سعید ابوالقاسمی- روزنامه‌نگار: دنیای پرتکاپوی رقابت‌های اقتصادی، دو مفهوم جدی و اساسی را خلق کرده است: بهره‌وری و تولید ارزشمند. تلفیق این دو عامل در شرکت‌ها و بنگاه‌های بزرگ صنعتی سبب شده تا مفهوم ارزشمندسازی تولیدات شکل بگیرد. در واقع، شرکت‌ها تلاش می‌کنند از تولید تجهیزات، ماشین‌آلات، ابزارها، وسایل و مواد اولیه کم‌ارزش به سمت تولیدات با ارزش بالاتر بروند تا سود بیشتری به دست آورند و چرخه اقتصادی را بیش از پیش با توسعه روبه‌رو سازند. بهره‌وری تولید برای شرکت‌هایی که می‌خواهند کالا یا خدمات را با کمترین هزینه ممکن به مرحله تولید برسانند و در عین حال استانداردهای کیفیت را نیز حفظ کنند، مفهومی حیاتی است. این مفهوم شامل استفاده کارآمد از منابع، کاهش ضایعات و بهبود بهره‌وری است. با بهبود کارآیی تولید، شرکت‌ها می‌توانند هزینه‌ها را کاهش دهند، کیفیت را بهبود بخشند و محصولاتی با ارزش بالاتر تولید کنند. شرکت‌هایی که بهره‌وری و کارآمدی بالایی دارند برای رقابت در بازار و دستیابی به موفقیت بلندمدت، موقعیت بهتری دارند. تولید محصولات با ارزش بالاتر مستلزم سطح بالایی از راندمان تولید است. چرا که محصولات با ارزش بالاتر اغلب به منابع بیشتر و سطح کیفیت بالاتر نیاز دارند. با بهبود کارآیی تولید، شرکت‌ها می‌توانند هزینه‌ها را کاهش داده و کیفیت را بهبود بخشند که به تولید محصولات با ارزش بالاتر می‌انجامد.

همه به دنبال ایجاد تمایز

مفهوم تولید کالاهای با ارزش‌تر از قرن‌های پیش مورد توجه شرکت‌ها و بنگاه‌های اقتصادی قرار گرفته است. اما پس از انقلاب صنعتی، شرکت‌ها به اهمیت تولید کالاهایی با ارزش بالاتر پی بردند و در راستای دستیابی به آن تلاش کردند. شرکت‌ها برای افزایش سودآوری، پاسخگویی به تقاضاهای متغیر مصرف‌کننده، متمایز کردن خود از رقبا و بهبود تصویر و شهرت برند خود به سمت تولید محصولات با ارزش بالاتر حرکت کردند. امروزه تولید محصولات با ارزش بالاتر یک استراتژی مهم برای شرکت‌هایی است که می‌خواهند با ارائه ویژگی‌ها و مزایای منحصر به فردی که رقبایشان ارائه نمی‌دهند در بازار موفق شوند. یکی از دلایل اصلی که سبب شد شرکت‌ها به سمت تولید محصولات با ارزش‌تر حرکت کنند، افزایش سودآوری آنها بود. با تولید کالاهایی که ارزش بالاتری داشتند، شرکت‌ها می‌توانستند قیمت بالاتری را برای محصولات خود در نظر بگیرند که باعث افزایش حاشیه سود آنها می‌شد. این امر به ویژه در صنایعی مانند صنعت نساجی که رقابت شدید و حاشیه سود کم در آن وجود داشت، اهمیت زیادی پیدا کرد. در این صنعت، شرکت‌ها شروع به تولید محصولات با ارزش بالاتری مانند پارچه‌ها و لباس‌های لوکس کردند که به آنها اجازه می‌داد قیمت‌های بالاتری داشته باشند و سود خود را افزایش دهند. دلیل دیگری که باعث شد شرکت‌ها به سمت تولید محصولات با ارزش بالاتر حرکت کنند، برآوردن نیازها و ترجیحات در حال تغییر مصرف‌کنندگان بود. همان‌طور که مصرف‌کنندگان مرفه‌تر و پیچیده‌تر شدند، آنها شروع به تقاضای محصولاتی کردند که کیفیت بالاتری داشتند و از ویژگی‌های بیشتری برخوردار بودند. شرکت‌هایی که با تولید محصولات با ارزش بالاتر توانستند این خواسته‌ها را برآورده کنند، توانستند مزیت رقابتی در بازار کسب کنند. به عنوان مثال، در صنعت خودرو، شرکت‌ها شروع به تولید خودروهای لوکسی کردند که امکانات بیشتری داشتند و از کیفیت بالاتری نسبت به خودروهای استاندارد برخوردار بودند. این خودروهای لوکس توانستند قیمت بالایی داشته باشند و مصرف‌کنندگان مرفهی را که مایل به پرداخت هزینه بیشتر برای محصولی با کیفیت بالاتر بودند، جذب کنند. شرکت‌ها علاوه بر افزایش سودآوری و برآورده ساختن خواسته‌های مصرف‌کننده، به سمت تولید محصولات با ارزش بالاتر به عنوان راهی برای متمایز کردن خود از رقبای دیگر حرکت کردند. در صنایعی که رقبای زیادی برای تولید محصولات مشابه وجود دارند، شرکت‌ها باید راه‌هایی برای متمایز شدن از سایرین بیابند. تولید محصولات با ارزش بالاتر به شرکت‌ها این امکان را می‌دهد تا با ارائه ویژگی‌ها یا مزایای منحصربه‌فردی که رقبایشان ارائه نمی‌کنند، خود را متمایز کنند.

