به نظر میرسد مالکان بناهای دارای ارزش تاریخی با قابلیت ثبت ملی، به «مدیریت ملک براساس قواعد وزارت میراث فرهنگی» تمایلی ندارند و این موضوع هر از چند گاهی در یکی از املاک قدیمی اما باارزش شهر، دیده میشود.
بناهای تاریخی هر کشور در واقع نشاندهنده پیشینه تاریخی آن کشور محسوب میشود که دارای ارزش و اهمیت فراوانی است، این آثار میراثی همگانی است که تمدن چند هزارساله را در کشورهایی همچون ایران که مملو از این بناها است به نمایش میگذارد. اولین نکته درخصوص بناهای تاریخی، حفظ و نگهداری این بناها است زیرا آنها علاوه بر اینکه دارای ارزش میراثی قابلتوجهی هستند ارزش افزوده بالایی هم برای کشور به همراه دارند. اما تجربه نشان داده با مدل فعلی مواجهه دولت با مالکان این بناها، امکان حفظ آنها بسیار سخت یا غیرممکن است. قوانین محافظت از این املاک بهدلیل آنکه صرفه اقتصادی حداقلی برای مالک ندارد نمیتواند مشارکت مالک را به همراه داشته باشد. در مقابل، بهدلیل نبود تضامین کافی برای حفظ املاک تاریخی، این ساختمانها به شکل عمدی یا سهوی دچار تخریب گسترده میشود. بناهای تاریخی میتوانند به لحاظ استعداد جذب توریست خارجی برای کشور ارزآوری داشته باشند به همین دلیل است که اغلب کشورهای جهان در حفظ بناهای تاریخی خود تلاش میکنند بهطوریکه حتی اگر این بناها تخریب شده باشند نیز، به بازسازی آنها میپردازند تا زمان بیشتری باقی بمانند و درآمد بیشتری از وجود آنها کسب شود.
یکی از ایرادات مرتبط با بناهای تاریخی در کشور این است که بیشترین توجه در این حوزه به موزهها شده است در صورتی که در ایران بناهای تاریخی ارزشمند بیشماری وجود دارد که علاوه بر درآمدزایی و ارزآوری میتواند موجب اشتغالزایی در کشور نیز شود اما شواهد نشان میدهد متولی این حوزه به آنها توجه کافی و موثر ندارد. در واقع درحالحاضر در عرصه میراث فرهنگی تنها به چند مکان تاریخی و موزه در ایران اکتفا شده است در صورتی که با توجه به بناهای تاریخی بیشماری که در ایران وجود دارد میتوانیم آن را بهعنوان تاریخیترین کشور در جهان معرفی کنیم بهطوری که در طبقهبندی جهانی مربوط به این حوزه در رتبههای نخست قرار دارد. درحالحاضر تعداد قابلتوجهی بنا در سطح کشور وجود دارد که قدمت طولانی را به خود اختصاص دادهاند و ویژگی تاریخی قابلتوجهی نیز دارند.
اما برخی از این بناها دارای مالکیت خصوصی هستند به این معنا که ارگانهای دولتی همچون وزارت میراث فرهنگی و شرکتهای وابسته به آن نمیتوانند بهصورت دستوری کاربری آنها را همسو با گردشگری و میراث فرهنگی کنند. در این میان یکی از وظایف تعریفشده برای وزارت میراث فرهنگی، صنایعدستی و گردشگری ایجاد شرایط لازم بهمنظور جذب مالکان خصوصی بناهای تاریخی برای ورود به بازار گردشگری و ممهور شدن این بناها به مهر وزارت میراث فرهنگی از بابت ثبت تاریخی است. چنین وظیفهای به علت وجود متعدد بناهای تاریخی در سطح کشور مربوط به حوزه گردشگری است. اغلب این بناها از نظر تاریخی دارای قدمت و جایگاه میراثی قابلتوجهی هستند. اما به علت اینکه تا کنون دولت نتوانسته سیاستی را در پیش گیرد که موجب تشویق مالکان این بناها شود تا آنها املاک خود را بهمنظور درآمدزایی در اختیار ارگان مربوطه قرار دهند از این بناها در کارهایی جز گردشگری بهرهبرداری میشود. از همین رو برخی مالکان این بناها عمدا یا سهوا به گونهای املاکشان را مدیریت میکنند که تحت تاثیر تخریب جزئی یا گستردهای که در بنا رخ میدهد، هر نوع نگهداری و ثبت تاریخی آن به بنبست بخورد و اجازه سریع ساختوساز یا تغییر کاربری برای آنها صادر شود.
