همزمان با تشدید تنشها بین آمریکا و چین، وزیر خارجه دولت دونالد ترامپ از احتمال بازنگری واشنگتن در موضع این کشور در قبال «چین واحد» خبر داد. رهبران چین و آمریکا جنگ لفظی شدیدی را بر سر شیوع کروناویروس و کووید۱۹ به راه انداختهاند و هر دو تمایل دارند پایگاهشان را در داخل حفظ کنند. به باور تحلیلگران با ادامه لفاظیها وقوع یک جنگ سرد جدید دور از انتظار نیست.
مایک پمپئو گزارشی به کنگره آمریکا درباره وضعیت در هنگکنگ ارسال کرده و در آن به چین هشداری جدی داده است. این مقام ارشد آمریکایی مدعی است که چین در کار خبرنگاران آمریکایی مستقر در هنگکنگ دخالت کرده و در تلاش برای تضعیف آزادیها این جزیره خودمختار است. در گزارش او آمده است: خبرنگاران آمریکایی در هنگکنگ اعضای رسانههای آزاد هستند و کادرهای انجام پروپاگاندا نیستند. هر اقدامی برای دخالت در کارشان و از بین بردن آزادیها در هنگکنگ بر ارزیابی ما بر سیاست «یک کشور، دو سیستم» و وضعیت این منطقه تاثیر خواهد داشت.
سیاست «یک کشور، دو سیستم» یا سیاست «چین واحد» از سال ۱۹۷۹ تا امروز موضع رسمی دولتهای جمهوریخواه و دموکرات بوده است و طبق آن واشنگتن، هنگکنگ و همچنین تایوان را بخشی از سرزمین اصلی چین میداند هر چند آمریکا در عمل طی سالهای اخیر با اقداماتی از قبیل فروش تسلیحات پایبندی کاملی به این سیاست نشان نداده است.
هشدار وزیر خارجه آمریکا به ارزیابی در سیاست «یک کشور دو سیستم» در حالی مطرح شده که طی هفتههای اخیر تنشها بین واشنگتن و پکن به دنبال شیوع ویروس کرونا و اتهامزنیهای آمریکاییها به چین گسترش یافته و این تنشها به حوزه فعالیت خبرنگاران دو کشور هم تسری یافته است.
در ماه مارس، آمریکا در اقدامی به منظور فشار بر خبرنگاران چینی، رسانهها و خبرنگاران چینی مستقر در ایالات متحده را ماموران و عناصر خارجی خواند. چین هم در واکنش به این اقدام چندین خبرنگار رسانههای آمریکایی مستقر در هنگکنگ را اخراج کرد.
دولت آمریکا پیشتر قانونی وضع کرد که به موجب آن صدور روادید برای خبرنگاران چینی به یک دوره ۹۰ روزه محدود شد. ژائو لیجیان، سخنگوی وزارت خارجه چین این اقدام واشنگتن را افزایش سرکوب رسانههای چینی در داخل خاک ایالات متحده توصیف کرد و گفت: ما قویاً با این اقدام مخالف و شدیداً از آن ناراضی هستیم و از آمریکا میخواهیم فوراً این اشتباه خود را اصلاح کند زیرا در غیر این صورت چین هم انتخابی جز اقدام متقابل نخواهد داشت.
تیرگی روابط ترامپ و شی
این در حالی است که کارشناسان وقوع جنگ سرد جدیدی بین واشنگتن و پکن را چندان بعید نمیدانند. در این راستا جولیان بورگر و اما گراهام-هریسون در مطلبی برای آبزرور با اشاره به بحران کرونا و تیرگی روابط چین و آمریکا در بررسی رویاروییهای جدید در حال ظهور مینویسند: «در واقع سیاست خارجی، توجه چندانی را در کمپینهای انتخابات آمریکا به خود اختصاص نداد. این حوزه در حد چند دقیقه در مناظرههای انتخابات درونحزبی دموکراتها مورد بحث قرار گرفت اما این برای پیش از شیوع کروناویروس بود.
در حال حاضر احساسات ضد چین، تم اولیه تلاش دوباره دونالد ترامپ برای تثبیت جایگاهش در کاخ سفید از طریق انتخابات را تشکیل میدهد، آن هم در شرایطی که جایگزین کارآمدی وجود ندارد. مانور روی وضعیت اقتصادی، آنطور که رییسجمهوری آمریکا انتظار دارد یا مانور روی واکنش دولت او به شیوع کرونا با توجه به تلفات انسانی بسیار بالا غیرممکن به نظر میرسد. چینهراسی اما جذابترین گزینه کنونی به شمار میرود چرا که میتواند هر دو ناکامی را توجیه کند.