تولیدکنندگان ارزش و سودهای پیش رو

بسیاری از شرکت‌های بزرگ صنعتی در دهه‌های اخیر توانسته‌اند در تولید محصولات با ارزش بالاتر، عملکرد بهتری داشته باشند. این شرکت‌ها در زمینه‌های مختلفی از جمله فناوری، خودرو، مد و کالاهای لوکس فعالیت می‌کنند. اپل یکی از موفق‌ترین شرکت‌های دنیا در زمینه تولید محصولات با ارزش است. محصولات این شرکت به دلیل طراحی شیک، ویژگی‌های نوآورانه و کیفیت ممتاز، برای همگان شناخته شده‌اند. استراتژی اپل برای تولید محصولات با ارزش بالا بر اساس چند عامل کلیدی است که نوآوری، برندسازی و تجربه مشتری را در بر می‌گیرد. اپل سرمایه‌گذاری زیادی در تحقیق و توسعه انجام می‌دهد تا محصولات جدید و نوآورانه‌ای روانه بازار کند که ویژگی‌ها و مزایای منحصر به فردی را به مصرف‌کنندگان ارائه می‌دهند. به عنوان مثال، زمانی که آی‌فون برای اولین بار معرفی شد، یک تغییر دهنده بازی بود و ویژگی‌هایی مانند رابط صفحه نمایش لمسی و دوربین داخلی را ارائه می‌کرد که در آن زمان در سایر گوشی‌های هوشمند موجود نبود. همچنین اپل برندی قوی پیرامون محصولات خود ساخته و بر کیفیت و طراحی برتر آنها تاکید دارد. این شکل از برندسازی، به اپل امکان داده که قیمت‌های بالاتری را برای محصولات خود در نظر بگیرد و مشتریانی را که برای این کیفیت‌ها ارزش قائل هستند، جذب کند. این شرکت همچنین تاکید زیادی بر تجربه مشتری دارد، از طراحی فروشگاه‌های خرده‌فروشی تا رابط کاربری محصولاتش، در این چرخه تاکید قرار می‌گیرند. ایجاد چنین استانداردهایی به اپل کمک کرده تا یک پایگاه گسترده از مشتریان وفادار برای خود ایجاد کند که تمایل دارند برای در اختیار داشتن یک محصول با کیفیت بالا و تجربه مشتری عالی، هزینه بیشتری بپردازند. تسلا نیز یکی دیگر از تولیدکنندگان پیشرو در تولید محصولات با ارزش بالا است که در زمینه تولید وسایل نقلیه الکتریکی فعالیت می‌کند و به دلیل استفاده از فناوری نوآورانه و طراحی منحصر به فرد شناخته می‌شود. استراتژی این شرکت برای تولید محصولات با ارزش بالا بر چند عامل کلیدی استوار است که نوآوری یکی از این ویژگی‌ها به شمار می‌رود. تسلا نیز همانند اپل سرمایه‌گذاری زیادی در تحقیق و توسعه انجام می‌دهد تا به فناوری جدید و نوآورانه‌ای دست یابد که این شرکت را از رقبای خود متمایز کند. به عنوان مثال، خودروهای برقی این شرکت نسبت به بسیاری دیگر از خودروهای برقی موجود در بازار، برد طولانی‌تر و زمان شارژ سریع‌تری را ارائه می‌دهند. تسلا همچنین برندی قوی برای محصولات خود ایجاد کرده و بر کیفیت و عملکرد مطلوب این محصولات تاکید دارد. این رویکرد سبب شده تسلا قیمت‌های بالاتری را برای وسایل نقلیه خود در نظر بگیرد و مشتریانی را که برای این کیفیت‌ها ارزش قائل هستند جذب کند. همچنین محصولات تسلا به گونه‌ای طراحی شده‌اند که سازگار با محیط زیست باشند. این امتیاز، برای مصرف‌کنندگانی که نگران تغییرات آب و هوایی هستند و می‌خواهند تاثیر مثبتی بر محیط زیست بگذارند، جذاب است.

