هستی عبادی- هنوز تکلیف بنزین در سال آینده و به خصوص منابع درآمدی آن در بودجه سال1404 روشن نشده؛ پیشنهاد پشت پیشنهاد به دولت و مجلس از بخشهای مختلف اعم از نهادهای پژوهشی و کارشناسان پیشنهاد میشود که این کلاف سردرگم ناترازی بنزین حل شود. در مجلس نمایندگان بهدنبال راهکاری هستند که قبل از همه قیمت بنزین را افزایش ندهد. دولت اما برای تامین منابع واردات بنزین با کسری بودجه مواجه است. هر چند طرح واردات بنزین سوپر نهایی شده و قرار است قیمتی فراتر از قیمتهای معمول باشد، با این حال تکلیف بنزین یارانهای هنوز معلوم نیست.
در کنار پیشنهادهایی که برای حل بنبست بنزینی مطرح شده، کمیسیون انرژی اتاق بازرگانی و صنایع و معادن ایران هم طرح پیشنهادی دارد که آرش نجفی، رییس این کمیسیون در گفتوگویی با «جهانصنعت» آن را مطرح کرده است.
****
یکی از طرحهای حل ناترازی بنزین، افزایش قیمت است، با این حال بسیاری از نمایندگان مجلس اعلام کردهاند که با افزایش قیمت بنزین مخالف هستند، به نظر شما چه راهکاری برای جبران ناترازی بنزین در شرایط کنونی میتواند اثربخش باشد؟
در دولتهای آقایان هاشمی و خاتمی فرآیندی را مدل کرده بودند مبنی بر اینکه هر سال عددی به قیمت بنزین اضافه میشد. در واقع، یک روش پلکانی هدفگذاری شده بود که قیمت بنزین در کشور به قیمت فوب خلیج فارس نزدیک شود اما در مجلس هفتم این طرح متوقف شد. در دولتهای بعدی یعنی دولتهای نهم، دهم، یازدهم و دوازدهم با روشهای مختلف مرتبا برنامهریزی کردند که برای بنزین الگوی قیمتی پیادهسازی کنند اما نتوانستند یک مدل اقتصادی منطقی تعریف کنند.
در سال 88 و 89 هم باوجود اینکه رهبری به صراحت گفتند اعمال اصلاح الگوی مصرف صورت بگیرد و قانون اصلاح الگوی مصرف را هم در سال89 ابلاغ کردند اما متاسفانه دولت دهم با پرداخت مستقیم یارانهها نهتنها بهینهسازی مصرف انرژی و اصلاح الگوی مصرف را اجرایی نکرد، بلکه با پرداخت مستقیم یارانهها باعث شد تزریق نقدینگی فراوانی در کشور بیمحابا صورت بگیرد و نتایجش اثرات تورمی بود که کشور را گرفتار کرد. پس اینکه بگوییم آیا بنزین ارزان است پس باید آنرا گران کنیم، یا ارزش پول ملی کاهش یافته، دو مفهوم مختلف است. از یک طرف باید به این سوال پاسخ بدهیم که سیاست افزایش قیمت بنزین سیاست کارآمدی هست، یا نه؟ تجربه افزایش قیمت بنزین در دورههای قبل نشان میدهد که موفق نبوده است. از ابتدای انقلاب تا سال98 قیمت بنزین سه هزار برابر شده است؛ یعنی قیمت بنزین یک تومان بود و به سه هزار تومان افزایش یافت اما مشکل بنزین در کشور حل نشد. چون از ابتدا هدفگیریها غلط بود.
به نظر من یکی از روشهای کاهش مصرف بنزین اصلاح ساختار مصرف بنزین خودروهاست. در این زمینه درست و موفق عمل نکردهایم. در کنار این فرآیند نتوانستیم قیمت ارز را حفظ کنیم و دولتالکترونیک را توسعه بدهیم. شبکه حملونقل عمومی را به درستی و با موفقیت توسعه ندادهایم و از همه مهمتر سرمایهگذاری لازم برای توسعه زیرساختها ایجاد نشده است که امروز در شهرهای بزرگ با معضل ترافیک روبهرو هستیم. همه این عوامل باعث شده که در حوزه کاهش مصرف نتوانیم موفق عمل کنیم. در سال 98 قیمت بنزین به 1500 و 3000 تومان افزایش یافت.
