مسعود جمالی، معتقد است که مهم ترین مشکلی که واحدهای کوچک و متوسط و حتی بزرگ را تهدید می کند مشکل کاهش تقاضا است. این تولیدکننده صنعت پلاستیک، تأکید دارد که بهترین راهکاری که می شود برای این موضوع در نظر گرفت، صادرات پایدار است. گفت و گوی ما را با کارآفرین منتخب اتاق هاي بازرگاني آسيا و اقيانوسيه می خوانید؛

 

نوسان.به نظر شما مهم ترین چالش پیش روی واحدهای تولیدی و صنعتی کوچک و متوسط چیست؟از دیدگاه شما در سال جاری می توان به رفع این معضل خوش بین بود؟
در حال حاضر مهم ترین مشکلی که واحدهای تولیدی و صنعتی کوچک و متوسط و حتی گاهی بزرگ را تهدید می کند مشکل کاهش تقاضا هست. با وجود اینکه در سطح اقتصاد کلان، رشد اقتصادی مثبت داشته ایم و این نمایانگر عبور از رکود است، اما در عمل و در بازار کار رشد اقتصادی چندانی نداشتیم و هنوز تغیرات مثبت را در بازار به شکل ملموس احساس نکرده ایم. با وجود اینکه به عقیده برخی مشکل امروز واحدهای صنعتی و بازار تولید، نبود نقدینگی است اما من تأکید دارم که ما مشکل تقاضا داریم، یعنی میزان تولید محصولات، بیشتر از تقاضای است بازار است.بهترین راهکاری هم که می شود برای این موضوع در نظر گرفت، صادرات پایدار است؛ به خصوص به کشورهای فرا منطقه، چون با وجود بحران های سیاسی منطقه و تأثیرات آن ها در حوزه اقتصاد، چندان نمی شود به بازارهای سنتی مثل عراق و افغانستان امید طولانی داشت. همچنین در بازار داخلی نیز باید به ثبات برسیم.

نوسان: به میزان بالای تولید و عرضه در مقابل میزان کم تقاضا اشاره کردید. یکی از مشکلاتی که در سال های اخیر با آن مواجه بودیم رشد کارگاه های زیرپله ای است؛ به نظر شما این کارگاه ها چقدر به اقتصاد کشور به خصوص در اعتماد میان مشتریان و تولید کنندگان صدمه زده است؟
به نکته جالبی اشاره کردید. یکی از چالش های مهم صنعت، رشد کارگاه های تولیدی کوچک و غیر استاندارد بوده است و بسیاری از آن ها بدون داشتن مجوز فعالیت می کنند که به آن ها در اصطلاح کارگاه های زیر پله ای می گویند. شاید از نگاه برخی از دوستان وجود این کارگاه ها در کاهش نرخ بیکاری مؤثر باشد؛ اما باید در نظر گرفت عرضه محصولات بی نام و نشان و غیر استانداردی که در واحدهای زیرپله ای تولید می شود در درجه اول، اعتماد مشتری داخلی و صادراتی را از بین می برد و در درجه دوم واحدهای صنعتی استاندارد که به شکل شفاف فعالیت می کنند و نظام منظم مالیاتی دارند را با چالش رو برو می کند؛ در چنین شرایطی از یک سو در یک کارگاه برای دو نفر فرصت شغلی ایجاد می کنیم اما از سوی دیگر فرصت شغلی را دست کم از ده نفر می گیریم؛ در حالی که شرکت های بزرگ با برون سپاری برخی از تولیدات خود به واحد های کوچک و یا تشکیل کنسرسیوم های تولیدی متشکل از واحدهای خرد می توانند آن دسته از کارگاه های کوچک که قابلیت ادامه کار دارند را زیر پوشش خود گرفته و بر این چالش غلبه کنند.

نوسان: یکی از دلایل رکود صنعت، تأمین نقدینگی است. به نظر شما این معضل چگونه رفع می شود و نقش بازار فرابورس در این میان چیست؟
به تسهیلاتی که از سوی بانک داده می شود چندان نمی شود اعتماد کرد و در برخی از موارد خود این تسهیلات بودند که واحدهای تولید کوچک و بزرگ را رو به ورشکستگی بردند. از این رو شاید نیاز به پرداختن به راه کارهای تازه ای حس شود، مانند: استفاده از سرمایه گذار خصوصی به شکل پروژه ای. یعنی اینکه سرمایه گذار تنها در یک پروژه خاص سرمایه گذاری کند و سود خود را از فروش آن محصول دریافت کند؛ همچنین ورود شرکت ها به فرابورس یا استفاده از اوراق قرضه، سَلَف و صکوک هم راهکار دیگری است که واحدهای تولیدی می توانند از آن استفاده کنند؛ البته در نظر داشته باشید که به منظور تسهیل در تأمین نقدینگی باید برخی از قوانین را تغییر دهیم؛ به عنوان مثال بهتر است در قوانین بانکداری اسلامی، بانک ها تنها در سود واحد های تولیدی شریک نبوده و در زیان آن ها نیز شریک باشند. همچنین مؤسسات مالی از بنگاه داری و خدمات غیر پولی منع شوند تا دغدغه بیشتری نسبت به خروج بخش تولید از رکود داشته باشند.

نوسان: رکود حاکم بر اقتصاد کشور، باعث لطمات زیادی به حوزه صنعت شده است. این موضوع در صنعت شما چگونه بوده است؟
قطعاً صنعت پلاستیک هم مانند صنایع دیگر از این رکود دچار لطمه شده است. متأسفانه جدای از نقدینگی و تقاضای کم مشکل دیگری که واحدهای صنعتی-پلیمری را تهدید می کند معضل تأمین مواد اولیه به قیمت و شرایط مناسب است. در سال های اخیر واحد های پتروشیمی با قیمت های بالاتر از قیمت های صادراتی خود و به خاطر کمبود عرضه گاهاً با سقف رقابت، مواد اولیه را به تولید کنندگان می فروختند و در نتیجه تولید کنندگان هم با قیمت تمام شده بالاتری مجبور به فروش محصولات بودند از این رو دچار لطمات فراوان و کاهش سهم بازار شدند.

نوسان.نقش تشکل های صنفی برای بیان مشکلات واحدهای صنعتی و رفع آن ها چگونه بوده است؟ آیا تاکنون موفق بوده اند؟
تشکل های صنفی در خارج از کشور بسیار موفق بوده اند و قدرت چانه زنی بالایی دارند اما در ایران هنوز راه زیادی وجود دارد تا به مقصد برسند و گاهی روند فرسایشی را طی می کنند. از سوی دیگر آنقدر مشکلات و قوانین مخلّ کسب و کار در حوزه صنعت زیاد است که بیشتر این تشکل ها وقت خود را برای رفع مشکلات و رسیدگی به شکوائیه ها می گذرانند. در این میان نقش توانمندسازی واحد های عضو که به خوبی می توانند برای واحد های تولیدی تأثیر مثبت داشته باشند، کمرنگ تر شده است و از سوی دیگر با رایزنی با نظام آموزشی کشور می توانند در سر فصل های آموزشی اعمال نظر کنند تا آمار فارغ التحصیلان نظام آموزشی با نیازهای بازار کار هماهنگ شود.