرهای دیگری نیز تحت تأثیر سیاست های اقتصادی آمریکا بر ارزش دلار تأثیرگذار است که باید مورد تحلیل قرار گیرد.
اقتصاد بازار: با توجه به دیدگاه ها و برنامه های رئیس جمهور جدید آمریکا بسیاری از سرمایه گذاران منتظر پیش بینی های کارساز اقتصاددانان مانده اند. آیا شما به این مدل پیش بینی ها اعتقاد دارید؟ از نظر شما این پیش گویی ها چقدر در اقتصاد دنیا، آمریکا و ایران اثرگذار خواهد بود؟
پیش بینی ها از بنیادهای فکری متفاوتی ناشی می شوند. اما به نظر بنده در افق دو سال آینده بحث جهانی شدن اقتصاد و مؤلفه های آن با چالش های جدیدی از ناحیه آمریکا و برخی دیگر از کشورها مواجه می شود. از سوی مقامات اقتصادی آمریکا یک نوع سیاست خفیف ملی گرایی در عرصه تجارت خارجی اجرا و ترغیب خواهد شد.
اقتصاد بازار: در این شرایط و با توجه به اینکه برخی از سیاست های ترامپ موجی از مخالفت را در آمریکا ایجاد کرده تجار و سرمایه گذاران این کشور به کدام سو هدایت می شوند؟
به اعتقاد بنده سرمایه گذاران آمریکایی تا حدودی به سرمایه گذاری در داخل آمریکا موظف خواهند شد.
اقتصاد بازار: البته برخی معتقدند شاید در این فضا رونق اقتصادی ایجاد می شود و سیلی از تقاضا برای مسکن، طلا، ارز و... ایجاد شود که منجر به افزایش نجومی قیمت ها خواهد شد. با این پیش فرض سیاست دولت را در رکود کنونی اقتصاد ایران چگونه ارزیابی می کنید؟
به طور قطع وضعیت اقتصاد کشور ما دقیقاً به اقتصاد آمریکا گره نخورده است. البته اینکه اقتصاد امریکا مجدداً بخواهد از طریق یک بحران آفرینی فرامرزی به کمک تقاضای جدید جهانی، برای خود رونق ایجاد کند، نیز مورد توجه است. این افق آفرینی می تواند در آسیای جنوب شرقی و چین و یا آسیای جنوب غربی باشد. اصولاً جمهوری خواهان در اقتصاد آمریکا متکی به دو منبع درآمد پایه ای چون نفت و تسلیحات نظامی هستند. لذا ایجاد بحران منطقه ای از یک سو تقاضا برای خرید تسلیحات نظامی را نزد اقتصاد آمریکا بیشتر می کند و از سوی دیگر می تواند قیمت جهانی نفت را افزایش دهند.
اقتصاد بازار: در این فضا شرایط اقتصادی ایران به کدام سمت می رود؟
این موضوع تا حدودی به مدیریت اقتصاد داخل برمی گردد. البته اگر یک برنامه حساب شده ای وجود داشته باشد می توان از افزایش قیمت نفت برای توسعه زیرساخت های اقتصادی ایران بهره گرفت. پیش بینی صندوق ذخیره ارزی و برداشت سهم قابل توجهی از درآمد نفت و واریز آن به این صندوق با این هدف بود. اما تحقق این هدف مستلزم تغییر در شتاب زدگی، تغییر افزایش مخارج جاری بودجه، به دنبال افزایش قیمت نفت است. متأسفانه بودجه سال 96 از این لحاظ قابل توجه نیست و نیازمند اصلاحات و تجدید نظر در لایحه پیشنهادی دولت دارد. باید اتکا بودجه به درآمد نفت کمتر و گسترش بودجه جاری محدود شود. باید دستیابی به شیوه های جدید برای تأمین طرح های عمرانی، بدون اینکه به افزایش بدهی های دولت منجر شود؛ مد نظر قرار گیرد.
اقتصاد بازار: با وجود این پیش فرض ها سیاستی که دولت باید در رکود در نظر بگیرد، چگونه خواهد بود؟ برخی انتشار اوراق قرضه توسط دولت را اتفاق خوبی ارزیابی کرده اند.
برای حل معضل رکود نیاز به وارد کردن دیدگاه ها و ملاحظات جدیدی در سیاست گذاری اقتصادی ایران، احساس می شود. سیاست هایی همچون اوراق قرضه چون ماهیت تبدیل بدهی دارد راه حل اساسی برای حل بحران رکود نیست. این سیاست ها مشکل عدم انضباط مالی دولت را به طور اساسی حل نمی کند چون کسری مالی به قوت خود باقی می ماند در حالی که ما نیازمند پوشش های جدید هستیم.
اقتصاد بازار: بسیاری وجود سیستم ارز دو نرخی را به عنوان مانعی بر سر راه جذب سرمایه گذاری خارجی برای احیای اقتصاد کشور می دانند، به اعتقاد شما آیا سیاست ارز تک نرخی باعث ورود سرمایه گذاران خارجی به کشور خواهد شد؟
انجام سیاست تک نرخی ارز یک ضرورت قابل انکار است اما موفقیت آن مستلزم وجود ساز و کارهای تکمیلی است. این سیاست باید اجرا شود اما نیازمند اعمال سیاست های دیگری است. در شرایط کنونی نیز مشروط به ایجاد و فراهم کردن این سیاست ها، همچون گسترش سامانه تأمین اجتماعی، استفاده از اهرم های جدید برای تثبیت اقتصاد و همچنین توسعه زمینه های جدید برای رشد اقتصادی می تواند دولت را در تک نرخی کردن ارز کمک کند. به طور قطع اجرای سیاست ارز تک نرخی مشروط بر به کارگیری سیاست های تکمیلی خواهد بود.
اقتصاد بازار: در این میان تأثیرپذیری صنایع مختلف را از یکسان سازی نرخ ارز چگونه ارزیابی می کنید؟
در مجموع یکسان سازی نرخ ارز به نفع صنایع است. اکنون آن دسته از صنایعی که از نرخ پایین ارز استفاده می کنند شاید در کوتاه مدت منتفع شوند اما در بلندمدت معلوم نیست حتی بتوانند موقعیت رقابتی فعلی خود را حفظ کنند و ممکن است از دور فعالیت خارج شوند چرا که آن ها از رانت نرخ ارز مبادله ای استفاده کرده اند. درست است که ما به صنایع ارزبر، در برهه ای از زمان کمک می کنیم اما این کودک ممکن است در آینده هیچ گاه به بلوغ واقعی نرسد.