محمد کومار، تحلیلگر مسائل شبهقاره :عمران خان باهوش است. او نمیخواهد نقش گروگان سعودیها را ایفا کند. از همین رو با تکیه بر اصل بیطرفی دست به معامله به مثل با مقامهای ریاض زد؛ کاهش تنش با هند در قبال همکاری با ایران برای حل چالشهای امنیتی، مهمی است که میتواند او را در میدان بازیهای سیاسی و قومیتی داخلی بر زمین بزند.
ساناز نفیسی/ سازندگی
عمران خان، نخستوزیر پاکستان در راستای دعوت حسن روحانی ۲۱ و ۲۲ آوریل با مقامهای جمهوری اسلامی دیدار کرد. نخستین سفر عمران خان به تهران پس از ارسال نامهای از سوی وزارت خارجه اسلامآباد به تهران مبنی بر همکاری جهت مقابله تروریسم انجام شد. در جریان این سفر مقامهای دو کشور با تاکید بر سابقه رابطه تاریخی، فرهنگی، مذهبی و تمدنی، تقویت روابط دوجانبه براساس منافع ملی، یکپارچگی ارضی و احترام به حاکمیت ملی در ارتباط با طیف وسیعی از موضوعات چون امنیت مرزی، تعریف تروریسم تا همکاریهای تجاری و تحقق صلح و توسعه پایدار در منطقه و افغانستان رایزنی کرده و برای اجرایی شدن برخی مولفهها گامهای نخستین را برداشتند.
امنیت، همکاری برای مقابله با تهدیدهایی چون تروریسم، قاچاق مواد مخدر و انسان، گروگانگیری و پولشویی در راس محور گفتوگوها قرار داشت؛ بهخصوص بعد از تحرکات برخی گروههای تروریستی طی ماههای اخیر در زاهدان و سیستان و بلوچستان این موضوعات مدنظر قرار گرفت. برای تحقق این مهم مقدمات ایجاد نیروهای واکنش سریع در مرزهای مشترک دو بازیگر فراهم شد. اقتصاد و گسترش دامنه همکاریهای تجاری دومین مولفه مورد توجه رهبران تهران و اسلامآباد بود. در جریان این سفر دو طرف بر ضرورت گسترش همکاریها در بخشهای مختلف انرژی از جمله صادرات برق از ایران به پاکستان به خصوص به منطقه بلوچستان پاکستان تاکید و برنامههایی برای گشودن بازارهای مرزی جدید جهت بهبود وضعیت معیشتی ساکنان این مناطق و ارتقای همکاریهای تجاری تدوین کردند.
ایران برای تامین نیازهای نفت و گاز پاکستان و اتصال لوله گاز و افزایش ۱۰ برابری صادرات برق اعلام آمادگی کرد. بهبود وضعیت دو بندر چابهار ایران و گوادور پاکستان و توسعه این دو منطقه نیز در چارچوب رایزنیهای تجاری تعریف شد. علاوه بر این رئیسجمهوری ایران از تلاش برای تشکیل یک کمیته تهاتر برای تسهیل در امر صادرات و واردات کالا میان دو کشور خبر داد. توسعه راههای ارتباطی و ترانزیتی برای تسهیل همکاریهای امنیتی و تجاری موجبات تدوین توافقنامهای را فراهم کرد که در چارچوبش بر مبنای راه ابریشم جدید و کریدور اقتصادی چین و پاکستان(CPEC)، کانالهایی جدید برای اجرای توافقها در شمال و جنوب، شرق و غرب ایران نیز محقق شود.
چرایی سفر عمران خان به تهران
سفر عمران خان به تهران درست چند ماهی بعد از دیدار او با مقامهای سعودی انجام شد. دیداری که در جریانش ولیعهد ریاض متعهد شد تا مبلغی بالغ بر ۲۰ میلیارد دلار در پاکستان سرمایگذاری کند. این مهم موجب شد تا ناظران فراتر از تعهدات تهران و اسلامآباد برای همکاریهای نظامی و اقتصادی مشترک از منظری دیگر به این سفر بپردازند. رابطه پاکستان و عربستان از منظر تاریخی فرازونشیبهای متفاوتی داشته، اما دیدار اخیر محمد بن سلمان با عمران خان ماهیت رابطه دیپلماتیک دو بازیگر را تغییر داد؛ بدین معنا که اسلامآباد بهواسطه چالشهای اقتصادی در دیدار با مقامهای ریاض و همچنین امارات از دیپلماسی اقتصادی تهاجمی این دو بازیگر استقبال کرد تا بدین طریق زمینه را برای سرمایهگذاری دو غول اقتصادی عرب در خاک پاکستان هموار کند. کمال علم، تحلیلگر مسائل پاکستان بر این باور است که «ریاض پاکستان را اهرمی برای برقراری تعادل در تعاملات منطقهای لحاظ میکند.
