مهدی حجت، که ۲۲ آبان ماه، به دعوت انجمن علمی باستانشناسی دانشگاه هنر اصفهان در سالن دکتر شیرازی این دانشگاه حضور پیدا کرده بود، گفت: قبل از انقلاب اسلامی ایران، میراث فرهنگی بخشهای مختلفی داشت. سازمان حفاظت از آثار تاریخی در شهرستانها شعبه داشت و به حفاظت از بناها میپرداخت و مجموعهای از افراد پخته و باتجربه نیز تحت نظر یک مدیر پاکیزه و حرفهای در آن کار میکردند.
رئیس کمیته ملی ایکوموس ایران ادامه داد: این سازمان، وابسته به وزارت فرهنگ و هنر بود و در این وزارتخانه مراکزی مثل مرکز باستانشناسی، مردمشناسی، دفتر آثار تاریخی، اداره کل هنرهای سنتی و ... وجود داشت. وی افزود: وزارت فرهنگ و هنر که داماد شاه آن را اداره میکرد، وظیفه تبلیغ نظام شاهنشاهی را نیز بر عهده داشت و برای مثال، فاصله تولد شاهنشاه تا فرزندش در آبان ماه را بهعنوان هفته فرهنگ و هنر نامگذاری کرده بود و جشنهای زیادی در بناهای تاریخی به مناسبت این هفته برگزار میشد، به همین دلیل بعد از انقلاب این وزارتخانه منحل شد. اسم این وزارتخانه برداشته شد، اما اجزا و پرسنل آن برقرار بودند و همه اینها در وزارت علوم و آموزش عالی که یک مرکز تحقیقاتی برای اداره دانشگاهها بود، ادغام شد.
حجت توضیح داد: چون اوایل انقلاب گرفتاریها زیاد بود و امکان رسیدگی به بخشهای فرهنگ و هنر این اداره سخت بود، تقریباً این بخشها تعطیلشده بودند، تا سال ۱۳۶۰ که بخشهای فرهنگ و هنر با علوم و آموزش عالی ترکیب و دکتر نجفی بهعنوان وزیر فرهنگ و آموزش عالی کشور معرفی شد.
مؤسس سازمان میراث فرهنگی کشور گفت: در این زمان بنده بهعنوان قائممقام دکتر نجفی در حوزه فرهنگ و هنر مشغول به کار شدم. آنها در بخش آموزش عالی مشغول رتقوفتق امور دانشگاهها و بررسی دروس، بازنگری، بازگشایی و ... بودند و وزارت فرهنگ و ارشاد نیز با ترکیبی از ادارات سیاحتی، زیارتی و ... تشکیل شده بود.
وی یادآور شد: تقریباً اواخر دهه شصت که معادی خواه وزیر ارشاد و نجفی، وزیر فرهنگ و آموزش عالی بود، بنده به همراه زنگنه، وزیر فعلی نفت کشور، مأمور شدیم که از مجموعه واحدهای فرهنگی وزارت ارشاد و وزارت فرهنگ و آموزش عالی دو وزارتخانه ایجاد کنیم؛ یکی به اسم فرهنگ و ارشاد اسلامی و یکی فرهنگ و آموزش عالی که بعدها وزارت علوم و فنون و ... شد.
حجت ادامه داد: بنده و آقای زنگنه هشت ماه برای تشکیل این وزارتخانه کار کردیم و قرار اولیهمان این بود که مجموعههای مرتبط با میراث را به وزارت فرهنگ و آموزش عالی بسپاریم، چراکه معتقد بودم و هستم میراث فرهنگی نیازمند تحقیقات است و باید نمونه و سرمشق و ریشه همه حرکتهای بعدی ما باشد.
رئیس کمیته ملی ایکوموس ایران گفت: بهاینترتیب واحدهایی که جنبه تحقیقات و تعلیمات داشت مثل موزههای مادر و ... به وزارت فرهنگ و آموزش عالی، و واحدهایی که جنبه معرفی و نمایشی داشت، مثل موزه هنرهای معاصر، رضا عباسی و... به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سپرده شد.
حجت افزود: بزرگترین واحدهای وزارت فرهنگ و آموزش عالی، اداره حفاظت از آثار تاریخی، مرکز باستانشناسی، مردمشناسی، بیوتات سلطنتی، اداره کل هنرهای سنتی و ... بود که در مجموع ۱۱ واحد را تشکیل میداد.
