سیدسجاد قوامی، در فرهیختگان نوشت: این مهم از آنجا اهمیت دارد که بدانیم صنعت نساجی بهعنوان صنعتی کاربر و همچنین سبک و بهدور از پیچیدگیهای سایر صنایع نظیر پتروشیمی، فولاد، خودروسازی و... با نمایاندن این ویژگیها در دید سیاستگذاران ترکیه نقش محوری را در مسیر توسعه این کشور ایفا کند که محصول آن به ارزآوری 19 میلیارد دلاری از صادرات پوشاک و قرار گرفتن در رتبه پنجم بزرگترین صادرکنندگان پوشاک، وجود 40 هزار واحد تولیدی و اشتغالآفرینی برای 4 میلیون نفر در سال 2021 ختم شده است. اما مساله صنعت پوشاک ترکیه تنها به مزیتهای ذاتی این صنعت ختم نمیشود بلکه فعالان این حوزه توانستهاند با ایجاد نشانهای تجاری یا خرید سایر نشانها، جای پای خود را در بازار بینالمللی محکم کنند و علاوهبر بهرهمندی مادی از ارزشافزوده زنجیره تولید تا فروش، در انتخاب ذهنی و تلقی مثبت مشتریان خود نیز تاثیر بگذارند. از طرف دیگر توجه به فناوریهای نوین در ابعاد مختلفی مانند کاهش ضایعات و پسماند تا افزایش بهرهوری و کنترل فرآیند و همچنین توجه به دغدغههای زیستمحیطی موضوع دیگری است که به رشد صنعت نساجی ترکیه و ارتقای جایگاه آن در دنیا کمک کرده است؛ مسالهای که برای سیاستگذاران اقتصادی ایران بهعنوان یک نمونه موفق از توجه به یک صنعت با عمق داخلی و ارزش افزوده بالا و زنجیره ارزش طولانی و قابل تکمیل در داخل کشور میتواند درنظر گرفته شود تا درعین بهکارگیری نیروی کار و ایجاد اشتغال، به پاسخگویی نیاز داخل و حتی صادرات نیز ختم شود.
غولهای صادرات پوشاک جهان کدامند؟
براساس دادههای سازمان تجارت جهانی، چین بزرگترین صادرکننده پوشاک در جهان است و در سال 2021 حدود 176 میلیارد دلار پوشاک صادر کرده و به تنهایی یکسوم صادرات جهانی را در سال مزبور سهم خود کرده و پس از چین نیز اتحادیه اروپا با 151 میلیارد دلار صادرات در رتبه بعدی قرار دارد و سهم 28.1 درصد از ارقام کل صادرات جهانی را داشته است. با این حال، با بررسی اعداد و ارقام صادرات هرکشور، بنگلادش دومین صادرکننده بزرگ پوشاک در جهان بوده که در سال 2021 توانست با صادرات 34 میلیارد دلار پوشاک که معادل کمی بیش از 6 درصد از صادرات جهانی است، در رتبه سوم قرار گیرد.
از سویی دیگر نگاهی به فهرست کشورهای برتر در صادرات پوشاک دنیا نشاندهنده آن است که اکثریت عمده صادرات پوشاک از مبدا آسیا انجام میگیرد؛ چنانکه بزرگترین بازارهای صادراتی پس از سه رتبه نخست از آن ویتنام (5.8 درصد از صادرات جهانی)، ترکیه (3.5 درصد)، هند (3 درصد) و مالزی (2.7 درصد) است. همچنین بنگلادش نیز یکی از کشورهایی است که در فهرست دارای سریعترین نرخ رشد ثبتشده در دهه گذشته جایگاه خوبی دارد و صادرات آن بین سالهای 2010 تا 2021 به میزان 8 درصد افزایش یافته است، ویتنام و مالزی نیز بهدلیل نرخ رشد سریع خود متمایز هستند و صادرات آنها به ترتیب با رشدی معادل 11 و 13 درصد در بازه زمانی مذکور رشد داشته است.
از نظر خریدار لباس، اتحادیه اروپا با 195 میلیارد دلار واردات (34.1 درصد از واردات جهانی) در سال 2021، در صدر فهرست قرار دارد و پس از آن ایالات متحده با 106 میلیارد دلار (18.5 درصد کل واردات جهانی) قرار دارد. سپس ژاپن با 27 میلیارد دلار (سهم 4.6 درصدی از کل واردات) و بریتانیا با 23 میلیارد دلار (4 درصد از کل واردات پوشاک دنیا) با فاصله از دو رتبه نخست قرار دارند. همچنین لازم بهذکر است که اگرچه چین ابرقدرت تولیدی جهان در حوزههای مختلفی همچون پوشاک است، اما در سال 2021 حدود 12 میلیارد دلار برای واردات لباس هزینه کرده است.