زمانی که قیمت بنزین را 3000تومان قیمتگذاری کردیم قیمت دلار 9800تومان بود؛ یعنی قیمت بنزین معادل 33سنت بود و همان موقع فوب خلیجفارس حدود 33سنت بود. در واقع در سال 98 با افزایش قیمت بنزین فارغ از آشوبهایی که بود، توانستیم قیمت بنزین را به فوب خلیجفارس برسانیم، ولی ظرف سهماه اثرات همین افزایش قیمت از بین رفت. قیمت دلار نزدیک 20هزار تومان شد و قیمت بنزین به 12سنت رسید. آیا باید بنزین یا کاهش ارزش پول ملی کشور را مقصر بدانیم؟ در حالی که نباید مردم بابت ضعف مدیریت اقتصادی کشور تاوان بدهند. اینکه نمیتوانیم مثل خیلی از کشورهای دنیا ارزش پول ملی را حفظ کنیم دلیل نمیشود که مردم تاوان قیمت بنزین را بدهند.
امروز در کشور قیمت بنزین 3000تومان و قیمت دلار 70000تومان است یعنی قیمت بنزین حدود دو سنت است که ارزانترین بنزین در منطقه است و بعد از ما کویت با حدود 23000 تومان پایینترین نرخ بنزین را دارد. در همین کشورهای همسایه ولی میبینید که بنزین در پاکستان، افغانستان و ترکیه 80هزار تومان است. قاعدتا این فاصله قیمتی باعث ایجاد قاچاق میشود.
شبکه انتقال، نه قاچاق
اخیرا رییسمجلس از قاچاق روزانه 25 تا 30میلیون لیتر سوخت از کشور خبرداده، همانطور که شما گفتید، یکی از عوامل ناترازی تفاوت قیمتی بنزین داخلی با همسایههاست، برای جلوگیری از قاچاق چه باید کرد؟
اینکه آمار دقیق قاچاق سوخت چقدر است، من اطلاعی ندارم و قاعدتا مسوولان بهتر میدانند اما طبیعتا این ارقامی که از قاچاق سوخت مطرح میشود، حاصل یک شبکه نقل و انتقال سازمانیافته است. اگر چنین مقدار سوختی از کشور قاچاق میشود، باید به ساختارهای امنیتی و مرزبانی کشور شک کنیم. مگر میشود این مقدار سوخت بیمحابا و بدون مدیریت و بدون اینکه دولت در آن دخالت مستقیم کند قاچاق شود و دستگاههای نظارتی و دولت چیزی نگویند؟! حتما این فرآیند با دولت، نیروی انتظامی و شبکه مرزبانی کشور هماهنگ است که این مقدار سوخت از کشور خارج میشود؛ لذا نباید اسمش را قاچاق بگذاریم.
امروز با فرآیندی مواجهیم که در آن قیمت سوخت در کشور نسبت به ارزش دلار بسیار پایین است. طبیعتا ادامه این شرایط توجیه ندارد و با این قیمت نمیتوان ادامه داد. حل این مشکل تنها در گرو اصلاح قیمت بنزین نیست زیرا این افزایش مستقیم متوجه مردم است و مردم تاوان سوءمدیریتی که دولتها در سالهای گذشته داشته را نباید پس بدهند. به اعتقاد من باید تناسبی بین درآمد مردم و قیمت بنزینی که قرار است افزایش یابد، ایجاد شود. نمیتوانیم قیمت بنزین را با فوب خلیجفارس مقایسه کنیم ولی توان اقتصادی مردم را با فوب خلیجفارس مقایسه نکنیم.
راهکاری سهساله
پیشنهاد شما چیست؟
حل ناترازی بنزین نیاز به تحلیل اقتصادی دارد. به نظرم باید یک دوران گذار سهساله تعریف کنیم. برای این دوران گذار سهساله نیاز به یک نقشه راه کلان داریم که اولا با بهرهگیری از دادهها و اطلاعات و میزان اثر و نفوذ قیمت بنزین در کلیه مشاغل اثرات قیمت و سپس با ارزشیابی و بررسی پدیده پروانهای بررسی شود که این افزایش قیمت در هر کدام از این فرآیندهای شغلی چگونه خواهد بود. این دادهها باید به دقت اندازهگیری شود. همزمان باید میزان مصرف سوخت خودروها را به طور جدی کاهش دهیم و شبکه اتصال خودرویی کشور را اصلاح کنیم.