مؤسس سازمان میراث فرهنگی کشور تصریح کرد: بعد از یک سال که این بخشها تعیین و در مجلس تصویب شد، بنده پیشنهاد دادم که سازمانی به نام میراث فرهنگی داشته باشیم و تمام واحدهای پراکنده در این بخش متمرکز شوند.
وی یادآور شد: آن زمان هر قاچاقچی با یک گنجنامه پیش فرماندار و استاندار و ... میآمد و میگفت در فلان نقطه هفت خم خسروی هست که اگر نیم متر در آن حفاری کنید گنج پیدا میشود و میتوانیم از شرایط سخت کشور عبور کنیم و آنها هم به دلیل شناخت کمتری که داشتند به ما میگفتند حفاری کنید؛ یا گنجی هست که از آن استفاده میکنیم و یا نیست که ضرری نکردهایم! در حال حاضر، این افراد هزار برابر آن زمان در فضای مجازی کار و آثار کشور را با همین وعده گنج نابود میکنند.
حجت با اشاره به اینکه پشت این فعالیتها فکرهای مخرب است، گفت: امروز یک بنای اسلامی را دیدم که قسمتهای مشخصی از آن تخریب شده بود و در مسجد جامع ورامین نیز همین قسمتها تخریبشده بودند. وقتی قسمتهایی تخریب میشود ستون ساختمان بهمرور فرومیریزد، اما چون در گنجنامهها گفتهشده که گنج را معمولاً در این قسمت پنهان میکنند عدهای اقدام به تخریب آن کردهاند. متأسفانه زیر بیشتر امامزادهها نیز حفاریشده به این دلیل که شایعه شده در این مکانها، گنج است.
رئیس کمیته ملی ایکوموس ایران با بیان یک خاطره، ادامه داد: زمانی یکی از رؤسای کشور به من تلفن زد که با یک ماشین که توان حمل ۷۰۰ کیلو طلا را داشته باشد به فلان نقطه برو چون گفتهاند آنجا گنج است. رفتیم و بعد به شخصی که باعث و بانی این کار شده بود گفتم باید روی یکتکه کاغذ بنویسی غلط کردم و تا امضا نکرد، برنگشتم. اینها داستانهای غمانگیز مملکت ماست و در آن شرایط بد جنگ و ترور شخصیتها و... ما باید از آثار تاریخی حفاظت میکردیم.
وی افزود: بههرحال همه اینها باعث شد به فکر تشکیل سازمان میراث فرهنگی بیفتیم و در مجلس دوم، اساسنامهای نیز برای آن نوشتیم که به تأکید یونسکو یکی از قویترین اساسنامهها برای حفاظت از میراث فرهنگی بود و سه رکن پژوهش، حفظ و احیا و معرفی و آموزش را شامل میشد، اما متأسفانه سالها بعد بخش پژوهش را از این سازمان جدا کردند و یکی از بزرگترین ضربهها با این کار به میراث فرهنگی زده شد و حلقه پژوهش، احیا و حفاظت و معرفی را از هم جدا کرد. یکی از مهمترین دلایل آنهم مسئله اختلاف میزان حقوق اساتید بخش پژوهشگاه با دیگر بخشها بود! مسائل سادهای که یک سازمان را با مشکلات بزرگ روبرو کرد.
مؤسس سازمان میراث فرهنگی کشور ادامه داد: سازمان میراث فرهنگی بعد از تشکیل، ۱۰ سال با موفقیت به کار خود ادامه داد و پس از این من باید برای تحصیل و انجام یک مأموریت به آمریکا میرفتم چراکه در آستانه چهلسالگی بودم و بر اساس قوانین کشور، بعد از این دیگر نمیتوانستم از این شرایط استفاده کنم، اما خیالم آسوده بود که دکتر شیرازی، ستون اول و آخر میراث فرهنگی کشور در این سازمان هست.
وی افزود: دکتر زرگر، جانشین بنده در میراث فرهنگی شد و در طول آن زمان، مسائلی پیش آمد که من ناچار شدم چندین بار از انگلیس برگردم و با رئیسجمهور و رئیس مجلس صحبت کنم، چون بر اساس نامه ۱۲ صفحهای وزیر برنامهوبودجه و وزیر ارشاد، این دو وزارتخانه با تکیه بر اینکه مصر، ترکیه و ... توانستهاند با گردشگری درآمدزایی کنند خواسته بودند که میراث فرهنگی از وزارت آموزش عالی جدا شود و ما هر چه فریاد زدیم که این کار درست نیست، سودی نداشت.