سامسونگ، تولیدکننده پیشرو در گوشی‌های هوشمند، تلویزیون و سایر لوازم الکترونیکی نیز بر نوآوری تاکید ویژه‌ای دارد. این شرکت با اختصاص هزینه‌های بالا به تحقیق و توسعه، به دنبال آن است تا به فناوری جدید و نوآورانه‌ای دست یابد که محصولاتش را از محصولات رقبای خود متمایز کند. گوشی‌های هوشمند این شرکت ویژگی‌هایی مانند صفحه نمایش خمیده و فناوری دوربین پیشرفته را ارائه می‌دهند که در بسیاری از گوشی‌های هوشمند دیگر در دسترس نیستند. همچنین، سامسونگ با برندسازی قوی، قیمت‌های بالاتری را برای محصولات خود در نظر می‌گیرد و مشتریانی را که برای این کیفیت‌ها ارزش قائل هستند جذب می‌کند. نکته خاص سامسونگ در تولید محصولات با ارزش بالاتر، طراحی است. سامسونگ تاکید زیادی بر طراحی دارد، زیرا محصولاتش به دلیل ظاهر شیک و مدرن شناخته می‌شوند. این رویکرد به شرکت کمک کرده تا یک پایگاه مشتری وفادار بسازد که مایل است برای محصولی با کیفیت بالا که عالی به نظر می‌رسد، هزینه بیشتری بپردازد.