البته لازم به ذکر است دلیل اصلی خرید بسیاری از لباسها از کشورهای موجود و بهعبارتی صادرات این کشورها، برونسپاری تولید بهدلیل دستمزد پایین در مناطق صادرکننده است. بهعبارت دیگر نیروی کار ارزان مهمترین محرک و مولفه در انتقال تولید شرکتها به کشورهای موردنظر است.
درآمد 19 میلیارد دلاری ترکیه از صادرات پوشاک با 40 هزار واحد تولیدی
همانگونه که ذکر صادرات پوشاک ترکیه در سال 2021 به 19 میلیارد دلار رسید که واضح است سایر بخشهای صنایع نساجی ترکیه نیز صادرات خود را دارند و چهبسا با صادرات این قبیل محصولات اعم از ماشینآلات، مواد اولیه، واسطه و انجام سفارشات طراحی بینالمللی و... گامهای مهمی در افزایش درآمد ترکیه از مسیر صنعت نساجی برمیدارند. در این خصوص توجه به اظهارات احمد اوکسوز، رئیس انجمن صادرکنندگان نساجی و مواد خام استانبول، نشان میدهد تنها صادرات موادخام نساجی ترکیه در سال 2022 به 15 میلیارد دلار افزایش یابد؛ از اینرو وی در گفتوگو با رسانهها درباره دستاوردهای تولیدکنندگان و کارآفرینان ترکیهای گفت: «صادرات به آمریکا به تنهایی طی سه سال گذشته بهطور پیوسته افزایش یافته و تا پایان سالجاری به بیش از یک میلیارد دلار خواهد رسید.»
لازم به ذکر است که ایالات متحده بهعنوان یکی از رهبران جهانی در تولید و صادرات مواد خام نساجی، پارچه، نخ، پوشاک، لوازم خانگی و سایر محصولات نساجی در اکوسیستم صنایع نساجی حضور دارد و بنابراین تسلط بر بازار رقابتی ایالات متحده بهعنوان یک دستاورد بزرگ برای شرکتهای ترکیه تلقی میشود تا حدی که براساس پژوهش انجام گرفته درخصوص این بازار، ترکیه توانست در اوایل سال 2020 و در بحبوحه همهگیری کرونا، در صادرات پوشاک جهانی از ایالات متحده پیشی بگیرد و تحقق این موضوع با همکاری و فعالیت بیش از 40 هزار شرکت و حدود 4 میلیون نفر شاغل در صنعت نساجی محقق شد.
از فرشهای دستبافت عثمانی تا اشتغال 4 میلیونی صنعت پوشاک ترکیه
اما برای واکاوی موفقیت ترکیه در صنعت نساجی و سهم صادرات بالای این بخش نیاز به بازخوانی تاریخ صنعتی و اقتصادی ترکیه داریم. نگاهی به تاریخ نشان میدهد توسعه صنعت سبک ترکیه در زمان امپراتوری عثمانی آغاز شد؛ فرشهای دستبافت نفیس شرقی همیشه در سراسر جهان تقاضای زیادی داشتهاند و در اواسط قرن نوزدهم، تقاضا برای فرش ترکی از سوی طبقه متوسط در اروپا و ایالات متحده باعث توسعه کارگاههای صنایعدستی شده که در آن از ماشین ریسندگی استفاده میشد. این نوآوری منجر به جهش بهرهوری، کاهش هزینههای تولید و افزایش رقابتپذیری کالاهای ترکیه در بازار جهانی شد.
علاوهبر فرشهای سنتی، تولیدات کارخانهای محصولات پشم و پنبه، رنگها و پارچههای تکمیل شده و سپس پوشاک را پوشش میداد. تا سال 1870 کارخانههای ترکیه عثمانی بیش از یک میلیون متر پارچه پشمی و لباسهای تهیه شده از این محصولات را تولید کردند. اما جنگ جهانی اول و تضعیف و تجزیه امپراتوری عثمانی صدمات زیادی به اقتصاد و صنایع سبک جغرافیای عثمانی که دربرگیرنده ترکیه امروزی بود، وارد کرد تا اینکه پس از جنگ استقلال ترکیه و طبق قرارداد 1923 لوزان، اعمال عوارض بر کالاهای وارداتی به ترکیه ممنوع شد که درنتیجه آن، منسوجات به کالای اصلی وارداتی برای ترکیه تبدیل شد.