میتوان در سال اول به طور مثال قیمت بنزین را 20هزار تومان، در سال دوم 25 هزار تومان و در سال سوم به 30 هزار تومان رساند اما در کنار آن یک حجم از بنزین را برای اقشار حمایتی مثل حملونقل عمومی و تاکسیها اختصاص داد.
اگر 90میلیون لیتر بنزین حمایتی تعریف کردیم که به ازای این 90میلیون لیتر، دولت به ازای هر لیترش 17هزار تومان یارانه بدهد یعنی سال اول بهرهگیرنده از بنزین همان 3هزار تومان با سهمیهاش را دریافت میکند. در سال دوم 8هزار تومان و سال سوم میزان پرداختی او با یارانه 13هزار تومان میشود. در واقع با این روش دولت به ازای 90میلیون لیتر بنزین حمایتی 17هزار تومان یارانه میدهد و مابقی را خریدار میپردازد. با این روش، میتوان امیدوار بود که دولت به سرفصل اصلاح ساختاری در بنزین خواهد رسید.
همزمان میتوان 10میلیون لیتر حمایتی هم به حملونقلهای عمومی مثل اسنپ و تاکسیها اختصاص داد که جمع این دو عدد 10 میلیون لیتر در روز میشود. اگر دولت 100میلیون لیتر بنزین را به دو شیوه حمایتی تعریف کند، بخش بزرگی از مشکلات کشور حل خواهد شد. برای تقاضای باقیمانده که عمدتا بنزین سوپر است، میتواند بنزین بدون سوبسید عرضه کرد.
از طرف دیگر دولت باید کارت انرژی به همه خانوارها اختصاص بدهد. به کسی که ماشین دارد بابت پول بنزین و امثالهم یارانه پرداخت کند و کسی که ماشین ندارد بتواند یارانه نقدی را دریافت کند. به این شکل شبکه پولی را هم میتوان محدود کرد، چون نقدینگی به بازار تزریق نشده و یک فرآیند سیکل بسته بدون تورم برنامهریزی کردهایم.
آیا زیرساخت لازم برای انجام این طرح را داریم؟
زیرساختهای لازم برای تشکیل چنین شبکهای داریم. با کمک گرفتن از چند بانک میتوان طرح را اجرایی کرد. به نظرم ظرف سه ماه این زیرساخت را میتوان ایجاد کرد. مشکل اصلی مدیریت است نه افزایش قیمت بنزین.
در هر صورت تجربه افزایش قیمت طی سالهای گذشته نشان داده که راهحل ناترازی بنزین افزایش قیمت نیست بلکه مدیریت است. اگر بدون برنامهریزی، قیمت بنزین را ناگهان به 20هزار تومان افزایش دهند، فارغ از مباحث تنشزا، قیمت دلار اتوماتیک بالا میرود. ظرف چند ماه خواهند دید که دوباره این چرخه تکرار میشود و قیمت بنزین بازهم ارزان است. پس راه اصلاح این ناترازی مدیریت دقیق و اصلاح ساختار مصرف و شیوههای توزیع است. متاسفانه چون توان مدیریتی نداریم همواره با پاک کردن صورتمساله فقط با عنوان اینکه بنزین باید واقعیسازی شود، واقعیسازی اتفاق نیفتاده است، زیرا واقعیسازی برای ساختاری است که ارزش پول ثبات داشته باشد. ساختار اقتصادی که پولش ثبات ندارد و تورم افسارگسیخته مستمرا بالا میرود، مشکل قیمت بنزین نیست؛ مشکل مدیریت اقتصادی و مدیریت ارزی است که باعث اتلاف منابع میشود. چگونه است که میلیونها لیتر در روز بنزین قاچاق میشود، بدون آنکه اقدام عملی برای جلوگیری از آن صورت بگیرد؟ مگر میشود این قاچاق سوخت بدون هماهنگی صورت بگیرد؟ این بنزین از کدام شبکه تامین و با کدام شبکه و با کدام امکان زیرساختی و از کدام جاده قاچاق میشود؟ این پدیدهها مبین این است که یک فساد سیستماتیک در قاچاق سوخت وجود دارد که مانع از اصلاح قیمت بنزین میشود.
منبع: جهان صنعت