جود بلانشت، کارشناس چینی در مرکز مطالعات استراتژیک و بینالملل میگوید: متاسفانه این رویه گاهی اوقات منطق عبور از یک مانع بالقوه در سیستمهای دموکراتیک محسوب میشود حتی اگر این رویکرد صدمات جانبی ملی چشمگیر به همراه داشته باشد زمانی که بحث بقای سیاسی در میان باشد، بد، خوب جلوه میکند.
کمپینهای ریاستجمهوری آمریکا با موضوع چین رنگ و بوی پیچیدهای گرفته است. حامیان ترامپ جمعه گذشته موج جدیدی از حملات تبلیغاتی علیه جو بایدن به راه انداختند و از او به عنوان «پکن بایدن» یاد و از سخنان ویرایش شده گذشته او و یادداشتی به زبان چینی در مدح چین استفاده کردند. کمپین بایدن هم تبلیغات مشابهی داشت و در آن از سخنان گاه چرب و نرم ترامپ در ستایش شی جینپینگ و استقبال اولیه گرم او از چین بابت واکنش به این پاندمی بهره برد.
سوابق این دو نامزد از عمق ماجرا حکایت دارد. هر دو آنها در قبال یک شریک تجاری قدرتمند با سابقه حقوق بشری نه چندان روشن چاپلوسی داشتهاند، با این حال چاپلوسی اغراقآمیز ترامپ مقابل شی جینپینگ در سطح دیگری است.
براساس فرضیهای که در هر دو کمپین وجود دارد و آمارها آن را تایید میکند، هر نوع ارتباطی با چین برای انتخابات سم است. نتایج تحقیقات ماه گذشته پیو نشان میدهد دوسوم آمریکاییها دیدگاهی منفی برابر چین دارند. این بیاعتمادی از زمانی که ترامپ روی مسوولیت چینیها روی شیوع کرونا تاکید بیشتری کرده، عمیقتر شده است.
با این پسزمینه، کارزار انتخاباتی آمریکا به جنگ پیشنهادات برای جنگطلبانهترین سیاستها علیه چین تبدیل شده و رییسجمهوری آمریکا در روزهای گذشته به انتهای این طیف رسید. ترامپ در گفتوگو با فاکسنیوز با بیان اینکه «ممکن است ما کل روابطمان را قطع کنیم» مدعی شد که چنین اقدامی میتواند ۵۰۰ میلیارد دلار به سود آمریکا تمام شود!
آسیب به اقتصاد جهانی
انتظار میرود ترامپ به عنوان رییسجمهوری کنونی آمریکا حرف و عملش را یکی کند بنابراین لفاظیهای تند و تیز انتخاباتی احتمالاً روی روابط آمریکا- چین تاثیرات چشمگیری خواهد داشت و همین موضوع میتواند تاثیر مخربی روی اقتصاد جهانی و همکاری چندجانبه گذاشته و در عین حال، خطرات کوچک اما رو به رشد درگیری را تقویت کند.
میرا رپ- هوپر، کارشناس امنیتی منطقه آسیا – پاسیفیک در شورای روابط خارجی میگوید: تمام علائم حاکی از آن است که این دولت پا را فراتر خواهد گذاشت تا تقصیر شیوع این پاندمی را بیشتر به گردن چین بیندازد و سیاستهایی را دنبال کند که آن را سختگیرتر علیه چین نشان دهد. علت اصلی چنین رویکردی این است که تنها جایگزین آن، این است که خود رییسجمهوری تقصیر ناکامیهای حکومتداری داخلی و بینالمللی را بپذیرد. کرت کمپبل، معاون سابق وزارت خارجه آمریکا در حوزه شرق آسیا و پاسیفیک میگوید: پایان این قضیه برایم روشن نیست. اکنون هم اعتقاد دارم که هم موضع آمریکاییها و هم چینیها در عرصه جهانی لطماتی را وارد میکند. نبرد ما در بحبوحه این وضعیت اورژانسی، به نوعی بیمسوولیتی است.