هدایت اعتبار به صنایع توسط دولت ترکیه و افزایش مشوقهای تولید داخلی
با این حال، رکود بزرگ طی سالهای 1929 تا 1939، وابستگی به کالا و سیاست «کالاها برای مواد خام» پایان داد. دولت ترکیه با تکیه بر بودجه و وامدهی، طرحی را برای توسعه صنایع سبک بر پایه محصولات صنعتی بهویژه پنبه آغاز کرد. در ادامه این مسیر دولت ترکیه با تاسیس Symerbank در سال 1933، مسیر هموار اعطای تسهیلات به ساخت کارخانههای ریسندگی و بافندگی دولتی را ایجاد کرد که افزایش 60 درصدی تولید صنایع سبک در نتیجه آن، به شکلگیری ساخت نوین صنعت ترکیه کمک کرد و در ادامه سیاستهای حمایت تولید و طی دهههای بعدی (1950-1940)، دولت ترکیه با افزایش عوارض بر واردات کالاهای صنعتی سبک، ارائه برنامه اعتباری برای کارآفرینان و ارائه اقدامات دیگر، توسعه بخش خصوصی را سرعت بخشید.
از سوی دیگر آنکارا با دریافت وام از بانک جهانی و صندوق بینالمللی پول برای بازسازی و توسعه صنعت خود، در سال 1979 اقدام به ایجاد نشانهای تجاری برای تولیدات خود و انتقال کارخانههای تولید سبک به جنوب شرقی کشور به جهت نیروی کار ارزانتر کرد که در نتیجه این اقدامات، صادرات پوشاک ساخت ترکیه به خارج بهشدت افزایش یافت به شکلی که در سال 1995 حدود 29 درصد از کل صادرات این کشور به محصولات نساجی اختصاص یافت و در طول دهه 1990 ترکیه توانست سهم 3 تا 4 درصدی از کل بازار جهانی پوشاک را به خود اختصاص دهد و این کشور به یکی از شش صادرکننده بزرگ پوشاک در جهان و در بین 10 کشور پیشرو و برتر نساجی جهان از نظر تولید نخ و پارچه شناخته شود. البته اقدامات ترکیه معطوف به صادرات نبوده و در میان صنایع سبک و بهطور مشخص در تولید پنبه، رتبه اول را در اروپا بهدست آورده و بر چالشهای ناشی از تهیه مواد اولیه فائق آمد.
امتناع اروپا از تجارت با چین؛ فرصتی برای صنعت نساجی ترکیه
از سوی دیگر بخت و اقبال نیز با صنعت نساجی ترکیه بود؛ چراکه نشانهای تجاری پیشرو اتحادیه اروپا برای کنترل و محدودسازی تجارت با چین ثبت سفارشهای بیشتری نزد شرکتهای ترکیه انجام دادند و حتی این تمایل بهواسطه مشکلات مرتبط با حوزه سیاست خارجی اتحادیه اروپا در تجارت با چین شدت گرفت. علاوهبر این، به دلیل همهگیری ویروس کرونا، شرکتهای اروپایی ترکیه را که از نظر جغرافیایی به آنها نزدیک است برای خرید پنبه انتخاب کردند که درنتیجه آن، اروپا بهعنوان بازار اصلی صادراتی صنعت نساجی ترکیه با سهم 50 درصدی شناخته میشود و سه کشور آلمان، بریتانیا و اسپانیا مصرفکنندگان اصلی محصولات آن هستند.
اما شاید یکی از شاخصههای مهم محصولات صنایع نساجی، کیفیت محصولات باشد که در این خصوص باید گفت کیفیت پارچههای ترک در حد محصولات ایتالیایی و آلمانی و در عین حال ارزانتر از محصولات اروپایی هستند؛ این امر به این دلیل است که این کشور به مواد اولیه وارداتی وابسته نیست و به دلیل وجود شرکتهای هلدینگ است که بسیاری از تولیدکنندگان ترکیه را متحد میکند از هزینههای جانبی کاسته و سود نهایی را افزایش میدهد. بهعنوان مثال، برند معروف پوشاک ترکی Colin’s بخشی از هلدینگ Eroglu است که علاوهبر منسوجات، به تجارت املاک و خردهفروشی نیز میپردازد. همچنین یکی دیگر از داستانهای موفق تجمیع و تملیک نشانهای تجاری، خرید برند فرانسوی LC Waikiki توسط گروه طاها است؛ چراکه السیوایکیکی پس از تبدیل شدن به یک برند ترکیهای جان تازهای گرفت و با داشتن بازار در 38 کشور جهان با شعار «همه حق دارند خوب لباس بپوشند» لباسهای ارزانقیمت اما باکیفیت را به مشتریان خود ارائه میدهد.