حجت با اشاره به اینکه این اقدام کمر میراث فرهنگی را شکست، گفت: من آن زمان با آقای هاشمی رفسنجانی که رئیس شورای عالی اداری بود، صحبت کردم. ایشان گفتند من یک رأی دارم برو و بقیه را هم قانع کن اگر رأی آورد، جدا نمیشود، اما بههرحال با یک نشستوبرخاست در آن جلسه و به هوای اینکه ثروت از این طریق وارد کشور میشود، با این تصمیم موافقت شد و سازمان میراث فرهنگی زیر نظر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی درآمد.
رئیس کمیته ملی ایکوموس ایران تصریح کرد: بعد از یک مدت سازمان ایرانگردی و جهانگردی نیز در این سازمان ادغام و سپس، صنایعدستی هم به آن وصل شد و شتر گاو پلنگی به وجود آمد که هنوز هم نمیدانند ربط این بخشها به هم چیست و این را من میگویم که تا سه چهار سال، پیش قائممقام سازمان میراث فرهنگی بودم. بههرحال تشکلی که مبتنی بر تحقیق و پژوهش و احیا و حفاظت و معرفی و آموزش بود، بهاینترتیب از بین رفت.
وی افزود: این اتفاقات در طول زمان رخ داد. بعد از دکتر زرگر، مهندس کازرونی که مدتی شهردار اصفهان بود و با میراث فرهنگی آشنایی نداشت رئیس سازمان میراث فرهنگی شده بود و یکی از بزرگترین اشتباهات آن دوره این بود که سرداران میراث فرهنگی کشور مثل دکتر شیرازی، سعیدی و ... را از سازمان مرخص و کنار زدند.
حجت با اشاره به اتفاقات ناگواری که رخداده بود، اظهار کرد: با این روند، سازمان میراث فرهنگی رویه دیگری پیدا کرده بود. برای مثال در کاخ گلستان یک کیسه مخمل پر از یاقوت بود و آنها گفتند اینکه میراث نیست میتوانیم آن را بفروشیم! یا گفتند، ما ۵۰۰ سکه از یک دوره داریم، بهتر است ۱۰ تای آن را نگهداریم و بقیه را بفروشیم! خلاصه همهچیز به سمت پول درآوردن سوق پیدا کرد و بهتدریج آن شد که شد.
مؤسس سازمان میراث فرهنگی کشور با تعریف شعار «نه شرقی، نه غربی، جمهوری اسلامی»، گفت: روزی که ما این شعار را میدادیم سؤال این بود که پس میخواهیم چه شکلی باشیم و ما گفتیم میخواهیم خودمان باشیم. از کجا باید شکل خودمان میشدیم؟ از میراث فرهنگیمان. تنها راه ایرانی و مسلمان بودن، این بود که سرچشمه میراثمان را بگیریم و ببینیم اجداد ما چطور زندگی کردند که این همه عظمت را خلق کردند.
وی ادامه داد: امروزه میگویند چرا جوانها کلافهاند و حوصله ندارند و میخواهند یکشبه به همهچیز برسند. گلی که از ریشه جداشده فقط چند روز سرزنده است، بعد میپژمرد و میمیرد. به گذشته خودمان نگاه کنیم، در دوره قاجار به ما آن سختیها رفت، در دوره پهلوی اول و دوم هم، بعد هم انقلاب و جنگ و اکنون هم تحریم اقتصادی، بااینهمه بازهم جوانهای شریفی داریم که ماندهاند و از دلوجان برای کشور کار میکنند.
حجت تأکید کرد: ترکیه یک سریال ساخته و مقامات ما نگراناند که بچههای ما با دیدن این سریال فلان نشوند. متاسفانه ما که گنجهای عظیمی داریم، اما این چیزها نگرانمان میکند. شجره طیبه ریشه در زمین دارد و شاخه بر آسمان و هیچ بادی نمیتواند آن را بلرزاند و نگران کند، اما شجره خبیثه بیریشه است و مدام میلرزد و ترس فروریختنش هست. بهترین راهکار این است که ما و جوانان ما و مسئولان ما ایران را و ریشههای فرهنگی آن را بشناسند. اگر بشناسند مثل مادرشان آن را دوست خواهند داشت و از آن مواظبت خواهند کرد.
