دیبا حاجیها در دنیای اقتصاد نوشت: از شنبه بازار سرمایه دوباره باز شد و همه نمادها با همان شرایط قبل از جنگ معامله شدند اما تمام فعالان بازار میدانند اینکه بازار صرفا باز شود، بهمعنای عادی شدن شرایط و فراموش کردن جنگ ۱۲روزه و آتشبس شکننده فعلی نیست. در ظاهر شاید دامنه نوسان و حجم مبنا سرجای خود باشند اما بازار سهام چیزی فراتر از اعداد است و بهخوبی میدانیم آنچه اکنون گم شده، اعتماد است.
تا قبل از تجاوز رژیم صهیونیستی همه بهخوبی میدانستند که حمایت مصنوعی نتیجهای جز آسیب ندارد اما اینبار ماجرا فرق دارد. بازار سرمایه فقط با یک بحران اقتصادی روبهرو نبوده بلکه با یک شوک امنیتی و جنگی روبهرو شده است. دو هفته تعطیلی، اخبار درهم، ترس سرمایهگذاران و حالا هم آتشبسی که معلوم نیست چقدر دوام بیاورد. آیا منطقی است که در این شرایط، توقع داریم بازار خودش بلند شود، گردوخاک لباسهایش را بتکاند و به مسیر طبیعی بازگردد؟
قطعا خیر! برای ایستادن دوباره، نیاز به حمایت است و این حمایت هر جنسی داشته باشد از جنس حرف و وعده نیست. بازار حالا نیاز به تزریق نقدینگی واقعی دارد که باید سنگین، سریع و دقیق وارد جریان معاملات شود. اینبار بحث دستکاری نیست، بحث نجات است. اگر قرار است بازار واقعا به زندگی برگردد، باید نبضش را با پول زنده نگه داشت. این واقعیتی است که نمیشود از آن فرار کرد.
هشدار داده بودیم!
در ماههای گذشته، همزمان با رشد اقبال عمومی به سرمایهگذاریهای خرد، برخی پلتفرمهای آنلاین فروش طلا توانستند با تبلیغات گسترده توجه گروهی از کاربران را به خود جلب کنند. یکی از این سامانهها که با شعارهایی نظیر معامله لحظهای، امکان برداشت سریع و سقف برداشت بالا وارد بازار شد، به سرعت بین کاربران دیجیتالمحور شناخته شد و بخشی از جریان خریدوفروش طلا را به فضای آنلاین کشاند.
با این حال، تحولات اخیر در منطقه و حمله نظامی رژیم صهیونیستی به ایران، همهچیز را تغییر داد. در روزهای ابتدایی تنش، این پلتفرمها محدودیتهایی بر معاملات اعمال کردند که ابتدا شامل سقف خرید و سپس محدودیتهای گستردهتر بر واریز و برداشت بود. برخی از این محدودیتها حتی به مسدود شدن کامل دسترسی کاربران برای چند روز انجامید.
پس از آنکه آرامش نسبی به بازار بازگشت و نشانههایی از آتشبس ظاهر شد، بازار طلا نیز دچار ریزش شد و قیمتها کاهش یافت. کاربرانی که در روزهای التهاب با نرخهای بالا اقدام به خرید کرده بودند، متضرر شدند اما مساله تنها افت قیمت نبود. کاربران همچنان با محدودیتهای سختگیرانه در برداشت وجوه خود مواجهند. سقف برداشت که در گذشته ادعای ۵۰میلیون تومانی داشت، حالا به ۲میلیون تومان در روز کاهش یافته که امکان نقدشوندگی دارایی را بهشدت تحتتاثیر قرار داده است. این وضعیت در کنار کارمزدهایی که برای هر برداشت جزئی از حساب کاربر کسر میشود، نارضایتی گستردهای میان کاربران بهوجود آورده است. بسیاری از آنها که بهواسطه وعدههای شفافیت و دسترسی سریع به این پلتفرم اعتماد کرده بودند، حالا احساس میکنند با واقعیتی متفاوت مواجهند. همین احساس باعث شده که مجددا بخش قابلتوجهی از تقاضای بازار به سمت خرید سنتی طلا و روشهای فیزیکی برگردد؛ جایی که اگرچه پیچیدگیهای خاص خود را دارد اما در بحرانهای اینچنینی قابل پیشبینیتر و ملموستر به نظر میرسد. در شرایط فعلی، فاصلهای که میان شعارهای اولیه و عملکرد واقعی این پلتفرمها افتاده، زنگ هشداری برای آینده کسبوکارهای مشابه نیز هست.
آپشنها همچنان گرفتار
بعد از چند روز تعطیلی بازار سرمایه بهدلیل وضعیت جنگی، موضوع سررسید قراردادهای اختیار معامله یکی از اصلیترین دغدغههای معاملهگران بازار مشتقه شد. سازمان بورس در اطلاعیه اولیهای که در همان روزهای تعطیلی منتشر کرد، بهطور رسمی اعلام کرده بود بهمنظور رعایت عدالت معاملاتی، سررسید قراردادهای آپشن به تعداد روزهای تعطیلی بازار تمدید خواهد شد. این تصمیم با استقبال کاربران مواجه شد و امیدها برای بازگشت متعادل بازار تقویت شد.
با این حال، در فاصله کوتاهی تا بازگشایی بازار، سازمان تصمیم خود را تغییر داد و در اطلاعیهای جدید اعلام کرد که تسویه نقدی قراردادهای اختیار معامله در روز شنبه ۷ تیرماه و تسویه فیزیکی در روز یکشنبه ۸ تیرماه انجام میشود؛ بدون آنکه تاریخ سررسید این قراردادها تغییر کرده باشد. این چرخش ناگهانی در سیاستگذاری، باعث سردرگمی فعالان بازار شد و نگرانیهایی نسبت به نبود ثبات تصمیمگیری در نهاد ناظر بهوجود آورد.
بسیاری از معاملهگران نسبت به این تصمیم معترض هستند. آنها میگویند که تصمیمات مربوط به ابزارهای مشتقه، بهخصوص در شرایط بحرانی، باید با دقت، هماهنگی و زمانبندی شفاف اعلام شود. در مقابل، برخی دیگر از فعالان بازار معتقدند تسویه در زمان مشخص شده میتواند به انضباط بازار کمک کند و از پیچیدگیهای بیشتر در فرآیند تسویه جلوگیری کند.
با نگاهی به تجربه سایر کشورها در بحرانهای مالی و ژئوپلیتیکی، مانند بحران ۲۰۰۸ یا جنگ روسیه و اوکراین، دیده میشود که معمولا در چنین مواقعی با تمدید سررسید یا ارائه راهکارهای انعطافپذیر، از آسیبدیدگی معاملهگران جلوگیری میشود. در این میان، شفافیت و وفاداری به مقررات ثبت شده، نقش کلیدی در حفظ اعتماد بازار دارد.
اکنون فعالان بازار اختیار با توجه به تاریخ قطعی تسویه، باید مدیریت موقعیتهای باز خود را در اولویت قرار دهند و در صورت وجود ابهام یا آسیب، پیگیری را از مسیرهای قانونی دنبال کنند. همچنین اشتراک تجربهها در میان معاملهگران میتواند در مواجهه با چنین بحرانهایی راهگشا باشد و از تکرار تصمیمات مبهم در آینده جلوگیری کند.