زیرساخت‌، ناجی تولید با ارزش صنعتی

بنگاه‌های اقتصادی بزرگ که هدفشان تولید محصولات با ارزش بالاتر است، باید زیرساختی قوی ایجاد کنند که از اهداف آنها پشتیبانی کند. این زیرساخت باید به‌گونه‌ای طراحی شود که با فراهم کردن منابع، فناوری و تخصص لازم برای تولید محصولات باکیفیت و کارآمد، به آنها کمک کند به اهداف خود دست یابند. یکی از مولفه‌های حیاتی ایجاد محصولات با ارزش بالا، نوآوری است. بنگاه‌های اقتصادی بزرگ باید در تحقیق و توسعه سرمایه‌گذاری ویژه‌ای داشته باشند تا محصولات جدید و نوآورانه‌ای تولید کنند که آنها را از رقبای خود متمایز سازد. این امکانات باید به آخرین فناوری‌ها، تجهیزات و تخصص برای پشتیبانی از توسعه محصولات جدید مجهز شود. امکانات تحقیق و توسعه می‌تواند از چند جهت به بنگاه‌های اقتصادی بزرگ کمک کند. نخست اینکه آنها می‌توانند با توسعه محصولاتی که ویژگی‌ها و مزایای منحصر به فردی را ارائه می‌دهند، به آنها کمک کنند از رقبای خود جلوتر بمانند. دوم اینکه، آنها می‌توانند با شناسایی زمینه‌های بهبود و اعمال تغییراتی که عملکرد آنها را افزایش می‌دهد، به آنها کمک کنند محصولات موجود خود را بهبود بخشند. در نهایت، امکانات تحقیق و توسعه می‌تواند به شرکت‌های بزرگ اقتصادی کمک کند تا جایگاه خود را در نوآوری تثبیت کنند و مشتریانی که برای محصولات جدید و نوآورانه ارزش قائل هستند به سوی خود هدایت کنند. تاسیسات و امکانات تولیدی نیز از جمله عوامل مهمی به شمار می‌رود که برای شرکت‌های بزرگ اقتصادی که می‌خواهند محصولات با ارزش بالا را به طور کارآمد تولید کنند، حیاتی است. این امکانات باید برای حمایت از تولید محصولات باکیفیت با تامین منابع، تجهیزات و تخصص لازم طراحی شود. آنها همچنین باید به آخرین فناوری‌ها مجهز شوند تا اطمینان حاصل شود محصولات به طور کارآمد و با حداقل ضایعات تولید می‌شوند. تاسیسات تولیدی می‌تواند به شرکت‌ها کمک کند محصولات با کیفیت بالا را به طور کارآمد تولید کنند که هزینه‌ها را کاهش می‌دهد و سودآوری را بالا می‌برد. نکته دیگر این است که امکانات زیرساختی می‌توانند به شرکت‌ها کمک کنند با تولید سریع و کارآمد محصولات، به سرعت به تغییرات تقاضا پاسخ دهند. در نهایت، امکانات تولیدی می‌تواند به شرکت‌های اقتصادی بزرگ کمک کند استانداردهای کیفیت ثابتی را حفظ کنند، که برای ایجاد شهرت برند قوی ضروری به شمار می‌رود. بنگاه‌های اقتصادی بزرگی که محصولات با ارزش تولید می‌کنند باید یک سیستم مدیریت زنجیره تامین قوی داشته باشند. این سیستم باید به گونه‌ای طراحی شود که اطمینان حاصل شود تمام مواد و منابع لازم در صورت نیاز برای تولید کارآمد محصولات در دسترس هستند. همچنین باید طوری طراحی شود که ضایعات را به حداقل برساند و هزینه‌ها را کاهش دهد. مدیریت زنجیره تامین در درجه اول می‌تواند به شرکت‌های بزرگ کمک کند با اطمینان از دسترسی به مواد و منابع لازم با کمترین هزینه ممکن، هزینه‌ها را کاهش دهند. همچنین با تکیه بر زنجیره تامین قدرتمند می‌توان به شرکت‌ها کمک کرد تا در به حداقل رساندن ضایعات و کاهش زمان توقف، کارآیی تولید خود را بهبود بخشند. در نهایت، مدیریت زنجیره تامین می‌تواند به شرکت‌ها یاری رساند با اطمینان از اینکه همه مواد و منابع با استانداردهای آنها مطابقت دارند، استانداردهای کیفیت ثابت را حفظ کنند.

