او در صفحه شخصی خود در توییتر، نوشت: «از تأمین گاز زمستان نگرانی هست، اما امیدواریم که با تدابیر مختلف ازجمله واردات از ترکمنستان، از مشکل عبور کنیم. شورای عالی انرژی جایگاهی مهم، اما فعلا ناکارآمد است؛ چون دبیرخانهاش در سازمان برنامه است. اگر دبیرش در جایگاه معاون رئیسجمهور بنشیند، سیاستگذاری انرژی یکپارچه میشود» و با مطرحکردن این بحث مبهم حقوقی و اداری به پیچیدگی موضوع افزود. اما اولین پیچیدگی مربوط به عدد نیست، مربوط به مسائل دیوانی و اداری هم نیست بلکه سادهتر این است که: چرا؟ اطلاعات عمومی مردم کشور از جمله این است که ایران دارای یکی از بزرگترین ذخایر گاز اثباتشده در جهان است. در مقایسه با مساحت روسیه که بزرگترین کشور جهان است، ایران عملا بیشترین گازی را که طبیعت به ساکنان یک سرزمین اعطا میکند دریافت کرده. اگر یک جستوجوی ساده با کلمات کمبود گاز، ایران، زمستان در گوگل انجام بدهید، به چنان نتایج مختلفی برخورد خواهید کرد که شاید قید فهم موضوع را بزنید: یارانه، قیمت پایین، عدم سرمایهگذاری، پایینبودن بهرهوری، دولت قبل، دولت قبلتر و فهرستی که ادامه دارد.
«مجتبی توانگر» نماینده مجلس در مطلب مفصلی که روز 19 مهرماه برای روزنامه «همشهری» نوشته است با عنوان «بحران کمبود گاز و چند راهکار» به چندین مطلب اشاره میکند، از جمله اینکه «در اینجا لازم است به موضوع ناترازی گاز اشاره کنم. ناترازی گاز دو وجه دارد و فقط بحث افزایش تولید در میان نیست. در واقع علت ناترازی بهدلیل کمبود تولید در مقایسه با مصرف بالاست. برای رفع ناترازی باید افزایش تولید و کاهش مصرف داشته باشیم. از سوی دیگر باید به ظرفیت تولید هم توجه کنیم، البته از نظر ذخایر کمبودی نداریم، اما مشکل پیشرو، کاهش تولید است». آمار مطمئنی در این باب وجود ندارد اما در ادامه این مطلب این مسئله روشن خواهد شد. اما این بند مطلب هم قابلتوجه است که «هماکنون ما یکپانزدهم مردم دنیا هزینه گاز میپردازیم. شاید ابتدا قیمتهایی که به ریال برای گاز تعیین شد، قیمتهایی معقول بود اما به مرور زمان با توجه به تورم بالایی که اقتصاد ایران با آن روبهرو شد و رشد افسارگسیخته قیمت ارز، دیگر این قیمتگذاریها مناسب نبوده و نیست. با توجه به اینکه هزینه توسعه میدانها و افزایش تولید، هزینههایی ارزی هستند، فاصله چشمگیری بین قیمت داخلی انرژی با قیمتهای تعیینشده در بازارهای منطقه و جهان وجود دارد. این تفاوت قیمتها سبب شده عایدی صنعت نفت از منابع گازی و نفتی کاهش یابد و این عایدی آنقدر نیست که پاسخگوی افزایش تولید و بهرهوری باشد. قیمتهایی که هماکنون مردم بابت حاملهای انرژی پرداخت میکنند، شاید تنها هزینه حفظ و بهرهوری فعلی این صنعت را تأمین کند». یعنی عملا معضل را به مردم برمیگرداند که زیاد مصرف میکنند و پول هم نمیدهند. این خط اصلی بسیاری از مطالبی است که در این مورد گفته میشود و مطالب با این محتوا یکی دو تا نیستند. مثلا در همین زمینه «مبینیدهکردی» مدیرعامل «شرکت بهینهسازی مصرف سوخت» مینویسد: «مثلا در مورد بخاریهای فرسوده، مصرفکننده خانگی باید آن را تعویض کند تا مصرف گاز خود را بهینه کند. در این زمینه دولت طرحی تصویب کرده است که اگر کسانی به دنبال استفاده از بخاریهای هرمتیک کممصرف و جایگزینی آن با بخاریهای فرسوده بروند، دولت معادل 235 دلار طی سه سال به این اشخاص یارانه میدهد که در این زمینه به تولیدکننده هم اعلام شده است...میتوان با اجرای چنین طرحهایی همزمان با آموزش و فرهنگسازی، اقدامات عملی برای مدیریت تقاضای انرژی انجام داد». برای بررسی موضوع با آقایان «شریعتی» و «توانگر» در مجلس تماس گرفتیم که حاضر به پاسخگویی در مورد مسئله نشدند. اما درباره کلیت بحث و مسئله ترکمنستان با «محمداسماعیل ابراهیمزاده» کارشناس مسائل گاز و مدیرعامل پیشین «شرکت گاز مازندران» تماس گرفتیم؛ استانی که از ترکمنستان گاز میگرفت. از او خواستیم مسائل را ساده برای ما توضیح بدهد.