مؤسس سازمان میراث فرهنگی کشور گفت: نگرانیها و نابسامانیهای ما به این دلیل است که در شرایط سخت بهجای اینکه قید تاس بازیمان را بزنیم، در نخستین حرکت، قالی ابریشمان را که سرمایه حرکت ماست روی آتش میاندازیم تا گرم شویم. ما به ریشه و تاریخ و فرهنگ مان توجه نداریم.
وی با اشاره به اینکه با افزوده شدن حوزه گردشگری و صنایعدستی به سازمان میراث فرهنگی عملاً کار زیادی از دست این سازمان برنمیآید، تصریح کرد: متأسفانه استاندارها و شهردارها و شوراها هرکدام میخواستند اعمال قدرت کنند و این اتفاق افتاد. در حال حاضر هم که بودجه آن دست استانها سپردهشده و کار میراث فرهنگی این است که برود و در جلسههای شورای استان شرکت کند و وضعش این باشد، در حالیکه ما در نظر داشتیم میراث فرهنگی را بهعنوان ریشه و رد پای حرکتمان در طول تاریخ حفظ و روی آن تحقیق و به نسل بعد معرفی کنیم تا راه و رسم زیستن در این سرزمین را بدانند.
حجت، ضرورت شناخت گذشته را با زدن سه مثال، چنین عنوان کرد: اگر امروز مشکلی داشته باشیم و نزد دکتر برویم تا برای بهبود ما در آینده دارویی تجویز کند، دکتر از گذشته ما میپرسد؛ اینکه چه خوردهایم و چه کردهایم. روانشناسها نیز برای درمان درد امروز از دیروز فرد سؤال میکنند چون میدانند بشر چیزی نیست جز مجموعه آنچه در گذشته برای او رخداده. اگر میخواهیم تیر یک کمان دورتر برود باید آن را بیشتر به عقب بکشیم و همه اینها اهمیت شناخت گذشته را به ما یادآور میشود.
رئیس کمیته ملی ایکوموس ایران حرکت به سمت آینده را نیازمند بررسی گذشته دانست و گفت: تاریخ و جغرافیای ما سند هویت ماست و برای زندگی کردن در این سرزمین نیازمند شناخت این سند هویتی هستیم. اگر میخواهیم برای آینده این مردم برنامهای بریزیم باید گذشته آنها را شناخته باشیم.
حجت خاطرنشان کرد: وقتی پشت سرمان را ندیده باشیم و گذشتهمان را ندانیم از یک جوان ایرانی که محصول بسیاری از ناراحتیهای تاریخی گذشته است، انتظار داریم مثل یک جوان سوئیسی رفتار کند که سالهاست آب در دل کشورش تکان نخورده است.
وی با بیان یک خاطره به تغییرات نسلها اشاره کرد و گفت: زمانی که رئیس میراث فرهنگی بودم، در عمارت هشتبهشت برای من مراسمی اجرا کردند که هیچوقت فراموش نمیکنم. در دو سوی این کاخ، کتیبههایی با نقش برجسته است که وقتی آب از بالای آن ریخته میشود صدای آهنگین و زیبایی ایجاد میکند و فرد همزمان که مشغول تماشای باغ روبروست، این صدای دلنشین را با دو گوش خود میشنود. زمانی از کوه صفه با تنبوشه تا کاخ عالیقاپو آب آوردهاند تا فواره سنگی برای آن درست کنند، اما امروز جوان ما بطری را از یخچال برمیدارد و چون حوصله آوردن لیوان را ندارد همانطور آن را سر میکشد! ما درگذشته آن بودیم و امروز این شدیم.
مؤسس سازمان میراث فرهنگی کشور علت این تغییرات را گسستن از ریشهها دانست و گفت: امروز نمیدانیم که هستیم و نه راه رفتن خودمان را بلدیم و نه میتوانیم مثل بقیه کشورها راه برویم.
وی تأکید کرد: بین کسی که خیلی خوب است و کسی که کارهای خوب میکند تا همه دوستش داشته باشند فرقهای بسیاری است. اولی واقعاً خوب است، اما دومی منافق است. بین اصفهانی که آنقدر اصفهان است که همه دوستش دارند با اصفهانی که میخواهند بزکش کنند تا دیگران آن را دوست داشته باشند، فرق بسیار است و مردم این تفاوتها را میفهمند.
