سوتیتر:  کوشافر: در زاینده‌رود با یک اکوسیستم و چرخه غذایی روبه‌رو هستیم که با هربار قطع و وصل شدن جریان آب به مخاطره می‌افتتد

گروه شهری / گزارش

ماندانا خرم/ روزنامه نگار

این‌روزها انتشار تصاویری از لاشه ماهی‌ها و برخی دیگر از آبزیانی که تا یک هفته پیش در بستر زاینده‌رود زندگی می‌کردند و اکنون به علت بسته شدن جریان آب این رودخانه به مرگ محکوم شده‌اند در برخی از خبرگزاری‌ها و فضای مجازی با واکنش کارشناسان محیط‌زیست و افکار عمومی همراه بود؛ تصاویری که با هر بار بسته شدن جریان آب زاینده‌رود با آن روبه‌رو می‌شویم و در چندسال گذشته بارها توجه دوستداران محیط‌زیست را به خود جلب کرده است. با این وجود آن اندازه که به سایر پیامدهای خشکی این رود مانند تاثیر آن برکشاورزی و یا پایداری پل‌های تاریخی روی آن پرداخته شده است به این بُعد از ماجرا پرداخته نشده است.  این درحالیست که به اعتقاد کارشناسان مرگ ماهی‌ها هشداری جدیدی برای ناپایداری اکوسیستم این رود است که باید آن را جدی گرفت.

حدود دو دهه است که جریان دائمی آب در رودخانه زاینده‌رود قطع و یا مقطعی شده است یعنی چندماهی به منظور کشاورزی، زیبایی بخشیدن به شهر اصفهان و سایر موارد باز می‌شود اما مجدد برای مدتی بسته می‌شود و بستر این رود زنده را به کویر مرده تبدیل می‌کند. با هربار جاری شدن آب در بستر خشک این رودخانه مردم شهر با شادمانی برای تفریح و تفرج به سوی آن می‌آیند، با بسته شدن آن غمگین می‌شوند. در طی این مدت بارها و بارها کارشناسان، فعالین و دوستداران محیط‌زیست نسبت به پیامدهای فصلی شدن جریان اب این رودخانه از جمله فرونشست زمین‌های بستر و اطراف آن هشدار داده‌اند. حتی دوستداران میراث‌فرهنگی نیز به منظور حفاظت و استحکام پایه پل‌های تاریخی روی این رود خواستار جریان دائمی آب شدند. با این وجود بنظر می‌رسد آنچه کمتر مورد توجه مسئولین و افکار عمومی قرار گرفته است نیازمند اقدامی جدی برای جلوگیری از آن است مرگ ماهی‌ها و سایر آبزیانی است که با هربار باز شدن آب در این رودخانه ورود پیدا می‌کنند و با قطع ناگهانی آب نابود می‌شوند.

مرگ گونه‌های حساس

هشداری برای گونه‌های مقاوم

هرچند مرگ ماهی‌ها در اثر قطع آب کمتر مورد توجه افکار عمومی قرار گرفته است اما به این معنی نیست که اصلا مورد توجه نبوده است. ازاین‌رو در چندسال گذشته شاهد بودیم تا دوستداران و مردم محلی پیش از قطع جریان اب با صید ماهی‌ها، انتقال آنها به تانکرهای آب و رها سازی‌شان در قسمت‌های پر آب رودخانه سعی در نجات زندگی آنها کردند. اما آیا این اقدامات کافیست؟ مهم‌تر اینکه ایا همه ماجرا مرگ و زندگی ماهی‌ها و سایر آبزیان ختم می‌شود؟

دکتر محمد کوشانفر پژوهشگر و استاد دانشگاه حوزه محیط‌زیست که هفته گذشته با انتشار تصویر از لاشه دو ماهی در حوالی پل‌خواجو نسبت به مرگ ماهی‌ها واکنش نشان داده بود این اتفاق را از اولین پیامدهای خشکی زاینده‌رود دانست که همچو زنجیره‌ای امتداد خواهد داشت در گفتگو با خبرنگار نوسان توضیح داد: باید توجه داشت در بستر این رودخانه تعداد بی‌شماری آبزی و سایر موجودات زنده زندگی می‌کنند که با هربار جاری شدن آب فعالیت آنها نیز آغاز می‌شود و از نقطه‌ای به نقطه دیگر می‌روند مانند بذر گیاهان که با جریان آب حرکت می‌کنند و در نقاط مناسب رشد می‌کنند، به این شکل باعث تنوع زیستی، حفظ و پایداری آن می‌شوند که با قطع جریان آب، شبکه زندگی این موجودات زنده نیز قطع می‌شود.

کوشانفر تاکید کرد: بنابراین خلاف تصور گروهی که مرگ ماهی‌ها و سایر آبزیان را تنها پیامد قطع آب می‌دانند باید گفت: خیر، قطع ناگهانی آب پیامده‌های زیادی دارد که اولین آن با مرگ آبزیان آغاز می‌شود متوجه خاک، آب، گیاهان و در نهایت ناپایداری اکوسیستم منطقه خواهد شد. به بیان بهتر مرگ گونه‌های حساس هشداری برای گونه‌های مقاوم مانند انسان است.