در مقابل اسلامآباد نیز ریاض را ناجی اقتصادش میداند. با در نظر گرفتن چنین سناریویی سفر رئیسجمهوری پاکستان به تهران، بازیگری که قدرتش تهدیدی بالقوه علیه سیاستهای رادیکال عربستان قلمداد میشود چگونه ارزیابی میشود؟» اسد هاشم، تحلیلگر مسائل عرب در پاسخ به سوال در نشریه الجزیره نوشت: «فارغ از روابط نزدیک ریاض و اسلامآباد، عربستان بهخوبی میداند دیپلماسی پاکستان بر اصل بیطرفی استوار است. به بیانی دیگر این بازیگر در تعاملات منطقهای تلاش دارد تا ضمن حفظ بیطرفیاش از ترس مرگ خودکشی نکند. پاکستان در طول سالها تنش میان ایران، قطر و ترکیه با عربستان همیشه روابط دیپلماتیکش را با ظرافت میان خود و این گروه از بازیگران تعریف کرده؛ از همین رو سفرش به دغدغه مقامهای ریاض تبدیل نشد».
روابط اسلامآباد و ریاض در جریان ریاست ژنرال مشرف و ذوالفقار علی بوتو بیش از آنکه جنبه استراتژیک داشته باشد، رابطهای تعریف شده بر مبنای ایدئولوژی مشترک بود. اما دیدار اخیر مشرف با ولیعهد نشان داد که تحول جدی در چینش روابط دو بازیگر ایجاد شده. طبیعتا بیاعتمادی سعودیها به اسلامآباد بهخصوص در ارتباط با مسئله توسعه بندر گوادر و کریدور اقتصادی چین و پاکستان(CPEC) مولفهای است برجسته؛ از همین رو سرمایهگذاری عظیم اخیر ریاض در پاکستان را میتوان توجیه کرد. ریاض با انجام این مهم اسلامآباد را گروگان گرفت. سرمایهگذاری ۱۰ میلیاردی ریاض در گوادر و همکاری برای انتقال گاز ارامکو به اسلامآباد دلیلی است برای اثبات این ادعا. هرچند به باور هاشم «شراکت استراتژیک ریاض و اسلامآباد میتواند همکاریهای اقتصادی ایران و پاکستان را تحتالشعاع قرار داده و کاهش دهد».
خان نمیخواهد گروگان باشد
اسلامآباد برای ولیعهد هم دوست است و هم تهدید. محمد میخواهد این تهدید را به فرصتی برای تعاملات استراتژیکش با بازیگران دیگری چون هند و چین تبدیل کند. شاید تحلیل محمد کومار، تحلیلگر مسائل شبهقاره درست باشد. او با اشاره به درخواست اخیر ریاض از پاکستان مبنی بر کاهش تنشها با هند در اینباره نوشت «عمران خان باهوش است. او نمیخواهد نقش گروگان سعودیها را ایفا کند. از همین رو با تکیه بر اصل بیطرفی دست به معامله به مثل با مقامهای ریاض زد؛ کاهش تنش با هند در قبال همکاری با ایران برای حل چالشهای امنیتی، مهمی است که میتواند او را در میدان بازیهای سیاسی و قومیتی داخلی بر زمین بزند».
بازی در زمین بازی بزرگان
ژئوپلتیک و جغرافیای پاکستان و روابط دیپلماتیکش با ایران، عربستان و هند زمینه را برای پیچیدهتر شدن تعاملات سیاسی هموار کرده. در این میان مولفههایی چون نفت، خون، مذهب، سیاست و تجارت معادلات را بیش از هر زمان دیگر در هم تنیده شده است. طبیعتا این مهمی است که مقامهای ایران از آن آگاهند و بیش از آنکه آن را فرصت قلمداد کنند آن را تهدید میدانند. دلیلش ساده است، سیاستهای رادیکال ریاض. به باور عمر حسن، تحلیلگر مسائل عرب «هر اندازه حضور ریاض در قامت سرمایهگذار در پاکستان بهخصوص منطقه بلوچستان پررنگتر شود احتمال افزایش تنش میان تهران و اسلامآباد افزایش خواهد یافت، چراکه ریاض حامی گروههای تروریستی است. این مولفه زمینه را برای افزایش رادیکالیسم در مناطق مرزی افزایش خواهد داد. حقیقتی که حسن روحانی در عبارات خود به شکلی مضیق و بدون آنکه بازیگری را متهم کند بدان اشاره کرد».
عمران خان از بازی بزرگان منطقهای آگاه است و بهواسطه همین آگاهی تلاش میکند نقش بازیگر بیطرف را ایفا کند. در این میان نباید مثلث همکاری جداگانه هند با عربستان و ایران را نادیده گرفت. مسئلهای که برای پاکستان تهدیدی جدی است و زمینه را برای ایجاد تعاملات نابرابر هموار میکند. از همین رو اسلامآباد میخواهد با شکستن مرزهای این مثلث قواعد بازی را به نفع خود تعریف کند. اما به باور موسی عبدو، تحلیلگر مسائل خاورمیانه این تلاش بیفایده است. نه ایران و نه عربستان هیچکدام قدرت عمران خان را باور ندارند. این دو بازیگر میدانند قدرت اصلی در دستان ارتش است.
همان ساختاری که هماکنون بدون در نظر گرفتن چالشهای رئیسجمهوری در شکلگیری ناتوی عربی علیه تهران مشارکتی جدی دارد. بازی بزرگان خاورمیانه در واقعیت پیچیدهتر از آن چیزی است که نشان داده میشود. پاکستان میان بدهبستانهای سیاسی بازیگر ضعیفی است و از همین رو تلاش دارد تا با هر کدام از قدرتهای مسلط به شکلی جداگانه رابطهاش را تعریف کند شاید بدین ترتیب بتواند بازی را در زمین خود و در راستای منافعش بازتعریف کند.