حجت با اشاره به اینکه امروزه همهچیز به سمت بزک کردن برای جذب گردشگر رفته است، خاطرنشان کرد: برای جذب گردشگر کافی است خود اصلیمان باشیم. همان باشیم که ناصرخسرو در قرن پنج دیده و گفته بود اصفهان، نظیری در عالم ندارد. نه اینکه مدتی کالسکه در میدان نقشجهان بگذاریم و مدتی ماشین برقی و...بعد در تلویزیون با افتخار بگوییم که امسال شش میلیون گردشگر داشتیم. این شهر بضاعت آن را دارد که با همان داشتههای خود گردشگر جذب کند و نه با بزک و دوزک. باید آنقدر خوب باشیم که گردشگر رغبت کند به سمت ما بیاید.
رئیس کمیته ملی ایکوموس ایران همچنین در خصوص تبدیلشدن سازمان میراث فرهنگی به وزارتخانه، گفت: وزارتخانه شدن این سازمان امیدآفرین نیست. نمایندهها میگویند با تبدیلشدن به وزارتخانه، ما میتوانیم وزیر را انتخاب کنیم، اما متأسفانه گرایش همه به سمت جذب گردشگر برای شهر خودشان است و در نهایت وزیری رأی میآورد که بتواند همان بزک و دوزک را گسترش دهد و وضع همین میشود که هست.
وی با بیان خاطرهای از نگرانی عباس کیارستمی برای میراث فرهنگی کشور، ادامه داد: روزی عباس کیارستمی به من زنگ زد و گفت که در گنجینه موزه قطر ۷۰ هزار شی ایرانی وجود داشت و مگر برای حفاظت از آثار ما کاری نمیشود که در عرض کمتر از دو سال از تأسیس این موزه چنان آثاری به این کشور راه پیدا کرده؟ باید چه میگفتم؟ امروز از مرزهای قانونی نیز نظارت درستی برای عبور آثار تاریخی نیست چه برسد به مرزهای غیرقانونی.
حجت، تصریح کرد: امروز به وضعی رسیدهایم که تبلیغ طلایاب با شماره تلفن همراه روی هزاران قوطی کبریت درج میشود و مهر کشور عزیزمان را در گذرنامه توریست نمیزنیم تا رغبت کند و بیاید و ایران را ببیند! نمیدانم تا کجا قرار است، پیش رویم.
وی با اشاره به اثرات مخرب بوم گردی های غیرمتناسب با محیط روستاها، خاطرنشان کرد: مردم روستا سالم و پاک زندگی میکنند. پولدارهای شهری بدون در نظر گرفتن شرایط زیستی این مردم، با یک پاکت پاپ کورن و هدست بر گردن به این خانههای بوم گردی میروند و بچه روستایی از خودش میپرسد: پدر و مادر من آدماند یا این شهریهای خوشبو؟ بعد تصمیم میگیرد مثل آنها باشد و روستا بهمرور از هویت خود فاصله میگیرد. ما هم افتخار میکنیم که در عرض یک سال ۲۴۰۰ بومگردی ایجاد کردهایم! این اقامتگاهها نباید آدابی داشته باشند؟
رئیس کمیته ملی ایکوموس ایران بازگشت به میراث را بازگشت به ریشه کشور دانست و گفت: برای حل مسائل تازه ناگزیریم گذشته را مطالعه کنیم. به عقیده من گذشته مقدس نیست، اما علوم امروز، دستاورد علوم دیروز است و نباید به بهانه مدرن شدن، گذشته و دستاوردهای آن را نادیده گرفت.
حجت، مطالعه گذشته را نه برای تکرار آن بلکه برای بهتر ساختن آینده ضروری دانست و تأکید کرد: بهعنوان کسی که در بحبوحه جنگ، سازمان میراث فرهنگی کشور را تأسیس کرده میگویم سازمان امروزی میراث فرهنگی، ۱۸۰ درجه از هدف تشکیل خود، فاصله گرفته و در مسیر درستی حرکت نمیکند. این سازمان علاقهمندان و کارشناسان بسیار خوبی دارد، اما مجموعه خروجی آن، معقول نیست.
وی با ارائه پیشنهاد جدا شدن بخش گردشگری از میراث فرهنگی، گفت: گردشگری همسر نامناسبی است که زمانی ناآگاهانه به میراث فرهنگی تحمیل شد و اگر این بخش جدا شود شاید میراث بتواند نفسی بکشد.
مؤسس سازمان میراث فرهنگی کشور خاطرنشان کرد: بنده با گردشگری مخالف نیستم بلکه معتقدم میراث فرهنگی همانند یک دانشگاه محل کسب فیض است و صرفاً جای تفنن نیست.