تحلیلگران بسیاری از جنگ سرد جدید میان این اقتصاد بزرگ جهان صحبت کردهاند اما کمپبل استدلال میکند که این رقابت ابرقدرتی پیچیدهتر هم خواهد شد چرا که آنها در طول سه دهه گذشته یکپارچهتر شدهاند. او میگوید: من چارچوب جنگ سرد را دوست ندارم چون به بازگشت به چیزی که در گذشته بوده است، اشاره دارد. مختصات روابط آمریکا – شوروی به گونهای بود که پایینترین سطح تماس وجود داشت، درک اندکی از یکدیگر دیده میشد، سفرهای کمی انجام میشد و سطح تجارت پایینی برقرار بود.
معاون سابق وزارت خارجه آمریکا در حوزه شرق آسیا و پاسیفیک استدلال میکند: روابط آمریکا – چین احتمالاً به هم پیوستهترین روابط در کره زمین باشد، به لحاظ سرمایهگذاری و تولید. بنابراین جراحی این دوقلوهای به هم پیوسته به شکل فوقالعادهای دشوار خواهد بود. این فرآیند جلوی دولت ترامپ را در برداشتن تیغ جراحی و آغاز جداسازی نمیگیرد.
اکثر کارشناسان منطقهای بر این باورند خطر یک رویارویی نظامی بعید است، اما هم آمریکا و هم چین در حال تقویت زرادخانههایشان هستند. همچنین اوجگیری احساسات ناسیونالیستی موجب میشود کنترل اوضاع در مناطقی که نیروهای مسلح دو طرف در آنها حضور دارند مانند تنگه تایوان یا دریای چین جنوبی، دشوار شود.
این هفته رییسجمهوری چین ریاست کنگره ملی خلق چین را بر عهده خواهد داشت و در آن اهداف اقتصادی و دفاعی را تبیین میکند. اما در کنار جشن پیروزی چینیها علیه کرونا، مراسم و سخنرانیهای این جلسه احتمالاً روی ناکامیهای مرگبار دموکراسیهای غربی خصوصاً ایالات متحده آمریکا تمرکز خواهد داشت.
نگاه سرد آمریکاییها به اجناس ساخت چین
از طرفی با توجه به شیوع کرونا و در بحبوحه نزاع آمریکا و چین بر سر آن، نتایج نظرسنجی جدیدی نشان میدهد ۴۰ درصد از آمریکاییها کالاهای ساخت چین را خریداری نخواهند کرد.
به گزارش بلومبرگ، نظرسنجی شرکت افتیآی کانسالتینگ که فعال در حوزه مشاوره تجاری است، نشان میدهد ۴۰ درصد از آمریکاییها کالاهای ساخت چین را نخواهند خرید. این شاید خبر از وجود یک جنگ سرد ندهد اما از نگاه سرد آمریکاییها به تعاملات تجاری کشورشان با چین حکایت دارد.
طبق این نظرسنجی، ۵۵ درصد پاسخگویان معتقدند چین طرف قابل اعتمادی برای عمل به تعهداتش تحت توافق تجاری امضا شده در ماه ژانویه با آمریکا نیست. ۷۸ درصد پاسخگویان همچنین گفتند چنانچه یک شرکت تولیدی کارخانههایش را از چین خارج کند، مایل هستند بیشتر برای کالاهایش پول خرج کنند.
در عین حال ۶۶ درصد عنوان کردند که افزایش محدودیتهای واردات را راه بهتری برای تقویت اقتصاد آمریکا به جای پیگیری توافقات تجارت آزاد میدانند. این درصد باعث تعجب ناظران شده چرا که معمولاً اکثریت قاطع آمریکاییها به طور سنتی با سیاست صرفاً حمایت از اقتصاد داخلی مخالفت میکردند.
با این حال بعد از دو سال جنگ تجاری سخت بین آمریکا و چین و حالا تشدید اختلافات آنها بر سر بحران شیوع کروناویروس، مشاهده منفی شدن آرای عمومی آمریکاییها در قبال اصلیترین رقیب اقتصادی کشورشان چندان جای تعجب ندارد.
هر چند اخیراً دونالد ترامپ، رییسجمهوری آمریکا تهدید به قطع کامل روابط کشورش با چین کرد اما یک نظرسنجی مربوط به ماه مارس از اعضای اتاق بازرگانی آمریکا در چین نشان داد ۴۴ درصد پاسخگویان معتقدند جدا شدن کامل این دو قدرت اقتصادی از یکدیگر ممکن نیست. با این حال این درصد در ماه اکتبر معادل ۶۶ بود.