بنابراین میتوان گفت در این عرصه با ضعف دولت و تاکتیک مالکان غیردولتی مواجه هستیم. تاکتیک استفاده نادرست از بناها بهمنظور سرعت بخشیدن به تخریب آنها مدتها است که در کشور بهمنظور خروج از نظارت دولت بر این املاک استفاده میشود و این اقدام یک چالش قدیمی در کشور بهشمار میرود که حوزه میراث فرهنگی نیز درحالحاضر با آن دست و پنجه نرم میکند. بنابراین باید مسوولیت اماکنی را که درحالحاضر دوکاربری «تاریخی تجاری» و «تاریخی شهری» دارند وزارتخانه میراث فرهنگی، صنایعدستی و گردشگری به عهده بگیرد. در واقع میتوان گفت دو امر مهم خسارتهای جبرانناپذیری و سوءمدیریت موجب ایجاد چنین مشکلاتی در بخشهای میراث فرهنگی کشور شده است که چهره گردشگری ایران را ناخوشایند و زشت جلوه میدهد. بناهای تاریخی که درحالحاضر در اختیار مالکان خصوصی قرار گرفتهاند اگر وارد چرخه بهرهبرداری شوند، میتوانند تاثیرات مثبت زیادی در توسعه بازار گردشگری بگذارند. بهطوریکه احیا و مرمت آنها در ارزآوری و اشتغال کشور نیز نقش بسزایی خواهد گذاشت.
در چنین شرایطی صندوق احیا میتواند بر این بناها نظارت کافی داشته باشد. در چنین شرایطی مرمت بنا نیز با نظارت میراث فرهنگی انجام میشود و برای جلوگیری از تخریب و آسیب به آنها از بهرهبرداران تضمینهای لازم نیز گرفته میشود. اما درحالحاضر مالکان خصوصی بناهای تاریخی تمایل چندانی به ثبت بناهای تاریخی خود در وزارت میراث فرهنگی، صنایعدستی و گردشگری ندارند زیرا این کار نه تنها برای آنها مزایایی ندارد بلکه سایر املاک اطراف این بناها نیز از این امر ناراضی خواهند بود. زیرا معمولا زمانی که یک بنا تحت نظارت وزارت میراث فرهنگی، صنایعدستی و گردشگری قرار میگیرد سایر بناهای اطراف آن نیز در حریم آن بنای تاریخی قرار میگیرند که مجاز به ساخت و ساز نخواهند بود. این چالش باید به شکل مشوقهای کاربردی برای مالکان، حل شود.
درحالحاضر که در پیک دوم موج اول شیوع ویروس کرونا قرار گرفتهایم بهترین فرصت است تا وزارت میراث فرهنگی، صنایعدستی و گردشگری صاحبان خصوصی بناهای تاریخی را متقاعد کند به بازسازی این بناها بپردازند. با این روش در دوران پساکرونا میتوانیم درآمد بازار گردشگری این حوزه را افزایش دهیم. تاکنون در کشور ارزش افزوده قابلتوجهی برای بناهای تاریخی در نظر گرفته نشده است بهطوریکه بناهای دارای ارزش معمولا به همین نقطه میرسند و اغلب مالکان نیز به علت اینکه این کار سودی برای آنها ندارد به ثبت بناهای تاریخی در اختیار خود اقدام نمیکنند زیرا با ثبت این املاک در وزارت میراث فرهنگی از ارزش آنها کاسته میشود. در صورتی که وزارت گردشگری میتواند با اشتغال سازگار در بناهای تاریخی و همچنین ارائه خدمات و تسهیلات مقرون به صرفه برای صاحبان این بناها آنها را تشویق و تحریک به حفظ بنا متناسب با قواعد مخصوص بناهای تاریخی کند