همچنین حشمت‌الله انتخابی فعال و پژوهشگر محیط‌زیست که پیشتر در سال‌های گذشته چندین‌بار نسبت به این اتفاق هشدار داده است، این بار نیز در گفتگو با خبرنگار نوسان ضمن توصیف رودخانه زاینده‌رود بعنوان یک رودخانه طبیعی و دائمی تاکید کرد: با هربار قطع‌ و وصل شدن جریان آب زندگی گونه‌های زیستی  بسیاری از آبزیان و کفزیان گرفته تا گیاهان و پرندگان به مخاطره می‌افتتد، معمولاً مرگ ماهی‌ها بیشتر از سایر گونه‌ها زیستی به چشم می‌خورد، در حالی که در این رودخانه گونه‌های زیستی فراوانی از آبزیان و کف‌زیان و سخت‌پوستان وجود دارد، به‌عنوان مثال اگر همین الان به کنار رودخانه برویم در قسمت‌های برکه مانند موجودات ریز زرد رنگی را مشاهده می‌کنیم که یکی از انواع پلانکتون‌هاست که غذای برخی از ماهی‌ها پرندگان کنار آبچر هستند یا مرغابی‌هایی که در لجن به دنبال موجودات زنده برای خوراک خود هستند. همچنین برخی از کف‌زیان این رودخانه خوراک ماهی‌ها و دوزیستان هستند. علاوه بر تمام موارد هنگام قطع آب، تخم یا لارو بسیاری از این زیستمندان در میان گل‌ولای رودخانه باقی می‌ماند تا دوباره هنگام جاری شدن آب به حیات خودشان ادامه دهند مشروط به اینکه فاصله زیادی بین جریان آب ایجاد نشود. بنابر این در زاینده‌رود ما با یک اکوسیستم و چرخه غذایی روبه‌رو هستیم که با هربار قطع و وصل شدن جریان آب به مخاطره می‌افتتد.

زاینده‌رود؛

فصلی یا دائمی

درحالی که در چندسال گذشته یکی از اصلی‌ترین مطالبات شهروندان اصفهانی و بسیاری از فعالین محیط‌زیست جریان دائمی آب در رودخانه زاینده‌رود است گروهی به استنداد برخی از تصاویر موجود از دوران قاجار و پهلوی اول که آب رودخانه زاینده‌رود اندک و بستری به ظاهر خشک داشته است این رودخانه را در طول تاریخ فصلی می‌خوانند که پس از دهه 50 با احداث سد زاینده‌رود به رودخانه دائمی تبدیل شده است. اما آیا این رودخانه فصلی بوده است و اگر این چنین بوده است تکلیف میلیون‌ها گونه جانوری و گیاهی که در آن زندگی می‌کنند چیست؟

کوشانفر در این رابطه معتقد است: زاینده‌رود هرگز فصلی نبوده است. شاید در برخی از مقاطع دچار کم‌آبی شده باشد با با رودخانه فصلی متفاوت است. هر اکوسیستمی می‌تواند به بی‌ثباتی برسد اما سپس خود را ترمیم کند از جمله زاینده‌رود که برخی مقاطع به تنش خورده و به شکل موضعی دچار کم‌آبی شده است اما مجدد پر آب شده است.

انتخابی نیز ادعای این افراد را از روی غرض‌ورزی با بی‌سوادی می‌داند و تاکید می‌کند: در هیچ منبع و یا کتاب جغرافیا از زاینده‌رود به‌عنوان رودخانه فصلی نام برده نشده است و افرادی که چنین ادعایی دارند یا بی‌سوادند و تعریف رودخانه فصلی را نمی‌دانند یا غرض‌ورز. در طول یکصدسال گذشته نیز تا قبل سال 79 این رودخانه هرگز خشک نشده است، تنها یکبار در زمان ظل‌سلطان اواخر تابستان از لنجان به پایین رودخانه دچار خشکی کامل شده است.

 

رودی زنده

نه کانال آبرسانی

در نهایت حشمت‌الله انتخابی معقتد است: مشکل اینجاست که مدیران ما برای حق آبه رودخانه و گونه های زیستی آن حقی قائل نیستند و کارکرد رودخانه را در حد یک کانال آبرسانی یا لوله آب تقلیل داده‌اند که هر زمان لازم بود آب ان را وصل و هر زمان خواستند قطع کنند. در حالی که رودخانه یک موجود زنده است که هزاران گونه زنده دیگر در بستر و حریم آن زندگی می‌کنند و زندگی‌شان به جریان آب آن وابسته است که انسان‌ها یکی از آنها هستند. او اضافه می‌کند: بعد از اینکه در دهه 40 سد زاینده‌رود در بالادست این رودخانه تاسیس شد ما هرگز نباید با این وضعیت روبه‌رو می‌شدیم خشک شدن زاینده‌رود طی دو دهۀ اخیر به علت مدیریت نادرست منابع و مصارف آب بوده است. او ادامه داد: طی سال آبی گذشته، یعنی از مهرماه سال 98 تا شهریور امسال چیزی حدود 1780 میلیون متر مکعب آب از سد زاینده رود رهاسازی شده است، اگر کمتر از ده درصد آن یعنی 176 میلیون متر مکعب آب را که معادل حقابه قانونی زاینده رود است صرفه‌جویی می‌کردیم، اکنون در رودخانه آب جاری بود. از مقدار 1780 بیش از 1200 میلیون متر مکعب آب برای زمین‌های پایین دست سد چم‌آسمان رها شده که بیش از 800 میلیون متر مکعب آن از ابتدای بهار تا آخر تابستان به کشاورزی اختصاص داشته است و قطره‌ای از این آب بعد از سد رودشتین در رودخانه به سمت تالاب بین‌المللی گاوخونی جریان پیدا نکرده است. این در حالی است که مطابق قانون و مصوبات متعدد، حقابۀ تالابها و نیاز زیست محیطی رودخانه در اولویت بعد از آب شرب و مقدم بر مصارف کشاورزی و صنعتی است. متأسفانه مادام که مدیران مسئول بر این خطای خود پی نبرند و در صدد اصلاح آن بر نیایند با این مشکل مواجه هستیم.