با این حال، محصولات ترکیه همیشه با کالاهای مقرونبهصرفه و ارزانقیمت شناخته نشده است و بسیاری از شرکتها وارد بخش محصولات گرانقیمتتر شدهاند. بهعنوان مثال، برندMavi با تولید پوشاک جین و جامعه مخاطبی از جوانانی که لباسهای لوکس را ترجیح میدهند وارد لیست برندهای مطرح جهان در پوشاک جین ممتاز شد. صنعت سبک ترکیه یکی از سریعترین بخشهای اقتصاد درحال رشد است.
افزایش بهرهوری با استفاده از فناوری
توجه به این نکته لازم است که رشد فناوریها همانگونه که طی سالیان اخیر شتاب بالایی یافته است، تنها محدود به چند صنعت و چند حوزه کاربردی نشده است و سرمایهگذاری و استفاده از امتیازات این فناوریها باعث شده است تا اختلاف میان کشورهای دارای یک صنعت معلوم شود. در این خصوص جم آلتان، بنیانگذار Aycem Textiles و رئیس فدراسیون بینالمللی پوشاک (IAF)، به Just Style میگوید: «ما در مقایسه با کشورهای رقیب تولیدکننده پوشاک موقعیت منحصربهفردی داریم زیرا پنبه خود را تولید میکنیم و سپس آن را به نخ و پارچه تبدیل میکنیم. این یک مزیت بزرگ از نظر سرعت است، زیرا به ما امکان میدهد سریعتر به سفارشها پاسخ دهیم و تنوع بیشتری را در آنچه میتوانیم تولید کنیم، افزایش میدهد.» وی با اشاره به هدف افزایش 15 تا 20 درصدی صادرات پوشاک ترکیه در سال اعتقاد دارد هر مرحله از زنجیره تامین تولید پوشاک در ترکیه که بسیار نزدیک به مرحله بعدی متصل است، امکان دید پرندهای (از بالا و گسترده) از کل عملیات، با توجه به رفاه و ایمنی کارگران را فراهم میکند: «همه کارخانههای ما توسط حسابرسان بینالمللی و مستقل حسابرسی میشوند، ما به قابلیت ردیابی توجه میکنیم و برای صرفهجویی در زمان و افزایش بهرهوری، در طراحی و تولید دیجیتال سرمایهگذاری میکنیم. ما روی نیروی طراحی خود سرمایهگذاری کردهایم تا به مشتریان خود انتخاب بیشتری ارائه دهیم. ما روی فناوریهای جدید که دانشگاهها درحال بررسی آنها هستند سرمایهگذاری میکنیم و این امر ما به ما یک مزیت بزرگ در مورد نسلهای آینده صنعت میدهد.»
توجه به الزامات محیطزیستی؛ مزیت نسبی محصولات نساجی
صنعت نساجی علیرغم تمام مزیتهای اقتصادی و فنی برای هر کشور، همواره زیر بار انتقادات دغدغهمندان محیطزیست قرار داشته است و تولیدکنندگان پوشاک در ترکیه نیز از اهمیت و در اولویت قرار داشتن آن برای مصرفکننده نهایی آگاهی دارند. برای مثال اسماعیل کولونساگ، عضو هیاتمدیره IHKIB و Cross Jeans، که یک تجارت خانوادگی است که در سال 1939 با سه کارخانه تولید پوشاک در ترکیه و مصر تاسیس شکل گرفت، درخصوص اقدامات این شرکت در راستای پایداری محیطزیست و سرمایهگذاریهای این بخش میگوید: «صنعت نساجی از آنجا که صنعتی آببر بوده، سرمایهگذاریهایی درخصوص این بخش انجام دادهایم و در این مسیر از هوشمندسازی بسیاری از فرآیندهای کارخانه و کنترل آن جهت افزایش کارایی کمک گرفتهایم مضافا آنکه بهکارگیری این اقدامات سبب شد تا تماس کارکنان با مواد شیمیایی به حداقل برسد.»