دولت‌ها در نقش راهگشا

دولت‌ها با وضع قوانینی که کسب‌وکارها و شرکت‌ها را به سرمایه‌گذاری در تحقیق و توسعه سوق می‌دهد، فرآیندهای تولید خود را بهبود می‌بخشند و سیستم‌های مدیریت زنجیره تامین خود را تقویت می‌کنند و نقش مهمی در ترویج تولید کالاهای با ارزش بالاتر ایفا می‌کنند. یکی از مؤثرترین راه‌های دولت‌ها برای تشویق کسب‌وکارها و شرکت‌ها به سرمایه‌گذاری در تحقیق و توسعه و تولید کالاهای با ارزش بالاتر، ارائه مشوق‌های مالیاتی است. مشوق‌های مالیاتی می‌تواند به شکل اعتبار مالیاتی، کسر یا معافیت به شرکت‌ها ارائه شود که در مجموع، کاهش میزان مالیاتی را به دنبال دارد که مشاغل و شرکت‌ها باید بپردازند. برای مثال، در سال 1981، دولت ایالات متحده اعتبار مالیاتی تحقیق و آزمایش (R&D Tax Credit) را برای تشویق شرکت‌ها و بنگاه‌های اقتصادی به سرمایه‌گذاری در تحقیق و توسعه وضع کرد. اعتبار مالیاتی تحقیق و توسعه حداکثر 20 درصد از هزینه‌های تحقیقاتی واجد شرایط را که شامل دستمزدها، تجهیزات و هزینه‌های تحقیق قرارداد می‌شود، ارائه می‌کند. این اعتبار مالیاتی بسیاری از مشاغل و شرکت‌ها را تشویق به سرمایه‌گذاری در تحقیق و توسعه کرده که منجر به توسعه محصولات و فناوری‌های جدید شده است. دولت‌ها همچنین می‌توانند با وضع مقررات زیست محیطی که آنها را ملزم به کاهش اثرات زیست محیطی خود می‌کند، کسب‌وکارها و شرکت‌ها را به تولید کالاهای با ارزش بالاتر تشویق کنند. این مقررات می‌تواند به شکل استانداردهای انتشار، الزامات دفع زباله یا استانداردهای بهره‌وری انرژی باشد. در سال 2012، اتحادیه اروپا (EU) دستورالعمل بهره‌وری انرژی را تصویب کرد که کشورهای عضو را ملزم می‌کرد از سال 2014 تا 2020 به میزان 1.5درصد صرفه‌جویی انرژی در سال دست یابند. در نتیجه این دستورالعمل در بخش تولید، بسیاری از کسب‌وکارها و شرکت‌ها در فناوری‌ها و فرآیندهای کم‌مصرف سرمایه‌گذاری کرده‌اند که منجر به کاهش مصرف انرژی و کاهش هزینه‌های عملیاتی می‌شود. قوانین مالکیت فکری نیز می‌تواند مشاغل و شرکت‌ها را به سرمایه‌گذاری در تحقیق و توسعه و تولید کالاهای با ارزش‌تر تشویق کند. این قوانین با اعطای حقوق انحصاری به مخترعان، پدیدآورندگان و مبتکران برای مدت معینی، از حقوق آنان حمایت می‌کند. این حمایت، کسب‌وکارها و شرکت‌ها را تشویق می‌کند تا در تحقیق و توسعه سرمایه‌گذاری کنند و بدانند که می‌توانند از اختراعات و نوآوری‌های خود سود ببرند. ایالات متحده دارای یک سیستم قوی از قوانین مالکیت معنوی است که از حقوق مخترعان، پدیدآورندگان و مبتکران محافظت می‌کند. اداره ثبت اختراعات و علائم تجاری ایالات متحده به مخترعان حق اختراع می‌دهد که به آنها حق انحصاری ساخت، استفاده و فروش اختراعات خود را به مدت 20 سال از تاریخ ثبت می‌دهد. این حمایت بسیاری از مشاغل و شرکت‌ها را تشویق به سرمایه‌گذاری در تحقیق و توسعه کرده که منجر به توسعه محصولات و فناوری‌های جدید می‌شود. دولت‌ها همچنین می‌توانند با اعمال تعرفه‌های وارداتی بر کالاهای تولید شده در کشورهایی با هزینه‌های نیروی کار کمتر یا مقررات زیست‌محیطی ضعیف‌تر، کسب‌وکارها و شرکت‌ها را تشویق به تولید کالاهای با ارزش بالاتر کنند. این تعرفه‌ها باعث افزایش قیمت تمام شده کالاهای وارداتی و رقابتی شدن کالاهای تولید داخل می‌شود. در سال 2018، دولت ایالات متحده تعرفه‌هایی را بر فولاد و آلومینیوم وارداتی اعمال کرد تا از تولیدکنندگان داخلی در برابر رقابت تولیدکنندگان خارجی محافظت کند. این تعرفه‌ها بسیاری از کسب‌وکارها و شرکت‌ها را تشویق به سرمایه‌گذاری در تولید داخلی کرده که منجر به افزایش تولید کالاهای با ارزش بالاتر شده است.