تحریم؛ نه یک کلمه بیشتر نه یک کلمه کمتر
میپرسیم چرا کمبود گاز داریم؟ ببینید ما از نظر تولید یکمیلیارد مترمکعب ظرفیت واقعی داریم و در پیک مصرف هم مصرفمان از این کمتر است. نمیدانم چرا این را اعلام کردهاند اما حدسم این است که مشکل از ایستگاههای تقویت فشار است. میپرسیم این مشکل از کجا ناشی میشود؟ صددرصد از تحریم. قطعاتی هست که فقط اوکراین و آلمان میسازند. خب این قطعات وقتی نیستند، کار میخوابد... ولی عنوان میشود که تحریم تأثیری ندارد...(با خنده) آقا مگر چنین چیزی ممکن است؟ مگر میشود تحریم تأثیر نداشته باشد؟ مثلا شما در سال 92 که شل و توتال آمدند، ممکن بود چنین مشکلاتی داشته باشید؟ در قراردادی که بسته شد و توتال 50 درصد، چین 25 درصد و ما هم 25 درصد داشتیم، چنین اتفاقات و کمبودهایی ممکن بود؟ این را کسی که کار اجرائی میکند، قطعا میداند. اصلا چیز خارقالعادهای نیست. مثلا ما در دریا نفت و گازمان در عمق چهارهزارمتری است. نازل حفاری این کار را فقط آلمان میسازد. خب حفاری تعطیل بشود، چه اتفاقی میافتد؟ شما بروید بررسی کنید سال 92 اروپاییها 50 نفره و صد نفره میآمدند ایران. مشکلات به حداقل رسیده بود. الان هیچ کشوری حاضر نیست با ما کار کند. میپرسیم ولی میگویند با ترکمنستان مشکل گاز حل میشود، (باز با خنده) ترکمنستان فارغ از همه مشکلات مربوط به کیفیت، نقل و انتقالات مالی میتواند به سه استان گیلان و مازندران و گلستان گاز بدهد. اگر بدهد. خب پس چطور مشکل حل میشود؟ مازوت میسوزانیم که هم مشکل قیمت دارد و هم بهشدت برای محیط زیست زیانبار است. بار دیگر حرف آقای شریعتی درباره ترکمنستان را پیش میکشیم. این کارشناس مسائل انرژی مطلبی را مطرح میکند که جالب است، هرچند خودش هم میگوید موثق نیست اما برای روشنشدن موضوع کمک میکند. آقای زنگنه که برای قرارداد به ترکمنستان رفته بود، گفته بود ما پول گاز را کیفی یا نقدا میدهیم، رئیسجمهور ترکمنستان در جواب میگوید این پولشویی است! یعنی یک کشور پنجمیلیونی مشکلش با ما این شده! میپرسیم اما وزیر نفت که میگوید با ترکمنستان خوب کنار میآییم. ابراهیمزاده میگوید حرف سیاسی است. زمان احمدینژاد هم گفتند مشکل با ترکمنستان حل شده است. رئیس حقوقی شرکت ملی گاز میگفت حل شده اما گاز قطع شد و بعد رفتند با سهبرابر قیمت قرارداد بستند! میپرسیم مرتب حرف از مصرف انرژی مردم و یارانهها میشود. این چقدر مؤثر است؟ خیلی کم. مصرف خانگی گاز اصلا در این حد نیست. عمده مصرف ما صنعتی است. هیچ ربطی هم به یارانه ندارد. یعنی پس مشکل مردم نیستند؟ نه آقا! مشکل خیلی ساده است: ما یکمیلیارد مترمکعب ظرفیت تولید داریم، شما بگو 800 میلیون، نه 850 میلیون مترمکعب خانهپر، خیلی دست بالا مصرف داریم. خب حالا عامل کمبود چیست؟ خیلی واضح است که کاهش تولید است. عامل کاهش تولید چیست؟ قطعه نداریم. چرا قطعه نداریم؟ چون تحریم هستیم. حل شد؟