از سوی دیگر جنبههای خاصی از توجه به الزامات محیطزیستی وجود دارد که الزاما هزینهبر نبوده و چه بسا خود میتوانند به منبع درآمد جدید تبدیل شوند. برای مثال استفاده از پنبه ارگانیک طی سالیان اخیر به جهت تغییرات آبوهوایی، افزایش هزینههای کشاورزی و... در مقابل استفاده از پنبه بازیافتی گرانتر بوده؛ از اینرو برخی از کارخانجات ترکیه به سرمایهگذاری در بازیافت پنبه روی آوردهاند که اتفاقا تقاضای خرید بالایی ایجاد کرده است.
از سوی دیگر توجه به نگرانیهای محیطزیستی صرفا در بخش تولید محدود نمیشود و در عملیاتهای بعدی نظیر تکمیل و شستوشوی در حین استفاده نیز وجود دارد که در این خصوص اعتبارنامههایی مانند OCS، RCS، BCI، SEDEX از جمله اعتبارنامههایی هستند که با توجه به این نوع از دغدغههای محیطزیستی برخی از تولیدکنندگان پوشاک و صنایع نساجی ترکیه اقدام به اخذ آن کردهاند.
نقش عوامل داخلی و بینالمللی در افزایش هزینههای نیروی کار ترکیه
البته صنعت نساجی ترکیه علیرغم رشد تولید و صادرات با چالشهایی هم روبهرو است چنانکه در بخش نیروی انسانی فعال در این بخش طی مدت اخیر و بهسبب اتفاقات داخلی ترکیه نظیر افزایش تورم و کاهش ارزش لیر و همچنین افزایش هزینههای انرژی ناشی از پیامدهای جنگ روسیه و اوکراین بهعنوان یک ضرر برای سازندگان پوشاک و کاهشدهنده قدرت اقتصادی کارکنان این بخش یاد میشود و این موضوع اثر خود را در افزایش هزینه سفارشات در نیمه دوم سال 2022 و شروع سال 2023 نشان داده است بهطوریکه همزمان با افزایش تورم جهانی، حتی اگر هزینه انرژی، مواد اولیه و کار بالا رود، مشتریان تمایلی به افزایش قیمت خرید ندارند.
نیاز به بازتعریف نقش دولت در صنعت پوشاک و نساجی ایران
بازار پوشاک و نساجی ایران سالیان متمادی به دلیل واردات بیرویه منسوجات علیالخصوص قاچاق پوشاک در وضعیت نامطلوبی به سر میبرد درحالیکه قدمت این صنعت در ایران نشان میدهد که ایرانیان تعلق خاطر فراوانی به تنوع پوشاک دارند و این بازار جذابیتهای زیادی برای عرضهکنندگان اعم از تولیدکنندگان و واردکنندگان دارد. اما نگاهی به عملکرد نهاد دولت طی سالیان اخیر نشان میدهد که دولتهای مختلف فارغ از گرایشهای سیاسی و اقتصادی، مجموعا نتوانستند حمایت تاثیرگذاری خصوصا در قسمت زیرساخت، ماشینآلات و... داشته باشند.
بهعبارت دیگر زنجیره تامین ناقص و نبود صنایع بالادستی پشتیبان و پاییندستی محرک باعث شده است که قسمت بزرگی از تولید پوشاک در ایران در کارگاههای کوچک غیرصنعتی با تجهیزات قدیمی انجام شود؛ مسالهای که علاوهبر افزایش هزینههای تولید بالا و کاهش قدرت رقابت با کالای خارجی قانونی یا قاچاق، سهم این صنعت را در ایجاد اشتغال و ارزشافزوده نیز کاهش داده است. از اینرو این مهم درکنار سایر عوامل نظیر نیاز به سرمایهگذاری بالا و ایجاد مشکلات محیطزیستی نشان میدهد نگاه سیاستگذار در توسعه صنعتی کشور باید نگاه واقعبینانهتری باشد. از طرفی صنعت نساجی بهدلیل کاربر بودن و پیچیدگی نهچندان زیاد راحتتر از سایر صنایع میتواند جمعیت غیرفعال کشور را به خود جذب و فعال کند. این درحالی است که این صنعت شانس بیشتری برای توسعه و موفقیت در عرصه جهانی و اتصال به زنجیره ارزش جهانی در مقایسه با صنایعی نظیر پتروشیمی و خودروسازی داراست و باید برنامه میانمدت و بلندمدتی برای بهبود این صنعت تدوین کنند.